Furiosa: A Mad Max Saga پنجمین قسمت از فرنچایز مکس دیوانه است که هم یک اسپینآف و هم یک پیشدرآمد برای مکس دیوانه: جاده خشم محسوب میشود.
در این فیلم آنیا تیلور جوی و آلایلا براون نقش نسخههای جوانتر شخصیت اصلی امپراتور فیوریوسا را بازی میکنند و کریس همسورث و تام برک از دیگر بازیگران اصلی هستند. در همین آغاز چنین میشود گفت که ما با اثری خوب اما ناکافی طرف هستیم که اصلا و ابدا به نسخه قبلی یعنی ۲۰۱۵ نمیرسد و چه در بحث همان اکشن مرسوم و چه در بحث بازیگری، از مد مکس ۲۰۱۵ عقبتر است.
مقایسه نکردن در چنین آثاری عملا غیرممکن است. در فرنچایز مد مکس این نسخه ۲۰۱۵ بود که اعتباری بسیار را به این مجموعه فیلم بخشید. پس وقتی حرف از نسخه جدید مدمکس شد، چه مخاطبین و چه منتقدان با دقت بالایی اخبار مربوطه را دنبال کرده و درنهایت به تماشای آن نشستند. تماشای تقریبا دو و نیم ساعتِ Furiosa: A Mad Max Saga خالی از لذت اکشنی نبود و من در سهم خودم بسیار از اکشن این فیلم خوشم آمد. اما چیزی که بیش از حد جلب توجه میکرد، ضعیفشدن تیم بازیگری نسبت به نسخه ۲۰۱۵ و حتی ضعیف شدنِ داستان اصلی و روایت این داستان است که نتوانست در ذهن مخاطبین جای مد مکس ۲۰۱۵ را پُر کند. اما با تمامی کم و کاستیها میشود Furiosa: A Mad Max Saga را اثر خوبی معرفی کرد که چاشنی دیوانگی مخصوص دنیای مکس دیوانه را دارد. پس اگر به دنبال جوابی کوتاه هستید که آیا فیلم ارزش تماشا دارد یا نه، پاسخ مثبت است. اما اگر قصد دارید کمی جدیتر درباره این فیلم بحث کرده و به تمام نقاط ضعف و قدرت آن اشاره کنیم؛ در ادامه با من باشید.
افتتاحیه فیلم در نوع خود بسیار خوب است. شخصیت اصلی داستان یعنی فیوریوسا در یک تعقیب و گریز جادهایی به دام دیوانهها میافتد. در میان این تعقیب و گریز که کوتاه هم نیست، ما شاهد اکشن خوب، روایت خوب و حتی فضاسازی خوبِ Furiosa: A Mad Max Saga هستیم. در میان همین تعقیب و گریز، دوربینِ همیشگی و جذابِ جرج میلر خودنمایی کرده و پنهای شلاقی و پوش فورواردهای سریع او نمایان میشوند. کلوزآپ و صحرا نیز از فرم تکنیکی جرج میلر هستند. تکنیکی که دقیقا مناسب این فضای دیوانهوار و عجیب است. شخصیت مادر نیز در همین نیم پرده اول به خوبی ساخته شده و ردپای او را در اثر پُر رنگتر میکند. در اصل شخصیت مادر، کاراکتری فرعی و کمکی برای ساخت شخصیتِ فیوریوسا است. فیوریوسا که در بچگی با بازی بسیار خوب و عالی ترکیب شده و به نظر من بازیگرِ کودکیِ فیوریوسا بهترین بازیگر فیلم بود که بعد از بزرگ شدنِ او و اضافه شدنِ آنا تیلور جوی، اثر به حاشیه رفته و عملا ما شاهد بازیگری نبودیم. شاید بدترین بازیگر Furiosa: A Mad Max Saga کریس همسورث باشد. شخصیت و بازی او خیلی تیپیکال است و اصلا عمق ندارد. نحوه رفتار و بازی این کاراکتر در حد بدمنِ نسخه ۲۰۱۵ نیست که چشمانی ویرانگر و ترسناک داشت. حتی از بابت گریم نیز کریس همسورث چیز جالبی نبود و تا آخر هیچگونه حسی را درگیر نکرد. یعنی طبعا باید ما نیز همراه فیوریوسا شده و از وارلرد دمنتوس متنفر میشدیم. اما حداقل از سهم خودم چنین میتوانم بگویم که اصلا چنین نبود و من متوجه ردپای وارلرد دمنتوس در اثر نشدم. این کاراکتر بد نیز ریشه در فیلمنامه بد Furiosa: A Mad Max Saga دارد. به نظر من در این فیلم همهچیز فدای اکشن شده و اصلا روایت خوبی را شاهد نیستیم. حتی در صحنههای مهم نیز روایت بسیار بد است.
