در این نقد و بررسی به بستهی الحاقی Night Springs عنوان Alan Wake 2 پرداخته و آن را زیر ذرهبین قرار میدهیم تا ببینیم چطور به گسترش این اثر موفق میپردازد.
عنوان Alan Wake 2 یکی از برترین آثار چند سال اخیر محسوب میشود که نه تنها یک بهبود مستقیم و همه جانبه نسبت به قسمت قبلی خود محسوب میشد بلکه توانست ایدهها و حتی استانداردهای تازهای در ابعاد روایی پایهگذاری کند. حال پس از گذشت نزدیک به یک سال از عرضهی این عنوان شاهد عرضهی اولین بستهی الحاقی آن به نام Night Springs هستیم که طی سه اپیزود ما را به سناریوهای مختلفی میبرد که نه تنها به گسترش کلی داستان اثر اصلی میپردازد بلکه اتصالات بسیار مهمی بین آن و دیگر فرنچایزهای استودیوی Remedy ایجاد میکند، با این وجود خارج از بحث روایی این بستهی الحاقی لزوما بینقص ظاهر نمیشود. با گیمفا همراه باشید.
از کمدی عاشقانه تا جهانهای موازی
برجستهترین بخش بستهی الحاقی Night Springs دقیقا همچون بازی پایه روایت داستان آن است که همچنان امضای استودیوی Remedy روی آن حک شده است. این DLC حاوی سه اپیزود مختلف است که هر یک داستانی متمایز را روایت میکنند و در واقع ویرایشهایی از داستانهای Alan حول محور شخصیتهای مختلف به شمار میآیند که او به منظور فرار از Dark Place نوشته بود. طی این DLC شما در نقش شخصیتهای مختلفی قرار میگیرید که البته صرفا به جهان AW خلاصه نمیشوند؛ هر یک از این کاراکترها داستانی متفاوت را روایت میکنند که لزوما اتصال مستقیمی به داستان اصلی AW2 ندارد اما نقش یک گسترشدهندهی کلی برای جهان این فرنچایز محسوب میشوند.
اپیزود اول به نام Number One Fan شما را در نقش Rose Marigold قرار میدهد، شخصیتی که طی بازی اصلی او را در رستوران Oh Deer ملاقات کردیم و متوجه شدیم یکی از طرفداران پروپاقرص Alan Wake محسوب میشود. این اپیزود از لحاظ لحن یک روایت طنز و البته بسیار خونین را به تصویر میکشد که طی آن Rose یک پیام مخفی از طرف Alan دریافت میکند که طی آن متوجه میشود Alan در خانهاش گیر افتاده است در حالی که Haterها یا به اصطلاح کسانی که از نوشتههای او تنفر دارند سعی دارند او را از بین ببرند. آها! بد نیست اشاره کنم این پیام توسط یک ماهی سخنگو روی دیوار اتاق مخفی Rose مخابره میشود.
پس از آن Rose تصمیم میگیرد به منظور نجات عشق زندگیاش تکتک مخالفانی که سعی دارند او را از بین ببرند را به خاک و خون بکشد. نحوهی ارائهی طنز این اپیزود به خوبی با اکشن اغراق شده آن در هم آمیخته شده و به راستی یک تجربهی به شدت سرگرم کننده و متمایز را ارائه میدهد.
لازم به ذکر است از آن جایی که این اپیزودها نسبت کوتاه هستند لزوما شاهد پردازش شخصیتی خیلی عمیقی برای کاراکترهای بازی نیستیم که البته با توجه به هدف و قالب این بستهی الحاقی کاملا قابل قبول است. این اپیزود در واقع به کلی المانهای ترس را از تجربهی Alan Wake 2 چه در زمینهی فضاسازی و لحن روایی و چه در زمینهی گیمپلی خارج کرده و آنها را با اکشن خالص جایگزین میکند که به خوبی با روایت و هدف آن هم راستا میشود.
دومین اپیزود با نام North Star شما را در نقش پروتاگونیست عنوان Control یعنی Jesse Faden قرار میدهد در حالی که تلاش برای یافتن برادرش او را به شهربازی Coffe World میآورد. برخلاف اپیزود ابتدایی، این قسمت مجددا به لحن جدی و ترس محور بازی اصلی بازگشته و این مسئله در فضاسازی نیز مشخص است.
