در گزارش باکس آفیس این هفته افتتاحیهی ضعیف موزیکالِ تحسینشدهی West Side Story، فیلم جدید استیون اسپیلبرگ را بررسی کرده و ۱۰ فیلم پُرفروش هفته را مرور میکنیم. همراه زومجی باشید.
مهمترین تازهاکران این هفته داستان وستساید (West Side Story)، موزیکالِ استیون اسپیلبرگ است که با وجود نقدهای فوقالعاده مثبتی که دریافت کرده (امتیاز متاکریتیک ۸۶ و امتیاز راتنتومیتوزِ ۹۳)، به افتتاحیهی دلسردکنندهی ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد؛ رقمی که حتی با درنظرگرفتنِ دوامِ معمولا طولانیمدتِ فیلمهای کریسمس و فصل اُسکار هم نتیجهی عمیقا ناامیدکنندهای برای این فیلمِ عامهپسند است. درواقع، افتتاحیهی داستان وستساید حتی از افتتاحیهی ۱۱ میلیون و ۵۰۰ هزار دلاری موزیکالِ در ارتفاعات (In the Heights) که در تابستان ۲۰۲۱ همزمان روی اچبیاُ مکس منتشر شده بود نیز ضعیفتر است. گرچه این رقم بدترین افتتاحیهی کارنامهی اسپیلبرگ نیست (همیشه در سال ۱۹۸۹ به ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار افتتاحیه دست یافت)، اما فقط مقدار کمی بهتر از افتتاحیهی ماجراهای تنتن (۹ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در کریسمس ۲۰۱۱) است. اسب جنگی تقریبا همزمان با ماجراهای تنتن در روز کریسمس اکران شد و با کسب ۷ و نیم میلیون دلار افتتاحیهی سهروزه، به ۴۰ میلیون دلار افتتاحیهی هشت روزه دست یافت.
برخلاف فصل تابستان که به افتتاحیهی بزرگِ فیلمها مشهور است، فیلمها در فصل کریسمس افتتاحیهی پایین اما دوام طولانیمدتی را تجربه میکنند. با وجود این، فیلمها برای نهایت بهرهبرداری از این ویژگی یا باید افتتاحیهی خوبی داشته باشند یا باید با بودجهی ناچیزی ساخته شده باشند که داستان وستساید فاقد هردوی این لازمههاست. برای مقایسه، هوک (Hook) نمایشش را سی سال پیش در چنین آخرهفتهای با کسب افتتاحیهی نسبتا ناامیدکنندهی ۱۳ و نیم میلیون دلار آغاز کرد، اما این فیلم در طولانیمدت رفت تا به ۱۱۹ میلیون دلار فروش خانگی و ۳۰۰ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند. اگر داستان وستساید دوامی شبیه به هوک یا انیمیشن زندگی جدید امپراتور (۸۹ میلیون دلار فروش نهایی از ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار افتتاحیه در سال ۲۰۰۰) داشته باشد، به درآمدِ خانگی ناکافی اما آبرومندانهی ۹۰ تا ۹۳ میلیون دلار دست خواهد یافت.
برخی ادعا کردهاند که این احتمال وجود دارد که داستان وستساید به سرنوشتِ معجزهآسای بزرگترین شومنِ هیو جکمن دچار شود. آن فیلم درحالی کارش را در سال ۲۰۱۷ با افتتاحیهی ضعیفِ ۸ میلیون و ۸۰۵ هزار دلار آغاز کرد که در ادامه با بدل شدن به بادوامترین فیلمِ تاریخ باکس آفیس از زمان تایتانیک، ۱۷۴ و نیم میلیون دلار در آمریکای شمالی و ۴۳۷ میلیون دلار در دنیا فروخت. برتری بزرگترین شومن در مقایسه با داستان وستساید اما این است که اولی ۵ روز پیش از آغاز تعطیلات کریسمس اکران شده بود و دومی ۱۰ روز قبل از آن روی پرده رفته است. این به این معنی است که بزرگترین شومن درحالی در بیستم دسامبر روی پرده رفت که پایانِ نخستین آخرهفتهاش بلافاصله مصادف با آغاز عید کریسمس (۲۵ دسامبر) و تعطیلی مدارس و ادارهها بود. به عبارت دیگر، از آنجایی که در دو آخرهفتهی پایانی سال، فروش فیلمها در روزهای عادی هفته با میزانِ فروششان در آخرهفتهها یکسان است، آنها دوامهای استثناییای را تجربه میکنند.
