یکی از بهترین راه‌ها برای ارتباط با افکار و احساسات مخاطبان در هنگام ساخت یک فیلم، استفاده از استعاره‌ی بصری است. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا این مفهوم را معرفی و بررسی کنیم.

بخش عظیمی از داستان‌سرایی فهمیدن چگونگی ارتباط با مخاطب و توانایی انتقال وضعیت کلی شخصیت‌هاست. شما می‌خواهید که بیننده با فیلمتان بخندد، اشک بریزد، از ترس بلرزد و به نحوی که می‌خواهید به احساسات او جهت بدهید. هدف این است که بتوانید مخاطب را به دنیای درونی شخصیت متصل کنید تا از دنیای درونش خبردار شود و همچنین مخاطب را مشتاق به دنبال کردن سیر حوادث داستان خود کنید. چنین مسائلی محدود به ژانر خاصی نیستند و هر کارگردانی فارغ از نوع و ژانر فیلمِ خود به دنبال رسیدن به چنین هدفی است. اما در عمل چگونه می‌توانید چنین کاری را انجام بدهید؟

استعاره‌ی بصری چیست؟

اگر یک نویسنده یا کارگردان باشید مطمئناً تا به حال ده‌ها بار شنیده‌اید که می‌گویند: «تعریف نکن، نمایش بده!» در صنعت سینما شما باید از طریق تصویر نشان بدهید که چه چیزی درون افراد می‌گذرد و بدین ترتیب آن را به افراد خارج از تصویر انتقال بدهید. به جز تمرکز بر عمل به جای دیالوگ، چه راه دیگری وجود دارد که انتقال معنا را با تصویر انجام بدهید؟ مسلماً یک استعاره‌ی بصری خوب می‌تواند به کارتان بیاید.

در اینجا به معرفی مفهوم استعاره‌ی بصری، نحوه‌ی استفاده از آن‌ها، اینکه چه چیزی هستند و چگونه می‌توانند به نویسندگی و کارگردانی شما کمک بکنند خواهیم پرداخت. پس آماده باشید که دانش سینمایی خود را افزایش دهید.

استعاره‌ی بصری چیست و چگونه می‌توانید از آن در ساخت فیلم (یا فیلم‌نامه) بهره ببرید؟

زمانی که نقش نویسنده یا کارگردان را بر عهده دارید، باید بدانید که ویژوال‌ها و عناصر بصری نقش مهمی در روایت داستان ایفا می‌کنند. آن‌ها نه تنها به مخاطب می‌فهمانند که قضیه بر روی پرده سینما از چه قرار است، بلکه لایه‌ای جدید هم به آنچه که دارید انجام می‌دهید، اضافه می‌کنند. فیلم‌سازی کاملاً درباره‌ی استفاده از عناصر بصری است، اما چگونه می‌توان بیشترین بهره را از این ویژگی برد؟

تعریف استعاره‌ی بصری

یک استعاره‌ی بصری در واقع تصویری می‌باشد که با آرک شخصیتی خاص یا مضامین فیلم و سریال تلویزیونی، گره خورده است. به عنوان یک خالق هنری باید فکر کنید که چه چیزی می‌تواند به جنبه‌ی دیداری فیلم‌تان لایه‌ی جدیدی اضافه کند که همزمان داستان را هم بسط بدهد. تنها زیبایی یا جالب بودن ویژوال‌های مورد نظر مطرح نیست، چرا که وجود آرایه‌ی استعاره یعنی وجود معنای عمیق‌تر در پشت تصویر. پس باید تصویر و ویژوال مورد نظر بتوانند که لایه‌ی معنایی جدیدی به روند فیلم بیافزاید.

کارکرد استعاره‌های بصری

استعاره‌های بصری می‌توانند از اشیا و سمبل‌ها معانی خاصی بسازند که با وجود ارتباط داشتن با معنای اصلی‌شان تفاوت دارد. وجود چنین لایه‌هایی در یک فیلم باعث می‌شود که داستان با تصویر هماهنگ باشد و به خوبی جلو برود، مخاطب بتواند با فیلم ارتباط عمیق‌تری برقرار کند و همچنین مضامینی که سازندگان سعی در تأکید بر آن‌ها دارند قوی‌تر جلوه کنند.

