فیلم The Retirement Plan اثری کمدی و اکشن و محصول ۲۰۲۳ میباشد که نام نیکولاس کیج را نیز در لیست بازیگران خود دارد.
تعداد آثار کمدی و اکشن ساخته شده در سالیان اخیر به قدری زیاد بوده است که تنها ژانری که توانایی رقابت با آن را دارد سینمای ترسناک میباشد.
این آثار که اکثرا با هدف به اصطلاح سرگرمی ساخته میشوند، معمولا فرمولهای مشخص از پیش تعیین شدهای دارند و تنها در جزییات با یکدیگر متفاوت هستند.
حال در بین همین آثاری که گویا از یک دستگاه کپی خارج شده باشند، چند اثر انگشتشمار قابل تامل وجود دارند و مابقی معمولا آثاری هستند که تماشای یکباره آنها را نیز میتوان اضافی دانست.
The Retirement Plan قطعا جزو دسته اول نخواهد بود. فیلمی که به خیال خام خود بنا است تا مخاطب را سرگرم کند، ابتداییترین اصول را نیز رعایت نمیکند تا به کوه آثار بیکیفیت اکشن کمدی سالیان اخیر اضافه شود.
قصه The Retirement Plan درباره محتویات یک فلش است. فلشی که ظاهرا محتوای آن بسیار مهم و محرمانه بوده و تهدیدی برای گروهی خاص محسوب میشود.
این فلش که تا انتها نیز محتویات آن برای مخاطب مشخص نمیشود، دردسرهایی را برای عدهای به وجود میآورد.
ظاهرا فیلمساز تنها چیزی از تکنیک مکگافین شنیده است و تلاشی برای یادگیری و پیادهسازی درست آن نداشته است.
از همان پلان اول شخصی را در خودرو میبینیم که ظاهرا منتظر چیزی است. او اشلی نام دارد که فیلمساز نام او و البته سایر شخصیتها را در چشم ما فرو میکند. گویا که فقط نام آنها اهمیت دارد. تکنیکی که بیشتر شبیه به بازیهای کامپیوتری مبارزهای میباشد.
ناگهان دو نفر با عجله از ساختمانی خارج میشوند که یکی از آنها تیر خورده و زخمی است و دیگری با “عزیزم” خطاب کردن اشلی به ما میفهماند که همسر او است.
آثار اکشن بسیاری چنین شروعی دارند. یک اتفاق را به تصویر میکشند و سپس با یک فلشبک قصه را تا آن نقطه برای مخاطب تعریف کرده و سپس روایت را ادامه میدهند.
اما در The Retirement Plan این صحنه به معنای واقعی کلمه شروع فیلم است. شروع قصه با یک غافلگیری آغاز میشود و مخاطب نمیداند باید چه حسی نسبت به این کاراکترها و شرایط به وجود آمده داشته باشد.
فیلم در همین سکانس ابتدایی نشان میدهد توانایی ایجاد هیجان را ندارد. این موضوع مستقیما به کارگردانی و انتخاب نوع دوربین او بازمیگردد. پس از خروج جیمی و دوستش و مرگ او که مخاطب ابدا حسی به آن ندارد، اشلی ترسیده و مدام نگران است.
دوربین کارگردان در جایی است که از او تصویر نیمرخ میگیرد. با تصویر نیمرخ ابدا امکان انتقال ترس و هیجان وجود ندارد، بلکه تصویر باید مستقیما از روبروی چشمان اشلی گرفته شود. نابلدی در ایجاد هیجانی سطحی در همین ابتدا به چشم میخورد.
این موضوع تا پایان فیلم نیز صادق است و اگر شما ترس از خفگی در آب یا فضای بسته نداشته باشید، حتی در یک صحنه نیز هیجانی در فیلم دیده نمیشود.
پس از آن جیمی طی نقشهای قصد دارد تا اشلی و دخترشان سارا را به همراه فلش دزدیده شده نزد مت بفرستد که از باگهای داستانی و عدم منطق روایی در این لحظه عبور میکنیم.
در همین لحظات است که با دانی آشنا میشویم. در اولین برخورد با او که سعی دارد مثلا خیلی عصبانی و خشن نیز به نظر برسد که از میزان مصنوعی بودن آن هر چه بگوییم کم است، تنها یک چیز به ذهن میآید که چگونه انتخاب بازیگر یک اثر میتواند تا این حد بد باشد؟
او به هر چیزی شباهت دارد جز یک به اصطلاح جنایتکار. فیلمساز تصور دارد با قرار دادن یک شخصیت که عدهای او را رئیس خطاب میکنند و چند نفر دور او هستند میتواند “بدمن” خلق کند.