اما نهتنها داستان وستساید برخلاف بزرگترین شومن از این مزیت بهره نمیبَرد، بلکه تعطیلی بچهها و بزرگسالان همزمان با آغاز ضیافتِ مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست، آواز بخوان و ماتریکس: رستاخیزها درکنارِ امثال کوچهی کابوسِ گریرمو دلتورو، لیکریش پیتزای پُل توماس اندرسون، پیشدرآمدِ کینگزمن و دفترچه خاطراتی برای جردنِ دنزل واشنگتن خواهد بود. قابلذکر است که نهتنها بزرگترین شومن ۴۵ دقیقه کوتاهتر از داستان وستساید بود، بلکه بسیار کودکپسندانهتر بود و پایانبندی به مراتبِ خوشتری هم داشت. همچنین، داستان وستساید با وجودِ داشتنِ آهنگهای هیجانانگیزِ کلاسیک، درست برخلافِ بزرگترین شومن از کمبود ترانههای اورجینالی که بارها از ایستگاههای رادیویی پخش میشوند و همیشه ابزار تبلیغاتی موئثری برای موفقیتِ موزیکالها بودهاند، رنج میبَرد. از همین رو، سرنوشتِ واقعگرایانهتر و منطقیتری که میتوان برای داستان وستساید پیشبینی کرد این است که این فیلم با کسب درآمدی حدود ۵ تا ۶ برابرِ افتتاحیهاش، به ۵۰ تا ۶۱ میلیون دلار فروشِ خانگی دست پیدا خواهد کرد. هرچند همیشه این احتمال هم وجود دارد که این فیلم با دوامی شبیه به پرنسس و قورباغه (۱۰۴ میلیون دلار از ۲۴ میلیون دلار افتتاحیه درست پیش از آواتارِ جیمز کامرون)، به کسب حدود ۴۰ میلیون دلار فروش خانگی رضایت بدهد.
این درحالی است که داستان وستساید با کسب فقط ۴ و نیم میلیون دلار از گیشهی خارجی، نمیتواند از خارج از آمریکای شمالی هم انتظار کمک داشته باشد. درست مثل بلایی که در تابستان ۲۰۱۸ سر سولو: داستانی از جنگ ستارگان آمد، داستان وستساید هم در موقعیتی قرار گرفته که طی آن وضعیتِ بحرانیِ افتتاحیهی متوسطش در آمریکای شمالی در ترکیب با بیاعتنایی بیرحمانه و قاطعانهی مشتریانِ بازارهای خارجی بدتر شده است. این حرفها اما به این معنی نیست که داستان وستساید جایی در رقابتهای فصلِ اُسکار نخواهد داشت. نهتنها از زمان آمیستاد در سال ۱۹۹۷ تاکنون، تکتکِ درامهای اسپیلبرگ در بینِ نامزدهای بهترین فیلم اُسکار جای گرفتهاند، بلکه داستان وستساید حتی در صورتِ کسب کمترین درآمدِ پیشبینیشده، کماکان پایینتر از تلماسه (۱۰۶ میلیون و اندی) و خاندان گوچی (۴۱ میلیون و اندی)، جزو پُرفروشترین فیلمهای مدعی اُسکار جای خواهد گرفت. تازه، نباید فراموش کنیم که داستان وستساید همچنان بهعنوانِ بزرگترین نمایندهی دیزنی در فصل جوایز، از پشتیبانی تبلیغاتی تماموکمالِ این شرکت بَهره میبرد.
