قسمت سوم سریال The Last Of Us در پایان خود تغییرات قابل توجهی در داستان ایجاد کرد و جزئیات قابل بحثی را ارائه داد.
سریال آخرین بازمانده از ما (The Last Of Us) محصول شبکه اچبیاو سومین قسمت از خودش را نیز ارائه داد که همراه با جزئیات و تغییرات قابلتوجه و بحثبرانگیزی، به خصوص در پایان آن است و در این مطلب به تمام آنها میپردازیم. همراه با ما باشید.
هشدار! متن حاوی اسپویل از قسمت سوم است.
قسمت سوم سریال «آخرین بازمانده از ما» در ابتدای خود ادامه اتفاقات قسمت دوم را در پیش میگیرد. جوئل به همراه الی از بوستون گریختند و این در حالی است که آنها به تازگی با مرگ تس روبهرو شدند. حالا همانطور که آنها به سفر خود ادامه میدهند، داستان به شهر لینکولن میپردازد.
شهر لینکلن در اختیار بازماندهای به نام بیل با بازی نیک آفرمن است و او درست روزی که ساکنین این شهر به مناطق قرنطینه برده شدند، کنترل این شهر را در دست گرفت. او در ادامه با فردی به نام فرانک با بازی موری باتلت آشنا میشود.
این قسمت روی رابطه بین این دو تمرکز دارد و همین نیز باعث شده تا داستان اندکی از مشکلات موجود در این دنیای پساآخرالزمانی و سخت فاصله بگیرد. در ادامه به بررسی تفاوتهای موجود در این قسمت با بازیها، پایان این قسمت و همچنین جزئیات مختلف آن میپردازیم.
سومین قسمت از سریال «لست آو آس» همراه با پرشهای زمانی متعددی بود و آخرین مورد از آن نیز در اوت سال ۲۰۲۳ میلادی رخ میدهد. در این بخش از داستان نشان داده شد که فرانک به بیماری لاعلاجی مبتلا شده که در حقیقت بیماری پارکینسون است.
فرانک در تمام اوقات روز روی ویلچر نشسته است و این در حالی است که عضلات او سفت شدهاند و باعث شدند تا او نتواند کارهای روزمره خودش را انجام بدهد. همانطور که فرانک خودش اذعان میکند، بیماری او حتی قبل از همهگیری نیز غیر قابل درمان بود و مطمئنا پیدا کردن دکتر در این جهان پسا آخرالزمانی و تحت سلطه زامبیها بیهوده است.
در پایان قسمت سوم، فرانک از بیل خواست تا یک روز بسیار خوب و عالی را برای او رقم بزند تا او بتواند در انتهای آن روز با مصرف قرص جان خودش را بگیرد و در آرامش از دنیا برود چراکه شرایط بیماری او روز به روز بدتر میشود و هر روز که بگذرد، او تواناییهای خودش را از دست میدهد.
در پیچشی شگفتانگیز که مطمئنا برای طرفداران بازی «لست آو آس» شوکهکننده بوده است، بیل نیز از همان قرصها میخورد چراکه میخواهد به همراه فرانک آخرین لحظات عمرش را سپری کند و زندگی بدون او برایش معنایی ندارد.
این تغییری بسیار بزرگ نسبت به بازی اول «لست آو آس» محسوب میشود چراکه وقتی جوئل و الی به شهر لینکلن آمدند و سپس آنجا را ترک کردند، بیل همچنان زنده بود. با این حال، سازندگان سریال تصمیم گرفتند تا داستان بیل و فرانک را به شکلی متفاوتتر و بهتر روایت کنند.
قسمت سوم سریال «آخرین بازمانده از ما» داستان عاشقانه میان بیل و فرانک را به نمایش میگذارد و از آنجا که بیل علاقه بسیار زیادی به فرانک داشت، ادامه زندگی بدون او را بیمعنی میدانست و برای همین تصمیم گرفت تا به همراه فرانک از دنیا برود.
در پایان قسمت سوم سریال «آخرین بازمانده از ما» هیچ گاه جسد بیل و فرانک نشان داده نشد و همین نیز ممکن است برای بینندهها اندکی سوالبرانگیز باشد. پس از اینکه جوئل و الی با ماشین شهر لینکلن را ترک کردند، دوربین به داخل اتاقی میرود که پنجرهاش باز است و این اتاق نیز همان جایی است که جسد بیل و فرانک قرار دارد اما جسد این دو نشان داده نمیشود.
