شلی دووال بازیگر، تهیه کننده، نویسنده و هنرمند آمریکایی است که نمایشها و هنرمندیهای ستودنی و حرفهای را روی پرده نقرهای اجرا کرده و توانسته در همان دوران کوتاه فعالیتش، میزان بسیار زیادی از توجه سینماگران را به خود جلب کند. به بهانه مرگ شلی دووال در 75 سالگی، در این مقاله نگاهی به سه حضور مهم شلی دووال در سینما خواهیم داشت. با ویجیاتو همراه بمونید.
شلی دووال، بازیگر توانمندی بود که توانست در دورهی محبوبیتش جوایز مهمی را از جشنوارههای سینمایی دریافت کند. از جمله این جوایز میتوان به بهترین بازیگر زن جشنواره کن در سال 1977 اشاره کرد. اما مهمترین فیلمی که شلی دووال در آن بازی کرد و باعث شناخته شدنش شد، فیلم The shining است.
او به دلیل کار کردن با استنلی کوبریک توانست به اوج کارنامه هنریاش در سینما برسد اما در حقیقت، کار کردن با رابرت آلتمن بود که او را وارد دنیای هنر و سینما کرد. از دهه 1970تا 1980، دووال همکاریهای متعددی با رابرت آلتمن داشت و این همکاریها معمولا یک اثر موفقی از آب در میآمدند.
دووال به مدت 30 سال حرفه بازیگری را ادامه داد و پس از آن به یک تئاتر با محتوایی برای کودکان پیوست و آن را اجرا میکرد. سال 2002 دووال رسما بازنشستگی خود را از بازیگری اعلام کرد و به دیار خودش برگشت و حدود 20 سال از او هیچ خبری نبود. بعد از گذشت این سالها، دووال مجدد در سال 2023 با بازی در فیلم ترسناک The Forest Hills به بازیگری برگشت اما سال بعد یعنی همین چند روز پیش دار فانی را ودا گفت.
شلی دووال اگرچه در بازیگری آنچان کارنامه طولانی ندارد، اما همین حضور کوتاهش بیانگر هنر او و تاثیرش در شخصیتهای سینمایی دیگر است. او با حضور در یک نقش زن، میتوانست به شخصیت معصومیت ببخشد و آن شخصیت را برای ما دوست داشتنی کند. در ادامه به سه حضور مهم شلی دووال در سینما اشاره خواهیم کرد.
1. Three Women (1977)
فیلم سه زن، با الهام از خوابی که رابرت آلتمن کارگردان این فیلم دیده ساخته شده است. این فیلم داستان سه زن را روایت میکند که در زندگی و شخصیتهای یکدیگر قرار میگیرند. فیلم سه به شدت از شخصیت اینگمار براگمن و فلسفه فیلمسازی و داستان سرایی او تاثیر پذیرفته و به همین دلیل فیلم مهمی است.
بازی شلی دووال در نقش میلی لامورو، تا حدودی شخصیت واقعی خودش است. در واقع شلی در اکثر کارهای خود، بخش بزرگی از شخصیت خودش را به نمایش گذاشته است. دووال مسئول شخصیت پردازی شخصیت میلی بوده و اینکه او چه غذایی دوست دارد، چه خاطراتی داشته و از چه چیزهای بدش میآید، همگی بر اساس شخصیت واقعی دووال است.
در طول فیلم دووال یک شخصیت آرام و از خود گذشته را بازی میکند که با ویژگیهای ظاهری خود مثل لاغری اندامی و جشمای درشت، تبدیل به یک شخصیت مظلوم و دوست داشتنی شده است. در ادامه و با توجه به اتفاقاتی که در فیلم رخ میدهد، دووال ناچار میشود آن شخصیت ملیحی که از خود نشان داد را به طور کلی کنار بگذارد و روی دیگری از شخصیتش را نشان دهد.