اما سؤال این است: دقیقا چرا این فیلم با چنین استقبالِ بیرمقی مواجه شد؟ کسانی که نسبت به پتانسیلِ تجاری این فیلم خوشبین بودند، روی نامِ شناختهشدهی اسپیلبرگ حساب باز کرده بودند و خب، آنها کم و بیش حق داشتند. گرچه صنعت سینما و استانداردهای فیلمهای پُرفروش نسبت به سالهای ۱۹۹۳ یا ۲۰۰۲ که دوران فرمانروایی اسپیلبرگ بر گیشه بود، تغییر کردهاند، اما نهتنها لینکلن در اواخر ۲۰۱۲ به ۲۷۵ میلیون دلار فروش جهانی دست یافت، بلکه بازیکن شماره یک آماده هم ۵۸۱ میلیون دلار در سال ۲۰۱۸ فروخت. اما واقعیت این است که داستان وستساید در غیبتِ نام اسپیلبرگ، بهطور مستقل هیچ چیزی برای جلب نظر سینماروها نداشت. داریم دربارهی بازسازی بدون ستارهی یک فیلمِ برندهی اُسکارِ محبوب و دیدهشده صحبت میکنیم که بینِ دو گروه از تماشاگرانِ احتمالیاش در تنگنا قرار گرفته بود: گروهی که نیازی به دیدنِ نسخهی جدیدی از فیلم اورجینال احساس نمیکردند و گروهی که فیلم اول را به اندازهای که به نسخهی بهروزرسانیشدهاش اهمیت بدهند، دوست نداشتند.
خلاصه اینکه، با اینکه انتظار میرفت تا داستان وستساید باز دوباره ثابت کند که موزیکالها با وجودِ زوالِ موقتشان در دوران کرونا، هنوز کاملا زنده و سرحال هستند، اما اینطور نشد. آخه، ژانر موزیکال درست مثل وسترن، یکی از آن ژانرهای است گرچه همه ادعا میکنند که مُرده است، اما وقتی هالیوود فیلمی در مقیاس و ابعادِ بزرگ در این ژانرها میسازد، سودآور میشود. درواقع، موزیکالها حداقل از حدود ۲۰ سال پیش که مولن روژ (Moulin Rouge) به ۱۸۵ میلیون دلار فروش از ۵۰ میلیون دلار بودجه دست یافت، بهطور پیوستهای سودآور بودهاند و از لحاظ تجاری قابلاتکا باقی ماندهاند. در ادامهی آن شاهد شیکاگو (۳۰۷ میلیون دلار)، اسپری مو (۲۰۳ میلیون دلار)، سوئینی تاد (۱۵۵ میلیون دلار)، ماما میا! (۶۰۹ میلیون دلار)، بینوایان (۴۴۲ میلیون دلار)، سهگانهی پیچ پرفکت، به درون جنگل (۲۱۴ میلیون دلار)، لالالند (۴۴۸ میلیون دلار)، بزرگترین شومن (۴۳۴ میلیون دلار) و ماما میا ۲ (۳۷۵ میلیون دلار) بودهایم.
تازه این درحالی است که میتوان درامهای موزیکمحوری مثل ستارهای متولد میشود (۴۲۴ میلیون دلار)، بوهمین راپسودی (۹۰۵ میلیون دلار) و راکتمن (۱۹۵ میلیون دلار) را هم به جمعشان اضافه کرد. البته که نباید بازسازیهای لایواکشنِ دیو و دلبر (یک میلیارد و ۲۶۳ میلیون دلار)، علاالدین (یک میلیارد و ۵۵ میلیون دلار) و شیرشاه (یک میلیارد و ۶۶۰ میلیون دلار) را هم فراموش کنیم. این موضوع دربارهی درآمد ۶۰۰ تا یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلاری امثالِ گیسوکمند، فروزن، موآنا، آواز بخوان، کوکو و فروزن ۲ نیز صدق میکند. در همین حین، دوتا از پُربینندهترین آثارِ دیزنیپلاس که این پلتفرم از آنها برای جذب مشترکانِ بزرگسال بَهره گرفته است نیز تئاتر موزیکالِ همیلتون و مستندِ موزیکال بیتلهای پیتر جکسون بودهاند. به بیان دیگر، داستان وستساید در صورت اکران در شرایط غیرکرونایی میتوانست به یک موفقیتِ تجاری بزرگ نسبت به بودجهی ۱۰۰ میلیون دلاریاش بدل شود. بنابراین فارغ از اینکه سرنوشتِ فیلم اسپیلبرگ چه خواهد شد (چه عملکرد ناامیدکنندهای در گیشه داشته باشد و چه به یکی از مدعیان اصلی اُسکار بدل شود)، هنوز میتوان با خیال راحت به موفقیتِ شرور (Wicked)، ساختهی موزیکالِ جان ام. چاو که برای اکران در سال ۲۰۲۳ آماده میشود، ایمان داشت.
