فیلمهای Lord of the Rings با شخصیتها و اعمال آنها توانسته لحظات الهامبخش و خارقالعاده زیادی را خلق کند.
سهگانه «ارباب حلقهها» پر از الهامبخشترین لحظات در تاریخ سینما است. ویژگیای در تماشای این افراد عادی وجود دارد که در مسیر سرنوشت خودشان قدم بر میدارند و دنیا را برای بهتر شدن تغییر میدهند که باعث میشود هر بینندهای احساس کند که قدرت انجام چنین کاری را نیز دارد. این لحظات پر از لحظات خردمندانهای هستند که مردم را تشویق میکنند تا از منطقه آسایش خودشان خارج شوند و تا حد امکان بدون ترس زندگی کنند.
اگرچه تقریباً هر لحظه در این فیلمها بینندگان را وادار میکند تا بهترین نسخه از خودشان باشند، برخی از آنها بسیار تأثیرگذارتر از دیگر موارد هستند. اینها لحظاتی هستند که مدتها پس از پایان فیلم در ذهن بینندگان باقی میمانند. در ادامه این مطلب به معرفی الهامبخشترین لحظات در فیلمهای «ارباب حلقهها» میپردازیم. همراه با ما باشید.
۹. دفاع آروِن از فرودو
یکی از بهترین تصمیمهایی که این فیلمها گرفتند، گسترش نقش آروِن نسبت به نقشش در کتابها بوده است. اگرچه این کار منجر به حذف چندین شخصیت مورد علاقه طرفداران مانند گلورفیندل شده بود اما برخی از قدرتمندترین و خیرهکنندهترین لحظات در کل این فرنچایز را نیز رقم زده است. برجستهترین آنها نیز در فیلم The Fellowship of the Ring اتفاق میافتد، جایی که فرودو با تیغه مورگول زخمی میشود و آروِن او را به ریوندل میبرد.
این در حالی است که اشباح حلقه نیز به دنبال آنها هستند و آروِن برای اینکه از دست آنها خلاص شود، سیلابی را فرا میخواند که شکلی شبیه به خروشان اسبها به خودش میگیرد. این سیلاب نیز مهاجمان را از پا در میآورد و به آنها فرصت عالی برای فرار میدهد.
نه تنها این لحظه بسیار قدرتمند است بلکه از نظر بصری نیز خیرهکننده به نظر میرسد. اسبها یکی از زیباترین جلوههای بصری این مجموعه را داشتند و باعث شدند تا این لحظه بسیار الهامبخش و خیرهکننده باشد. اعلان خشمگین آروِن مبنی بر اینکه «اگر او را میخواهی، بیا و بگیرش» باعث ایجاد لرزه بر اندام مخاطب میشود و به آنها قدرت میدهد تا به جای اینکه در برابر بیعدالتی سر خم کنند، برای آنچه که دوست دارند، قدم علم کنند.
۸. حمله اِنتها به آیزنگارد
لحظات الهامبخش و جذاب بسیار زیادی درباره اِنتها در فرنچایز «ارباب حلقهها» وجود دارد. تصمیم برای واکنش به تجاوز سارومان به زمینشان در انتموت نیز یکی از زیباترین لحظات این فرنچایز پیرامون انتها بوده است. دوستی تریبیرد با مری و پیپین حتی سرسختترین مخاطبان را ترغیب میکند تا از پیشداوریهای موجود گذر کنند و روابط جدیدی را با کسانی ایجاد کنند که در حالت عادی با آنها دوست نمیشدند.
با این حال، شاید مهمترین زمان در داستان آنها زمانی است که آنها این تصمیم را میگیرند تا در برابر تجاوزات سارومان به قلمروی خودشان واکنش نشان بدهند و در برابر او ایستادگی کنند. آنها بدون اینکه بدانند آیا موفق خواهند شد یا خیر، به سمت سارومان حرکت میکنند. تنها چیزی که مهم بود، این است که آنها ثابت کردند که در مقابل بیعدالتی ایستادگی نمیکنند و همین نیز کافی بود. البته آنها در نهایت موفق شدند و توانستند بخش قابل توجهی از میراث فاسد سارومان را از سرزمین میانه محو کنند.