مطمئنا برای سریال «آخرین بازمانده از ما» که پر از صحنههای ترسناک و دلهرهآور است، نشان دادن دو جسد چندان مشکلی نیست اما قسمت سوم بر محوریت داستانی بسیار زیبا و عاشقانه بیل و فرانک بود که در نهایت با آرامش و در کنار یکدیگر از دنیا رفتند و مطمئنا نشان دادن جسد پوسیده آنها باعث از بین رفتن احساسات و زیبایی این قسمت میشد.
در حقیقت، سریال با نشان ندادن جسد بیل و فرانک باعث شد تا آنها وقار بیشتری داشته باشند و در عین حال، جلوی نابود شدن داستان زیبا و خارقالعاده آنها را گرفته است.
بیل در مخفیگاه زیر خانهاش انواع اسلحه و مهمات را در اختیار داشت و زمانی که گروهی از راهزنها به محل زندگی آنها حملهور شدند، او از این اسلحهها برای کشتن آنها استفاده کرد. در یک صحنه، فرانک نیز از کشویی در داخل خانه تفنگی را بر میدارد تا به بیل کمک کند. پس از مرگ بیل و فرانک، این تفنگ در داخل همان کشو قرار دارد و الی نیز به هنگام گشت و گذار در داخل خانه، آن را بدون اطلاع یا اجازه جوئل بر میدارد.
الی چه در قسمت اول و دوم و چه در قسمت سوم، مدام از جوئل میخواهد تا به او یک اسلحه بدهد و حالا او این اسلحه را بدست آورده اما این کار نشان از آیندهای تاریک برای جوئل و الی است. در طول بازی، الی و جوئل با گروهی از راهزنها مواجه میشوند که کنترل شهری به نام پیتزبورگ را در دست دارند و در اینجا الی باید از تفنگ فرانک استفاده کند.
البته لازم به ذکر است که در سریال «آخرین بازمانده از ما» نام این شهر، کانزاس سیتی است اما با وجود تغییر نام و مکان این شهر، همچنان این داستان مشابه با بازیها روایت خواهد شد و الی باید با واقعیتی تلخ از زندگی در این جهان خوفناک مواجه شود.
در ابتدا جوئل قصد داشت تا الی را به بیل و فرانک بدهد اما از آنجا که هر دوی آنها از دنیا رفتهاند، حالا جوئل باید فکر دیگری بکند. او تصمیم میگیرد تا الی را به تامی برساند و با این کار، با یک تیر دو نشان میزند. او نه تنها از امنیت تامی اطمینان حاصل میکند بلکه راهی برای رساندن الی به گروه فایرفلایز مییابد.
جوئل به الی توضیح میدهد که تامی زمانی عضو گروه فایرفلایز بوده و میداند که الی را باید به کجا ببرد. همین توضیح کوتاه بینندهها را بیشتر با گذشته تامی از زمان شروع همهگیری آشنا میکند و دلیل خوبی برای عدم حضور او در بوستون محسوب میشود.
هشدار متن زیر حاوی اسپویل برای بازی اول «لست آف آس» است!
در پایان قسمت سوم سریال «آخرین بازمانده از ما» الی نامهای به جامانده از بیل را پیدا میکند که مخاطب آن، جوئل است و این نامه بازتاب بسیار خوبی از شخصیت جوئل به شمار میرود. بیل در این نامه میگوید که او قبلا از دنیا نفرت داشته و خوشحال بوده که همه مردهاند. اما او اشتباه میکرده و کسی بوده که ارزش نجات دادن داشته باشد و آن شخص نیز فرانک بوده است.
بیل در ادامه اضافه میکند که آدمهایی شبیه به خودش و جوئل وظیفه دارند تا از دیگر انسانها محافظت کنند و وای به حال افرادی که سد راه آنها باشند. با اینکه بیل در نامه اشاره میکند که جوئل باید از تس محافظت کند اما در حقیقت، این نامه بازتابی از سفر جوئل با الی و وظیفه او برای محافظت از این دختر جوان است.
در ابتدای سریال «آخرین بازمانده از ما» و پس از مرگ سارا، جوئل همانند بیل از دنیا نفرت داشت و فردی بیاحساس به شمار میرفت اما در ادامه داستان متوجه میشود که الی شخصی است که ارزش نجات دادن دارد و هر کاری برای محافظت از او انجام خواهد داد. همین نیز باعث میشود تا جوئل در ادامه داستان تصمیم بگیرد تا هر طور که شده الی را از گروه فایرفلایز نجات بدهد.
