فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باور‌های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می‌بردند بهره‌ای از کلام حق دارند رجوع می‌شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.

طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف

طرف کرم ز کس نبست این دل پر امید من
گر چه سخن همی‌برد قصه من به هر طرف

از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد
وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف

ابروی دوست کی شود دستکش خیال من
کس نزده‌ست از این کمان تیر مراد بر هدف

چند به ناز پرورم مهر بتان سنگدل
یاد پدر نمی‌کنند این پسران ناخلف

من به خیال زاهدی گوشه‌نشین و طرفه آنک
مغبچه‌ای ز هر طرف می‌زندم به چنگ و دف

بی خبرند زاهدان نقش بخوان ولاتقل
مست ریاست محتسب باده بده ولاتخف

صوفی شهر بین که، چون لقمه شبهه می‌خورد
پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف

حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف

شرح لغت: خمخانه:میخانه

تفسیر عرفانی:‌

۱- به دنبال کسی می‌باشید که دیدار او فعلاً میسر نمی‌باشد در حالیکه در این راه تلاش کرده اید، اما تاکنون موفقیتی بدست نیاورید، زیرا مقدمات آن فراهم نشده است. بر خدا توکل کنید و از او مدد بخواهید.

۲- پدر را آزار داده اید و مادر بسیار نگران است. هر چه زودتر موجبات رضایت آنان را فراهم آور که مستجاب الدعوه اند.

تعبیر غزل:

پای در راهی نهاده‌ای و حاضری برای رسیدن به هدف، هر سختی‌ای را تحمل کنی، اما گاهی دچار ناامیدی می‌شوی و می‌اندیشی عمر خود را بیهوده در این راه تلف کرده ای، ولی دل خود را از زنگار‌ها پاک کن و از مال حرام بپرهیز و تنها به خدا و معصومین توکل کن تا به هدف خود برسی و اقبال تو را یاری نماید.

source

توسط funkhabari.ir