حالا که حرف از شکستِ تجاری فیلمهای بزرگسالانهی غیرفرنچایزی است، باید گفت که قهرمانان ملی (National Champions)، دومین تازهاکرانِ این هفته هم به سرنوشت ناگوارِ داستان وستساید دچار شد. محصولِ استودیوی استیایکس اینترتینمنت دربارهی ستارهی یک تیم فوتبالِ دانشگاهی است که درست چند ساعت مانده به آغاز بزرگترین مسابقهی سال، سعی میکند همتیمیها و اعضای تیم حریفش را به نشانهی اعتراض به عدم دستمزد گرفتنِ بازیکنان راضی به تحریم کردن این مسابقه کند. این فیلم فقط ۳۰۰ هزار دلار از اکران در یک هزار و ۲۰۰ سالن بهدست آورد که بهمعنی میانگین ۲۵۰ دلار از هر سینما است؛ رقمی که آن را در ردهی سیزدهم بدترین میانگینهای ۲۰۲۱ جای میدهد. این فیلم با تنها حدود ۸ میلیون دلار بودجه تهیه شده است و با تبلیغاتِ اندکی اکران شده است. چون استودیو اُمیدوار است که دیده شدنِ آن به وسیلهی اکران سینماییاش به افزایش پرستیژِ این فیلم در زمان پخشش در شبکهی نمایش خانگی یا فروش حق پخشِ تلویزیونیاش کمک خواهد کرد. به عبارت دیگر، کارِ این نوع فیلمهای بزرگسالانهی اولداسکول به جایی رسیده است که تنها انگیزهی استودیوها از اکران سینمایی آنها، افزایش پتانسیلِ تجاریشان در زمانِ پخش خانگیشان است.
اما با عبور از تازهاکرانها، در زمینهی اخبار فیلمهای قدیمی جدول بگذارید برایتان از زمانی برای مُردن نیست (No Time to Die) بگویم که دستاوردهای جدیدی را به نام خودش ثبت کرد. بیستوپنجمین فیلمِ مجموعهی جیمز باند ۵۷۰ هزار دلار دیگر در دهمین آخرهفتهی نمایشش در آمریکای شمالی کسب کرد و به مجموعِ خانگی ۱۶۰ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار رسید. احتمالا همین الان که مشغولِ مطالعهی این متن هستید، این فیلم با عبور از روزی دیگر بمیر (۱۶۰ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار در سال ۲۰۰۲)، اکنون پشت سرِ چهار فیلم جیمز باندِ قبلی دنیل کریگ (۱۶۷ میلیون دلار، ۱۶۸ میلیون دلار، ۳۰۴ میلیون دلار و ۲۰۰ میلیون دلار)، در ردهی پنجم پُرفروشترین فیلمهای تاریخِ این مجموعه (بدون احتساب نرخ تورم) قرار گرفته است. زمانی برای مُردن نیست در برخی کشورهای خارجی توسط امجیام و در برخی دیگر توسط یونیورسال پخش شده است. درآمدِ خارجی این فیلم از بازارهای امجیام ۱۰۰ میلیون دلار و از بازارهای یونیورسال ۵۴۰ میلیون و ۵۳۸ هزار دلار بوده است.
مجموع درآمدِ خارجی ساختهی کری فوکوناگا ۶۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار است که منهای دو فیلم قبلی دنیل کریگ، بیشتر از تمام فیلمهای قبلی مامور ۰۰۷ حساب میشود. زمانی برای مُردن نیست ۷۷۱ میلیون دلار در سراسر دنیا فروخته است که آن را در بینِ فیلمهای هالیوودی/غیرچینی بهطرز قاطعانهای به صدرنشینِ باکس آفیسِ ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ بدل میکند. درواقع، زمانی برای مُردن نیست نهتنها ۵۰ میلیون دلار بیشتر از سریع و خشن ۹ (۷۲۱ میلیون دلار)، نزدیکترین رقیبِ هالیوودیاش فروخته است، بلکه درآمدش حدود دو برابرِ امثال بلکویدو (۳۸۰ میلیون دلار)، جاودانگان (۳۹۵ میلیون دلار) و تلماسه (۳۸۹ میلیون دلار) است. این آمار به این معنی است که اگر زمانی برای مُردن نیست در شرایط غیرکرونایی اکران میشد، در بدترین حالت درآمدِ اسپکتر (۸۸۱ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵) را تکرار میکرد.