در اینجا همان ویژگیهای ظاهری شخصیتی استوار و عصبانی را تعریف میکنند که در نقطه اوج فیلم خشم و عصبانیتی را از خود نشان میدهد که مخاطب در اول فیلم فکرش را نمیکرد.
بازی او در این فیلم باعث شد استنلی کوبریک با او آشنا شود. جالب است بدانید که کوبریک در یک تماس تلفنی به دووال گفته بود که “در گریه کردن عالی است” در نتیجه نقش وندی تورنس در فیلم درخشش توسط کوبریک به او پیشنهاد شد.
2. The Shining (1980)
فیلم درخشش به کارگردانی استنلی کوبریک که بر اساس رمانی به همین نام اثر استیون کینگ ساخته شده، یکی از شاهکارهای ژانر وحشت است. تصاویر نمادین خواهران گریدی در انتهای سالن، اجرای دیوانه وار جک نیکلسون و هتل رازآلود بزرگ عناصری از این فیلم هستند که به یاد مخاطبان تا مدتهای طولانی باقی میماند. اما چیزی که در اصل در هر فریم از فیلم باعث ایجاد تعلیق و وحشت در تماشاگران شده، اجرای شلی دووال است.
دووال در این فیلم نقش وندی تورنس همسر جک تورنس را بازی میکند که به تازگی با خانوادهاش به هتلی بزرگ رفتند تا در مدت تعطیلی هتل از آنجا مراقبت کنند. با گذشت زمان، زمستان فرا میرسد و برف همهی منطقه را میگیرد. اعضای خانواده به دلیل منزوی بودن و دور بودن از جامعه به جنون کشیده میشوند و وندی باید پسر و خودش را از این جنون نجات دهد.
سختگیری استنلی کوبریک در فیلمسازی بسیار مشهور است. گفته میشود او تا زمانی که به بهترین برداشت ممکن نرسد، به برداشت مجدد ادامه میدهد و اشک بازیگرانش را در میآورد تا در حد توان کار کنند. به عنوان مثال گفته شده صحنه راه پله که در آن جک، وندی را تهدید میکند 127 برداشت داشته و در آخر بهترین آن انتخاب شده است. یا حتی دووال انقدر در سکانسهای مختلف گریه میکرد تا به بهترین برداشت از نظر کوبریک برسد؛ در نهایت اشک چشمهایش تمام میشد و مجبور بود بین کار آب بدنش را تامین کند تا بتواند گریه کند.
این سختگیریها گرچه بی رحمانه بود اما باعث شد عنصر جنون در بین بازیگران جاری شود. خیلیها واکنشهای شلی دووال را بیش از حد و اقرار آمیز میدانند. اما در واقعیت اگر شوهرش او را تهدید به مرگ کند مگر باید چگونه واکنش نشان دهد؟ صددرصد در حد و اندازه وندی واکنش نشان میدهد حتی بیشتر.
دووال همان عنصر اصلی است که باعث انتقال ترس میشود. در برخی از سکانسها چشمای او انگار میخواهد از حدقه بیرون بزند، این چشمای براق شده، ترس را به خوبی به مخاطب منتقل میکند و به او ثابت میکند خطر جدی وجود دارد.
فیلم درخشش در واقع دو نسخه دارد، یکی نسخه معمولی که اکران سراسری شد و دیگری نسخه طولانیتر که اکران محدودتری داشت و زود از پرده برداشته شد. این نسخه طولانیتر سکانسی دارد که در آن وندی درحال مکالمه با یک پزشک درباره پسرش است. در همین مکالمه وندی اعتیاد شوهری به الکل را فاش میکند. این سکانس به خوبی معرف هنر بازیگری درجه یک شلی دووال بود. در این سکانس وندی اطلاعات را نه از طریق کلمات بلکه از طریق نگاههای معنادار و خندههای عصبی منتقل میکند.