۷. سوگند وفاداری آراگورن، گیملی و لگولاس به فرودو
شورای الروند یکی از نمادینترین صحنههای تاریخ سینما به شمار میرود. از همان لحظهای که اعضای بالقوه وارد آن شدند تا زمانی که ریوندل را ترک میکنند تا ماجراجویی خودشان را شروع کنند، لحظات متعددی وجود دارند که در تاریخ سینما ماندگار شده و نقل قولهای زیبایی از آن به جا مانده که جاودانه شدهاند. این کاملاً نشان دهنده عشق چهار هابیت اصلی نسبت به یکدیگر است و رقابت میان دورفها و الفها را نشان میدهد و همچنین خشم اولیه بورومیر نسبت به آراگورن را نمایان میسازد. این یکی از بهترین سکانسهایی است که تابهحال روی پرده سینماها به نمایش درآمده است.
با این حال، یکی از لحظات بیشتر از بقیه توانسته الهامبخش مخاطبان و بینندگان باشد و آن لحظه نیز زمانی است که آراگورن، گیملی و لگولاس تصمیم میگیرند تا اختلافات خودشان را کنار بگذارند و با فرودو سفر کنند تا حلقه را نابود سازند. آراگورن اولین کسی است که پا پیش میگذارد و به هابیت جوان میگوید که اگر به محافظت نیاز دارد، شمشیر او در اختیارش است. به دنبال او نیز لگولاس و گیملی پیش قدم میشوند. این اولین باری است که مرز میان تمام نژادها از بین میرود و نمونه بسیار زیبایی از آن چیزی است که این فیلمها را خاص کرده است.
۶. الروند شمشیر بازسازی شده را به آراگورن هدیه میدهد
کشمکش آراگورن برای ادعای هویت خودش بهعنوان پادشاه گوندور در تمام سهگانه غالب است. او دائماً با خودش دست و پنجه نرم میکند و سعی دارد تا مشخص کند که کدام جنبه از زندگیاش مهمتر است، گذشتهاش یا اینکه وضعیت بالقوهاش بهعنوان رهبر یکی از قدرتمندترین شهرهای سرزمین میانه. او در تمام مدت این سریال در کشمکش با خودش است و مجبور میشود تا وارد سناریوهایی شود که او را به فردی که سرنوشت برای او در نظر دارد، نزدیکتر میکند ولی او همچنان حاضر به اعتراف آن نیست.
با این حال، این درگیری درونی باید در یک لحظه حل شود و این کار نیز در یکی از احساسیترین لحظات این سهگانه رقم میخورد. قبل از اینکه آراگون وارد مسیر مردگان شود، الروند در کمپ روهان به دیدن او میآید. وقتی الروند هویت واقعی خودش را فاش میکند، به آراگورن این فرصت را میدهد تا آنچه را که همیشه قرار بوده باشد را بپذیرد و با انجام این کار نیز او شمشیر بازسازی شده از خردههای نارسیل به نام آندوریل را به او پیشکش میکند. او آراگورن را تشویق میکند که سرنوشت خودش را بپذیرد. این یک یادآوری قدرتمندانه برای بینندگان است تا به جای اینکه تمام زندگی خودشان در حال فرار از گذشته باشند، هویت واقعی خودشان را بپذیرند. این تنها راه برای دست پیدا کردن به پتانسیل کامل است.
۵. نبرد هلمز دیپ
نبرد هلمز دیپ در ظاهر یکی از ناامیدکنندهترین لحظات در کل سهگانه «ارباب حلقهها» به نظر میرسد. روهان در هم شکسته شده، Deeping Wall که قرار بود ایستادگی کند و از آنها در برابر هر گونه تهاجماتی محافظت کند نیز فرو ریخته و حالا کل پادشاهی در برابر حمله از سوی اوروک های آسیبپذیر است. حتی نیروهای الف به رهبری هالدیر که مخصوصاً برای پیروزی ارتش روهان آمده بودند، نمیتوانند به تنهایی با ارتش مخوف سارومان مقابله کنند. به نظر میرسد که این، سقوط یکی از قدیمیترین و مهمترین پادشاهیهای سرزمین میانه است.