فاجعه بزرگتر اما اولین برخورد ما با هکتور است. اولین روبرویی ما با هکتور از طریق تماس دانی با او اتفاق میافتد. در این لحظه فیلمساز با گرفتن نمایی عجیبی از پشت صندلیها و سپس یک نمای درشت از لبهای او سعی در مرموز نشان دادن او و نشان ندادن صورتش دارد که از نظر کارگردانی و تکنیکی با یک فاجعه طرف هستیم.
بنابراین فیلم در ایجاد هیجان، کارگردانی و معرفی شخصیتهای خود بسیار ضعیف است.
پس از ورود شخصیتها به جزیره فیلم وارد روند اکشن میشود که در آن زمینه نیز از ضعیفترین آثار سالیان اخیر میباشد. اکشنی بیهیجان، قابل پیشبینی و سراسر ایرادات اجرا و کارگردانی.
سارا نزد مت پدربزرگ خود میرود. فیلمساز حتی برای یک ثانیه موفق به ایجاد حسی بین آن دو نمیشود. وضعیت درباره اشلی حتی بدتر است. او که سالیان سال است پدر خود را ندیده است، دوباره با او دیدار میکند و این موضوع یک بار هم در فیلم نمود پیدا نکرده و حس نمیشود.
این موارد ابتداییترین موضوعات برای یک فیلم اکشن و کمدی هستند که در The Retirement Plan اجرا نشدهاند.
بنابراین فیلم در ساخت تمام روابط بین کاراکتری خود مشکل دارد. تنها رابطهای که کمی زور میزند تا به جایی برسد، ارتباط بین بوبو از افراد دانی با سارا است. در زمانی که بوبو او را دزدیده و در اختیار دارد نشانههایی از یک ارتباط خاص برپا شده بر مبنای شرافت بین آن دو دیده میشود که فیلمساز آن را نیز پس گرفته و نابود میکند.
فیلم در تصویرسازی قهرمان و ضد قهرمان خود چه میکند؟ در این زمینه نیز ضعیف عمل میکند. فیلم گاهی سعی دارد تا خنده کمدی خود را از ضد قهرمانهایش بگیرد. این موضوع اگر به اندازه باشد و از طرفی با موارد دیگری جبران شود ایرادی ندارد.
اما بدمنهای The Retirement Plan شبیه به جوک هستند. در سراسر فیلم از دهان کاراکترهای مختلف میشنویم که فلان شخص آدم بسیار خطرناکی است. این دیالوگ بارها تکرار میشود اما نشانی از خطرناک بودن و یا حضور یک باند مخوف جنایات سازمانیافته در فیلم دیده نمیشود.
بازیگر شخصیت دانی که خود از سردستههای این باند میباشد حتی درست گرفتن اسلحه را نیز بلد نیست. آن گروهی که در پایان فیلم میبینیم نیز بیشتر شبیه به باتهای بازیهای کامپیوتری هستند تا یک باند مسلح خطرناک.
در راس آنها هکتور نیز بیشتر به مدلهای اینستاگرامی شبیه است. فیلمساز به قدری سطحی به فیلمش پرداخته که نمایش یک صحنه از قتل را مساوی با ساخت یک شرور تمامعیار فرض کرده است.
هنگامی که شما بدمنهای فیلم را تا این حد مبتذل میکنید، قاعدتا و قطعا قهرمان قصه نیز ساخته نمیشود. چرا که قهرمان قصه از همین تقابل و کشمکش ساخته میشود.
بنابراین قهرمان قصه نیز تبدیل به شخصیت تک بعدی شده که فقط میشنویم بسیار ماهر است. تا زمانی که در مقابل او یک شخصیت قوی و شرور پرداخته شده نبینیم، مهارت و همه چیزهای مربوط به او باد هوا خواهند بود.
The Retirement Plan در بخش کمدی نیز چنگی به دل نمیزند. بجز یکی دو مورد شوخی تکرار شونده کمدی استفاده شده در این فیلم در سطحیترین و اصطلاحا آبکیترین حالت ممکن است که سالها پیش در سینمای ایران منسوخ شده است. تنها صحنه مشتزنی پی در پی مت به آن فرد قوی هیکل از افراد دانی را به یاد آورید تا متوجه وضعیت اسفناک کمدی فیلم شوید.
در پایان باید گفت که The Retirement Plan فیلمی است که نه پس از پایان، بلکه در همان بیست دقیقه ابتدایی تمام میشود. اثری بدون کمی خلاقیت، پیچش داستانی، شخصیتپردازی همراه با بازیها بد و کارگردانی بدتر.
source