برای بینجواچهای هیجانانگیز آماده شوید
سیر رشد سریالها از زمانی که غولهای سرویس استریم مانند نتفلیکس پا به عرصه گذاشتند، با سرعت زیادی در حال افزایش است. این سرویسها نهتنها نوع تماشای ما به عنوان مخاطبان و طرفداران تلویزیون را به سریالها تغییر داد، بلکه نحوه ساخت و نگارش سریالها را نیز تغییر داده است.
با استقبال زیادی که طرفداران فیلم و سریال به این سرویسها نشان دادند، تعداد آنها روز به روز در حال افزایش است و از همین رو تقاضا برای ساخت عناوین بیشتر بالا رفته. با وجود این سرویسها، دیگر نگرانی برای کمبود سریالها و رفتن به سراغ سریالهای تکراری وجود ندارد. نکته جالب وجود سریالهای غیرانگلیسی زبان است که برخلاف انتظار، مورد توجه خیل عظیمی از مخاطبان هم قرار میگیرند. برخی از این آثار آنقدر جذاب و هیجانانگیز هستند که ممکن است در یک روز به صورت پیدرپی، به تماشای ۱۰ اپیزود از آنها بنشینید و یا به اصطلاح عاشقان فیلم و سریال آن را بینج واچ (Binge-watch) کنید.
هولو، آمازون پرایم، دیزنی پلاس، اپل تیوی پلاس، اچ بی او مکس و پارامونت پلاس از جمله سرویس استریمهای نامآشنا هستند که فیلمها و سریالهای زیادی به آنها میآید و اکثرا هم با استقبال زیاد مخاطبان روبهرو میشود. به همین بهانه، فرصتی پیش آمده تا به معرفی ۲۰ سریال اعتیادآور بپردازیم؛ عناوینی که مطمئنا با دیدن چند قسمت به سرعت جذبشان میشوید و نمیتوانید دست از تماشایشان بکشید.
این سریال یکی از مثالهای عناوین غیرانگلیسی زبان است که محبوبیت زیادی بین مخاطبان پیدا کرده. بابیلون برلین بر اساس یک رمان آلمانی به همین نام، نوشته فولکر کاتشر ساخته شده و داستان آن در فاصله بین دو جنگ جهانی در برلین سال ۱۹۲۹ اتفاق میافتد.
شخصیت اصلی این سریال جنایی، کارگاه گرئون رات (فولکر بروخ) است که از کلن به برلین آمده تا یک پرونده باجگیری که مربوط انتخابات شهرداری میشود را پیگیری کند. این سریال نخستین بار در سال ۲۰۱۷ از شبکه تلویزیونی آلمانی ARD پخش شد.
نتفلیکس حق پخش آن را برای آمریکای شمالی و کانادا خریداری کرد و همچنین دوبله انگلیسی آن را برای مخاطبان به انجام رساند. از این مجموعه به عنوان گرانترین سریال تلویزیونی تولید شده در آلمان و همچنین گرانترین سریال غیرانگلیسیزبان یاد میشود.
بابیلون برلین با بهرهگیری از تصاویر چشمگیر، روایتی پیچیده از ناآرامیهای سیاسی را به تصویر کشیده. یک درام فریبنده که مخاطب را خیلی سریع جذب میکند.
تنوع سریالها در این سرویسهای استریم و بهخصوص نتفلیکس بالا است و همین موجب میشود طرفدار هر سبکی بتواند سریال موردنظر خود را به راحتی پیدا کند و به تماشایش بنشیند.
گویا این سریال رمانتیک توانسته خودش را خیلی زود در دل مخاطبان جا کند. بریجرتون سریالی اقتباسی از کتاب The Duke and I، اثر جولیا کوئین ساخته شده است. این سریال در واقع به دوران نیابت سلطنت در انگلستان مربوط میشود، دورهای که از زمان برکناری پادشاه جرج سوم به دلیل بیماری و جانشینی فرزندش، شاهزاده جرج چهارم آغاز میگردد.
این سریال سرگذشت و زندگی عاطفی ۹ دختر خانواده سرشناس و بانفوذ «بریجرتون» را به تصویر می کشد. داستان با ازدواج بزرگترین دختر خانواده، «دافنی» آغاز می شود. او دختر جوان و زیباییست که در جستجوی نیمه گمشده اش است اما یک رسوایی بزرگ، همه چیز را به هم می ریزد. عمده موفقیت این سریال به دلیل حضور یک مرد برجسته و باهوش (با بازی سایمن باست) در نقش رگه-ژان پیج است که با جذابیت خود همه تماشاگران را هیجانزده میکند.