در سکانس پایانی قسمت سوم سریال «آخرین بازمانده از ما» جوئل و الی با ماشین بیل به دل جاده میزنند و این سکانس بازتابی از قسمت اول سریال محسوب میشود. در قسمت اول، جوئل به همراه تامی و سارا سعی در فرار با ماشین داشتند که در نهایت در این کار موفق نبودند.
از سوی دیگر، در قسمت سوم سریال آهنگ Long Long Time از لیندا رانستد پخش میشود که نه تنها به رابطه عاشقانه میان بیل و فرانک اشاره دارد بلکه میتواند نشانهای از رابطه دختر پدری در حال شکلگیری بین الی و جوئل باشد.
در این مطلب به بررسی پایان قسمت سوم سریال «آخرین بازمانده از ما»، جزئیات آن و همچنین تغییرات آن نسبت به بازیها پرداختیم. قسمت چهارم سریال در تاریخ ۵ فوریه ۲۰۲۳ (دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱) از شبکه اچبیاو پخش خواهد شد.
منبع: اسکرین رنت
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
“داستانی بسیار زیبا و عاشقانه بیل و فرانک بود” …اااووووووووقققققققق….
…
یعنی اگه جسد پوسیده این دوتا رو نشون میدادن از صحنه چِندِش ……ـشون زیباتر بود :))))
سر دیدن این قسمت دوم بار نزدیک بود بالا بیارم
بنظرم برای چشمان خودتون ارزش قائل باشید و این قسمت فاجعه رو نببینید که هر چقدر از منزجر کننده و Woke بودن این قسمت گفته بشه کم هست انگار داشتی سریال های تینیجری کرینج عاشقانه رنگین کمانی نتفلیکس رو میدیدی فقط بجاش دو تا پیرمرد پشمالو گذاشته بودن
واقعا خاک بر سرتون با این سریال ساختنتون
بدترین یک ساعت کل تاریخ سریال سازی بودش
اونجایی که جفتشون لباس دامادی پوشیده بودن انگشتر ازدواج دست هم میکردن دیگه میخواستم تلویزیون رو از وسط نصف کنم
اینا چیه میسازید آخه🤮
صد رحمت به سریال halo
۹۹ درصد کسایی که از سریال خوب میگن پنجاه درصد اونایی هستن که به قیافه بلارمزی ایراد میگرفتن منتها دیدن فایده نداره نظرشون برای کارگردانان این سریال مهم نیست دیگه تن به دیدن این سریال و تعاریف کردن
ولی من همچنان با قدرت میگم بلارمزی الی نیست شبیه الی هم نیست این سریال tluo بدون الی هست
ممنون بابت بررسی
با کمال احترام به نویسنده عزیز نمیتونم بخونم
با اینکه نسخه اول رو دو سه بار تموم کردم ولی دوس ندارم برای سریال اسپویل شم
انگار صحنه های جدید و شخصیت های جدید داره که دوس دارم خودم ببینم و تا منتشر شدن اخرین قسمت فصل اول صبر میکنم
با این حال بابت بررسی ممنونم
خسته نباشید
به نظرم شات پایانی به نوعی یادآور پایان تلو ۲ هم بود.