استعاره‌ی بصری چیست؟

به عنوان مثال می‌توان به تصادف ماشین کامرون در پایان فیلم Ferris Bueller اشاره کرد که استعاره‌ی مشخص از سرکشی در برابر خواست‌های پدرش است؛ در اینجا می‌فهمیم که کامرون دیگر نمی‌خواهد آن چیزی باشد که پدرش از او توقع دارد. یا در فیلم Rocky، زمانی که شخصیت اصلی از پله‌ها بالا می‌رود به شکلی استعاری، سفرش در تبدیل شدن به یک جنگجوی قابل احترام را بازتاب می‌کند. جشنواره‌ی Harvest در سریال Parks and Rec را هم می‌توان مثال زد؛ در اینجا می‌توان متوجه شد که اگر یک دولت به خوبی به وظایف عمل کند، اوضاع بهتر خواهد شد.

همانطور که از مثال‌ها مشخص است، به جز معنای سطحی اشیا و شات‌های مورد نظر، معنایی ثانوی هم وجود دارد که ارتباط شی با داستان را عمیق‌تر می‌کند و در راستای آن است.

انتقال استعاره‌های بصری به مخاطب

اگر نمی‌توانید برای محتوای فیلم‌نامه خود خیلی زود استعاره‌ای مرتبط پیدا کنید اصلاً اشکال ندارد، چرا که حتی کارگردان‌های بزرگ هم بیشتر وقت‌ها هنگام بازنویسی اثر یا فیلم‌برداری متوجه می‌شوند که می‌توان لایه‌ای دیگر به ویژوال‌های فیلم خود اضافه کنند. هر چند، نکته‌ی مهم در اینجا توانایی انتقال مناسب استعاره به مخاطب است، فارغ از اینکه دقیقاً چه زمانی آن را خلق می‌کنید. این موضوع مقداری پیچیده‌تر است و نیازمند توضیح می‌باشد.

یکی از بهترین راه‌ها که خیلی وقت‌ها به خوبی نتیجه می‌دهد، جای دادن استعاره در شخصیت‌هاست. اگر ایده‌ی روشنی از نقش یک شخصیت، آرک داستانی مربوط به او و وضعیتی که در آن هستند دارید پس اگر استعاره‌ای را هم در زیرلایه‌ قرار بدهید مخاطبان می‌توانند به راحتی آن را متوجه بشوند.

یک راه دیگر این است که مطمئن باشید مضمون داستان به خوبی به مخاطب‌تان منتقل شده است. آیا می‌دانید فیلم یا سریالی که دست به خلق آن می‌خواهید بزنید پیرامون چه موضوعاتی روایت می‌شود؟ آیا می‌دانید محوریت اصلی داستان چیست و چه پیامی در آن نهفته است؟ اطمینان داشتن در چنین مواردی باعث می‌شود راحت‌تر و روشن‌تر لایه‌های دیگری به داستان اضافه کنید.

زمانی که در موارد بالا به قطعیت رسیدید، می‌توانید استعاره‌هایی پیاده کنید که در راستای شخصیت‌ها و مضامین مهم داستان هستند. به عنوان نمونه، به زخمی که هری پاتر روی سرش پیاده می‌کند و شباهت آن به زخم ولدمورت توجه کنید یا در فیلم American Graffiti، زمانی که کرت هندرسون دزدکی به دبیرستان می‌رود و می‌بیند کمد قدیمی‌اش دیگر باز نمی‌شود را در نظر بگیرید؛ به وضوح می‌توان فهمید که او آماده‌ی رفتن به کالج است و فیلم بدون استفاده از هیچ دیالوگی توانسته این معنا را به مخاطب منتقل کند.

چنین استعاره‌هایی برای اثر بخش بودن کاملاً مرتبط با مضامین، شخصیت‌ها و روند داستان هستند.

بگذارید نمونه‌های دیگری را هم بررسی کنیم تا قضیه روشن‌تر شود.