انیمههای وسترن معمولا به این محکوم هستند که از عناوین ژاپنی آنها تقلید شدهاند و از همین رو کیفیت لازم را ندارند. اما در هر قاعدهای یک استثنا وجود دارد و کسلوانیا هم یکی از آنهاست.
دو فصل نخست این مجموعه با الهام از بازی سال ۱۹۸۹ با نام کسلوانیا ۳: نفرین دراکولا ساخته شدهاست و داستان آن حول محور ترور بلمونت، آلوکارد و سایفا بلنادس جریان دارد که به دفاع از شهر والاچیا در مقابل دراکولا و افراد زیر دست وی میپردازند. فصل اول این سریال در سال ۲۰۱۷ پخش شد.
برای دفاع از مردم شهر والاچیا، ترور بلمونت (با صدا پیشگی ریچارد آرمیتاژ)، با سیفا بلنادس (آلهاندرا رینوسو) جادوگر و پسر نیمه انسان دراکولا، آلوکارد تپس (جیمز کالیس) متحد میشوند تا با ارتش شیاطین مقابله کنند. ویرانی در سراسر زمین Castlevania یک ماجراجویی سریع سرگرمکننده است که بدون شک از تماشای آن راضی خواهید شد.
دارک از آن دسته سریالهای غیرانگلیسی زبانی است که مانند Squid Game به یکباره سروصدا کرد و افراد زیادی در سراسر جهان به تماشای آن نشستند. این سریال که در سال ۲۰۱۷ توسط نتفلیکس منتشر شد، یک شاهکار علمی تخیلی است.
دارک از همان نوع سریالهاست که پس از شروع، نمیتوانید دست از تماشایش بکشید، زیرا هر قسمت جدید به اندازه کافی سوالات جدید ایجاد میکند که بینندگان بلافاصله میخواهند قسمت بعد آن را تماشا کنند تا ببینند آیا اشارهای به آنچه در حال وقوع است میکند یا خیر. این سریال روایتگر گم شدن مرموز چند نوجوان است که شخصیتهای دیگر را وارد چالش میکند. تعدد شخصیتها در این سریال باعث میشود ذهن بیننده حسابی درگیر شود و برای بخاطر سپردن نام هریک و داستان هرکدام از آنها انرژی زیادی مصرف کند.
این سریال با یک روایت مرکزی جذاب که مبتنی بر احساسات متضاد شخصیتهای متعددش است، سوالات مهمی را در مورد جبرگرایی و اراده آزاد مطرح میکند، زیرا جوناس کانوالد (با بازی لوئیس هافمن) تلاش میکند رازی را کشف کند که آنقدر پیچیده است که به یک شجره نامه نیاز دارید تا همه چیز را دقیق و منظم در ذهن بسپارید. حتی شاید لازم باشد سه فصل سریال را چندین بار تماشا کنیم تا همه چیز را بفهمیم.
یک سریال بینالمللی دیگر که به صورت هفتگی از شبکه از بیبیسی وان انگلستان پخش میشد. این سریال بریتانیایی به یکباره از طریق نتفلیکس در ایالات متحده پخش شد و مورد استقبال هم قرار گرفت.
این مجموعه درام به کارگردانی جد مرکوریو ساخته شده و داستان آن حول دیوید یک قهرمان و کهنهسرباز نیروی زمینی بریتانیا (با بازی ریچارد مدن) است که از اختلال استرسی پس از آسیب روانی رنج میبرد. وی پس از خنثی کردن موفقیتآمیز یک توطئه تروریستی، موقعیت جدیدی را به عنوان افسر حفاظت از وزیر کشور جاه طلب اما بحث برانگیز (کیلی هاوس) بدست میآورد. این شرایط جدید دیوید را وارد یک محیط خطرناک و دسیسهبرانگیز میکند، زیرا ، زیرا تنش های جنسی از بین رفته و توطئههای پیچیده فاش میشود و بمبها تهدید به انفجار می کنند.
این سریال تریلر ۶ قسمتی، دقیقا از همان عناوینی است که مجبور میشوید در مدت زمان بسیار کوتاهی تمام قسمتهای آن را پیدرپی تماشا کنید. ریتم پرتنش داستان به شکلی پیش میرود که پس از هر کلیفهنگر به سرعت روی قسمت بعدی سریال کلیک میکنید. این سریال مورد تحسین بسیاری از منتقدان قرار گرفت و تاکنون جوایز متعددی را نیز از آن خود کرده است.
سریال گستره با عملکرد بسیار خوبی که تاکنون داشته، جزو بهترین سریالهای سایفای تمام دوران بهشمار میرود. این این مجموعه که بر اساس داستانهای محبوب گستره (از قلم James S. A. Corey) ساخته شده و یک ماجراجویی هیجانانگیز است که تسخیر منظومه شمسی را توسط انسانها در سده ۲۳ میلادی به تصویر میکشد.
