برخی از فیلمهای اقتباسی از بازیهای ویدیویی وجود دارند که نباید هرگز ساخته میشدند.
در سالهای اخیر، ساخت اقتباسها و فیلمها بر اساس بازیهای ویدیویی روندی موفقیتآمیز به خودش گرفته و فیلمها سریالهای موفق متعددی همچون انیمیشن The Super Mario Bros. Movie، سریال The Last of Us و انیمیشن سریالی Arcane توانستند پتانسیل ذاتی این اقتباسها از داستانهایی از بازیهای ویدیویی را نشان بدهند. در حالی که امروزه این رویکرد با واکنشهای مثبت و خوبی مواجه شده اما قبل از آن، اقتباسهای سینمایی از بازیهای ویدیویی همیشه نظرات منفی داشتند.
فیلمهای اقتباسی از بازیهای ویدیویی متعددی هستند که به طور کامل در درک منبع داستانی خود ناکام بودند و در راستای سودآوری نیز روی این بازیهای کلاسیک دست گذاشتند. برای مدتی طولانی، فیلمهای اقتباسی از بازیهای ویدیویی اغلب در بهترین حالت فراموششدنی بودند و در بدترین حالت نیز تماشای آنها دردآور بود و در این میان نیز برخی از فیلمهای اقتباسی از بازیهای ویدیویی بهراحتی جزو بدترین فیلمهای تاریخ سینما قرار میگیرند. همین نیز سبب شده تا اقتباسهای موفق سالهای اخیر در مقایسه با زبالههای گذشته بسیار مهیج و جذاب باشند. در ادامه این مطلب همراه با ما باشید تا به معرفی ۱۰ تا از بدترین فیلمهای اقتباسی از بازیهای ویدیویی بر اساس امتیاز آنها در وب سایت Letterboxd بپردازیم.
۱۰. فیلم In the Name of the King: A Dungeon Siege Tale – محصول سال ۲۰۰۷
امتیاز: ۱.۷ از ۵
جیسون استاتهام قبل از اینکه بهعنوان ستاره اکشن بسیار بزرگی در فرنچایزهای Fast and Furious و Expendables سروصدا به پا کند، نقش اصلی فیلم اقتباسی «به نام پادشاه: داستان محاصره سیاهچاله» را بازی کرده است، فیلمی که بر اساس مجموعه بازی اکشن Dungeon Siege از اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی ساخته شده است. این فیلم داستان مردی به نام فارمر با بازی جیسون استاتهام را دنبال میکند که قصد دارد تا همسر ربوده شده خودش را نجات بدهد و از گروهی از جنگجویان معروف به کروگها بهخاطر مرگ پسرش انتقام بگیرد.
این اثر سینمایی در الهام و هدف نهایی خودش رویکرد بسیار آشکاری در پیش گرفته و سعی کرده تا از موفقیت فیلمهای Lord of the Rings و داستانهای فانتزی در آن زمان بهره ببرد اما تلاش این اثر برای اقتباس از یکی از عناوین شناخته شده آن زمان سبب شده تا علاقهها نسبت به این ژانر از بین برود. حتی حضور بازیگران برجستهای همچون جیسون استاتهام، ری لیوتا، برت رینولدز، متیو لیلارد و ران پرلمن نیز نتوانسته به آن کمک کند و این اثر جالبتوجه و خاطرهانگیز نیست. این فیلم یکی از چندین اقتباس سینمایی بدنام و ناموفق از بازیهایی ویدیویی به کارگردانی اووه بول است، کسی که نامش را در این فهرست به دفعات خواهید دید.
۹. فیلم BloodRayne: The Third Reich – محصول سال ۲۰۱۰
امتیاز: ۱.۶ از ۵
فیلم «بلادرین: رایش سوم» سومین فیلم از سهگانهای اقتباسی از مجموعه بازیهای BloodRayne ساخته اووه بول است که در آن، نیمه انسان و نیمه خونآشامی به نام رین در بحبوحه جنگ جهانی دوم با نازیها روبهرو میشود. رین بهزودی متوجه میشود که فرمانده نازی اکارت برند به دنبال آن است تا خونش را به هیتلر تزریق کند و از این طریق، او را به فردی انسانی و خونآشامی تبدیل کند که جاودانه است. حالا این وظیفه رین است که جلوی این اتفاق را بگیرد و در طول این مسیر نیز او اجساد و خونریزی بسیار زیادی از خودش به جای میگذارد.
