فیلم «فِراری» مایکل مان پس از کش‌و‌قوس‌های فراوان بالاخره در سال ۲۰۲۳ اکران شد. با وجود انتظارات بالای مردم و منتقدان، این فیلم نتوانست آن‌گونه که می‌بایست مخاطبانش را راضی کند و در جوایز هم به توفیقی دست پیدا نکرد.

مایکل مان کارگردان آمریکایی مطرح سینما که به تازگی وارد ۸۱ سالگی شد؛ فیلم‌های معروف Heat، Insider، Collateral، Thief و بسیاری از آثار دیگر را در سالیان قبل کارگردانی کرده است.

او از اوایل هزاره جدید قصد ساخت فیلمی اقتباسی براساس کتاب Enzo Ferrari: The Man, the Cars, the Races, the Machine را داشت. اما به دلیل نبود منابع مالی کافی و مشکلات دیگر، ساخت پروژه مورد نظر مایکل مان تا به امروز طول کشید. واضحا مایکل مان برای تامین بودجه فیلم، سختی فراوانی را متحمل شده است. در فیلم «فِراری» به طرز عجیبی ۵۴ تهیه کننده مشترکا بودجه این فیلم را تامین کرده‌‌اند که یکی از عجایب سال جاری بوده است! این تعداد بالای تهیه کنندگان در حالی دیده می‌شود که بودجه فیلم مبلغ ۹۵ میلیون دلار بوده است که رقم چندان بالایی هم در سینمای امروزی هالیوود محسوب نمی‌شود. همه اینها نشان می‌دهد که مایکل مان بسیار علاقمند به ساخت این فیلم بوده است.

مایکل مان پس از ۸ سال دوری از کارگردانی، در این فیلم زندگی انزو فراری در سال ۱۹۵۷ را دنبال می‌کند که با مشکلات خانوادگی مواجه است و در عین حال برای مسابقهٔ میلی میگلیا ۱۹۵۷ آماده می‌شود.

در سال‌های اخیر تعداد فیلم‌هایی که براساس صنعت ماشین ساخته می‌شوند رو به افزایش بوده است. مایکل مان در این فیلم سعی داشته نسخه خودش را ارائه کند. در واقع او سعی کرده از هیاهو و کلیشه‌های این ژانر فاصله بگیرد و نسخه‌ای منحصر به فرد را با ورود به درون زندگی شخصی انزو فراری و عمق کاراکترش به بیننده ارائه کند. این فیلم به هیچ وجه قرار نیست درباره کمپانی فراری و تاریخچه‌اش صحبت کند؛ به هیچ وجه قرار نیست فیلمی مهیج از مسابقات کمپانی فراری باشد و حتی به هیچ وجه نمی‌خواهد بیوگرافی انزو فراری باشد! این فیلم صرفا می‌خواهد به برهه کوتاه و البته پر تنش زندگی انزو فراری در سال ۱۹۵۷ میلادی بپردازد. برای همین بیش از اینکه با فیلمی ورزشی، مهیج و تاریخی طرف باشیم با یک نسخه آرام و روانشناسانه از زندگی انزو فراری روبرو هستیم. اگر همین مورد را در نظر بگیریم؛ مخاطبان هم فیلم روبه‌رویشان را با انتظارات درست‌تری می‌بینند. اما متاسفانه بازاریابان، «فراری» را به گونه‌ای کاملا متفاوت به بیننده شناسانده بودند و همین مورد یکی از دلایل نارضایتی مردم و همچنین فروش پایین ۳۵ میلیون دلاری و شکست آن در باکس آفیس است.

اکنون که فیلم مقابلمان را بهتر می‌شناسیم به بررسی بخش‌های مختلف آن می‌پردازم:

خیلی‌ها به نبود یک بازیگر ایتالیایی در فیلم «فراری» -که یک کمپانی ایتالیایی است- انتقاد وارد کرده‌اند. این فیلم نشان می‌دهد که این انتقادات درست نیستند. مایکل مان به خوبی توانسته فضایی ایتالیایی (و کمی آمریکایی) به بیننده ارائه دهد. از نما‌هایی که در فیلم هست بگیرید (نمای کولوسئوم رم) تا لهجه ایتالیایی بازیگران فیلم.

نقش آفرینی آدام درایور در این فیلم خوب است. این بازیگر ۴۰ ساله که سابقه ۲ نامزدی اسکار هم دارد؛ ( فیلم BlacKkKlansman 2018 و Marriage Story 2019) پیش‌تر در سال ۲۰۲۱ در فیلم House of Gucci در نقش یک ایتالیایی دیگر –مائوریتزیو گوچی- ظاهر شده بود و در آنجا هم نقش آفرینی خوبی داشت. آدام درایور در اینجا هم به خوبی می‌تواند چهره‌ای سرد، پردغدغه و متکبر از انزو فراری ارائه دهد. همچنین نقش آفرینی پنه لوپه کروز هم در فیلم خوب است. با توجه به اسپانیایی بودن این بازیگر و لهجه‌اش، کروز انتخاب خیلی خوبی برای ایفای این نقش بود. تنها بازیگری که می‌توان از نقش آفرینی‌اش ایراد گرفت شایلین وودلی است. بازیگری که با نقش آفرینی در فیلم The Fault in Our Stars به شهرت رسید. او امسال در فیلم Dumb Money هم نقش آفرینی مصنوعی و ضعیفی داشت. در اینجا هم نتوانسته تصویر دقیق و درستی از یک معشوقه تنها و درمانده ارائه کند. اما در مجموع باید نقش آفرینی‌های فیلم را یک نقطه قوت دانست.