اگرچه موضوعاتی که به آن پرداخته شده کمی سنگین است، اما اعتقاد اساسی این سریال مبنی بر اینکه آیا دنیای بهتری وجود دارد که ارزش مبارزه برای آن را داشته باشد، از خفه شدن واقعیتهای تاریکی که بررسی میشود جلوگیری میکند. سریال The Expanse شامل برخی از پرحاشیهترین سکانسهای اکشن تلویزیونی میشود که با زمانبندی کمدی بسیار خوب شهره آغداشلو و وس چتهم به نمایش گذاشته میشود.
واقعا نمیتوان ایراد بزرگی در این سریال پیدا کرد که باعث کاهش حس هیجان و غرق شدن در دنیای رازآلود آن باشد. فصل ششم این سریال ۱۰ دسامبر ۲۰۲۱ منتشر شده و قسمتهای آن در ۱۴ ژانویه ۲۰۲۲ (۱۹ آذر) از آمازون پخش خواهد شد.
اگرچه سریال فلیبگ بیشتر به واسطه فصل دومش توانست به محبوبیتی جهانی برسد و جوایز متعددی را دریافت کند، اما نمیتوان از این حقیقت گذشت که این سریال از همان ابتدا عالی بود، تنها کمی طول کشید تا همه به آن توجه کنند.
این سریال درام کمدی انگلیسی نخستین بار در سال ۲۰۱۶ از BBC Three منتشر و فیبی والر-بریج نقش بسیار بزرگی در موفقیت آن داشته است، چراکه علاوه بر ایفای نقش شخصیت اصلی به عنوان تهیهکننده و نویسنده نیز در این سریال همکاری کرده. فصل اول فلیبگ به دلیل توانایی صریح آن در به تصویر کشیدن بسیاری از جنبههای مشکلات انسان قابل توجه است و عمدتاً بر مبارزه اصلی فلیبگ (شخصیت اصلی) در غم و اندوه از دست دادن بهترین دوست و مادرش – و احساس گناه دائمی او در مورد دوست قبلی تمرکز دارد.
با این حال فصل دوم و داستان عاشقانه میان فلیبگ و یک کشیش کاتولیک (با بازی اندرو اسکات)، یکی از معدود افرادی که به نظر میرسد او را بخاطر شخصیت واقعیاش تحسین میکند، داستان را به سطح جدیدی میبرد. سبک نویسندگی فیبی والر بریج به نوعی است که میداند چگونه انتظار و تب و تاب بیننده را برای هر قسمت بالا ببرد.
کیلی کوئوکو که بیشتر برای بازی در سریال محبوب The Big Bang Theory (تئوری بیگ بنگ) شناخته میشود، در سریال The Flight Attendant نیز بازی قابل قبولی را از خود ارائه داده و شایسته تقدیر بیشتری است. این تریلر کمدی از رمانی به همین نام، نوشته کریس بوهجالیان ساخته شده و فصل دوم آن برای بهار ۲۰۲۲ تمدید شده است.
کوئوکو در نقش «کیسی باودن» یک مهماندار هواپیما است که با بی اعتنایی به قوانین پرواز رابطه ای با یکی از مسافران به نام الکس سوکولوف (با بازی میخیل هایسمان) در حین پرواز نیویورک به بانکوک برقرار میکند. هنگام رسیدن به مقصد شب را با مست کردن و گذراندن با سوکولوف سپری کرده و پس از بیدار شدن صبح خود را روی تخت در کنار جسد الکس پیدا می کند.
کشف این اتفاق تکاندهنده، کیسی را وارد یک ماجراجویی خندهدار اما پرتنش و پر از پیچ و تابها و چرخشهای جذاب میکند، زیرا او تلاش می کند نه تنها نام خود را از این ماجرا پاک کند، بلکه بفهمد چه اتفاقی در آن شب افتاده است.
این اقتباس ترکیبی مایک فلنگن از رمانی به همین نام، از آن دسته داستانهای ترسناک است که به اندازه ترسهای طبیعی احساسات جذابی به مخاطب میدهد.
این سریال نتفلیکسی داستان خواهر و برادر خانواده کرین را دنبال میکند که تجربیات تلخی از دوران کودکی در عمارت خالی از سکنه هیل هاوس زندگی میکردند و آثار پاکنشدنی از خانواده سابقشان برجای گذاشته است. هر قسمت روی یکی از اعضای خانواده تمرکز میکند و بخشهای جدیدی از از رمز و راز آنچه که واقعا در هیل هاوس در تمام آن سالها اتفاق افتاده است را فاش می کند.