بازیهای اصلی BloodRayne چندان نوآورانه نبودند اما بهعنوان مجموعه بازیهای اکشن و ماجرایی اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی طرفداران خودشان را داشتند. کل سهگانه اقتباسی ساخته اووه بول بر اساس این مجموعه بازیها فقط بدترین و بیمزهترین جنبههای این فرنچایز را نشان دادند و روی جذابیتهای جنسی و اکشن نهچندان خوب برای جلب مخاطب تمرکز کردند. بزرگترین اجحاف در حق این فرنچایز که توسط این اثر سینمایی انجام شده، این است که داستانی درباره نازیها و هیتلر خونآشام را بسیار کسلکننده کرده و این در حالی است که این فیلم همچنان نسبت به دو فیلم دیگر سهگانه بهتر است.
۸. فیلم Doom: Annihilation – محصول سال ۲۰۱۹
امتیاز: ۱.۶ از ۵
به دنبال موفقیت ریبوت ساخته شده از بازی Doom که در سال ۲۰۱۶ میلادی موفق به کسب جوایز نیز شد، فیلم سینمایی Doom: Annihilation به روی پرده سینماها آمد، فیلمی که پس از اقتباس عجیب سال ۲۰۰۵، بار دیگر این عنوان را به روی پرده سینماها بازگردانده است. این فیلم داستان تفنگداران دریایی UAC را دنبال میکند که در پاسخ به درخواست کمکی از یک پایگاه علمی تخیلی در فوبوس، یکی از قمرهای مریخ، به آنجا فرستاده میشوند. وقتی که آنها از راه میرسند، متوجه میشوند که آزمایشگاه به طور کامل توسط شیاطین تسخیر شده و همین نیز مأموریت آنها را به تلاشی برای بقا تبدیل میکند.
گامها و مراحل ایجاد اقتباسی عالی از بازی Doom نسبتاً ساده به نظر میرسد و در آن باید اکشن بسیار مهیج را با محیط علمی تخیلی جهنمی و بسیاری از خشونتهای شیطانی ترکیب کرد. با این حال، فیلم اقتباسی Doom: Annihilation به طور کامل آنچه طرفداران از این فرنچایز دوست دارند را به طور کامل اشتباه متوجه شده و به جای عناصر اکشن برجسته آن، بیش از اندازه روی عناصر ترسناک این فرنچایز متمرکز شده است. نتیجه نهایی نیز فقط یک فیلم علمی تخیلی و ترسناک معمولی است که چیز خاصی درون خودش ندارد.
۷. فیلم BloodRayne – محصول سال ۲۰۰۵
امتیاز: ۱.۶ از ۵
این اثر سینمایی اولین فیلم در سهگانه ساخته شده توسط اووه بول به شمار میرود که داستان رین را دنبال میکند. او بیشتر عمر خودش را بهعنوان عضو اسیر یک سیرک دورهگرد رومانیایی قرن هجدهمی گذرانده است و دلیل آن نیز ماهیتش بهعنوان ترکیبی از انسان و خونآشام است. بهزودی او راهی برای فرار پیدا میکند و حالا با شجاعتی که به دست آورده، میخواهد از پدرش که پادشاه خونآشام کاگان است، انتقام بگیرد. او در تلاش برای انتقام، سه نفر از شکارچیان خونآشام را راضی میکند تا از جان او بگذرند و به او در این سفر دشوار کمک کنند.
تقریباً مانند سایر فیلمهای این سهگانه، این فیلم نیز تلاش دارد تا داستانی جذاب درباره رین و خاستگاه او بهعنوان یک شکارچی خونآشام روایت کند اما تمام ویژگیهای اصلی و جالب داستان منبع خودش را کنار گذاشته و بیشتر روی جذابیتهای جنسی آن متمرکز شده است. چیزی که باعث شده تا این اثر سینمایی به دلیل کیفیت پایینش در مقایسه با آثار دیگر این سهگانه متمایز باشد، هدر رفتن بودجه بسیار بالای آن و همچنین استعداد بازیگرانش است. حتی بازیگرانی همچون میشل رودریگز، مایکل مدسن و بن کینگزلی نیز نتوانستند این فیلم را نجات بدهند.
۶. فیلم Street Fighter: The Legend of Chun-Li – محصول سال ۲۰۰۹
امتیاز: ۱.۶ از ۵
فیلم «مبارز خیابانی: افسانه چون لی» بر اساس مجموعه بازیهای مبارزهای مشهوری به همین نام است و داستان خاستگاه مشهورترین و دوستداشتنیترین شخصیت زن این مجموعه یعنی چون لی را روایت میکند. در این فیلم، چون لی در کودکی شاهد ربوده شدن پدرش توسط ام بیسون بیرحم است و به همین خاطر نیز تلاشی برای انتقام از این رهبر قدرتمند سیندیکای مجرمانه شادالو را آغاز میکند. حالا او توسط استادش به نام جن بزرگ شده و آموزش دیده و تبدیل به اسطوره مبارزه با جرم و جنایت در دنیای Street Fighter شده است.