شلی به قدری در نشان دادن وحشت از جنون عملکرد خوبی داشت که حتی الکس اسو بازیگر نقش وندی در فیلم دکتر اسلیپ گفته بود که “این یک لقمه بزرگتر از دهنم بود. شلی دووال بهترین اجرا را برای این شخصیت داشت” وفاداری شلی به این نقش و مسئولیت پذیری او باعث شده بود تا یکی از بهترین نقشهای سینما وحشت اجرا شود.
3. Popeye (1980)
این آخرین همکاری بین شلی دووال و رابرت آلتمن بود که اقتباسی از انیمیشن پوپای برگفته از یک کمیک استریپ است. اولین حضور پوپای در سال 1929 در تئاتر بود و بعد از آن در سال 1933 به عنوان یک انیمیشن سریالی پخش شد. در نهایت فیلم آن سال 1980 با بازی رابین ویلیامز و شلی دووال اکران شد.
این فیلم یک روایت سرزنده، جالب و پر از لحظات کمیک دارد. داستان این فیلم در مورد پوپای است که به شهر ساحلی سویتهاون میآید و با خانواده اویل آشنا میشود و با دختر آنها دوستی برقرار میکند. اما ظاهرا اویل آنچان به پوپای علاقهای ندارد.
دووال یک پرسونای متفاوتی از یک شخصیت کارتونی به مخاطبان ارائه میدهد. زبان بدن او طوری است که انگار یک عروسک انیمیشنی متحرک است و گویا مستقیما از داخل انیمیشن بیرون آمده و در حال بازی یک لایو اکشن است. فریادهای او، کشمکش خنده دارش با پاپی همگی دلنشین هستند و باعث شده تا دووال آن شخصیت را تبدیل به یک شخصیت دوست داشتنی برای مخاطبان کند.
این هویتی که از دووال در فیلم میبینیم کاملا متفاوت است از آنچه قبلا در درخشش دیده بودیم. اینجا او یک زن بازیگوش، فعال و تیزبین است. این همان هنری است که در ابتدا از آن سخن گفتیم.
این فیلم نه تنها یک فیلم درخور به عنوان آخرین همکاری آلتمن و دووال است، بلکه به عنوان یک فیلم کمدی موزیکال، توانسته توجه مخاطبان را به خودش جلب کند و بینندگان را راضی نگه دارد. به خصوص بازی متفاوت دووال توانست به این روایت قدیمی جان بدهد. او شخصیت الیو اویل را بعد از مدتها زنده میکند و بازی فراموش نشدنی را ارائه میدهد.
پوپای اولین و آخرین لایو اکشنی بود که از این کمیک قدیمی اقتباس شده و رابین ویلیامز و شلی دووال هر دو تلاش کردند تا با هنرنمایی هر چه تمامتر، روایت خانوادگی و آموزنده خود را به دیگران منتقل کنند. با اینکه رابین ویلیامز در آن سال نخستین فیلم بلندی بود که بازی میکند، اما توانست بازی قابل قبول و حساب شدهای را جلوی دوربین ببرد.
جالب است بدانید که خود شلی دووال این نقش را به شدت دوست داشت؛ زیرا عقیده داشت این نقش یک شخصیت زن قوی و مستقل است که برخلاف نقشهای قبلیاش ضعف زنان را نشان نمیدهد و زن را در یک موقعیت بزرگ و بالا قرار میدهد.
سخن آخر
در طول بیست سال، شلی دووال توانست نقشهای به یاد ماندنی و هنرمندانهای در سینما بازی کند. او تنوع بسیار زیادی از شخصیتهایی که توانایی بازی کردن آنها را دارد نشان داد و با تکنیکهای خودش توانست تمایز قابل لمسی بین نقشهایش ایجاد کند. شلی دووال در این سه فیلم معرفی شده و همچنین دیگر فیلمهایی که در آن بازی کرده، توانست نمایشی از جنون، ترس، شادی و خنده را به تماشاگران خود ارائه دهد و در اکثر آنها توانست موفق ظاهر شود.
source