طی این قسمت Jesse با چهرهای آشنا از Bright Falls روبهرو میشود که او را در راستای پیشروی در مسیرش راهنمایی میکند. North Star و ریتم کلی آن بسیار آرامتر از اپیزود پیشین بوده و تمرکز بیشتری بر روندی پازل محور دارد که در بخش گیمپلی بیشتر دربارهی آن صحبت میکنیم.
در نهایت به قسمت آخر این بستهی الحاقی به نام Time Breaker میرسیم که قطعا برترین، جذابترین و خاصترین تجربه نه تنها در این بستهی الحاقی بلکه کلیت تجربهی AW2 را ارائه میدهد. در آغاز این قسمت ما در نقش بازیگر نقش Sheriff Breaker بازی اصلی یعنی Shawn Ashmore قرار میگیریم در حالی که برای ایفای نقش در بازی جدیدی از سوی استودیوی Remedy به کارگردانی Sam Lake با نام Time Breaker آماده میشود.
ما شاهد حضور شخص Sam Lake و مکالمهی بین او و Ashmore دربارهی این اثر تازه و داستان آن هستیم. طی این مکالمه Sam به شکلی کاملا خودآگاه از داستان عجیب و غریب و به اصطلاح “Over The Top” بازی بعدی صحبت میکند و از Shawn Ashmore میخواهد تا قبل از ادامهی پروسهی فیلمبرداری کمی استراحت کند اما لحظهای که Shawn به اتاقش بازمیگردد ناگهان توسط کاراکتر مرموز Mr. Door به دنیایی دیگر منتقل میشود.
برای حفظ المان غافلگیری و جلوگیری از اسپویل از توضیح بیشتر این اپیزود پرهیز میکنم اما در قبال کلیات روایت این اپیزود باید بگویم به شکلی هنرمندانه ما شاهد تغییر فرمت روایی این قسمت از Night Springs هستیم.
طی تجربهی Time Breaker شما دائما شاهد تغییر فرمت روایی و حتی نحوهی ارائهی آن هستید، از ورود به هتلی با استایل فیلمهای دههی ۵۰ میلادی تا تبدیل شدن روایت به صفحاتی از یک کامیک بوک! صحبت بیشتر راجع به این تجربه قطعا به المان غافلگیری آن ضربه میزند بنابراین شخصا به همین توضیحات بسنده میکنم اما بدانید که Time Breaker یکی از عجیبترین دقایقی را به شما ارائه میدهد که تا به حال در یک بازی ویدیویی داشتید!
همانطور که اشاره کردم الگوبرداری از سینما و حتی اشارات مختلف به آن در طی این DLC بسیار مشهود است به طوری که هر یکی از این اپیزودها با یک Intro توسط Mr. Door آغاز شده و حتی تیتر ابتدایی هر کدام از آنها دقیقا شبیه به آثار سینمایی همچون اولین قسمت از Texas Chainsaw Massacre، Halloween و یا دیگر آثار ترسناک دههی ۷۰ و ۸۰ میلادی است که شخصا برایم به شدت جذاب و جالب بود.
مبحث روایت داستانی در Night Springs در امتداد عملکرد فوقالعادهی اثر پایه قرار میگیرد با این تفاوت که حالا با تنوع روایی بسیار بالایی در این DLC روبهرو هستیم که به راستی تجربهی تکتک قسمتهای آن را جذابتر میکند. به طور کلی میتوان گفت Night Springs و روایات آن به راستی رسالت خود را به پایان رسانده و به خوبی اتصالات فرنچایزهای مختلف Remedy و مفاهیم جهانهای موازی را پیادهسازی میکنند که باید منتظر ماند و دید که این ایده چگونه در عناوین آیندهی استودیو به کار گرفته میشود.
