The Strangers: Chapter 1 یکی از جدیدترین آثار سینمای هالیوود در ژانر ترسناک، اسلشر است که به نظر من واژه کلیشه برای آن زیادی است و بهترین کلمه برای توصیف این اثر “تکراری” است.

The Strangers: Chapter 1 چنان تکراری و ساده است که حتی در یک دور تند هم نمی‌شود آن را تحمل کرد. The Strangers: Chapter 1 اثری بسیار بد، تکراری و بچگانه است که تنها دلیل ساختنش، دکان‌داری یوتیوبرها در سینماست.

نقد فیلم The Strangers: Chapter 1 | دکان‌داری یوتیوبرها -

به نظر من نوشتن از تعلیق و هیجان برای نقد فیلم The Strangers: Chapter 1 اتلاف وقت است، اما از آنجایی که در بخش کامنت‌های مربوط به این اثر دیدم که دوستان از هیجان و استرس نوشته بودند؛ صلاح دانستم تا کمی درباره تعلیق و هیجان بنویسم. تعلیق عنصر اصلی سینماست. Suspension یعنی همراه کردن مخاطب در تمام طول داستان و شریک کردن مخاطب در اشرافِ به داستان. تعلیق یعنی “چگونه” و هیجان یعنی “چه”. ما در تعلیق نمی‌پرسیم که چه شد؛ می‌پرسیم که چگونه شد. تعلیق یعنی دانستن همه‌چیز و همراه شدن در همه‌چیز. تعلیق حسی است ماندگار. اما هیجان لحظه‌ای از شوک است که سریع هم تمام می‌شوم. یعنی اثری که در یک لحظه مخاطب را غافل‌گیر کرده و تمام. هیچ حسی، هیچ همزیستی و هیچ جهانی شناخته نمی‌شود و فیلم نیز تمامِ اعتبارش را مدیون همین شوک می‌شود، شوکی که سینمایی نیست. بگذارید نگاهی بر مثال هیچکاک، استاد تعلیق در سینما داشته باشیم؛ البته من در نقدهای قبلی دقیقا به این مثال اشاره کرده بودم؛ اما جا دارد که باری دیگر از هیچکاک استاد تعلیق بیاموزیم.

او می‌گوید: مخاطب باید از احتمال رخدادی مطلع باشد که بازیگر آن را نمی‌داند. تفاوت قابل ملاحظه‌ای مابین تعلیق و غافلگیری وجود دارد و هنوز که هنوز است بسیاری از فیلم‌ها این دو مفهوم را با یکدیگر اشتباه می‌کنند. منظورم را توضیح خواهم داد. ما، هم اکنون، در حال اجرای یک گفتگوی ساده و صمیمی هستیم. فرض کنید که هم اینک یک بمب در بین ما و در زیر این میز قرار دارد. اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد و ناگهان “بوم!” یک انفجار رخ می‌دهد. تماشاگران غافلگیر می‌شوند، اما آنها پیش از این غافلگیری، شاهد یک صحنه کاملاً عادی و بدون هیچگونه پیامد خاصی بوده‌اند. حال، اجازه دهید که موقعیت را تعلیق آمیز کنیم. بمب در زیر میز است و تماشاگران این را می‌دانند، شاید مثلا به این دلیل که دیده‌اند که فردی آشوب طلب آن را در آنجا قرار داده است. تماشاگران مطلع هستند که بمب در ساعت یک منفجر می‌شود. یک ساعت نیز بر روی دکور صحنه وجود دارد. تماشاگران می‌توانند ببینند که ساعت یک ربع به یک است. در چنین موقعیت‌هایی، همان مکالمه ساده و عادی به شدت میخکوب کننده می‌شود، چراکه تماشاگر، خود، در صحنه حضور دارد. بیننده آرزو می‌کند که ای‌کاش می‌توانست اینچنین به شخصیت‌های درون صحنه هشدار دهد: “شما، در این شرایط، نباید درباره چنین مسائل بی‌ارزشی صحبت کنید. یک بمب در زیر میز است که تا چند لحظه دیگر منفجر می‌شود! ما، در حالت نخست، به هنگام انفجار، به مدت پانزده ثانیه، تماشاگر را غافلگیر کرده‌ایم. اما، در حالت دوم، برای او پانزده دقیقه تعلیق آمیز را فراهم کرده‌ایم. پس نتیجه می‌گیریم که هر وقت ممکن بود، باید به تماشاگر آگاهی داده شود. به جز در مواردی که غافلگیری کارکرد دارد، و آن هم زمانی رخ خواهد داد که پایان غیر قابل پیش بینی، به خودی خود، موجب شفاف تر شدن داستان گردد. (منبع: کتاب سینما به روایت هیچکاک اثر تروفو)

امیدوارم نوشتن از تعلیق دوستان را خسته نکرده باشد چرا که هدف من مقدمه چینی برای تشریح درست The Strangers: Chapter 1 است. این فیلم چنان بیس ضعیف و سستی در تعلیق دارد که به سختی می‌شود آن را تحمل کرد. شروع داستان را به خاطر آورید. دختر و پسری در یک شهر کوچک برای غذا خوردن توقف می‌کنند. درون رستوران چنان مبتذل، ساده و الکی است که مخاطب حس می‌کند به شعور او توهین شده است. مردم درون رستوران چنان عجیب به کاراکترهای ما نگاه می‌کنند که گویی قصد دارند همین حالا آن‌ها را بکشند. دوربین کلوزآپ‌های بسیاری بدی را از این افراد گرفته و هرگونه حسی را می‌کشد. مثلا پسر بچه‌ای را در نظر بگیرید که مقابل قهرمان داستان ما (دختر) ایستاده و به او نوشته‌ای درباره کلیسا می‌دهد. دوربین ناگهان به او کلوز آپ کرده و زاویه دوربین نیز از پایین به بالاست. این صحنه چنین تداعی می‌کند که حتما این بچه قاتل معروف داستان‌های ترسناک است. اما نه! این کلوز آپ از روی بی سوادی کارگردانی است که مثلا بهترین فیلمساز فنلاند است! جالب ماجرا در آن است که بعد از این کلوز آپ بد و بی ربط؛ دوربین به یک اکستریم لانگ شات و برد آی کات می‌زند. یعنی در ساده‌ترین حالت، کارگردان انسجام میان نماها را هم بلد نیست.