نه به بازی وفا دار بود نه داستان اصلی رو پیش برد
یه قسمت اضافی که یه مشته به خاطر اینکه روشن فکر و بالغ به نظر برسند ازش طرفداری میکنن
تو بازی سر یک باتری پیدا کردن پوستمون کنده شد و با یک کلیکر جدید آشنا شدیم و خیلی جذاب با بیل آشنا شدیم
ولی تو قسمت ۳ بیل که مرده جول هم خیلی ساده به ماشین رسیدن
بعد بازیگرا میان میگن بهترین قسمت سریال قسمت سومه 😐😐
بعد بهش ۱۰ هم میدن😕😕
دو قسمت قبل رو بیشتر دوست داشتم ولی اینم قشنگ و یخورده هم سم بود.😶
واقعا قسمت سه مزخرف و حوصله سر بر بود
از این قسمت هایی که تو همه سریالا وجود داره و تمام مدت انگشتت رو دکمه<- کلیک میکنه و نبینیش انگار چیزی از دست ندادی
دقیقا هم سناریو های تکراری و کرینج داستان تمام این فیلم های عاشقانه رو تکرار کردن
سناریو ها: پسر و دختره اشنا میشن، با هم غذا میخورن، یکیشون ساز بلده اهنگ میخونه، میخورن، میخوابن، … میکن، بعد پسره توسط بدخواهان اسیب میبینه و دختره ازش مراقبت میکنه، اخر هم پیر میشن و یکیشون میمره🤢🤢🤢 فک کنم تا صد سال همین سناریو ثابت رو پیش برن
فقط اینجا بجا دختره یه مرد پر ریش و پشمه
بعد این سناریو تکراری از نظر نقد کننده ها بهترین قسمته😐. شرط میبندم اگه بجای فرانک یه زن بود نظر منتقد هارو جلب نمیکرد. نظر منتقدا با سناریو تکراری و کرینج و حوصله سربر فقط با تفاوت دوتا مرد چاق پر ریش و پشم بجای یه پسر با زاویه فک و یه دختر با چشمان رنگی عوض شده
قسمت ۲ بی نظیر بود.صحنه به صحنه اش، نحوه مرگ تس…👌👌👌
چگونگی خراب شدن دنیا👌👌👌اون دکتر قارچ شناس👌👌👌 کلیکرها👌👌👌 یه سری نکات ریز رو از قسمت ۱ روشن میکنه👌👌👌
اخر هم یکی از موزیک های لست۲ رو مینوازه👌👌👌
ولی قسمت سه…🤢🤢🤢حداقل اون پیام ها و دیالوگ ها معروف که بیل تو بازی بهمون میگه رو میذاشتن. مثل اون دیالوگش که انسانا دارن خطرناک تر از زامبیا میشن…. ولی تنها پیامی که اینجا میشد گرفت اینکه با مرد هم میشه ازدواج کرد🤢🤢🤢. از حق هم نگذریم اون نامه بیل عالی فرمودند👌
سریال سریال خوبیه ولی تعصب این فن بوی ها روی مخه . الان اون صحنه رختخواب این دوتا کرگدن پشمالو خیلی خوب بود ؟؟! 🤢الان این بچه سنا میان میگن شاهکار بود اون سکانس😋😆
هر چیزی یه حدی داره توجه بیش از حد و نشون دادن زیاد این قظیه دیگه نشون میده سازنده ها جانبدارانه می خوان یه چیزی رو به مخاطب بقبولونن بس کنید دیگه من که بزور قسمت رو تموم کردم اصلا نفهمیدم چی شد بعد مارو بگو فکر می کردیم به چه قسمت خفنی طرف خواهیم بود.
هرچقدر قسمت اول و دوم برام فوق العاده بود با قسمت سوم نمیشد ارتباط گرفت، دقیقا همونطور که وجود این مسائل در گیم دوم یکی از دلایلی بود که باعث میشد با بازی مثل نسخه اول ارتباط نگیرم.
درک نمیکنم چرا اینقدر تلاش میکنن که همچین مسئله ای رو عادی سازی کنن. این مثلا آزادی و روشنفکری انسان مدرنه؟
اگه این مسیریه که جامعه جهانی قراره طی کنه واقعا متاسفم.
با خوندن نظرات آدم متوجه میشه که هنوز جامعه آماده پذیرش این شرایط نیست. درسته البته خود منم واقعا شرمگین بودم از این قسمت سریال. ولی خوب جسارت این سریال رو نشون میده. و اگه حس بد این قسمت رو کنار بذارید می تونین متوجه چیزایی حس کنید که زیاد هم حال به هم زن نیستند.
پارکینسون نبود بیماریش ، بیشتر به MS یا مراحل اولیه ALS می خورد . پارکینسون خیلی ناتوانی نمیده بیشتر لرزش شدید دست و کندی حرکت میده
جالبه دوستانی که سه ماهه ما رو با شعارهاشون در مورد ازادی و حق انتخاب و فلان و بهمان بیچاره کردند حالا دارند اینجا کامنت میزارن که حالمون به هم خورد و فلان . این میزان تناقض خنده داره . شما نمی تونی بگی ما از ازادی فقط اونجاشو میخوایم اینجاشو نمیخوایم . در ضمن به نظر قسمت به شدت زیبایی بود و رابطه ی بیل و فرنک تو یه دوران اخر الزمانی بسیار طبیعی و در خدمت داستان بود .
تمام حقوق این سایت متعلق به گیمفا می باشد.
Copyright© 2022 Gamefa All Rights Reserved
