دزموند مایلز، هویتی با ریشه‌های عمیق
ویجیاتو >> اخبار و مقالات

۸ دیدگاه

همواره کاربران و گیمرها ارتباط بهتری با پروتاگونیست‌های اصلی یک عنوان دارند. این درحالی است که شخصیت‌هایی که پروتاگونیست اصلی و محوری نیستند به مراتب هواداران کمتری را به خود جذب می‌کنند. دزموند مایلز از معدود شخصیت‌هایی است که درست علی‌رغم اینکه داستان مستقیما درمورد او روایت نمی‌شود اما توانسته گیمرهای بسیاری را جذب خود نماید. در ادامه قصد داریم اشاره‌ای کوتاه به این شخصیت از یاد رفته داشته باشیم.
از نسل اساسین، از نسل درد
دزموند مایلز جوانی بود که در سال ۲۰۰۷ توسط شرکتی به نام آبسترگو مورد آزمایش قرار گرفت. کمی واضح‌تر صحبت کنیم. کارکتر دزموند مایلز از نوادگان دو شخصیت محبوب و قدیمی اتزیو آئودیتوره دا فرینتزه و الطائر بن لا احد است. او در خانواده‌ای که از حشاشین یا همان اساسین‌ها بود در سال ۱۹۸۷ و در بلک هیلز آمریکا متولد شد. کمی بعد و در دوران جوانی او متوجه مفهوم حشاشین یا همان اساسین‌ها می‌شود. به دنبال این مسئله شرکت آبسترگو او را فرا می‌خواند تا به عنوان نمونه‌ی آزمایشی روی ژنوم‌های مطالعه کند. آن‌ها دزموند را در دستگاهی به نام آنیموس قرار دادند تا با استفاده از حافظه‌ی ژنتیکی‌ش به سرگذشت رخ‌دادهایی که برای اجدادش و اساسین‌ها اتفاق افتاده پی ببرند.
در ادامه‌ی این رخ‌دادها ما اولین بار با او در شرکت آبسترگو آشنا می‌شویم. آشنایی اولیه‌ی ما با این شخصیت کمی مختصرتر از آن چیزی بود که انتظار داشتیم. اما به هرصورت این معرفی و ارتباط ادامه پیدا کرد تا جایی که به خوبی با او آشنا شدیم. دزموند داستان‌های متعددی را برای ما در طی چندین سال روایت کرد. او خانواده‌ای نسبتا کوچک داشت. پدرش ویلیام مایلز نام داشته و او فرزندی به نام الیجا (Elijah) دارد که تا به امروز او را ندیدیم. از سوی دیگر رابطه‌ی او با لوسی را در داستان بازی می‌بینیم که طی مراحل مختلف خاص‌تر می‌شود. اما درنهایت تمامی این افراد از او دور هستند و یا از بین می‌روند. زندگی او روایتی تلخ و دردناک دارد. ظاهرا خودش هم بر این امر واقف است. در بخشی از بازی دزموند به لوسی می‌گوید:
تو میدونی درجایی گیر افتادی و میدونی که دنیایی بیرون وجود داره که من هرگز نمی‌تونم اونو ببینم؟
ما از دل سایه‌ها به مردم کمک می‌کنیم
کارکتر دزموند مایلز را می‌توان شیرازه‌ی اصلی داستان چند نسخه‌ی اول فرانچایز اساسینز کرید دانست. با اینکه او در قیاس با سه شخصیت معروف الطائر بن لا احد، اتزیو آئودیتوره دا فرینتزه و کانر کنوی پروتاگونیست مستقلی به حساب نمی‌آید اما می‌توانیم آن را ستون اصلی داستان و شخصیت پردازی این شخصیت‌ها بدانیم.
