شفقنارسانه- یک پیشکسوت روزنامه نگاری می گوید: یکی از مهمترین شاخصها در سنجش میزان بی طرفی رسانههای دولتی؛ دوری از تبلیغ مستقیم و توجه به جوانب پیچیده مسائل روز است. کاشتن دوربین تنها در یک زاویه نمی تواند منعکس کننده تمام ابعاد رخدادها و همه ی سایه روشن ها باشد. در دوران انتخابات هم برخی رسانهها گرفتار چنین تله خودخواستهای بودند.
ابراهیم رستمیان، پیشکسوت روزنامه نگاری در بیان ارزیابی عملکرد رسانه های دولتی در جریان انتخابات ریاست جمهوری به شفقنارسانه می گوید: قبل از هر چیز باید به این واقعیت اشاره داشت که بخش قابل توجهی از خبرنگاران و کادر هنری فنی رسانههای دولتی در شمار نیروهای حرفهای و علاقه مند به ایفای نقشی مستقل هستند اما عملکردشان در برخی موضوعات روز به ویژه در حوزه سیاسی به شدت تحت تاثیر گرایشهای خاص سردبیران یا دبیرانی قرار میگیرد که حساسیتهای لازم را برای اعمال بیطرفی و رویکرد حرفهای آن هم در مقوله حساسی مانند انتخابات ندارند. این وضعیت در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری هم کاملاً مشهود بود. این در حالی است که انتظار حداقلی از رسانهها با هر جهتگیری عقیدتی- سیاسی این است که اصول و موازین حرفهای را تحت هیچ شرایطی زیر پا نگذارند چرا که با نادیده گرفتن این اصول خواه ناخواه حتی به اعتماد جامعه مخاطبان خودشان هم لطمه میزنند.
رستمیان توضیح می دهد: به طور مثال در شرایطی که وجود بحران اقتصادی و آثار مخرب آن بر زندگی مردم از روز روشنتر است چرا باید یک رسانه بکوشد عمدتاً به برجسته سازی برخی آمارها آن هم به طور اغراق آمیز با هدف موفق نشان دادن دولت مستقر در مهار تورم بپردازد؟ در حالی که از رسانه مستقل و حرفهای انتظار میرود ضمن انعکاس این یا آن موفقیت در کاهش نرخ برخی اقلام در بازار به این واقعیت هم بپردازد که سبد هزینههای ضروری خانوارها اعم از مواد غذایی، پوشاکـ ، دارو ، حمل و نقل، اجاره مسکن و…نه فقط کاهش معناداری نداشته بلکه فشار هزینهها در این بخشها طاقت شکن هم بوده است!
او ادامه می دهد: یا به طور مثال، تکیه یک جانبه بر آمار رشد اقتصادی کشور بدون اشاره به میزان تاثیر واقعی آن بر زندگی و معیشت مردم و بی پاسخ گذاشتن این پرسش کلیدی که اگر تراز اقتصادی کشور مثبت و ارز حاصل از صادرات رو به افزایش بوده است پس چرا و به چه دلایلی سفره حقوق بگیران و مزدبگیران اعم از کارگران شهر و روستا، کارمندان ، بازنشستگان و مستمری بگیران کوچکتر و کم رونقتر شده است و میلیونها نفر کماکان در تنگناهای زندگی گرفتارند؟
ملاک های بی طرفی در رابطه با پوشش اخبار انتخابات کدام هستند؟ این پیشکسوت روزنامه نگاری پاسخ می دهد: یکی از مهمترین شاخصها در سنجش میزان بی طرفی رسانهها؛ دوری از تبلیغ مستقیم و توجه به جوانب پیچیده مسائل روز است. کاشتن دوربین تنها در یک زاویه نمی تواند منعکس کننده تمام ابعاد رخدادها و همه ی سایه روشن ها باشد. در دوران انتخابات هم برخی رسانهها گرفتار چنین تله خودخواستهای بودند.