با این وضعیت، هیچ تضمینی وجود ندارد که حتی مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست با همهی کبکبه و دبدبهاش بتواند رکوردِ زمانی برای مُردن نیست در بازارهای خارجی (۶۱۰ میلیون و اندی) را بشکند. البته که فروشِ سومین فیلم اسپایدرمنِ تام هالند عظیمالجثه خواهد بود و در آمریکای شمالی و گیشهی جهانی بر آخرین فیلم باندِ دنیل کریگ غلبه خواهد کرد. اما نکته این است: در بینِ فیلمهای پیشینِ مرد عنکبوتی، تنها دور از خانه (۷۴۵ میلیون دلار بهلطفِ درآمد ۱۹۹ میلیونیاش در چین) توانسته است به بیش از ۶۱۱ میلیون دلار فروشِ خارجی دست پیدا کند. سؤال این است که آیا راهی به خانه نیست که به ماجراجویی قهرمانانش در دنیاهای موازی اختصاص دارد، میتواند به حلولِ دوبارهی کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی بدل شود؟
همانطور که جنگ داخلی بیش از سومین فیلم مجموعهی کاپیتان آمریکا، حکم یک رویدادِ نیمه«انتقامجویان»گونه را داشت، راهی به خانه نیست هم میتواند همچون یک رویدادِ مشابه مورد استقبال قرار بگیرد و در نتیجه، درست مثل اتفاقی که با جنگ داخلی اُفتاد، عملکردِ تجاریاش بهجای فیلمهای قبلیِ مجموعهی مرد عنکبوتی، به سری انتقامجویان نزدیکتر شود. سؤال بعدی این است که آیا عموم سینماروها، کسانی که بیوقفه در شبکههای اجتماعی مشغولِ ابراز هیجانزدگیشان از تجدید دیدار با اندرو گارفیلد و توبی مکگوایر نیستند، به بازگشت کاراکترهای مجموعههای قبلی مرد عنکبوتی در این فیلم اهمیت میدهند یا نه؟ فارغ از اینکه جواب این سوالات چه خواهد بود، یک چیز از همین حالا مثل روز روشن است و آن هم این است که سرنوشتِ تجاری دور از خانه یکی از این دو گزینه خواهد بود: یا «همهی پولهای ممکن» را تصاحب میکند یا «اکثرِ پولهای ممکن» را.
اما در ردهی دوم جدول به انیمیشن افسون (Encanto) برمیخوریم که با تجربهی ۲۸ درصد اُفت فروش، ۹ میلیون و ۴۲۵ هزار دلار دیگر کسب کرد و به مجموعِ ۱۹ روزهی ۷۱ میلیون و ۳۴۵ هزار دلار رسید. اینکه اُفت فروشِ آخرهفتهی سومِ این فیلم حتی از اُفت فروش سومین آخرهفتهی فروزن (۲۸ درصد) بهتر بوده است، خبر خوبی است. از یک طرف، دیزنی امسال برخلافِ سالهای گذشته هیچ فیلمِ بزرگی مثل نیرو برمیخیزد، مری پاپینز بازمیگردد یا به درون جنگل برای آخر سال نداشته است و این یعنی رقابتِ فیلمهای خودش با فیلمهای خودش به همنوعخواری آنها و آسیب دیدنشان منجر نمیشود. پس، این به نفعِ افسون است. اما از طرف دیگر، تبلیغاتِ پُرسروصدای دیزنی دربارهی پخش افسون روی پلتفرم استریمینگش در روز عید کریسمس بدونشک به درآمدِ سینماییاش صدمه وارد کرده است. با همهی اینها، افسون هنوز برای عبور از نومئو و ژولیت (۹۹ میلیون دلار خانگی و ۱۹۳ میلیون دلار جهانی در سال ۲۰۱۱) به دوامِ قویای در جریان تعطیلاتِ آخر سال نیاز دارد. قابلذکر است که افسون همچنان از زمان فروزن ۲ تاکنون، پُرفروشترین انیمیشنِ گیشهی آمریکای شمالی حساب میشود. هرچند، تحلیلگران پیشبینی میکنند که آواز بخوان ۲ (Sing 2)، محصول ایلومینیشن با آسودگیِ بیشتری از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروشِ خانگی عبور خواهد کرد. همچنین، درآمدِ جهانی ۱۵۱ میلیون دلاری افسون نیز منهای کرودها: عصر جدید (۲۰۳ میلیون دلار)، بهتر از هر انیمیشن دیگری در دوران کرونا است.