رنگ بندی فیلم به زیبایی انجام شده است. در «فراری» از رنگ‌های سرد به شکلی قابل توجه استفاده شده است که کاملا با فضا و اتمسفر فیلم هماهنگ است. خصوصا این فضا در سکانس‌های داخل خانه با همسر انزو، کاملا مشهود است.

مایکل مان کارگردانی است که در فیلم‌هایش غالبا به مضامینی مانند دوگانگی انسان و صنعت/انجام وظیفه می‌پردازد. شخصیت تام کروز در فیلم جذاب Collateral، شخصیت آلپاچینو در فیلم مشهور Heat و حالا آدام درایور (انزو فراری) در فیلم Ferrari. مایکل مان در این فیلم نشان می‌دهد که چگونه انزو فراری همه چیز زندگی‌اش را فدای حرفه‌اش می‌کند. به عنوان مثال در جایی از فیلم انزو به لینا لاردی (شایلین وودلی) می‌گوید سختترین قسمت رابطه‌اش با او، زمان دوری‌اش است. انزو حتی در زمان اجرای مناسک دینی و مذهبی و حضور در کلیسا باز هم تمرکزش روی کمپانی‌اش است. حتی لورا فراری (پنه لوپه کروز) انزو را به دلیل عدم به کار بردن تمام توانش، در مرگ فرزندش مقصر می‌داند. در سکانس‌هایی میبینیم که انزو کاملا غرور خود را پیش همسرش له می‌کند بلکه بتواند از طریق او راهی برای نجات شرکت پیدا کند. انزو مدیریت کمپانی فِراری را فراتر از هر چیز دیگری می‌داند و این مورد به خوبی در فیلم Ferrari نمایش داده می‌شود.

برتری فیلم «فِراری» نسبت به فیلم‌های بیوگرافی دیگر مثل «مایسترو» نحوه شیوه پرداخت کارگردان و نویسنده به زندگی شخص مورد نظرشان است. در «مایسترو» بردلی کوپر سعی داشت بخش زیادی از زندگی برنستاین را با سکانس‌ها و روایاتی سطحی به نمایش بگذارد (فیلمنامه گزارش نویسی شده) اما در اینجا مایکل مان سعی دارد تا با ریتمی آرام و با خونسردی کامل بخش کوتاهی از زندگی انزو فراری را به تصویر بکشد. همین مورد باعث می‌شود فیلم «فراری» بیوگرافی قابل قبولی شود. البته «فراری» علیرغم ریتم کندش، نمی‌تواند به خوبی شخصیت‌های مکمل بسازد و در این قسمت ضربه مهمی می‌خورد. مثلا شخصیت‌های راننده مسابقه (در راس آنها آلفونسو د پورتاگو) هیچ شخصیت پردازی درستی ندارند. این ایراد وقتی بزرگتر می‌شود که می‌بینیم فیلمنامه زمان زیادی را برای این شخصیت کنار می‌گذارد و حتی سعی دارد درام و تراژدی تاثیرگذاری با این کاراکتر بسازد اما حتی یک شخصیت ساده هم شکل نگرفته است؛ چه برسد که قرار باشد این کاراکتر روی ما تاثیری اساسی بگذارد!

نمی‌توان از گریم قدرتمند فیلم حرفی به میان نیاورد. گریم آدام درایور تاثیر بسزایی در باورپذیر بودن کاراکتر انزو دارد. به شکلی که آدام درایور ۴۰ ساله در نقش انزو فراری ۵۹ ساله کاملا منطقی جلوه می‌کند. هنوز برایم عجیب است که این فیلم چگونه در بخش گریم و میک-آپ نامزد اسکار نشده است!

موسیقی متن این فیلم برعهده دنیل پِمبِرتون ۴۶ ساله است. پمبرتون که به تازگی موسیقی متن تحسین شده انیمیشن Spider-Man: Across the Spider-Verse را ساخته است؛ در اینجا هم یک نقطه قوت است. موسیقی ملایم و غم‌انگیز او –خصوصا در پایان بندی- به فضای فیلم کمک می‌کند.

صحنه‌های مسابقه ماشین‌ها در فیلم چیزی که یک طرفدار دوآتیشه را راضی کند نیست اما صحنه‌های قابل قبولی هستند. البته که صداگذاری فیلم خوب است.

اما خوب است که درباره سکانسی در فیلم صحبت کنیم. در سکانس تصادف ماشین با صخره در لحظه ۱:۴۱:۱۰ ما کارگردانی و تدوین ضعیفی را شاهد هستیم. پی بردن به این ایراد به دقت خیلی زیادی هم احتیاج ندارد. دوربین نمایی لانگ شات می‌گیرد که در آن نوع حرکات راننده ماشین به شکلی واضح نشان می‌دهد که یک عروسک انسان نما داخل ماشین است! این ایراد با اینکه مشکل بزرگی نیست و یک بی دقتی در تدوین نهایی است؛ اما نشان می‌دهد آقای مایکل مان -برخلاف حرف‌هایی که شنیده می‌شود- وسواس بالایی هم روی این فیلم نداشته است!

در مجموع باید گفت فیلم «فراری» به جز پایان بندی، فیلم قدرتمند و درگیرکننده‌ای نیست. اگر دنبال تاریخچه فراری هستید این فیلم اطلاعات چندانی به شما نمی‌دهد؛ همچنین اگر به دنبال مسابقات و رقابت هیجان انگیز فراری با کمپانی‌های دیگر هستید باز هم این فیلم ناامیدتان خواهد کرد. فیلم «فراری» با نقش آفرینی خوب آدام درایور صرفا یک تصویر نزدیک به انزو فراری را به شکلی سینمایی به بیننده ارائه می‌کند که البته فقط انزو فراری خوبی دارد و بقیه شخصیت‌هایش در فضا معلق هستند.

نمره : ۶ از ۱۰

source

توسط funkhabari.ir