این سریال پر از تصاویر ترسناک و شوکهکننده است که با شخصیتپردازی بسیار خوب میتواند شما را تمام شب بیدار نگه دارد و به همان اندازه که در دلتان ترس ایجاد میکند، نمیتوانید از تماشایش دست بکشید.
این درام فرانسوی از سریالهای نسبتا جدید نتفلیکس است که فصل اول آن در ۸ ژانویه ۲۰۲۱ منتشر شد. گویا این سریال توانسته خیلی زود در دل مخاطبان جا باز کند و تنها با گذشت چهار هفته پس از انتشارش، توسط بیش از ۷۰ میلیون نفر از مشترکان نتفلیکس دیده شد و در مقام سوم پربازدیدترین سریالهای این سرویس استریم قرار بگیرد.
سریال لوپن با الهام گرفتن از ماجراهای شخصیتی به نام آرسن لوپن ساخته شده است که در اوایل دهه ۱۹۹۰ توسط نویسندهای به نام موریس لوبلان خلق شد. موریس لوبلان، شخصیت فوقالعاده آرسن لوپن را به گونهای طراحی کرد که نمونهای معاصر برای شخصیت شرلوک هولمز باشد. موریس لوبلان چنان ارتباط عمیق و عاطفی با شخصیتی که خالقش بود برقرار کرد که بیست جلد داستان برای آرسن لوپن نوشت.
در این سریال عمر سی نقش آسان دیوپ را بازی میکند، سارق جذابی که از ترفندهای ارائه شده در صفحات آثار ادبی لوبلان برای انجام شاهکارهای الهام بخش خود استفاده می کند. در ابتدای سریال، او سعی میکند یک گردن بند از موزه لوور پاریس بدزدد، اولین قدم در نقشه او برای انتقام مرگ پدرش، از خانوادهای ثروتمند که سالها قبل پدرش را به زندان انداخته بودند.
همیشه اوضاع بر وفق مراد شخصیت اصلی داستان پیش نمیرود. این سریال تمام تعلیقها و دزدی به سبک Ocean’s Eleven را با احساسات یک درام خانوادگی پیچیده ارائه میدهد. تنش و توانایی تماشای پیدرپی سریال با نزدیکتر شدن هرچه بیشتر آسان به هدفش افزایش مییابد.
این سریال درام کمدی که به کارگردانی امی شرمن-پالادینو ساخته شده، همانطور که از اسمش پیداست داستان خانم میزل را روایت میکند. خانم میزل (ریچل بروزناهان) زنی خانهدار اهل در نیویورک (اوایل دهه ۱۹۵۰ تا اوایل ۱۹۶۰) است که احساس میکند در استندآپ کمدی استعداد دارد و بنابراین تصمیم میگیرد این حرفه را به صورت جدی دنبال کند
از لباسهای شیک و دیالوگهای سرگیجهآور گرفته تا دکورهای خیرهکننده، همه چیز درباره «خانم میزل شگفتانگیز» برای تحتتاثیر قرار دادن بینندگان طراحی شده است. شاید اصلیترین نکتهای که سریال خانم میزل شگفت انگیز را از دیگر سریالها متمایز میکند، کست بازیگران این سریال است.
پالادینو، کارگردان این سریال، برای جمعآوری بازیگران این مجموعه سراغ تئاتر برادوی و آف برادوی رفته است. در واقع اکثر بازیگران نقشهای کلیدی سریال خانم میزل شگفت انگیز؛ چهرههای شناخته شدهی تلوزیونی و سینمایی نیستند. بلکه بازیگران تئاتری هستند که تنها در بین مخاطبان براودوی شناخته شدهاند. پخش اولین قسمت آزمایشی سریال خانم میزل شگفتانگیز، با استقبال منتقدان مواجه شد و ساخت قسمتهای بعدی آن توسط آمازون شروع شد. فصل دوم در ۵ دسامبر ۲۰۱۸ و فصل سوم در ۶دسامبر ۲۰۱۹ اکران شد و فصل چهارم آن برای پخش در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۹ تمدید شد.
این سریال پس از دریافت نقدهای عالی، موفق شد جایزه گلدن گلوب بهترین سریال تلویزیونی – موزیکال یا کمدی در سال ۲۰۱۷ و جایزه Primetime Emmy را برای سریالهای کمدی برجسته سال ۲۰۱۸ را از آن خود کند. همچنین شرمن-پالادینو در این جشنواره توانست جایزهی بهترین کارگردانی و نویسندگی را به خود اختصاص دهد و ریچل بروزناهان برنده جایزه Primetime Emmy برای بازیگر نقش اصلی زن در یک سریال کمدی برای بازی در نقش خانم میزل شد.