فیلم اورجینال «مبارز خیابانی» با همه ایراداتش، هنوز هم مورد پسند برخی از طرفداران است و آنها این فیلم را بهخاطر نحوه اجرا و تصویری که از دنیای مبارز خیابانی ارائه میکند، دوست دارند. با این حال، فیلم «مبارز خیابانی: افسانه چون لی» تصمیم گرفته تا رویکردی واقعگرایانهتر و سادهتر نسبت به این جهان در پیش بگیرد و نتیجه آن نیز سقوط عظیم این اثر شده است. سخت است که چیزی درباره این فیلم اکشن ضعیف گفت، بهخصوص فیلمی که خودش را خیلی جدی میگیرد و نتیجه آن نیز اثری شده که بیروح و دردآور است.
۵. فیلم BloodRayne 2: Deliverance – محصول سال ۲۰۰۷
امتیاز: ۱.۶ از ۵
این اثر سینمایی دنبالهای برای فیلم اصلی به شمار میرود که در مقایسه با دو فیلم دیگر ساخته شده در این فرنچایز، پایینترین امتیاز را در وبسایت لترباکسد دارد. در این دنباله، رین در دهه ۱۸۸۰ میلادی به غرب وحشی آمریکا میرود تا جلوی نسخه خونآشام بیلی کید را بگیرد، کسی که به همراه گروهی از گاوچرانهای خونآشام این سرزمین را به نابودی کشاندهاند. این اثر سینمایی در کنار تغییر رویکردش به بودجه کمتر و ارائه مستقیم بهصورت دیجیتالی به جای اکران روی پرده سینماها، با حضور بازیگران کاملاً جدیدی است و شخصیت اصلی داستان یعنی رین را نیز ناتاشا مالته بازی میکند.
همچنین ناگفته نماند که فرنچایز بازیهای ویدیویی BloodRayne هرگز در غرب وحشی جریان نداشتند و بنابراین، انتخاب سازندگان این اثر سینمایی برای روایت داستان در غرب وحشی گیجکننده بوده است. با این حال، سخت است که باور کنیم فرض داستانی بیلی کید خونآشام به اثری شکست خورده تبدیل شود اما کارگردان بیل اووه با تمرکز بیش از حدش روی موارد نامتناسب و همچنین نویسندگی نهچندان خوب باعث شده تا این فیلم موفق نباشد. علاوه بر این، اتفاقات این اثر ۱۰۰ سال پس از فیلم اول جریان دارد و اتفاقات آن نیز در آنسوی جهان روایت میشوند و به همین خاطر، فیلمنامه و توالی رویدادها نتوانستند داستانی منسجم را ایجاد کنند.
۴. فیلم Far Cry – محصول سال ۲۰۰۸
امتیاز: ۱.۶ از ۵
این اثر سینمایی بر اساس مجموعه بازیهای اکشن معروف Far Cry یوبیسافت ساخته شده و داستان جک کارور را روایت میکند که یکی از اعضای سابق نیروهای ویژه است و با روزنامهنگاری به نام والری کاردینال در یک جزیره نظامی مرموز همراه میشود. هنگامی که آنها از راه میرسند، والری توسط دکتر کروگز شرور ربوده میشود و حالا جک کارور باید والری را نجات بدهد و در عین حال، حقیقت را درباره پشت هدف پلید این جزیره متوجه شود. کارور ثابت میکند که یک ارتش تک نفره قدرتمند است و وظیفه دارد تا تمام سربازان جزیره را بهتنهایی از بین ببرد.
در حالی که مجموعه بازیهای Far Cry امروزه یکی از نمادینترین و خلاقانهترین فرنچایزهای موجود به شمار میروند اما این اثر سینمایی در واقع قبل از زمانی بود که این مجموعه در بین مخاطبان برجسته شود. در حقیقت، این مجموعه بازی پس از بازی Far Cry 3 توانست به محبوبیت بسیار زیادی دست پیدا کند. از آنجا که این فرنچایز هنوز آنچنان محبوب و برجسته نبود، کارگردان اووه بول تصمیم گرفت تا داستان اولین بازی این مجموعه را به مسیر دیگری منحرف کند که در آن، اکشن معمولی، بازی بازیگران ضعیف و واقعگرایی نهچندان خوبی دارد. این فیلم تقریباً بهاندازه برخی از بیروحترین فیلمهای اکشن، ساده و بیروح است و بازیگران آن نیز نتوانستند جذبه چندانی به آن اضافه کنند.
