همانطور که احتمالاً میدانید، بیشترین امتیاز متای وبسایت متاکریتیک (Metacritic)، نمره ۹۹ و خود این نمره، در اختیار یکی از شناختهشدهترین عناوین تاریخ، یعنی The Legend of Zelda: Ocarina of Time است. با وجود ۲۶ سالی که از زمان عرضهی این بازی میگذرد، بدون شک تمامی کسانی که راجع به تاریخ ویدیوگیم سررشتهای کلی دارند و یا خود این عنوان را تجربه کردهاند، کاملاً قبول دارند که Ocarina of Time یکی از تأثیرگذارترین و مهمترین آثار ساختهشده در تاریخ بازیهای ویدیویی و لایق جایگاه کنونیاش است. در رتبه دوم Metacritic اما عنوان بسیار غیرمنتظرهای حضور دارد.
رتبه دوم تاریخ Metacritic با ۲۴ نقد و امتیاز متای ۹۸، متعلق به عنوانی نیست جز اولین نسخه از فرانچایز نسبتاً شناختهشدهی SoulCalibur. با کمی بررسی میتوان متوجه شد که کمترین نمره ثبتشده برای نسخه اول این فرنچایز مبارزهای نمره ۸۸ است و تمامی ۲۳ نقد دیگر نمرهی ۹۰ یا بالاتر را به این عنوان دادهاند. بگذارید این موضوع عجیب را بهانهای کنیم برای نگاهی به مفهوم بسیار بزرگی به نام امتیاز متا و ماحصل بیهودهای که طی این سالها باعث شده تا بسیاری از افراد اشتباهاً به جای دنبال کردن نقدهای واقعی از رسانههای مستقل، تنها به دیدن یک نمرهی کلی از یک اثر بسنده کنند.
چطور حذف پیشزمینه، اعتبار امتیاز متا را از بین میبرد
SoulCalibur (با متای ۹۸)، NFL 2K1 (با متای ۹۷)، Tony Hawk’s Pro Skater 3 (با متای ۹۷) و دیگر عناوین اینچنینی، بدون شک بازیهای فوقالعادهای هستند که افراد بسیاری با آنها خاطره دارند. با این حال، اگر به سال انتشار اکثر این عناوین نگاه کنیم، متوجه میشویم که این نمرات بالا در واقع حاصل روزهای ابتدایی متمرکزسازی صنعت بازیهای ویدیویی و نبود معیارهایی مشخص برای نقد و بررسی عناوین منتشرشده در آن زمان است.
حتی هنگامی که این آثار را نه با عناوین برجستهی سالهای اخیر و بلکه با نسخههای تکاملیافتهتر منتشرشده از این فرانچایزها مقایسه میکنیم، متوجه میشویم که نسخههای بعدی بسیاری از این عناوین از هر لحاظ پیشرفت کرده و در طول زمان کیفیت بسیار بیشتری پیدا کردهاند. حال مشکل چیست؟ این که وبسایتی مانند Metacritic که عملاً بزرگترین بستر جمعآوری و میانگین دهی نمرات فیلم و بازی و موسیقی محسوب میشود، عنوانی مانند اولین نسخهی SoulCalibur را بهترین بازی فایتینگ– و دومین بازی برتر – تاریخ میداند که حتماً باید تجربه شود.
شاید در چنین مثال بسیار واضحی متوجه شوید که مشکل از کجاست و به عنوان شخصی که اطلاعات نسبتاً زیادی از آثار منتشرشده در صنعت ویدیوگیم دارد، صحت نداشتن این موضوع را به راحتی تشخیص دهید اما هنگامی که به عناوین مدرنتر و با فاصلهی زمانی کمتر از یکدیگر میرسیم، تشخیص اشتباه فاحش وبسایت Metacritic در معرفی عناوین باارزش هم سختتر میشود.