رستمیان تاکید می کند: ابتداییترین توقع از یک رسانه آن است که در گزارشها، گفتگوها، میزگردها، مقالات و یادداشتها تنها به سراغ چهرههای همسو و همفکر نرود؛ بلکه همواره فرصتی فراهم کند تا صاحبان دیدگاههای مخالف و منتقد در کنار همراهان و همفکران جریان حاکم سیاسی به هماوردی فکری، نظری، تبیین و تشریح مستدل مواضع خود بپردازند. رسانه نباید در قضیه مهمی چون انتخابات، صحنه را به گونهای بازتاب دهد که نامزدهای همسو با دولت مستقر به کلی بیعیب و نقص جلوه کنند و برنامههای آنها بینیاز از هرگونه نقد و نظر و یگانه منشور فلاح و رستگاری کشور تبلیغ شود!
این پیشکسوت روزنامه نگاری می گوید: رسانهای که به این شیوههای پروپاگاندایی روی میآورد تنها با اعتبار خود بازی میکند و مخاطبان هوشمند و تیزبین را هم به تدریج از دست میدهد. در واقع گویی این گونه رسانهها تنها به رضایت مدیران بالادستی و برخی صاحبان قدرت چشم دوختهاند اما حاصل به کارگیری شیوههای اداری – دستوری اغلب دفاعی بد و ناکارآمد از عملکرد دولتها و ریزش مداوم اعتماد افکار عمومی نسبت به آنهاست.
با این اوصاف جهت گیری های سیاسی از سوی رسانه های دولتی در امر انتخابات، چه پیامدهایی خواهد داشت؟ او پاسخ می دهد: علاوه بر آنچه گفته شد باید تاکید کرد مهمترین زیان خروج از محدوده ی موازین و پشت کردن به ارزشهای حرفهای از سوی برخی رسانههای دولتی لطمه زدن به فرآیند آگاهی بخشی به جامعه است. به این معنا که رسانه به جای آموختن مدارا، گفتگو و تعامل بر سر مهمترین مسائل جامعه، به سمت ترویج سطحی نگری و برخوردهای احساسی و هیجانی میرود. درنتیجه جامعهای که عمیقاً نیازمند تضارب آرا و عقاید است کشانده میشود به زد وخوردهای سیاسی سطحی، شعاری و فاقد نگاه عمیق و برنامه محور برای کمک به حل مسائل مهم کشور.
رستمیان ادامه می دهد: متاسفانه فقدان احزاب سیاسی معتبر با حضور اندیشمندان و صاحب نظران از نحلههای مختلف فکری و سیاسی، بر کارکرد رسانههای ما تاثیر منفی می گذارد، چرا که احزاب و رسانه ها مکمل یکدیگر در مسیر تحقق آرمان های ملی هستند. به عبارت دیگر احزاب و نهاد های مدنی می توانند درشمار بهترین تغذیه کنندگان رسانه ها از حیث محتوای مفید، ارزشمند و ناظر به نیازهای واقعی کشور در همه ی عرصه ها باشند. شاید رسانههای دولتی یا متکی به بودجه دولتها از این حیث(تدارک محتوای کیفی، تاثیرگذار و بی طرفانه) آسیب پذیرترند. ازطرف دیگر با تغییر دولتها؛ مدیران و سردبیران و حتی اکثر دبیران این گونه رسانهها هم در معرض تغییر و تبدیل خواهند بود.اما اگر دستاندرکاران جدید هم بخواهند با همان نگاه ابتر، حق به جانب و یکسویه عمل کنند نتیجه بهتری به دست نخواهند آورد.
این پیشکسوت روزنامه نگاری توصیه می کند: تنها شانس موفقیت نسبی رسانههای دولتی بازگشت به نگاه حرفهای و میدان دادن به روزنامه نگاران خوشفکر و آگاه به ارزشهای اخلاقی و معتقد به موازین ارتباطات اجتماعی است. یعنی کسانی که چه بسا در همین رسانهها هم حضور دارند، اما همواره با محدودیتهایی در مسیر بروز استعدادها و توانمندیهای خود به عنوان یک روزنامه نگار مستقل مواجهاند.
source