ولورین به عنوان یکی از نمادین‌ترین شخصیت‌های مارول درون مدیوم‌های متعددی ظاهر شده و طی ۵۰ سال اخیر جزو برترین ابرقهرمانان دنیا بوده است. او با داشتن چنگال‌های بسیار بُرنده، قدرت بهبودی پایان ناپذیر و البته رفتار کاریزماتیکش، درست از زمان اولین حضورش در کمیک شماره ۱۸۰ The Incredible Hulk، توانسته هواداران بسیار زیادی به دست بیاورد. بین حضورهای درخشان ولورین در دنیای سرگرمی، او درون چند بازی ویدیویی هم حضور داشته که متاسفانه فراموش شدنی بودند و به تاریخچه عمیق و پربار لوگان دقت نکرده‌اند. البته که در حال حاضر هم اینسامنیاک گیمز مشغول توسعه یک بازی کامل براساس ولورین است و هیجانات زیادی برای آن وجود دارد. حال در این متن از ویجیاتو قصد داریم 10 داستان‌ برتر از ولورین را معرفی کنیم که برای یک بازی ویدیویی عالی هستند. پس با ما همراه باشید.

Wolverine: Bloodlust

خیلی از گیمرها آرزو دارند یک بازی با جوی شبیه به سری دووم از روی کمیک Wolverine: Bloodlust اقتباس و ساخته شود. همراه شدن موجودات افسانه‌ای در کانادای شمالی کنار ولورین وحشی و تشنه خون، داستانی را به وجود آورده که برای ساخت یک بازی اقتباسی گزینه جذابی باشد. به تصویر کشیدن شخصیت وحشی درونی لوگان با اقتباس کمیک Wolverine: Bloodlust درون دنیای بازی، آرزوی بسیاری از طرفداران او است.

وجود ولورین تنها و تحت تعقیب درون یک بازی ترسناک مجبورش می‌کند از قدرت‌های مخفی‌کاری‌اش بهره ببرد و نبرد کلاسیک دیگری بین انسانیت و وحشی‌گری رخ بدهد. آشفتگی‌های درونی ولورین از مواردی‌ست که می‌شود خیلی متفاوت و جذاب درون یک بازی ویدیویی به آن پرداخت.

ساخت اثری پر جنب و جوش از ولورین و اسپایدرمن در یک تیم

اینسامنیاک گیمز طی چند سال اخیر موفقیت بسیاری از عناوین اسپایدرمنی که ساخته کسب کرده است. حال ترکیب پیتر پارکر جوان و احساساتی و ولورین مسنی که بیشتر واقع‌گرا و سرسخت است، می‌تواند مقدمه‌ای برای یک بازگویی جدید از داستان‌های هر دوی آن‌ها باشد. یکی از بهترین منابع برای چنین کاری سری کمیک محدود Astonishing Spider-Man & Wolverine است که پر از مکان‌های قابل گشت و گذار، ویلن‌های خفن و البته سفر در زمان است.

همراه شدن لوگان و پیتر پارکر محبوب فرصتی برای تعریف داستانی بامزه و البته تاثیرگذار ایجاد می‌کند و می‌تواند زمینه‌ساز یک اثر جذاب و سرگرم‌ کننده برای مخاطبان شود. همچنین این اقتباس می‌تواند توسط اینسامنیاک و در دنیای آثار چند سال اخیرش ساخته شود که بین بازیکنان نیز از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار است. به خصوص که می‌دانیم بازی ولورین اینسامنیاک قرار است در همان یونیورس اسپایدرمن‌ها جریان داشته باشد.

Death of Wolverine Vol. ۵

درون یکی دیگر از داستان‌های جدید ولورین، قدرت شفابخشی‌ او به علت دریافت یک ویروس ساختگی در حال نابود شدن است و لوگان تقریبا نامیرای داستان به مرور آسیب پذیرتر می‌شود. بحث تغییر مداوم سرعت روایت این کمیک باعث می‌شود که داستانش برای گیمرها و البته طرفداران پر و پا قرص مارول گیرا و جذاب باشد.