یک قدم جلو دو قدم عقب
در زمینهی گیمپلی باید بگویم حقیقتا انتظار بیشتری از یک گسترشدهنده برای این بازی داشتم؛ در حالی که مبحث روایی همچنان عالی عمل میکند اما در زمینهی گیمپلی میتوان گفت Night Springs نه تنها ایدهی تازهای معرفی نمیکند بلکه در برخی مواقع ایدههای پیشین را نیز حذف میکند. قسمت Number One Fan به دلیل استایل و هدف خاصی که دنبال میکند از این انتقاد مصون بوده و از قضا به نظرم تجربهای به شدت لذتبخش ارائه میدهد چرا که این قسمت تنها تجربهای در این DLC است که به راستی رویکرد کلی گیمپلی بازی اصلی را تغییر داده و آن را به طور کلی متمرکز بر اکشن میکند.
طی این اپیزود شما به یک Shotgun و یک Rifle دسترسی دارید و از آن جایی که این تجربه بیش از هر چیزی بر تعداد بالای دشمنان همزمان تمرکز دارد سرعت گانپلی به شکل قابل توجهی افزایش یافته است به طوری که شما میتوانید به صورت اتوماتیک با Shotgun پمپی که در دست Rose است استفاده کنید.
همچنین مهمات نیز به فراوانی در طول این تجربه یافت میشوند و در واقع میتوان گفت افزایش سرعت و تعداد دشمنان به نسبت بازی پایه بزرگترین تغییر گیمپلی محور این اپیزود است. به لطف این تغییر گیمپلی بازی در کنار سریعتر بودن بسیار خونینتر نیز هست به طوری که به طور دائمی در حال مشاهدهی اجزای مختلف بدن دشمنانتان هستید که به اطراف پرتاب میشوند. تغییر هدفمند این اپیزود از Night Springs به منظور ارائهی تجربهای اکشن محورتر باعث میشود تا حد زیادی احساس تمایز آن را با بازی اصلی احساس کنید اما متاسفانه این مسئله برای اپیزود دوم صدق نمیکند.
در بین سه اپیزود موجود در این DLC به نظر من ضعیفترین آنها North Star بود، حقیقتا زمانی که در تریلر این DLC شخصیت Jesse را مشاهده کردم بسیار هیجان زده شدم چرا که مسلما انتظار داشتم برخی از خصوصیات اختصاصی این کاراکتر از Control به این DLC راه پیدا کند اما متاسفانه این چنین نیست.
طی این قسمت Jesse نه تنها از قدرتهای خود برخوردار نیست بلکه سازندگان حتی سعی نکردند اسلحهی متمایز و نمادین او را به این تجربه اضافه کنند و این دقیقا یکی از بزرگترین مشکلات این DLC است! به طور کلی هیچ یک از این اپیزودها اسلحهی تازه یا متمایزی نسبت به بازی اصلی اضافه نمیکنند که بسیار دلسرد کنندست.
همچنین قسمت دوم بر خلاف قسمت قبلی مجددا روی ابعاد ترس بازی اصلی و بازگرداندن المان نور تمرکز میکند اما فراموش میکند که رویکرد خود را نسبت به مهمات نیز بازگرداند. در حالی که تجربهی اثر پایه نیز لزوما المانهای بقا را به شکل هاردکور و دشوار به تصویر نمیکشد اما همچنان به کلی آن را رها نمیکند.
طی اپیزود دوم شما تنها از یک Pistol برخوردار هستید که نه تنها تنوع مناسبی محسوب نمیشود بلکه موجب تعدد مهمات نیز میگردد به طوری که شخصا تا پایان این قسمت، بیش از ۴۰۰ عدد گلولهی Pistol در اختیار داشتم! این تعداد گلوله حتی از میزان مهمات مورد نیاز برای تخلیهی محیط از دشمنان نیز بیشتر است و این DLC حتی به شما اجازهی انتخاب درجهی سختی به منظور بالانس کردن این مورد را نیز نمیدهد!
از طرف دیگر المان نور و تاثیر آن روی دشمنان سایه مانند بازی اصلی همیشه یکی از ابعاد حیاتی بقا محسوب میشدند و نیازمند استفادهی منطقی از چراغقوه و باطریهای آن بودند اما حالا در این DLC این مسئله نیز به کلی کنار گذاشته شده است چرا که با کمی گشت زدن در محیط شما میتوانید به دهها باطری چراغ قوه دست یابید. همین مسئله نه تنها به کلی المان بقا را در این تجربه میکشد بلکه حتی میزان تاثیرگذاری محرکهای ترس را نیز کاهش میدهد.