اما هنگامی که سواران روهان به بالای تپه میرسند، با طلوع خورشید و با حضور گندالف در رأس آنها، همه چیز به سمت روشنایی تغییر پیدا میکند. آنها به پایین تپه سرازیر میشوند و بلافاصله با دشمنان درگیر شده و نوید میدهند که تئودون مجبور نیست به تنهایی در برابر این شر ایستادگی کند. جریان نبرد به نفع روهان تغییر میکند و اگرچه پایان تعیینکننده جنگ حلقه نیست اما مطمئناً ضربهای مهلک به سارومان وارد کرده است که به سادگی از آن بهبود پیدا نمیکند. این همان صحنهای است که هر کسی را ترغیب میکند تا در برابر چنین شرارت غیر قابل تحملی ایستادگی کند، حتی زمانی که همه چیز غیرممکن به نظر میرسد.
۴. سم، فرودو را تا کوه دوم حمل میکند
سموایز گامجی از آن دسته شخصیتهایی است که همه باید آرزو داشته باشند که بیشتر شبیه او باشند. او خودش را وقف دوستانش کرده و تمام تلاشش را میکند تا در هر موقعیتی با عشق و ملاحظه رفتار کند. سم همانند ستون فقرات اخلاقی این سهگانه است و زمانی که او در آخرین فیلم این مجموعه، فرودو را در پشت خودش به بالای کوه دوم میبرد، بدون شک این جنبه از شخصیت او بسیار برجسته میشود. وقتی فرود از پا در میآید، سم او را با خودش میبرد تا این تلاش خودشان را به نقطه پایان برساند. او میگوید که او نمیتواند خودش حلقه را ببرد اما میتواند فرودو را حمل کند و با گامهای استوار نیز او را به بالای کوه دوم میبرد.
سفر به کوه دوم یکی از ناامیدکنندهترین لحظاتی است که تابهحال ساخته شده و اگر سم مداخله نمیکرد، میتوانست بسیار ناامیدکنندهتر نیز باشد. فرودو قدرت آن را نداشت که خودش به تنهایی ادامه راه را برود و حلقه قدرت زیادی از او گرفته بود. موفقیت کل سفر به اقدامات یکی از هابیتها بستگی داشت که از ترک یکی از عزیزترین دوستانش امتناع کرده است. او وفاداری به دوستان خودش را نشان میدهد و به مخاطبان القا میکند که در موقعیتهای دشوار پافشاری کنند تا از کسانی که به آنها اهمیت میدهند، حمایت کنند.
۳. صحبتهای سم در اوزگیلیات
یکی از چیزهایی که سم را بهعنوان یک شخصیت بسیار متمایز میکند، تعهد او به امیدوار ماندن است. او در طول این آثار سینمایی صحبتهای خردمندانه متعددی دارد که بهخوبی در بین مخاطبان و بینندگان طنینانداز میشود. چه زمانی که او میخواهد به فرودو یادآور شود که کیست و چه زمانی که او درمورد توتفرنگی در دامنههای کوه دوم صحبت میکند همگی سبب شده تا سم یکی از مهمترین نقلقولها را در این مجموعه داشته باشد.
شاید لحظهای که قوس داستانی این شخصیت را در بهترین حالت خودش نشان میدهد، زمانی است که او و فرودو در اوزگیلیات هستند. او کل این سهگانه را در این جمله خلاصه میکند که «در این دنیا چیزهای خوبی وجود دارد آقای فرودو که ارزش جنگیدن را دارند.» سم شاید بیشتر از هر کس دیگری اهمیت این ماجراجویی و سفر را درک کرده است. حتی اگر آنها با شرارت غیر قابل وصف و بسیار زیادی محاصره شده باشند، هنوز هم چیزهای بسیار زیبایی وجود دارند که ارزش تلاش و جنگیدن را دارند. این به ما یادآور میشود که در برابر ظلم وصفناپذیری که در دوران مدرن وجود دارد، همچنان روزنه امید و نوری دیده میشود.