برای مثال، The Legend of Zelda: Breath of the Wild که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد، توانست به قدری موفقیت آمیز عمل کند که امتیاز متای ۹۷ را در یکی از سالهای نسبتاً شلوغ ویدیوگیم برای خود ثبت کرده و نامش را به عنوان یکی از برترین عناوین تاریخ بازیهای ویدیویی در نسل هشتم بر سر زبانها بیاندازد. با این حال در سال ۲۰۲۳، Nintendo نسخهی بعدی سری زلدا که عملاً ورژن ارتقاءیافتهی BotW بود را روانه بازار کرد. جالب اینجاست که این نسخهی کاملتر و گستردهتر بازی اول، با امتیاز متای ۹۶، یک پله پایینتر از برادر بزرگتر خود قرار دارد. حتی جالبتر این که این دو عنوان بدون شک از هر لحاظ نسبت به Ocarina of Time پیشرفت کرده و در جایگاه بهتری قرار دارند اما با اتکا به امتیاز متای آنها شاهد لیستی کاملاً وارونه خواهیم بود.
در اصل مشکلی که با ورود امتیاز متا پیش میآید، کنار رفتن ارزش و تأثیراتی است که یک اثر در هنگام عرضه و مهمتر از آن، پس از عرضهی خود برروی صنعت ویدیوگیم گذاشته است. برای مثال عنوانی مانند OoT که یکی از بنیانگذاران اکشن ادونچر مدرن و بسیاری از استانداردهای امروزهی ویدیوگیم شناخته میشود، در وبسایت Metacritic تنها به یک بازی با امتیازی تقریباً برابر با امتیاز کامل تقلیل مییابد.
در اصل Metacritic هیچگاه نمیتواند به شما بگوید که عناوینی مانند OoT، Skyrim و یا GTA تا چه حد بر روی آیندهی این صنعت تأثیر گذاشته و چه چیزی است که باعث شده تا این عناوین تبدیل به نامهایی بسیار شناختهشده شوند. حتی بدتر از آن، Metacritic هرگز و به هیچ شکلی نامهای بزرگ و عناوین اثرگذار را به شکلی که شایستهی آنها و برای مخاطبین کم اطلاع لازم است معرفی نمیکند.
برای مثال، عناوینی مانند Bloodborne، Death Stranding، Undertale و… همگی متای بسیار کمتری از بسیاری از بازیهای ورزشی یا فایتینگ قدیمی دارند. آیا واقعاً نیاز دارید عنوانی مانند Madden NFL 2004 را با متای ۹۴ تجربه کنید؟ حال این سؤال را دربارهی یکی از عناوینی که نام آنها برده شد و متای کمتری نسبت به این عنوان دارند بپرسید. امتیاز متا هیچ علاقهای به نشان دادن اهمیت یک بازی در زمان انتشار خود و یا پس از عرضهاش ندارد و در نتیجه برخلاف نقدهای منتشرشده توسط رسانهها که به خوبی مخاطب را از ارزشهای به وجود آمده توسط یک ویدیوگیم آگاه میسازند، یک امتیاز میانگین عددی بهتنهایی نمیتواند بیانگر این تأثیرات باشد.
اگر به عنوان کسی که به تازگی وارد دنیای بازیهای ویدیویی شده بخواهید امتیاز متا را معیار اهمیت یک عنوان در نظر بگیرید، تعداد بازی های فوتبال کلاسیکی که تجربه خواهید کرد بسیار بیشتر از عناوینی خواهد بود که این روزها به عنوان شاهکارهای تاریخ ویدیوگیم شناخته میشوند. از سوی دیگر، اگر به عنوان یک گیمر حرفهای بیش از چیزی که باید به نمرهی متا اهمیت دهید، معمولاً چیزی جز عناوین تکراری دستتان را نخواهد گرفت چون هیچیک از وبسایتهای حاضر در Metacritic، علاقهی چندانی به کم نمره دادن ندارند.
ماجرای نقدهای همیشه سبز
یکی از اشتباهترین و گمراهکنندهترین معیارهایی که میتوانید برای بررسی یک بازی به آنها رجوع کنید، بخش بازیهای دارای متای بین ۸۰ تا ۹۰ وبسایت Metacritic است. تعداد عناوینی که در این دسته قرار میگیرند به قدری زیاد است که چیزی در حدود ۱۳۰ صفحه ی این وبسایت را به خود اختصاص میدهند (این در حالی است که نمرات بالای ۹۰ تنها ۱۵ صفحه را در اختیار دارند).