هشدار اسپویل
وقتی بعد از یک سیر تحولات در جاده خشم؛ دمنتوس به سمت ریزدیل پل لشکر کشید، راوی با صدایی گیرا از جنگهای بزرگ چند هزارِ سال قبل گفته و مقدمهچینی کرد برای یک نبرد حماسی و بزرگ. اما همین که نبرد از راه رسید؛ دوربین با فلش فورواردی عجیب چنان این صحنه مهم را رد کرد که اصلا مخاطب متوجه چیزی نشد. این موضوع به راستی ضعف بزرگی است چرا که این نبرد به ساختِ جهان هزرآباد کمک شایانی میکرد. از طرفی نحوه شکست دمنتوس نیز مشخص نشده و صرفا فیلم به جایی رسید که او شکست خورده است. چگونه شکست خورد و چه اتفاقی افتاد، سوالات مهمی هستند که پاسخ داده نشدند.
شاید مهمترین ضعف Furiosa: A Mad Max Saga نسبت به سری قبل بیمنطق شدنِ آن و حتی ضعف در پرده سبز باشد. به نظر من در Furiosa: A Mad Max Saga ما شاهد هیچگونه منطقی چه در اکشن و چه در روایت داستان نیستیم. دلیل این بیمنطقی نیز اکشنی است که همهچیز را فدای خود میکند. مثلا دمنتوس همچون فیلم بن هور یک کالسکه گلادیاتوری دارد که با موتور حرکت میکند و واقعا این کالسکه خیلی نمادین، بیمنطق و تیپیکال است. یا مثلا در خود نبردهای مهم که فیوریوسا در آنها سنگ تمام گذاشت، ما شاهد اتفاقات بی منطق زیادی هستیم. مثلا بعضی از راهزنها با دستگاههای عجیبی پرواز میکنند و خود فیوریوسا دشمن را پشت سر هم حذف میکند و این درحالی است که برای مخاطب مشخص نشد که فیوریوسا چگونه و کی نبرد به این خوبی را یاد گرفت. در اصل فیلم چنان با تمپوی بالایی روایت میشود که اجازه هیچگونه ساخت و پرداخت به داستان را نمیدهد. گویی عجله دارد که فقط به اکشن برسد. آن هم نه یک اکشن حماسی میان لشکرها، بلکه اکشنی حرکتدار در جاده.
البته Furiosa: A Mad Max Saga در کنار ضعف روایی و داستانی، اکشن خوبی دارد (با اینکه بیمنطق است). یعنی میداند که مخاطبش (بیشتر مخاطب آمریکایی) چه میخواهد. او همان دیوانگی را نشان میدهد که در نسخه قبل برایش اعتبار خریده بود. موسیقی متن اثر نیز بسیار شنیدنی و خوب است. آن یکم حماسه اثر مدیون همین موسیقی متنِ جانکی ایکسال است. از طرفی جرج میلر برای داشتن کمی حس نوستالژیک، بارها فیلم را به صورت مستقیم و غیر مستقیم به مد مکس ۲۰۱۵ وصل میکند و این خوب است. فضا و ترکیب رنگ آخرالزمانی، پوش فورواردهای سریع و اکشنِ در جاده به نوعی از اعتبارِ مد مکس ۲۰۱۵ وام میگیرد تا داستانش را پیش ببرد. از طرفی دیگر شاید شکست Furiosa: A Mad Max Saga در گیشه نیز به همین دلیل باشد. چرا که مخاطب این چیزها را دیده است و چون Furiosa: A Mad Max Saga تماما تکنیک است و خبری از فرم نیست، دیدن دوبارهاش شاید چندان هم جذاب نباشد. Furiosa: A Mad Max Saga تنها ۱۶۸ میلیون دلار در مقابل بودجه ۱۶۸ میلیون دلاری فروخت. استودیو مربوطه گزارش داده است که فیلم باید ۳۵۰ تا ۳۷۵ میلیون دلار میفروخت تا بتواند به نقطه صفر برسد.