برخی از سریالها را نمیتوان از دست داد و تماشا نکرد. سریال مستند ساختن یک قاتل دقیقا در همین دستهبندی قرار میگیرد. «ساختن یک قاتل»، سریال جنایی/کاراگاهی ۱۰ اپیزودی نتفلیکس است که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و از لحاظ محتوایی که روایت میکند جزو جنجالیترین آثار نتفلیکس محسوب میشود.
این سریال در زمان انتشار آنقدر سروصدا کرد که اکثر مخاطبان را با سلیقههای مختلف به سوی خود جذب کرد و خیلیها تماشای آن را در عرض یک روز تمام کردند. این سریال به یک قتل هولناک که جسد مقتول را در حد نابودی سوزانده است میپردازد. اما سریال بیشتر از اینکه به روایت داستان این قتل علاقه داشته باشد، هدفش پیدا کردن جوابی برای این سوالات است: آیا ما شاهد محکومیت یک قاتل اشتباهی به خاطر تنفر مسئولان قدرتمندِ بالارتبه از او هستیم؟ اگر پلیس شما را بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشید به زندان بیاندازد، آیا راهی برای مقابله با آنها وجود دارد؟ آیا اجرای عدالت همیشه آسان است؟
سریال درست در لحظهای آغاز میشود که معمولا اکثر داستانهای جنایی تمام میشوند. سوژهی اصلی داستان فردی به اسم استیون اِوری است که بعد از ۱۸ سال حبس به جرم تعرض وحشیانه به یک زن آزاد میشود. نه به خاطر به پایان رسیدنِ دوران حبسش، بلکه به این دلیل که تست دیانای او ثابت میکند که اِوری گناهکار نبوده و متجاوزِ واقعی در تمام این مدت آزاد بوده است.
عروسک روسی که توسط ناتاشا لیون، اِمی پولر و لزلی هدلند ساخته شده یکی از آثار اورجینال شبکه نتفلیکس است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد.این سریال بیش از اینکه کمدی باشد، درام است و بیش از اینکه خندهدار باشد، بهطرز شوکهکنندهای واقعی و گریهآور است. مهمترین خصوصیتِ مشترکِ این نوع سریالها (منهای انعطافپذیرشان) این است که همه یک کمدین و بازیگرِ بااستعداد و درجهیک در مرکزشان دارند و این سریالها حکم داستانِ نیمهزندگینامهای آنها را دارند.
اگرچه ابتدای سریال خیلی ساده به نظر میرسد، اما رفته رفته با داستان آن خو میگیریم. داستان پیرامونِ زنی به اسم نادیا (با بازی ناتاشا لین) میچرخد. نادیا یک برنامهنویس و بازیساز است که برای اولینبار در دستشویی آپارتمان دوستانش مکسین و لیزی درحالیکه به درونِ آینه زُل زده با او آشنا میشویم. بیرون جشنِ تولد ۳۶ سالگیاش است، اما او بهدلیل گمشدنِ گربهاش مثل همیشه دل و دماغِ خوش گذراندن ندارد.
وی همان شب هنگامی که در خیابان به دنبال گربهاش میگشت، بر اثر تصادف با یک ماشین کشته شد و به جای اینکه بمیرد از جای اول خود یعنی در مهمانی تولدش سر درآورد! این اتفاق عجیب ناتاشا را در حالتی برزخ گونه قرار میدهد و او در ابتدا فکر میکند که دچار بیماری مربوط به حافظه شده است، او هربار که به دنبال یافتن راه حلی برای سر در آوردن از این مسأله میکند، بر اثر اتفاقی میمیرد و باز به همان روز تولدش برمیگردد. ناتاشا این اتفاق را از جهات مختلف مذهبی و روانشناسی بررسی میکند و به جوابی نمیرسد. تا اینکه پسری به نام آلن را به طور اتفاقی ملاقات میکند که او هم دچار همین حالت شده و این دو نفر سعی میکنند با کمک یکدیگر علت گیر افتادن در این چرخهی بیهوده را متوجه شوند.
سریال با هر قسمت جاهطلبانهتر میشود و داستان را در جهت های غیرمنتظرهای می برد که جنبه های تاریکتر آن را بررسی میکند.
این سریال سال ۲۰۱۵ از سرویس هولو پخش شد و اگرچه جزو آثار درخشان کمدی به شمار میرود، اما متاسفانه آنطور که باید مورد توجه مخاطبان قرار نگرفته.