این داستان شخصیت محور تاریک که قبل از شروعش تقریبا مشخص است چه پایانی دارد، مخاطبانش را به خوبی طی بازنگری عمیق و احساسی به زندگی ولورین بعد از میرا شدنش با خود همراهی می‌کند. با این که داستان این کمیک خود سرآغازی برای بازی‌های مردان ایکس دیگری می‌تواند باشد، در کنارش روایتی جدا نیز وجود دارد، جایی که سفری تاریک به روان لوگان داریم وقتی او به مصاف آخرین نبردش می‌رود.

Wolverine: Enemy of the State

این کمیک داستان ولورینی را دنبال می‌کند که شست و شوی مغزی شده و تحت کنترل Hand به سلاحی وحشتناک تبدیل شده است (این تم در داستان چند سری ولورین مورد استفاده بوده). مخاطبین لوگانی را می‌بینند که کشته می‌شود، باز می‌گردد و زیر دستان هند، هر گونه وحشی‌گری‌ای را علیه دوستان و دشمنانش انجام می‌دهد.

این کمیک پتانسیلی معرکه را دارد چون به پلیرها اجازه می‌دهد لوگانی که این بار حکم ویلن را دارد کنترل کنند. اگر ارتباط عظیم ولورین با ژاپن را هم در نظر بگیریم، یک بازی از کمیک انمی آو استیت به راحتی می‌تواند ورژنی بسیار تاریک از لوگان را تصویر بکشد که تجربه‌ای فان و کم‌نظیر را تحویل طرفداران بدهد.

Wolverine: Logan

ولورین کمی بعد از بازیابی حافظه‌اش، درون کمیک Wolverine: Logan از گذشته‌اش بازدید می‌کند، به ژاپن بر می‌گردد (یک تم عادی در سری) و شروع به تحقیق در رابطه با اتفاقات جنگ جهانی دوم می‌کند، چیزی که بخش بزرگی از شخصیتش را ساخت. این کمیک لحظات بسیاری را دارد که می‌توانند در قالب بازی برای گیمرها نمادین باشند. سفر بین گذشته و آینده درست زمانی که لوگان شروع می‌کند داستان خودش را درک کند. قصه‌ای زیبا که می‌تواند برای اینسامنیاک جذاب باشد تا سراغش برود و آن را به دنیای بازی بیاورد.

X-Men: Schism

این داستان کاملا در رابطه با ولورین نیست و Cyclops و مردان ایکس را هم پوشش می‌دهد. کمیک X-Men: Schism یک حکایت فلسفی از اختلاف بین ولورین و سایکلاپس را روایت می‌کند، جایی که این دو درباره جهش‌یافتگان آینده دچار اختلاف شده که در نهایت باعث متلاشی شدن مردان ایکس و نابودی احتمالی کل هم‌نوعانشان می‌شود.

برای ساخت یک بازی داستان محور و جالب از این کمیک، می‌شود حق انتخاب به بازیکنان را به عنوان یک المان درون بازی، یعنی در هر سمت ماجرا که خواستند طرفداری کنند و عواقبش را هم بپذیرند. این داستان می‌تواند فرصتی عالی برای ایجاد آزادی کامل گیمرها باشد، به نوعی که انتخاب‌های پلیر به صورت مستقیم روی داستان تاثیر بگذارد.

Wolverine: Origin

کمیک اوریجین با نشان دادن رازهای متعدد شخصیت مرموز ولورین، زندگی گذشته‌اش را به تصویر می‌کشد. جیمز هاولت (James Howlett) پسر یک مزرعه‌دار پولدار اهل کانادا در قرن نوزدهم میلادی است. در این دوره، لوگان زندگی عادی‌ای را پشت سر می‌گذارد، با این وجود درگیر آلرژی است و رفتار بیمارگونه‌ای نیز دارد.

