فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح
سواد زلف سیاه تو جاعل الظلمات
بیاض روی چو ماه تو فالق الاصباح
ز چین زلف کمندت کسی نیافت خلاص
از آن کمانچه ابرو و تیر چشم نجاح
ز دیدهام شده یک چشمه در کنار روان
که آشنا نکند در میان آن ملاح
لب چو آب حیات تو هست قوت جان
وجود خاکی ما را از اوست ذکر رواح
بداد لعل لبت بوسهای به صد زاری
گرفت کام دلم ز او به صد هزار الحاح
دعای جان تو ورد زبان مشتاقان
همیشه تا که بود متصل مسا و صباح
صلاح و توبه و تقوی ز ما مجو حافظ
ز رند و عاشق و مجنون کسی نیافت صلاح
شرح لغت: رواح: شبانگاه.
تفسیر عرفانی:
۱- اگر صبر داشته باشید و از خرد و عقل کمک بگیرید، آن کار انجام مییابد. نگران نباشید.
۲- این نیت از دو جهت قابل تأمل است. برای مثال، چون سفیدی صبح ظفر که توام با تحمل رنج و ناراحتی است و دیگری، چون ظلمات شب که هجران و دوری از آن بی جهت نیست.
۳- تمام آرزویت را جمع کردهای و گویی انجام آن تمام زندگی شماست. امید و آرزویت را در انجام این نیت خلاصه کرده ای، ولی بدان که در این روزگار، کسی از کمند زلفش در امان نبوده است. هر کسی را به نحوی شکار خود کرده است. مواظب باش. شکار آسانی نباشی، زیرا از این طلقه فلاح و صلاح بر نمیآید.
تعبیر غزل:
اگر تا این حد به او (به این کار) علاقه مندی پس باید در مقابلش فداکاری بسیار کنی و از «من» بگذری. تو او را بهترین میدانی و به او علاقه و اعتقاد داری پس اگر چنین است باید درمورد تصمیم گیریهای او راجع به آینده و زندگی انعطاف بیشتری از خود نشان دهی و بدان او صلاح تو را بسیار خوب میداند.
source