جولی کلاسنر که علاوه بر کارگردان، به عنوان بازیگر و یکی از نقشهای اصلی به نام جولی در کنار بیلی ایکنر (در نقش بیلی) در سریال حضور دارد. داستان سریال در مورد دو کمدین به نامهای جولی و بیلی است که در نیویورک زندگی میکنند. عرصه زندگی هر روز برای آنها تنگ تر میشود از این رو دوستان و آشنایان آنها برای پیدا کردن موفقیت و عشق از آنجا کوچ کرده این در حالی است آنها هر روز به تلاش خود ادامه می دهند.
شوخیهای موجود در داستان فوقالعاده است و از لحاظ ارائه کاوشهای سریع و خلاقان، تنها رقیب واقعی سریال Veep (معاون رئیسجمهور) محسوب میشود. شوخیهای شجاعانه، خندهدار با حضور ستارههای برجسته و کاملا غیرمنتظره (مانند جان مولانی، دبی هری و کن برنز) که باعث میشود این سریال را بارها و بارها تماشا کنید.
برخی از سریالها را به این دلیل پیدرپی تماشا میکنید که میخواهید بدانید در آینده چه اتفاقی میافتد و داستان آن به کجا ختم میشود. درحالی که عناوین دیگر را بخاطر حس خوبی که به شما میدهند نگاه میکنید و بهراستی ارزش آن را نیز دارند.
در این سریال نتفلیکس گروهی از نوجوانان قوی سیاهپوست و لاتینتبار را دنبال میکند که در جنوب مرکزی لس آنجلس زندگی میکنند و دوستدارند همیشه قویترین گروه دوستان را داشته باشند. این درام نیمساعته که در آن سیرا کاپری، دیگو تینوکو، جیسون جنائو و برت گری نقش دوستان قدیمی را بازی میکنند که با عواطف و مشکلات معمول سن بلوغ مانند تراژدی عشق اول، از دست دادن معصومیت، و تلاش برای فهمیدن اینکه از زندگی چه میخواهند درگیر هستند.
این سریال هم که دیگر نیاز به معرفی خاصی ندارد. داستان و وقایع سریال تا حدی جذاب است که تماشای آن را مختص به نوجوانان نمیکند. Stranger Things یکی دیگر از سریالهای اورجینال نتفلیکس است که توسط برادران دافر ساخته شده و بازیگرانی نظیر فین ولفهارد، میلی بابی براون، نوآ اشنپ، گیتن ماتارازو ،کلب مک لاگلین، وینونا رایدر، دیوید هاربر، ناتالیا دایر، چارلی هیتون، جو کیری و کارا بوینو در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
وقایع سریال در دهه هشتاد میلادی در ایالت ایندیانا رخ میدهد. ایده اصلی سریال مرتبط با جهان موازی و نظریه دنیاهای چندگانه است. داستان فصل اول پیرامون ناپدید شدن پسری نوجوان به نام ویل بایرز میگذرد. این باعث میشود پای دوستان و خانواده او به ماجرا باز شود. آنها در مسیر پیدا کردن ویل، متوجه موضوعات عجیبی میشوند.
رادران دافر در چندین مصاحبه اعلام کردند که سریال چیزهای عجیب را تحت تأثیر فیلمها و سریالهای علمی تخیلی دهه هشتاد ساختهاند. آنها دوست داشتند سریال ترکیبی از یک درام جذاب و احساسات نوجوانانه باشد. سریال ارتباط بسیار زیادی به فرهنگ عامه مردم آمریکا و خصوصاً دهه هشتاد دارد و در آن ارجاعهای متفاوت و زیادی به داستانیهای ادبی، فیلمهای سینمایی و موسیقی دوران دهه هشتاد شدهاست.
تاکنون سه فصل از سریال ساخته و پخش شده و ساخت فصل چهارم آن نیز تمدید شده است.
شاید تد لاسو جزو اولین سریالهایی باشد که در دوران پاندمی کرونا منتشر شد و توانست مورد استقبال خیل عظیمی از مخاطبان قرار بگیرد.
این سریال کمدی توانسته کمبود یک سریال فوتبالی خوب را جبران کند و برای علاقهمندان بیشمار این ورزش محبوب به اثری بسیار سرگرمکننده و جذاب تبدیل شود. سریالی که درباره شخصیت تد لاسو جریان دارد، مربی که در رشته فوتبال آمریکایی به موفقیت رسید و حالا به لیگ برتر انگلستان آمده تا سکان هدایت یک تیم فوتبال حرفهای در این کشور را برعهده بگیرد.