مثال‌هایی از استعاره‌ی بصری

یکی از محبوب‌ترین استعاره‌هایی که به کرات توسط فیلم‌سازان مورد استفاده قرار می‌گیرد، «پله» است. وجود پله خیلی وقت‌ها می‌تواند معنای مسیر رسیدن به هدف باشد یا نشان بدهد که مانعی در مسیر شخصیت ما قرار دارد یا مثل فیلم Psycho احساس انتظار و اتفاقی ناخوشایند در آینده را منتقل کند. شخصیت‌ها زمانی که از پله بالا می‌روند متوجه هستند که چند گام جلوتر اتفاقاتی خواهد افتاد که وضعیت را دگرگون می‌کند.

در انیمیشن Zootopia، شخصیت اصلی که یک خرگوش است یک نشان می‌خواهد که نشان بدهد او هم می‌تواند با وجود کوچک و غریبه بودن، پلیس باشد. نشان و یونیفورم او استعاره‌ای بصری از رشد اجتماعی شخصیت اصلی می‌باشد.

استیون اسپیلبرگ، هنگام تغییر سکانس و ستینگ فیلم‌هایش از یک جا به جای بعدی، از استعاره‌های بصری استفاده می‌کند. از سازه‌هایی مثل برج شیطان گرفته تا زنگ خوردن تلفن خانه، او نشانه‌هایی دیداری در بطن آثارش قرار می‌دهد که مطمئن شود بیننده با شخصیت‌ها و جریان داستان در حال جلو رفتن هستند.

کوئنتین تارانتینو هم از طرفداران استعاره‌ی بصری است. آن‌ها را می‌توان در تمامی فیلم‌هایش یافت؛ تصاویر مکرری که از هالیوود در فیلم Once Upon a Time in Hollywood می‌بینیم برای این هستند که نشان دهنده‌ی زرق و برق و فساد زیر جلی شهر باشند یا در فیلم Inglorious Bastards نازی‌های در حال سوختن، وقتی که شوشانا به شکل یک روح وارد می‌شود باز استعاره‌ای از جاسوس‌های دو طرفه داریم. در کارهای او یافتن چنین سرنخ‌ها و آرایه‌هایی آسان است.

استعاره‌ی بصری چیست؟

خود شخص تارانتینو نیز یک بار در مصاحبه با رسانه‌ی Film Comment گفته بود: «یکی از چیزهایی که من واقعاً در رابطه با فیلمم [Inglorious Bastards] می‌پسندم و احساس می‌کنم قدرت واقعی مدیوم سینما نیز در همین موضوع نهفته است، توانایی انتقال معنا از طریق تصویر می‌باشد. مثلاً استعاره‌ی بصری به خوبی در این فیلم جواب داده؛ وقتی که از صفحات نیترات که می‌توانند مشتعل شوند استفاده می‌کنیم دیگر حتی استعاره‌ای هم در کار نیست، کاملاً تحت اللفظی و مستقیم است! انگار که خود سینما است که می‌خواهد رایش سوم را پایین بیاورد. برای من این قابلیت سینما بهترین چیز آن است. اگر می‌خواهید استعاره‌ی تماتیک در فیلم‌تان پیاده کنید فقط مطمئن شوید که ملموس و قابل فهم خواهد بود، خودِ تصویر بقیه‌ی کار را انجام می‌دهد.»

پس همانطور که تارانتینو هم می‌گوید به نحوی استعاره را پیاده کنید که به خوبی در تصویر و محیط آن جای بگیرد تا سپس بیننده هم آن را بخاطر بسپارد!

جمع‌بندی

سعی کردیم که توضیح بدهیم استعاره‌ی بصری چیست و مثال‌هایی واضح هم بیان کردیم. همچنین توضیح دادیم که در چه صورت یک استعاره می‌تواند خوب و پخته به نظر برسد. اگر از کارآموزان سینما هستید یا صرفاً به ساخت فیلم علاقه دارید یا حتی یک بیننده‌ی ساده هستید که مشتاق به دانستن بیشتر از مدیوم سینماست، سعی کنید در فیلم‌هایی که می‌بینید استعاره‌های بصری را تمییز بدهید، در ذهن‌تان نمونه‌های مشابه و مرتبط خلق کنید. به خاطر داشته باشید که سینما یعنی تصویر و هر چه بیشتر با زبان تصویر صحبت کنید، سینمایی‌تر هستید!

source

توسط funkhabari.ir