بدونِ شخصیتِ فیوریوسا اصلا فیلم Furiosa: A Mad Max Saga معنایی ندارد. یعنی او محور اصلی فیلم است و ساخت شخصیت او، میتواند به ساخت فضای مد مکس کمک شایانی کند. در این فیلمها که نام یک شخصیت را یدک میکشند و اسپین آف آن هستند؛ حتی میزانسن نیز باید در اختیار شخصیت مربوطه باشد. از همین رو فکر میکنم که Furiosa: A Mad Max Saga با شکست روبرو شده است. همانطور که نوشتم بازیگر نقشِ کودکی فیوریوسا بسیار سمپاتیک و خوب بود. اما بعد از بزرگ شدنِ او، ما با ایرادات بسیار زیادی چه در فیلمنامه و چه در بازیگری روبرو هستیم. مثلا اولین ایراد در ساخت شخصیت فیوریوسا این است. او کی و چگونه نبرد به این خوبی را یاد گرفت؟ چگونه این همه مدت دختر بودنِ خود را پنهان کرده و لو نرفت؟ چرا ایمورتان جو به دنبال این بچه گم شده نگشت؟ حال بخش عمدهای از ایرادات شخصیت فیوریوسا را آنا تیلور جوی به دوش میکشد. بازیگری که در مقایسه با شارلیز ترون خیلی بد است و اصلا چشمانِ او را در بازی ندارد. آنا تیلور جوی خیلی بیحس و اگزوتیک در صحنه حضور دارد و به هنگام داستان عاشقی نیز اصلا حسی ندارد.
در همینجا اعلام کنم که داستان عاشقی فیوریوسا عملا هیچ منطق و حسی ندارد! نه رابطهای میان فیوریوسا و تام برک شکل میگیرد و نه مرگ تام برک حسی را درگیر میکند! اصلا اینکه این دو چگونه و کی عاشق یکدیگر شدند، مشخص نیست. چشمان آنا تیلور جوی نیز در این صحنههای عاشقانه کاملا بیحس و تئاتری است. حتی در یکی از صحنهها که دست فیوریوسا قطع میشود، آنا تیلور جوی چنان بیحس است که انگار نه انگار دستش قطع شد! این موضوع در مقایسه با بازی بسیار خوبِ شارلیز ترون به راستی فاجعه است و به نظر من انتخاب آنا تیلور جوی در نقش فیوریوسا اشتباه بزرگی بود.
برسیم به پایانبندی این فیلم. پایانبندی Furiosa: A Mad Max Saga یک کپی سطحی از بتمن است. یعنی جایی که بتمن با جوکر درباره انسانیت، جامعه، خیر و شر حرف میزند. البته با این تفاوت که جوکرِ Furiosa: A Mad Max Saga خیلی بد است. دیالوگهای پایانی او بسیار سطحی، پیش و پا افتاده و حتی شعاری هستند. فیوریوسا نیز هیچ حسی را برنمیانگیزد. برخلاف ادعای فیلم، نه خبری از نفرت است و نه خبری از انتقام. همهچیز صرفا به یک کشتن ختم میشود. آن هم یک کشتن خیلی بی منطق! دمنتوس روی زمین دراز کشیده و از او درختی روییده که فیوریوسا همراه خود داشت! اینکه روییدن این درخت چقدر طول میکشد و اصلا چگونه چنین چیزی ممکن است، سوالی است که جرج میلر هم پاسخش را نمیداند. البته این صحنه بیشتر نمادین است تا واقعیت چرا که فیوریوسا درنهایت به دمنتوس شلیک کرد. اما به هر حال این پاسخ از سورئال بودن و گنگ بودنی پایانبندی کم نمیکند.
در پایان چنین میشود گفت که فیلم Furiosa: A Mad Max Saga اثری صرفا اکشن است که در همین اکشن خلاصه میشود. البته من فکر میکنم که این فیلم نسبت به سری قبل دچار ضعفهای زیادی بوده که چه در بحث فیلمنامه و چه در بحث بازیگری قابل مشاهده است. تیم بازیگری و بازیِ دوستان در Furiosa: A Mad Max Saga نسبت به نسخه ۲۰۱۵ خیلی بد و تیپیکال است. Furiosa: A Mad Max Saga از منطق کمتری برخوردار است و بسیاری از سوالات، بیپاسخ میمانند. این فیلم تمام اکشن است و به جز این اکشن چیزی ندارد. البته در بحث اکشن هم قطعا این فیلم از نسخه ۲۰۱۵ عقبتر است. شاید استفاده از همین المانهای تکراری بود که باعث شکست فیلم در گیشه شد. در کل Furiosa: A Mad Max Saga چیز خاصی نیست و اگر چیز خاصی دارد قطعا بهترش را در نسخه ۲۰۱۵ دیدهاید.
source