این قصه می‌تواند داستان دلخراشی را درست کند که شخصیت پیچیده ولورین را قبل از پدیدار شدن قدرت‌هایش نشان ‌می‌دهد. با چنین ماجراجویی‌ای می‌شود به بازیکن داستانی ارائه داد که در آن رشد و پیشینه لوگان جنبه اصلی گیم‌پلی باشد. همچنین این داستان می‌تواند اجازه بدهد که روی خلقیات و ویژگی‌ها شخصیتی مختلف لوگان تمرکز کنیم، چیزی که به خاطر طرز رفتارهایش طی سالیان طرفداران زیاد به آن عادت ندارند.

Weapon X

سلاح ایکس شاید معروف‌ترین داستان ولورین باشد، کمیکی که تاثیرگذارترین لحظه تاریخ لوگان را به نمایش می‌گذارد. اسکلت بدن ولورین در این داستان بود که با Adamantium برتر آغشته شد و دیگر طعم انسان عادی بودن را نچشید. با این که داستان وپن ایکس تقریبا در همه داستان‌های ولورین نشان داده شده، دیدن این داستان در قالب یک بازی که اسارت، شکنجه و آزاد شدن او را نمایش می‌دهد روایتی عالی از پیروزی بعد تحمل مشقت‌های فراوان خواهد بود. اگر بشود که این داستان از لوگان به دنیای بازی بیاید، فقدان و دردهایی که شخصیت پیچیده‌اش را ساخته‌اند قابل درک‌تر خواهند بود.

Wolverine Original

اولین کمیک اختصاصی از ولورین در سال ۱۹۸۲ زمینه‌ساز کاراکتر امروزی او شد، کمیک‌هایی که محبوبش کردند و او را کنار شخصیت‌ها و ستاره‌های مارول مثل اسپایدرمن و هالک قرار دادند. داستان کمیک در ژاپن روایت می‌شود، همراه با اتمسفری خاص که لوگان را در برابر چندین خطر بیرونی قرار می‌دهد. البته تهدید داخلی‌ای هم وجود دارد که ولورین هیچ وقت دشمنی به آن عظیمی نداشته است.

لوگان تمام تلاشش را می‌کند که با چیره شدن طبیعت حیوانی و خشنش، تبدیل به انسانی بهتر شود. این داستان برای ساخت یک بازی ویدیویی اقتباسی بی‌نقص است چون سازندگان می‌توانند به چندین روش مختلف درگیری درونی لوگان را به نمایش بگذارند و نبردی سخت و پیچیده را روایت کنند.

Old Man Logan

چه چیزی بهتر از یک بازی جهان باز اکشن ماجراجویی در دنیایی ویرانه که مارول درون کمیک اولد من لوگان به نمایش می‌گذارد؟ تم و اتمسفر تاریک همراه با ترسیم‌های بی‌رحمانه‌ای که از شخصیت‌های محبوب می‌بینیم، باعث شکل گیری محیط پساآخرالزمانی‌ای می‌شود که لوگان درونش دنبال رستگاری از اشتباه بزرگی‌ست که مرتکب شده و راه فراری از آن ندارد.

کمیک اولد من لوگان با حضور وسیع شخصیت‌هایی که همگی غرق در فساد شده‌اند، برداشتی بزرگسالانه از دنیای مارول است که قادر است فراتر از بازی‌های پساآخرالزمانی مارول در ژانر خودش برود. گیمرها قطعا به وجد خواهند آمد وقتی یک تجربه بزرگسالانه جدید از جهان مارول تجربه کنند، آن هم با داستانی که به تاریک‌ترین بخش‌های روان یک انسان نگاه می‌‎اندازد. البته که شاید اینسامنیاک برای تعریف این داستان باید مسیر طولانی را برود و تازه اول راه است اما چنین فرصتی وجود دارد.

خب دوستان نظر شما چیست؟ به نظر شما دیگر چه داستان‌هایی از دنیای ولورین وجود دارند که برای ساخت بازی مناسب هستند؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

source

توسط funkhabari.ir