۳. فیلم Mortal Kombat: Annihilation – محصول سال ۱۹۹۷
امتیاز: ۱.۵ از ۵
فیلم «مورتال کامبت: نابودی» دنبالهای برای فیلم مورتال کامبت بسیار محبوب به شمار میرود و اتفاقات آن نیز بلافاصله پس از فیلم اول جریان دارد و قهرمانان Earthrealm مجبور هستند تا با جنگ سالار شیطان صفت شائو خان مواجه شوند. پس از تلفات سنگین در اولین نبرد، قهرمانان بهزودی عقبنشینی میکنند تا برای تهاجم قویترین نیروهای Outworld آموزش ببینند به این امید که یک بار برای همیشه زمین را از خشم آنها نجات بدهند.
فیلم اصلی مورتال کامبت بسیار عالی بود و تعادل بسیار خوبی بین شخصیتهای دوستداشتنی، سکانسهای اکشن سرگرمکننده و اقتباس از لحظات و ارجاعات نمادین از بازی اصلی ایجاد کرد. فیلم «مورتال کامبت: نابودی» تمام جنبههای خوبی فیلم اصلی را نابود کرد و به اثری تبدیل شد که اصلاً جالب نبود و تماشای آن طاقت فرسا است. این فیلم آنقدر روی استفاده از شخصیتهای جانبی متمرکز است که جنبههای اصلی فیلم مانند طرح داستان، اجراها، جلوههای ویژه و حتی بازیگران اصلی را قربانی میکند.
۲. فیلم House of the Dead – محصول سال ۲۰۰۳
امتیاز: ۱.۴ از ۵
بازی ویدیویی اصلی House of the Dead یکی از اولین فرنچایزهای عظیم زامبی محور بود و عنوانی نمادین برای بازیهای آرکید در سراسر جهان با گیمپلی با تفنگ سبک بود. این اثر سینمایی اقتباسی ساخته اووه بل این مجموعه بازی عجیب را به یک فیلم اکشن و مهیج بسیار جدی تبدیل میکند که در آن، یک مهمانی توسط گروهی از زامبیها و هیولاها به هم میریزد. حالا گروهی از بازماندهها متشکل از افسر گارد ساحلی و تعدادی از دانشجویان باید منبع هیولاها را بیابند و جلوی آن را بگیرند.
بزرگترین جرم این اثر سینمایی این است که اصلاً متوجه نشده که چرا مخاطبان این مجموعه بازیها را دوست دارند. این اثر سینمای تمام طعم و جذابیت ناشی از طراحی خلاقانه موجودات، دیالوگهای کمپی و محیط نمادین را حذف کرده تا آن را به یک فیلم اکشن و مهیج معمولی کند. در حالی که این اثر سینمایی قبل از رونق گسترده ژانر زامبی در فرهنگ عامه در دهه ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ میلادی است اما هنوز هم یکی از بدترین فیلمهای زامبی محور به شمار میرود.
۱. فیلم Alone in the Dark – محصول سال ۲۰۰۵
امتیاز: ۱.۴ از ۵
فیلم «تنها در تاریکی» برگرفته شده از یکی از فرنچایزهای شاهکار و اورجینال است که توانست ژانر وحشت را در بازیهای ویدیویی رواج بدهد اما این اثر سینمایی ساخته شده توسط اووه بل دستاوردی وحشتناک و بد به شمار میرود. این فیلم داستان ادوارد کارنبی را دنبال میکند که یک کارآگاه خصوصی است و روی حقایق پشت پرده پدیدههای به ظاهر غیر قابل توضیح فراطبیعی تمرکز دارد. او به دنبال پاسخ به تاریکترین نقاط جهان سفر میکند و خودش را در مقابل سختترین و خطرناکترین پروندهها مییابد، پروندههایی که به گذشته مرموز خود وی باز میگردند.
بازی اصلی Alone in the Dark با فضای ظریف و پرتنش تعریف میشد و بهخاطر رویکرد آرام و فضاسازی ترسناکش شهرت داشت که در آن، گیمرها باید برای حل معماها تلاش میکردند. با این حال، این اثر سینمایی همه موارد نمادین در این مجموعه بازی را کنار گذاشته و به یکی از ضعیفترین و غیر قابل تحملترین فیلمهای اکشن و ترسناکی تبدیل شده که تاکنون ساخته شده است. علاوه بر این، این فیلم به طور گستردهای توسط مخاطبان بهعنوان یکی از بدترین فیلمهای ترسناک تاریخ نیز شناخته میشود.
در این مطلب به معرفی بدترین فیلمهای اقتباسی از بازیهای ویدیویی بر اساس امتیاز آنها در وب سایت Letterboxd پرداختیم. نظر شما درباره این آثار چیست؟
منبع: collider
source