یوبی‌سافت منترآل در طراحی شخصیت این کارکتر موارد بسیاری را مخفی نگه داشته است. مثلا هیچگاه درمورد مادر دزموند چیزی نگفته اما اشاراتی هرچند کوتاه به پدرش داشته. به این مسئله می‌توان از این زاویه نگاه کرد که هدف از قرار گیری این کارکتر در بازی صرفا برقراری ارتباط با پدرانش است. درواقع به دلیل اینکه شخصیت‌های مورد بحث که در نسخه‌های مختلف دیدیم مرد بودند ترجیح سازندگان این بوده تا در مورد پدر او صحبت کنند. از سوی دیگر هم همه‌ی ما می‌دانیم دزموند از نوادگان و یا به عبارت بهتر فرزندان اتزیو و الطائر است. پس می‌بینیم که درمورد فرزند او هم اشاراتی وجود دارد. به عبارت بهتر باید بگوییم خالقان این شخصیت تنها درمورد بخش‌هایی که در این شخصیت به آن نیاز داشتند صحبت کردند.
در طراحی ظاهری او سعی شده تا لباس او نزدیک به دنیای مدرن و در عین حال شبیه به لباس حشاشین یا اساسین‌ها باشد. برخی قدرت‌های خاص در او دیده می‌شود که در ابتدا چنین قدرت‌هایی در او وجود نداشتند. این قدرت‌ها در طی سفرهای او به گذشته کسب می‌شوند. قدرت‌هایی چون دید عقاب یا امکان نبرد با استفاده از خنجر مخفی که در اجدادش دیده می‌شدند. روی دست چپ او تتوی خاصی دیده می‌شود. وجود این طرح روی دست چپ او می‌تواند به چندین مورد ارتباط داشته باشد. اول مکانی که برای بستن خنجر مخفی استفاده می‌شود و مورد دوم طرحی شبیه به رمزنگاره‌هایی که در بازی می‌بینیم.
درنهایت و برای جمع‌بندی این بخش باید بگوییم دزموند مایلز با اینکه تک ستاره‌ی دنیای اساسینز کرید نبوده اما نقش موثر او را هیچگاه نمی‌توان نادیده گرفت. حفره‌‌های بسیاری در شخصیت‌ پردازی این کارکتر وجود دارد که می‌توان دلیل آن را مسئله‌ای دانست که پیش‌تر هم گفتیم. یوبی‌سافت تنها سعی کرده تا بخش‌های موردنیاز در داستانش را در این شخصیت قرار دهد. و به عبارتی آن را به ستونی برای روایت داستانش تبدیل کند.
تنها دنیای بازی‌های ویدئویی
اولین باری که با کارکتر دزموند آشنا شدیم به سال ۲۰۰۷ و بازی Assassin’s Creed بر می‌گردد. پس از این نسخه در مجموع در ۱۰ عنوان دیگر از این کارکتر در فرانچایز Assassin’s Creed یاد شده است. البته او در تمام این ۱۰ نسخه به صورت کامل حضور نداشته و تنها در بازی‌های Assassin’s Creed، Assassin’s Creed II، Assassin’s Creed: Brotherhood، Assassin’s Creed: Revelations و Assassin’s Creed III به صورت مستقیم حاضر بوده است. سایر عناوین از جمله آخرین نسخه‌ی این خانواده یعنی Valhalla حضور او را به صورت کاملا حاشیه‌ای دیده‌ایم. این اشارات و یاد کردن‌ها که به نوعی می‌توانیم حضوری حاشیه‌ای هم به حساب بیاوریم درواقع بخش‌های کوتاهی است که داستان این خانواده را برای کسانی که تازه تجربه‌ی این عناوین را آغاز کردند روایت می‌کند.
همان‌طور که می‌دانید فیلمی دررابطه با فرانچایز Assassin’s Creed چند سال پیش منتشر شد. اما در آن هیچ اثری از دزموند مایلز ندیدیم. هرچند که فیلم نقدهای بسیاری را دریافت کرد اما بدون شک حضور دزموند مایلز می‌توانست آن را کمی بیشتر حداقل برای طرفداران دو آتیشه‌ی این سری جذاب‌تر کند.