در ردهی سوم جدول به شکارچیان ارواح: افترلایف (Ghostbusters: Afterlife)، محصول سونی برمیخوریم که ۷ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار دیگر در چهارمین آخرهفتهاش کسب کرد و به مجموعِ ۲۴ روزهی ۱۱۲ میلیون دلار رسید؛ رقمی که آن را از درآمدِ خانگی ۱۰۹ میلیون دلاری شکارچیان ارواح (۲۵۸ میلیون دلار با احتساب نرخ تورم) عبور میدهد. به محض اینکه این فیلم از ۱۲۳ میلیون دلار فروشِ خانگی عبور کند، امثال تلماسه (۱۰۶ میلیون دلار)، گشتوگذار در جنگل (۱۱۸ میلیون دلار) و فری گای (۱۲۲ میلیون دلار) را پشت سر خواهد گذاشت. گرچه این فیلم تا پایانِ دورهی اکرانش درآمدِ خانگی شکارچیان ارواح ۲۰۱۶ (۱۲۸ میلیون دلار) را پشت سر خواهد گذاشت، اما از رسیدن به درآمد ۱۳۵ میلیونی آن فیلم با احتساب نرخ تورم باز خواهد ماند. با این وجود، باید تاکید کرد که شکارچیان ارواح جدید برخلاف فیلم قبلی بهجای ۱۴۴ میلیون دلار، با ۷۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده است. پس، این فیلم قادر است حتی با وجودِ کسب درآمدی به اندازهی فیلم قبلی کماکان به یک موفقیت تجاری نسبی بدل شود. این فیلم تا حالا ۱۶۵ میلیون دلار در دنیا فروخته است.
ردهی ششم جدول به رزیدنت ایول: به راکونسیتی خوش آمدید (Resident Evil: Welcome to Raccoon City) تعلق دارد که از ۱۵ و نیم میلیون دلار فروش خانگی و ۳۱ میلیون دلار درآمدِ جهانی (از ۲۵ میلیون دلار بودجه) عبور کرد. در همین حین، ونوم: بگذار کشتار برپا شود که با ۱۱۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، تا حالا ۲۱۲ میلیون دلار در خانه و ۴۹۳ میلیون دلار در دنیا فروخته است. مجموع جهانی ونوم ۲ فقط ۱۵ درصد کمتر از درآمدِ قسمت اول (۵۸۵ میلیون دلار منهای بازار چین) است. در ردهی چهارم به خاندان گوچی (House of Gucci)، محصول امجیام برمیخوریم که ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار دیگر در سومین آخرهفتهاش کسب کرد. ساختهی ۷۵ میلیون دلاری ریدلی اسکات پس از ۱۷ روزی که از نمایشش گذشته، ۴۱ میلیون دلار در خانه و نزدیک به ۱۰۰ میلیون دلار در دنیا فروخته است. گرچه این آمار استثنایی نیست، اما کماکان برای اینکه آن را از زمان الماسهای تراشنخورده (۴۹ میلیون) در اواخر ۲۰۱۹، به پُرفروشترین درامِ بزرگسالانهی غیراکشنِ دو سال اخیر بدل کند، کافی است.
مقالات مرتبط
در ردهی پنجم جدول با جاودانگان (Eternals) مواجه میشویم که با کسب ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار دیگر در ششمین آخرهفتهاش، به مجموعِ ۱۶۱ میلیون دلار فروش خانگی رسید. این فیلم که از دوازدهم ژانویهی ۲۰۲۲ روی دیزنیپلاس پخش خواهد شد، با احتساب نرخ تورم کمدرآمدترین فیلمِ تاریخ دنیای سینمایی مارول در گیشهی خانگی حساب میشود. به عبارت دیگر، بله جاودانگان حتی از هالک باورنکردنی (۱۳۲ میلیون در سال ۲۰۰۸ / ۱۷۱ میلیون به نرخ امروز) هم تعدادِ بلیتهای کمتری فروخته است. ردهی هشتم جدول به فیلم دینی کریسمس با برگزیدگان (Christmas with the Chosen) تعلق دارد که پس از تجربهی ۷۰ درصد اُفت فروش در دومین آخرهفتهاش، یک میلیون و ۲۹۰ هزار دلار کسب کرد.