۲. شکست پادشاه جادوپیشه آنگمار توسط ائوین
ائوین یکی از قویترین شخصیتهای زنی است که در آثار سینمایی وجود دارند. از اولین باری که او در فیلم The Two Towers معرفی شد، توانست تأثیر بسیار زیادی روی مخاطبان بگذارد. همانند آروِن، نقش او نیز از رمانها گسترش پیدا کرده تا حضور پررنگتری داشته باشد. نقش او بهعنوان نگهبان و محافظ روهان در غیاب تئودن نیز بسیار بیشتر شده است. در هر صحنه مشخص است که او چقدر مردمش را دوست دارد و میداند که اولین وظیفهاش همیشه در قبال آنها خواهد بود. حتی عاشقانه او با فارامیر کمی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
با این حال، بهترین لحظه او همانند کتابها اتفاق میافتد. یکی از بزرگترین آرزوهای ائوین همیشه این بوده که در کنار سواران روهان بجنگد و او این کار را در طول نبرد Pelennor Fields انجام داد. او خودش را بهعنوان یک مرد درآورد و در کنار مردانی که تمام عمرش را صرف تقلید از آنها کرده بود، به جنگ رفت. هنگامی که پادشاه جادوپیشه آنگمار به تئودن حمله میکند، او انتقامش را از او میگیرد. با اینکه آنگمار ادعا میکند که هیچ مردی نمیتواند او را بکشد، ائوین با افتخار اعلام میکند که او مرد نیست و هویت خودش را به حریفش و تئودن آشکار میکند. او با کشتن آنگمار به مخاطبان این موضوع را نشان داد که از انتظارات اجتماعی بگذرند تا به رؤیاهای خودشان دست پیدا کنند.
۱. صحبتهای آراگورن در بلک گیت
یکی از نمادینترین لحظات در کل سهگانه «ارباب حلقهها»، الهامبخشترین لحظه نیز است. آراگورن قبل از اینکه وارد نبرد شود، سخنرانیهای الهامبخشی را بیان میکند اما بهترین سخنرانی او درست قبل از این است که ارتشش بزرگترین موضع را در برابر نیروهای شیطانی سائورون در بلک گیت بگیرند. این سخنرانی باید فریادی ناامیدکننده باشد چراکه این افراد به سوی مرگ خودشان میشتابند چراکه تعداد آنها بسیار کمتر است. شیطان بزرگتر و قدرتمندتر از همیشه است و در حقیقت، آراگورن و ارتشش تنها راهی برای منحرف کردن سائورون از تلاش فرودو و سم برای نابود کردن حلقه هستند.
پس آراگورن برای توانمند ساختن مردانش در حالی که مأموریت آنها محکوم به فنا است، آن را تشویق و مهیج میکند. او تصدیق میکند که آنها ممکن است از آنچه در پیش روی آنها است، ترس داشته باشند، چطور ممکن است نداشته باشند. با این حال، او میگوید که امروز روزی نیست که آنها بدون جنگیدن شکست بخورند. امروز آنها باید آخرین ایستادگی خودشان را در برابر شیطان بکنند به امید اینکه دنیایی بهتر را برای بازماندگان رقم بزنند. این یکی از بهترین لحظات نه تنها در مجموعه ارباب حلقهها بلکه در تاریخ سینما است و به بینندگان قدرت میدهد تا دنیای بهتری را برای نسل آیندگان به جای بگذارند.
در این مطلب به معرفی الهامبخشترین لحظات در فیلمهای «ارباب حلقهها» پرداختیم. نظر شما در این رابطه چیست؟
منبع: cbr
source