شاید باورتان نشود، اما ایده ابتدایی برای خلق شخصیت تد لاسو تنها و تنها به یک برنامه تبلیغاتی محدود میشد. این شخصیت برای نخستین بار در سال ۲۰۱۲ در یک برنامه تبلیغاتی در یکی از برنامههای ورزشی مربوطبه لیگ برتر انگلستان از شبکه NBC روی آنتن رفت. این تبلیغ تلویزیونی دقیقا داستان بسیار کوتاهشده سریال تد لاسو را به تصویر میکشد که در آن جیسون سودیکیس نیز حضور داشت و برای دقایقی در نقش تد لاسو ایفای نقش کرد.
دلیل محکمی وجود دارد که سریال You پس از پخش در نتفلیکس به یکی از هیجانانگیزترین عناوین ژانر عاشقانه و جنایی تبدیل شده و بهشدت تحت تاثیر شبکههای مجازی و تاثیرش بر زندگی مردم ساخته شده است.
میتوان گفت از جهاتی فرم فیلم شباهتهایی به سریال به یادماندنی «دکستر» دارد. در «دکستر» با کارشناس بخش خون اداره پلیس میامی همراه میشدیم و در ادامه میفهمیدیم که با یک قاتل زنجیرهای طرفیم. راوی ذهنی «تو» شبیه به دکستر است.
سریال «تو» سراغ یک راوی ذهنی رفته که از جهاتی با فضای کتابفروشی و شغل و علاقه بک که نوشتن است همخوانی دارد. راویهای ذهنی که در ادبیات معمولا به شکل اول شخص است، ماهیتی قضاوتگر دارند. وقتی به ذهن شخصی میرویم متوجه میشویم مدام درباره اتفاقهای اطرافش قضاوتهایی میکند که ممکن است هیچگاه بر زبانشان نیاورد.
شاید شکل ساختاری این سریال کمی برایتان عجیب باشد. اولین عنصری که چشم ما را به خودش جلب میکند، تصاویری است که بیش از اندازه واقعی اما بیش از اندازه نیز خیالی به نظر میرسند. نام این روش، روتوسکپی است که به ابزاری به همین نام اشاره دارد.
از استفادههای دیگر روتوسکپی، تلفیق فیلم زنده و انیمیشن است به گونهای که مرز بین واقعیت و خیال کاملا مشخص باشد اما کاراکتر فانتزی به عنوان جزئی حقیقی از واقعیت محسوب شود. سریال انیمیشنیِ undone یک کمدی درام خانوادگی است که با مفاهیم روانشناسانه نیز پیوند خورده است اما نه یک روانشناسی آکادمیک و علمی. اصولا فیلمهایی با مایههای علمی-تخیلی چندان نمیتوانند ادعای زیادی در علمی بودن موضوعات خود داشته باشند اما قرار است بگویند «ممکن است روزی اتفاق بیفتد».
فیلم با یک مقدمهچینی خوشریتم، شخصیت اصلیاش آلما (با نقشآفرینی رزا سلزار) را به ما معرفی میکند. آلما یک دختر بسیار معمولی به نظر میرسد که چیزی در درونشاش باعث ناآرامیِ شده است. گذر زمان و یکنواختی زندگیاش بیش از هر چیزی او را خسته کرده و خود آلما نیز از تخیل و خلاقیت لازم برخوردار نیست که تغییری در زندگیاش ایجاد کند.
هنگام شروع یک سریال فانتزی جدید، یک منحنی یادگیری وجود دارد، زیرا بینندگان با دنیاهای پیچیده جدید (اغلب با نامهای تا حدودی گیج کننده) آشنا میشوند و مجموعهای کاملا جدید از قوانین برای قهرمانان داستان که باید از آنها پیروی کنند.
سریال ویچر برگرفته از مجموعه رمانی به همین نام، اثر آندژی ساپکوفسکی نویسنده لهستانی است و داستان گرالت ریویایی را روایت میکند، جادوگر و شکارچی جهشیافته که در تلاش است تا جای خود را در این دنیای پر از هیولا و آدمهای ظالم پیدا کند. اما سرنوشت او به یک شاهزاده خانم جوان، سیری ( با بازی فریا آلن) و قلبش به یک جادوگر سرسخت، ینفر (آنیا چالاترا) گره خورده است.
فصل نخست ویچر در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۹، با ۸ قسمت در نتفلیکس به نمایش درآمد و فصل دوم آن قرار است در تاریخ ۱۷ دسامبر (۲۶ آذر) از نتفلیکس پخش شود و برنامههایی برای ساخت فصل سوم آن نیز وجود دارد.