اما اگر از این مسئله عبور کنیم به بخش اساسی و هستهای اپیزود دوم خواهیم رسید و آن هم پازلهای آن است؛ همانطور که اشاره کردم North Star نسبت به قسمت قبلی رویکردی متفاوت و نزدیک به بازی اصلی پیشه با این تفاوت که تمرکز و محرک اصلی پیشروی در این قسمت حل پازلهایی است که در Coffee World پخش شدهاند. برخی از این پازلها ساده بوده در حالی که برخی دیگر نیازمند کمی فکر و گشتوگذار در محیط هستند و به طور کلی میتوان گفت با توجه به مقیاس این اپیزود پازلها به شکلی بسیار مطلوب در آن پیادهسازی شده و در واقع بخشی از یکپارچگی روند تجربه هستند.
در نهایت بد نیست درباره اپیزود سوم یعنی Time Breaker صحبت کنیم؛ این اپیزود نیز شرایطی همچون North Star دارد به طوری که لزوما هیچ المان یا امکانات تازهای در ابعاد مکانیکال گیمپلی پایه اضافه نمیکند اما خصوصیتی که این قسمت را از قسمتهای قبلی جدا میکند آن است که کلیت تجربهی Time Breaker در خدمت روایت آن است.
در واقع میتوان گفت این سناریو به کلی حول محور ایدهی تغییرات محیطی بازی پایه بنا شده است و به طور کلی از سکانسهای مبارزات کمتری هم برخوردار است. با این وجود بیشترین تنوع کلی روند گیمپلی هم در همین قسمت بوده و دلیل آن تغییرات نحوهی ارائهی کلی آن و در راستای آن نحوهی تعامل شما با گیمپلی است.
Time Breaker را میتوان یک تجربهی تعاملی روایت محور عالی دانست که زیر پرچم همین روایت تنوع و تمایز گیمپلی خود را به تصویر میکشد به طور مستقیم این بخش از Night Springs را به برترین بخش تجربهی آن چه در ابعاد تعاملی و چه در ابعاد روایی تبدیل میکند. با این وجود به عنوان یک پکیج کلی، Night Springs تلاش چندانی برای ارتقای هستهی تجربهی پایه انجام نداده و در بسیاری از بخشهای گیمپلیاش صرفا به تکرار بازی پایه میپردازد که تا حدی ناامید کننده ظاهر میشود.
بازگشت به Bright Falls
در دپارتمان طراحی محیط متاسفانه Night Springs هیچگونه نوآوری و محتوای تازهای ارائه نمیدهد و شاید به جرات بتوان گفت بزرگترین مشکل این محتوا به عنوان یک گسترشدهنده استفادهی تمام و کمال از Assetهای بازی اصلی و عدم خلق محیطها و بخشهای تازه است. در بین سه اپیزود موجود در این بستهی الحاقی تنها قسمتی که یک یا دو محیط متمایز و تازه در خود جای داده، Time Breaker است هر چند که این محیطها نیز بسیار جزئی و کوچک هستند.
تنها تفاوتی که بین محیطهای این DLC با بازی پایه وجود دارد استفاده از پالتهای رنگی متفاوت است و در حالی که همچنان این محیطها پر جزئیات و بعضا زیبا جلوه میکنند اما تکرار کامل آنها در اکثریت زمان تجربهی Night Springs به راستی ناامید کننده است و زمانی که آن را در کنار عدم وجود مکانیزمها و اسلحههای جدید قرار میدهیم.
با این وجود همچنان سعی شده است به نسبت تم کلی هر یک از قسمتها، فضاسازی و اتمسفر نیز به طور کامل با آنها همسو باشد و در اینجاست که پالتهای رنگی تازه و نورپردازی متمایز در هر محیط آشنا وارد عمل میشوند.