درواقع حقیقت این است که طی سالهای نسبتاً طولانی عمر این وبسایت، بازهی امتیاز بین ۸۰ تا ۹۰ برای بسیاری از منتقدهای ویدیوگیم یک بازهی امن در نظر گرفته شده که اکثر عناوین نسبتاً شناختهشده، فارغ از کیفیت واقعیشان، در بین این ۱۳۰ صفحه قرار میگیرند. آیا تمام این ۳۱۲۰ عنوان که میانگین امتیازات بسیار خوبی هم دارند ارزش وقت شما را دارند؟ به طور قطع خیر.
موضوع همچنان به حذف شدن زمینه از نمرات بازیها باز میگردد. در واقع اکثر عناوینی که تا حدی قبل عرضه شناختهشده هستند و یا نام ناشران بزرگ پشتشان است، معمولاً امتیاز متایی بین ۸۰ تا ۹۰ را به خود اختصاص میدهند. این موضوع دلایل بسیاری دارد؛ از ترس ارسال نشدن کد از سوی این کمپانیها برای منتقدین گرفته تا مسائل سیاسی و اجتماعی که گاهی به شدت بر روی امتیاز نهایی یک اثر تأثیر میگذارند و در نهایت کاری میکنند تا تلاش برای حفظ وجهه عمومی برندهای بزرگ ویدیوگیم و عناوین AAA باعث شود تا تنها یکدهم نمرات این وبسایت، یکپنجم عناوین حاضر در آن را شامل شوند.
درواقع اگر به لیست عناوینی که امتیاز متای نسبتاً پایینی دارند دقت کنید، جز چند استثنا، اکثر این آثار به این خاطر امتیاز متای کمی دارند که امتیاز پایین آنها قرار نبوده با هیچ مخالفتی از جانب هیچ گروهی مواجه شود. در اصل اگر ملاکهای کیفی را در کنار ملاکهای فنی در نظر بگیریم و نمرههای عددی را با عوامل تأثیرگذاری که از آنها یاد شد پیوند دهیم، احتمالاً این ۱۳۰ صفحه بازی با متای بین ۸۰ تا ۹۰ به چیزی حدود ۲۰ الی ۳۰ صفحه کاهش پیدا کنند.
درواقع یکی از موضوعاتی که باعث شده تا در سالهای اخیر نقدهای منتشرشده توسط وبسایتهای مستقل و بومی و همچنین کانالهای یوتیوب حوزه ویدیوگیم به شدت محبوبتر از وبسایتهای بزرگ و مطرحی مانند IGN ظاهر شوند، همین موضوع آزادی کامل در نقد و نمره دهی است. نقدهایی که در کنار منصفانه و به دور از جبههگیریهای نامرتبط، از سوی افرادی هستند که مخاطبین سلیقهی خود را با آنها نزدیک میدانند.
چرا با وجود امتیاز متا همچنان نیازمند نقدهای واقعی هستید
امتیاز متا در نهایت امر تنها یک امتیاز است. امتیازی که از میان چندین نقد جمع و میانگین گرفته شده است و هیچ توضیحی در رابطه نحوهی شکلگیری آن به مخاطبین داده نمیشود. درواقع یکی از مشکلات مهم در رابطه با امتیاز متا، نبود هیچگونه شفافیتی در نحوهی محاسبهی امتیاز نهایی است.
در Metacritic، نقد برخی وبسایتها از وزن و ضریب بیشتری برخوردار است و در نتیجه ارزش نمره یکی از این وبسایتها میتواند از نمرهی چندین وبسایت کوچکتر بیشتر باشد. مشکل جایی بروز پیدا میکند که این ضرایب هیچگاه به طور شفاف اعلامنشده و اگر متای چند عنوان را به طور دستی حساب کنید، متوجه میشوید نتیجهی نهایی معمولاً چیزی تا حدود ۱۰ نمره با امتیاز متای Metacritic تفاوت دارد.