نقد فیلم The Strangers: Chapter 1 | دکان‌داری یوتیوبرها -

در ابتدای نقد عنوان کردم که The Strangers: Chapter 1 بدتر از کلیشه و در اصل تکراری است. تمامی تکنیک جامپ اسکر، مونتاژ صدا، پن شلاقی، موسیقی متن، جای گذاری دوربین، کوبیدن در، قطعی برق و… در The Strangers: Chapter 1 حضور دارند و همگی همان چیزهایی هستند که می‌شناسیم. البته تفاوت این فیلم با آن یکی‌ها در این است که The Strangers: Chapter 1 حتی در دوربین و این تکنیک‌های مرسوم هم بد است. مثلا در نیم پرده اول، پسر برای یافتن اسپری سالبوتامول خود کلبه مثلا ترسناک را رها کرده و به سمت شهر می‌رود. این در حالی است که یکبار آن‌ها ترسانده شده و از طرفی هم پسر فردی مشکوک بود. پس ترک کردن دختر در این جنگل تاریک توسط پسر، اصلا قابل درک و باور نیست. درباره کاراکتر پسر یک مورد دیگر هم هست. او مشکل تنفسی دارد و هم‌طور که نوشتم برای یافتن اسپری سالبوتامول به شهر می‌رود. او در یک صحنه بسیار ساده، چنان نفس کم می‌آورد که مخاطب این مشکل تنفسی را باور می‌کند. اما در آن سوی داستان او در جنگل کیلومترها دویده و یکبار هم از اسپری سالبوتامول استفاده نمی‌کند!

در کنار کاراکتر بسیار بد، سطحی و پیش و پا افتاده، این شخصیت در بحث بازیگری هم مشکل دارد. بازیگر این نقش یعنی آقای Froy Gutierrez چنان بد است که اگر او را بازیگر بنامیم به این می‌ماند که گویی به وی اسکار داده‌ایم! او هیچ حسی در صورت و چشمان خود ندارد و هر اکتی از او در صحنه، مضحک و حتی خنده‌دار است.

نقد فیلم The Strangers: Chapter 1 | دکان‌داری یوتیوبرها -

کاراکتر و بازیگر اصلی فیلم The Strangers: Chapter 1 قطعا خانم مادلین پچ است. اینکه کاراکتر او چه کسی است و کجا می‌روند و چرا می‌روند؛ واقعا مسئله ما نیست. چون کاراکتر مایا چنان بد و غیر سینمایی است که نمی‌شود آن را نقد کرد. بازیگری هم افتضاح و ما قبل نقد است. اما مسئله من با خود خانم مادلین پچ است. او یک یوتیوبر بسیار معروف و ثروتمند است که در چنل خود تماما مزخرف آپلود کرده و مثلا بلاگر است! اما در دید من او یک لمپن بی‌مصرفِ در آروزی دیدنِ شدن است که نه تنها برای سینما ارزشی قائل نیست، بلکه حتی سینما را نمی‌شناسد. او به فیلم‌ها آمده تا دکان‌داری کند. او آمده تا دیده شود. او آمده تا درآمدش را بالاتر ببرد. جالب ماجرا در همین است که طی چند سال گذشته یوتیوبر و تیک‌تاکرهای زیادی به مدیوم مقدس سینما وارد شده و به آن توهین کرده‌اند. اما خوشبختانه مخاطبین جدی و دغدغه‌مند سینما این افراد را به حاشیه برده و اجازه دکان‌داری را به آن نمی‌دهند. امروزه نیز بسیار مهم است که با حمایت از بازیگران با استعداد و دغدمه‌مند سینما، اجازه ندهیم که این افراد بی‌هنر و بی‌سواد وارد عرصه مقدس سینما شوند. ما باید با به حاشیه راندن آن‌ها، باعث شویم که این افراد به یوتیوب خود برگشته و از سشوار کشیدن بلاگ ظبط کند. آن‌ها باید بفهمند که سینما یکی از مهم‌ترین ارکان‌های هنر است و نباید برای تجارت وارد آن شد. تجارت جای دیگری است. اینجا سینما است.

نقد فیلم The Strangers: Chapter 1 | دکان‌داری یوتیوبرها -

در پایان چنین می‌شود گفت که The Strangers: Chapter 1 واقعا هیچ چیزی نیست. فرم که عملا و ابدا ندارد؛ تکنیک هم بد و تکراری است. این فیلم اثری بسیار تکراری با فیلمنامه پیش پا افتاده که نه بدمن درست و حسابی دارد نه کاراکترهای جالب. نه هیجان دارد، نه تعلیق. این فیلم به زباله‌دان سینما تعلق دارد و دیدنش به جز توهین به خود، هیچ دستاوردی نخواهد داشت. جالب ماجرا در این است که دوستان قصد دارند برای این فیلمِ مزخرف دنباله بسازند و این مسیر با شکوه را ادامه دهند!

source

توسط funkhabari.ir