این فیلم که نقشِ نسخهی سینماییِ یک سریال پُرطرفدار به همین نام را ایفا میکند، طبیعتا یک شگفتی یکهفتهای بود، اما همین یک هفته کافی بود تا آن را شانه به شانهی شاه ریچارد (۱۴ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار)، آخرین دوئل (۱۰ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار)، گزارش فرانسوی (۱۵ و نیم میلیون دلار) و دیشب در سوهو (۱۰ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار)، به ۱۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار درآمدِ ۱۲ روزه برساند. درنهایت، کلیفورد: سگِ قرمزِ بزرگ تاکنون ۴۷ و نیم میلیون دلار در خانه فروخته است و درام تاریخی بلفست (Belfast)، محصول فوکسفیچرز هم به ۶ و نیم میلیون دلار درآمدِ ۳۱ روزه دست یافته است. تلماسه با ۳ میلیون دلاری که این آخرهفته در استرالیا کسب کرد، مجموعِ جهانیاش را به ۳۸۹ میلیون دلار رساند. در همین حین، لیکریش پیتزای پُل توماس اندرسون هم با کسب ۱۷۶ هزار و ۳۵۰ دلارِ دیگر که به معنای میانگینِ عالی ۴۴ هزار دلار از هر سینما است، به مجموعِ ۱۷ روزهی یک میلیون و ۱۰۰ هزار دلار رسید.
جدول ۱۰ فیلم برتر آخرهفته (۱۰ تا ۱۲ دسامبر ۲۰۲۱)
ردیف | نام فیلم | درآمد آخرهفته | مجموع آمریکای شمالی | تعداد هفته |
---|---|---|---|---|
۱ |
West Side Story | ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار | ۵۷ میلیون و ۹۵۹ هزار دلار | ۱ |
۲ |
Encanto | ۹ میلیون و ۴۲۵ هزار دلار | ۷۱ میلیون و ۳۴۵ هزار دلار | ۳ |
۳ |
Ghostbusters: Afterlife | ۷ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار | ۱۱۲ میلیون دلار | ۴ |
۴ |
House of Gucci | ۴ میلیون دلار | ۴۱ میلیون دلار | ۳ |
۵ | Eternals | ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار | ۱۶۱ میلیون و ۲۱۷ هزار دلار | ۶ |
۶ | Resident Evil: Welcome to Raccoon City | یک میلیون و ۶۵۰ هزار دلار | ۱۵ میلیون و ۸۵۱ هزار دلار | ۳ |
۷ | Clifford the Big Red Dog | یک میلیون و ۳۲۵ هزار دلار | ۴۷ میلیون و ۷۰۸ هزار دلار | ۵ |
۸ |
Christmas with the Chosen: The Messengers | یک میلیون و ۲۹۰ هزار دلار | ۱۳ میلیون و ۴۳۸ هزار دلار | ۲ |
۹ |
Dune | ۸۵۷ هزار دلار | ۱۰۶ میلیون و ۲۱۰ هزار دلار | ۸ |
۱۰ |
Venom: Let There Be Carnage | ۸۵۰ هزار دلار | ۲۱۲ میلیون دلار | ۱۱ |
West Side Story
Encanto
Ghostbusters: Afterlife
House of Gucci
Christmas with the Chosen: The Messengers
Dune
Venom: Let There Be Carnage
Encanto
Ghostbusters: Afterlife
House of Gucci
Christmas with the Chosen: The Messengers
Dune
Venom: Let There Be Carnage
Ghostbusters: Afterlife
House of Gucci
Christmas with the Chosen: The Messengers
Dune
Venom: Let There Be Carnage
House of Gucci
Christmas with the Chosen: The Messengers
Dune
Venom: Let There Be Carnage
Christmas with the Chosen: The Messengers
Dune
Venom: Let There Be Carnage
Dune
Venom: Let There Be Carnage
Venom: Let There Be Carnage