ناامید کنندهترین اپیزود در این زمینه مجددا North Star بود چرا که انتظار میرفت در راستای بهرهگیری از Jesse محیطی متمایز نیز برای او تعبیه شود اما متاسفانه بخشی از محیط Coffee World مجددا در این قسمت به کار گرفته شده است بدون آنکه حتی پیچشهای متمایز و تاثیرگذاری در Layout کلی آن ایجاد شود. همچنین در این تجربه نه تنها دشمنانی با تواناییهای جدید معرفی نمیشوند بلکه حتی طراحیهای ظاهری آنها نیز تمایز خاصی با بازی اصلی ندارند.
اما در سوی دیگر Night Springs همچنان برخی از بزرگترین خصوصیات کیفی بازی پایه را در خود جای داده و آن هم صداگذاری و صداپیشگیهای فوقالعاده در کنار موسیقی اختصاصی برای Night Springs محسوب میشود. صداگذاری کلی بازی از جمله صداهای محیط محور همچنان همچون اثر اصلی عالی پیادهسازی شدند، صداپیشگان نیز کار خود را به منظور بازتاب کاراکترشان در سناریوهای تعبیه شده مثالزدنی انجام میدهند و کمک بهسزایی به روند روایی و غوطهور کنندگی آن میکنند.
اگر بازی پایه را تجربه کرده باشید میدانیم که Alan Wake 2 مملو از موسیقیهای متعدد بر پایهی داستان و اتفاقات آن بود، حال در Night Springs نیز ما شاهد یک موسیقی تازه و اختصاصی برای این بستهی الحاقی هستیم که به خوبی هویت کلی این DLC را از تجربهی اصلی متفاوت جلوه میدهد و کمی حس و حال یک سریال تلویزیونی به آن میدهد که در پایان هر اپیزود با موسیقی نمادین آن به پایان میرسد.
Alan Wake 2: Night Springs
بستهالحاقی Night Springs سعی دارد تا حد زیادی خود را نسبت به بازی اصلی متمایز جلوه دهد و در مبحث روایی و اتمسفر کلی کاملا موفق ظاهر میشود. هر یک از سه قسمت حاضر در Night Springs به نوبهی خود لحن، موضوع و حتی مفاهیم خاص خود را به تصویر کشیده و از موسیقی، صداگذاری و پالتهای رنگی متفاوت به عنوان مکمل استفاده میکنند که در نهایت درست همچون بازی اصلی، بخش روایی را به بزرگترین خصوصیت مثبت این تجربه تبدیل خواهند کرد. اما از طرف دیگر، به عنوان یک «گسترشدهنده» متاسفانه در ابعاد گیمپلی و طراحی محیط شاهد «گسترش» و بسط قابل توجهای نیستیم چرا که به شکل عجیبی سازندگان مجددا از ۹۵ درصد محیطهای بازی پایه استفاده کردهاند و حتی با وجود پتانسیل بالای این بستهالحاقی، حتی اسلحه و یا مکانیزمهای تازهای را به هستهی گیمپلی معرفی نمیکنند.
نکات مثبت:
- روایت داستانهایی متمایز و جذاب در قالب سه قسمت مختلف
- پایهریزی مفاهیم جهانهای موازی و تعریف اتصالات بسیار مهم با دیگر آثار Remedy
- نحوهی ارائه(Presentation) بسیار جذاب و متمایز مخصوصا در اپیزود سوم
- صداگذاری و صداپیشگی عالی
- اضافه شدن یک موسیقی تازه و هم راستا با روایات Night Springs
- استفادهی مناسب از پالتهای رنگی در راستای همسو شدن اتمسفر با تم کلی هر اپیزود
- وجود پازلهای جالب و متناسب با روایت در اپیزود دوم
نکات منفی:
- استفادهی بیش از حد از محیطهای بازی پایه و عدم وجود محیطهای جدید گسترده
- عدم اضافه شدن اسلحهها و یا مکانیزمهای تازه به گیمپلی با وجود پتانسیل بالا مخصوصا در اپیزود دوم
- حذف محدودیتهای بقا در North Star با وجود تمرکز روی ترس که موجب ایجاد تناقض میشود
- هیچگونه دشمن جدیدی در ابعاد مکانیکال در این DLC معرفی نمیشود
- نبود امکان انتخاب درجه سختی
۷.۹
این DLC روی PC تجربه و بررسی شده است
source