خداحافظی دور از خانه
آخرین عنوانی که در آن کارکتر دزموند مایلز را به صورت مستقیم دیدیم، عنوان Assassin’s Creed III بود که در سال ۲۰۱۲ منتشر گردید. پس از این نسخه دیگر داستانی که دزموند در آن به صورت مستقیم حضور داشته باشد را ندیدیم. همان‌طور که قبل‌تر هم گفتیم در نسخه‌های دیگری هم به او در روایت داستان نسخه‌های پیشین و یا به صورت کارکتری حاشیه‌ای اشاره شده است. آخرین مورد را هم می‌توانیم در بازی Assassin’s Creed: Valhalla ببینیم. اما به دلیل آنکه در آن‌ داستانی جدید از او نمی‌بینیم نمی‌توانیم آن را نسخه‌ای اصلی بدانیم. در نهایت و به عبارت بهتر باید بگوییم آخرین دیدار درواقع به سال ۲۰۱۲ بر می‌گردد.
مردگان هم می‌توانند اما با شرایطی ویژه
درست است که دزموند مایلز طبق داستان‌ها از بین رفت اما براساس روندی که در دنیای Assassin’s Creed وجود دارد می‌توانیم به بازگشت او امید داشته باشیم. به عنوان مثال می‌توانیم در نسخه‌ی بعدی این خانواده فرزند او را ببینیم که داستان‌هایی را از پدرش روایت کند. داستان‌هایی که اکنون برای ما حفره‌هایی به نظر می‌رسند و اطلاعات دقیقی از آن‌ها نداریم بهترین سوژه برای روایت توسط او هستند.
حتی می‌توان به این امیدوار بود که با استفاده از ژنوم‌های او مجددا بتوانیم به گذشته سفر کنیم. در این صورت می‌توانیم دوباره داستان‌های دیگری را در رابطه با دیگر اجداد او تجربه کنیم. قطعا راه‌های جذاب دیگری هم وجود دارند که می‌تواند این شخصیت را دوباره به دنیای بازی‌های ویدئویی برگرداند. اما تصمیم نهایی با یوبی‌سافت است. آن‌ها باید مشخص کنند که می‌خواهند چنین کارکتری برگردد یا نه که باتوجه به عملکرد چند وقت اخیر این شرکت انجام چنین کاری کمی بعید به نظر می‌رسد.
به احتمال بالا خیر.قرار نیست هرگز اورا دوباره ببینیم
صحیح
P.T please.and also ermac from mk
اگه داستانی روایت شه که با استفاده از ژنوم دزموند بتونند به گذشته خودش و از همه مهتر دوباره به تاریخچه الطائر ، اتزیو و سایر نوادگانش دسترسی پیدا کنند عالی میشه. شرکت ابسترگو که ایده بازسازی خاطرات ذخیره شده توی ژنوم رو استفاده کرد حالا میتونه چالش دسترسی به ژنوم افراد توی خاطرات بازسازی شده رو پیاده کنه تا اینطوری دوباره شاهد برگشتن اسطوره های سری اساسین و یا حتی کارکتر های پیش از اون باشیم.
پ.ن : البته آخر اینا بجای این همه کار، یکی دیگه رو میارن میگن مثلا این پسرعموی دزمونده ، تموم خاطرات اونو داره😂
دم شما گرم 🙁
یه مقاله هم از بازی های driver بدید…
یادش بخیر عجب شاهکار هایی بودن
سلام.
یوبیسافت فعلا درگیر پروژه هایی مثل رینبو سیکس ایکس دیفانت و….⁦☹️⁩
آقای چوبین یک مقاله هم راجع به از یاد رفتگان جک مارستون کجاست و سرانجام کی دوباره اورا ملاقات میکنیم؟😥
با دوتا از یاد رفتگان مخالفم چون شخصیت بعضی بازی ها مثل جی تی ای و اساسین تغیر میکنن و موندگار نیستن
یادت نیست بخاطر سی جی چقدر بغض کردی؟
از The Crown گرفته تا Sherlock
ولورین در کنار اسپایدرمن و کاپیتان آمریکا

source

توسط funkhabari