این نبود شفافیت تنها به ضرایب ختم نمیشود. برخی از نقدهای موجود در این وبسایت عملاً اشتباه هستند و با این حال، Metacritic از حذف آنها از لیست نقدهای مؤثر بر امتیاز متای نهایی امتناع میورزد. برای مثال در زمان انتشار عنوان Natural Selection 2 مشخص شد که یکی از نقدهای منفی این عنوان نوشتهی منتقدی است که بازی را تجربه نکرده است. با وجود این که این نقد از روی وبسایت اصلی پاک شد اما Metacritic هیچگاه قبول نکرد که آن را از لیست خود حذف کند. در کنار چنین نقدهایی، موارد خفیفتری مانند نقد معروف «too much water» وبسایت IGN را هم در نظر بگیرید که عملاً برای دلایلی بیاهمیت باعث کاهش شدید امتیاز متای یک بازی میشوند.
تمامی این موارد باعث میشوند تا هرکسی متوجه شود که اطلاع پیدا کردن از کیفیت واقعی یک بازی ویدیویی نه تنها از طریق یک میانگین عددی میسر نیست بلکه حتی اتکا به چنین امتیازی برای تصمیمگیری راجع به تجربهی یک بازی در بسیاری از موارد اشتباهی فاحش است. نقدهایی که از سوی وبسایتها منتشر میشوند همواره حتی در بدترین حالت هم دارای استانداردهایی هستند و جز معدود مواردی – همانند مثالهایی که کمی قبلتر به آنها پرداختیم، معمولاً بررسیهایی جامع و فنی را ارائه میکنند.
این علاوه بر آن است که دنبال کردن نقد از افرادی که به سلیقهی آنها اعتماد دارید و یا رسانههایی که به نظرتان در این زمینه حرفهای هستند نیز یکی دیگر از مزیتهای اصلی اتکا نکردن به امتیاز متا است. امتیازی که شاید در طی چند نسل اخیر و با گسترش رسانهای برندهای ویدیوگیم اهمیت کاذب بسیار زیادی پیدا کرده و حتی برخی از ناشران ویدیوگیم برای رسیدن به امتیازی معین برای کارمندان خود پاداش در نظر می گیرند و یا از راههای مختلف برای کسب امتیازی بالاتر تلاش میکنند.
و همهی این اتفاقات و اخبار پیرامون این وبسایت و حاشیههایش در حالی اتفاق میافتند که بارها ثابتشده فروش یک بازی به هیچ وجه به امتیاز متای آن ارتباطی ندارد. درواقع امتیاز متا بیشتر از این که یک عامل مشخصکنندهی کیفی و یا راهبردی عملیاتی در بازاریابی عناوین سرگرمی باشد، چیزی نیست جز منبعی برای حاشیههای خبری و بحث میان گروههای مختلفی که توانایی چندانی در ارائهی یک نقد و بررسی شخصی از اثر موردعلاقهشان ندارند.
این موضوع به طور شدیدتری در بین امتیازات کاربران Metacritic نیز دیده میشود. اکثر امتیازات ثبتشده در این بخش به دو امتیاز ۱۰ و ۰ خلاصه میشوند و تقریباً هیچ حد وسطی – جز در معدود نظراتی که نقدهایی کوتاه و منصفانه از اثر هستند – در میان این نظرات وجود ندارد. Metacritic در طی سالهای اخیر حتی تلاشی برای محدود کردن نظرات افرادی که تنها برای تخریب یک اثر و یا طرفداری کورکورانه از آن به این سایت مراجعه میکنند نکرده و بهترین راهکار صاحبان این وبسایت برای برخورد با چنین افرادی، پاک کردن دستهجمعی نظرات منفی بوده است.
با یک جمعبندی کلی میتوان به این نتیجه رسید که حتی خود Metacritic هم متوجه اعتبار بسیار پایینش در بیان حقیقت هست. اعتباری که همزمان با افزایش وجهه و اهمیت رسانهای این وبسایت رو به سقوط است و باید قبول کرد که نه تنها به خاطر دلایلی که بالاتر گفته شد و بلکه به خاطر مجموعهی بسیار بزرگتری از چالشها و مشکلات پیش روی وبسایتها و سیستمهای کامپیوتری اینچنینی، Metacritic و هر سایت مشابهی تنها برای در دسترس قرار دادن لیستی از نقدهای منتشرشده برای آثار مختلف مفید به فایده هستند.
source