اعتیاد آور ترین برکینگ بد
مختار و پایتخت از قلم افتاد🗿
البته خیلیامون دوست نداریم فقط شبکه های ایرانی هیچی جز اینا نشون نمیدن🗿
من انیمه میگم
اتک ان تایتان
ناروتو
ناروتو شیپودن
اسکویید گیم چند قسمت اول
مانی هیست رو ندیدم ولی پیشنهاد میکنم
لوکی
واندا ویژنم بعد نیست
خانه کاغذی چی پس
اتفاقات عجیب رو من هر یه هفته یا چند هفته یه بار یه قسمت میبینم
من وقتی اتکو شروع کردم فصل اولو تو دوروز🙄
فصل دو هم ۲ روز و ۳ دوروز ،۴ رو تو یه روز دیدم .
اما اعتیاد اور تر ازوون ، پایتخت ۵ بید !😁😂😄
برکینگ بد
لوکی
واکینگ دد
مانی هیست
این سریال ها باید تاکید میکنم بایددد تو این لیست میبودن
من که کل ۷۵ قسمت انیمه اتک ان تایتان که تا الان اومده تو ۵ روز دیدم😅
این مقاله باید یه پارت دو داشته باشه.زیرا walking dead,مانی هیست،لوکی،صد نفر,پیکی بلایندرز,شرلوک هلمز،برکینگ بد😐
اسکوئید گیم😑از همه بدتر گیم آف ترررررونس🤯😱
به هرکس که میخاد the 100 رو شروع کنه
فقط تا آخر فصل ۵ ببینید(گرچه فصل ۳ هم غیر قابل تحمله ولی برا داستان لازمه)
۲ فصل آخر رو به هیچ وجه تماشا نکنید
بریکینگ بد مخصوصا ۲ فصل ابتدایی فکر نکنم جزء این گروه قرار بگیره. خیلی دو فصل ابتدایی با اینکه قشنگ و پایه گذارن. ولی به طرز وحشتناکی خسته کننده ن. گیم آف ترونز هم فراز و نشیب زیاد داشت. یه قسمت رو دوست داشتی سریع بری بعدیش رو ببینی. یه قسمت دیگه نه. پیکی بلایندرز هم خدا وکیلی غیر از صحبت کردن و کمی صحنه مشت و لگد دیگه چه چیز اعتیاد آوری داشت؟ (اوووو صحنه های اسلوموشن پیاده رویش که ۹۰ درصد فیلم رو تشکیل میدادن رو یادم رفت)
دوستانی که سریال های مطرح رو نام میبرید میگید چرا تو لیست نیست
اکثرا سعی شده تو لیست عناوین کمتر شناخته شده(حداقل تو ایران) معرفی بشه
لیست هم جالب بود واقعا من خودم سریال بعدی که میبینم ساختن یک قاتل هستش
استرنجر تینگز کجاش ناشناختست :/
یا ویچر
داخل ایران دارم میگم
مانی هیست
پیکی بلایندرز
لوکی
چی شد پس😐
اینارو همه میشناسن
تو لیست سعی شده عناوین کمتر شناخته شده رو معرفی کنن
بیشتر از اینکه سریال ویچر برام اعتیاد آور باشه. کتاب هاش بود. طوریکه یک کتاب ۴۰۰ تا ۵۰۰ صفحه ایش رو کمتر از یه هفته تموم کردم. به نظر خودم سریال ویچر یه برداشت خیلی ناقص و البته کمی هم نادرست از کتابشه. اگه خونده باشین میدونین منظورم چیه. از انتخاب های فاجعه آمیز بازیگراش گرفته(به جز هنری کویل که میتونم بگم یکی از تنها نکات مثبت گروه بازیگریش بود). تا ناقص نشون دادن یا حتی تحریف کردن برخی صحنه های فیلم و صد البته. روایت داستان به طرز الکی ای پیچ داده شده. طوریکه من که خودم قبل از شروع سریال تا حد زیادی از داستان ویچر رو میدونستم. واقعا خیلی جاهاش گیج میشدم. اگه اهل کتاب خوندن هستین. به جای سریالش کتاب هاش رو بخونین.
ممنونم بابت پیشنهادت
خودم کتاب خونم سایتی میدونی که نسخه فارسی کتابش رو داشته باشه ممنون میشم معرفی کنی
? walking dead
مانی هیست یا واکینگ دد نمی تونست تو لیست باشه؟( با اینکه اصلااا فیلم بین نیستم)
اسپم
پست آخر هفته چه شد؟
جواب به اسپم
امشب میاد
کمی صبر کن برادر
تمام اینها یک طرف
سریال آلفرد هیچکاک یک طرف
🙃
کد گیاس
لوکی
گرویتی فالز
مانی هیست پس کو؟
مانی هیست
برکینگ بد
اسکویید گیم
چرنوبیل
اسکویید گیم آخرش معلوم بود اعتیاد آور نبود
برای بینجواچهای هیجانانگیز آماده شوید
ماجراجویی مشترک کلینت و کیت در چه قسمتهایی به اوج میرسید؟
