اکبر سنگی بازیگر نقش سرگرد مشعل نبردی دیگر کیست با بیوگرافی و عکس های اکبر سنگی بازیگر سریال نبردی دیگر را در این صفحه مشاهده نمایید.
بازیگر نقش سرگرد مشعل نبردی دیگر کیست
اکبر سنگی بازیگر نقش سرگرد مشعل در سریال نبرد دیگر میباشد او متولد ۱۳۳۱ در تهران است و بازیگری را با تئاتر آغاز کرده است و بیشتر فعالیت های او در فیلم های جنگی ایران و عراق است که نقش منفی و فرماندهان عراقی را بر عهده او میگذاشتند که خیلی خوب از عهده آن بر می آمد.
بیوگرافی اکبر سنگی
اکبر سنگی متولد ۱۳۳۱ در تهران بوده و سالها در عرصه بازیگری و کارگردانی فعالیت داشته است
او در آثاری همچون سریال تلویزیونی «امام علی (ع)»، فیلم سینمایی «قلاده های طلا» و سریال تلویزیونی «سردار جنگل» فعالیت داشته است.
سوابق
او در سال 1361 وارد سینما شد و اولین تجربه بازیگری خود را با فیلم بازداشتگاه به کارگردانی کوپال مشکوت در سال ۱۳۶۲ تجربه کرد او در سال 1373 با نقش منفی مشعل به شهرت رسید که نقش یک افسر بد اخلاق و خشن عراقی را بازی میکرد و خیلی خوب از عهده این نقش بر آمد و به شهرت او در بین مردم افزود.
اکبر سنگی در سال 1375 دورهی پرتلاشی را در عرصه سینما و تلویزیون گذراند و در آثار مهمی بازی کرده است. او در این سال با بازی در 2 فیلم و سریال مهم سینما و تلویزیون خود را به مردم معرفی کرد. آثار مهم اکبر سنگی در این سال، بازیگری در فیلم مرد نامرئی به کارگردانی فریال بهزاد و سریال امام علی (ع) به کارگردانی سید داود میرباقری محسوب میشود.
اکبر سنگی الان کجاست
اکبر سنگی بازیگر باسابقه سینما، تئاتر و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار مهر، درباره تازهترین فعالیتهای خود گفت: من این روزها هیچ فعالیت خاصی ندارم. نمایشنامهای را برای اجرا فرستادهام و منتظرم سالنی برای اجرا به ما بدهند که هنوز این اتفاق نیفتاده است. فیلمنامهای هم برای پروانه ساخت دادم که هر چند پروانهاش صادر شد اما نتوانستیم بودجهاش را تأمین کنیم. فیلمنامهای دفاع مقدسی با عنوان «مرداب خونین» بود. به همین دلایل در حال حاضر هیچ فعالیتی ندارم.
شهرت با سریال نبرد دیگر
اکبر سنگی درباره تجربه ایفای نقش «مشعل» در سریال «نبردی دیگر» هم گفت: این سریال یکی از آثار ماندگار تلویزیون در حوزه دفاع مقدس بود. آن سریال هم قصه خوبی داشت و هم ساختار خوبی. زمانی که آن سریال پخش میشد من در خیابان دروس ساکن بودم. برای خرید میوه بیرون رفته بودم و خانمی آنجا بود که پشت به من مشغول خریدش بود. وقتی سفارش دادم، این خانم با صدای من، برگشت. ناگهان از سر شوق و هیجان با لکنت شروع به صحبت کرد. گفت من در خانه ماهواره دارم اما دوشنبهها حتماً باید سریال شما را ببینم. این خاطره مربوط به سالهایی است که هنوز استفاده از ماهواره فراگیر نبود و از این نظر در حافظهام مانده است.
source