اگرچه مقامات دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر از تحریم جمهوری اسلامی ایران و استمرار سیاستهای خصمانه و همیشگی واشنگتن در تقابل با تهران خبر میدهند، اما یک مسئله برای هریس و ترامپ محرز است:اینکه تیغ تحریمهای آمریکا علیه ایران بهواسطه فرسایشی شدن تحریمها، تطبیق بخشی از بازار ایران با پیشفرض دائمی بودن تحریمها و ابتکار عملهای اقتصادی و راهبردی کشورمان در حوزه سیاست خارجی کند شده است. در چنین شرایطی دستان رئیسجمهور بعدی آمریکا در تقابل اقتصادی با ایران نسبت به گذشته بستهتر خواهد بود.
در این میان کلیدواژهای وجود دارد که نمیتوان بدون در نظر گرفتن آن، تحلیل جامعی از استیصال واشنگتن در قبال تهران ارائه کرد. این کلیدواژه، «مقاومت فعال »نام دارد.واقعیت امر این است که تکیهبر استراتژی مقاومت فعال از سوی جمهوری اسالمی ایران، نقش بسیار مهمی در تحقق این محدودیت و استیصال ( به ضرر غرب) ایفا کرده و همین موضوع، دموکراتها و جمهوریخواهان را بر آن ساخته تا بهجای اصل توافق، تکنیکها و تاکتیکهای یکدیگر و چگونگی توافق با تهران را به چالش بکشند. ادبیات بهکاررفته از سوی هریس و ترامپ چنین موضوعی را تأیید میکند. در اینجا باید به سؤالی مهم و اساسی پاسخ داد:کدام استراتژی و راهبرد کلان( و متعاقبا تاکتیکها و ابزارهای بهکاررفته در بطن آن) منجر به کاهش کارآمدی سلاح تحریم علیه ایران شده است؟
پسازاینکه دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ میلادی بهصورت یکطرفه از برجام خارج شد، شرکای اروپایی و حتی منطقهای واشنگتن هر یک تلاش کردند به اضلاع استراتژی فشار حداکثری علیه کشورمان تبدیل شوند. انتظار مشترک این بازیگران ضدایرانی، عقبنشینی کشورمان از اصول، استراتژیها و مؤلفههای راهبردی سیاست خارجی و منطقهای بود، بهگونهای که منظومهای به نام شبکه مقاومت کارایی همیشگی خود را ازدستداده و ایران به بازیگری منفعل در نظام بینالملل تبدیل شود.اکنون در سال ۲۰۲۴ میلادی قرار داریم و نهتنها منظومه مقاومت در برابر دشمن تسلیم نشده، بلکه به حیات پویای خود در منطقه و نظام بینالملل ادامه میدهد. استراتژی مقاومت فعال که از سوی جمهوری اسلامی بهمثابه دستورالعملی کلان در مواجهه با کاخ سفید و متحدانش تعریف شد، نقش بسیار مهم و غیرقابلانکاری در این معادله ایفا کرده است. تنظیم تاکتیکها و مؤلفههای رفتار منطقهای کشورمان در ذیل استراتژی مقاومت فعال، همه محاسبات را به ضرر آنچه آمریکا و متحدانش پنداشته بودند بر هم زد. این استراتژی و متعلقات آن باید همچنان در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان حفظ شود، زیرا رمز پیروزی و امتیازگیری ما از دشمنان به شمار میآید. زمانی که کشوری تحت تأثیر استراتژیهای سخت و سلبی رقیب نسبت به خود قرار گیرد، قدرت حفظ خطوط قرمز راهبردی خود را از دست خواهد داد و به ساختاری آسیبپذیر تبدیل میشود. بدون شک در سایه استمرار این نگاه راهبردی و موفق، شاهد دستاوردهای زیادی در مسیر رفع و خنثیسازی تحریمهای ضد ایرانی خواهیم بود….
source