سری بازی «سرنوشت»(Destiny) یک سری بازی در سبک شوتر اول‌شخص چندنفره آنلاین کلان غارت‌محور(MMO First Person Loot-Shooter) است که توسط استودیوی نام آشنای بانجی(Bungie)، سازنده سه‌گانه اول سری بازی‌های هیلو، ساخته شده است. اولین قسمت این بازی در سال ۲۰۱۴ و برای کنسول‌های نسل هفتمی و هشتمی سونی و مایکروسافت عرضه‌شد و با گیم‌پلی جذابی که داشت، خیلی زود توانست طرفداران زیادی را به خود جذب کند. در این قسمت از مقالات تاریخچه و داستان بازی ها، با داستان کامل سری بازی دستینی(Destiny) همراه ما باشید.

اما این جذابیت تنها در گیم‌پلی خلاصه نمی‌شود و داستان بازی نیز یکی از نقاط قوت آن محسوب می‌شود. بازی Destiny 2 نیز در سال ۲۰۱۷ عرضه‌شد که داستان تازه‌ای برای تعریف‌کردن داشت. فرقی نمی‌کند که یکی از طرفداران پروپا‌قرص سری بازی دستینی هستید، یا برای اولین بار می‌خواهید به تجربه بازی Destiny 2 بپردازید. با دانستن داستان و پیشینه بازی، مسلما لذت بیشتری از تجربه بازی های Destiny شامل حالتان خواهدشد.

مقدمه داستان کامل سری بازی Destiny: دوران طلایی

دوران طلایی. دوره‌ای در ۷۰۰ سال پس از زمان حال که انسان ها در صلح و آرامش زندگی می‌کردند. یک کره‌ی بزرگ، به اندازه کره‌ی ماه، به سطح زمین نزدیک شد و با قدرتی که داشت، حیات را در دیگر سیارات گسترش داد. انسان‌ها نام این کره‌ی عجیب را «مسافر»(The Traveler) گذاشتند و با بهره‌گیری از تکنولوژی و قدرت حیات‌بخش آن، در سیاره‌های دیگر منظومه شمسی ساکن شدند.

اما موضوعی که از آن اطلاع نداشتند این بود که مسافر همان‌طور که زندگی را به دیگر سیارات منظومه آورد، دشمن دیرینه خود یعنی «تاریکی»(The Darkness) را نیز به‌دنبال خود، به آنجا کشاند. این موضوع آغازگر جنگی بی‌پایان با تاریکی بود که در نتیجه آن، همه شهرهای انسان‌ها در سیاره های دیگر نابود شدند. این واقعه به «فروپاشی»(The Collapse) معروف است.

تنها یک جا برای انسان‌ها باقی‌ مانده‌بود که دقیقا در زیر مسافر قرارداشت و به «آخرین شهر»(The Last City) معروف شد. افسانه‌ها می‌گویند که مسافر در مقابل تاریکی قرار گرفت و خود را برای نجات انسان‌ها و آخرین شهر فدا کرد.

پذیرفتن این حقیقت که دوران طلایی به پایان خود رسیده‌است، سخت بود. اما آن عده کمی که به لطف مسافر زنده ماندند، با کمک یکدیگر به آبادانی آخرین شهر پرداختند و آرام‌آرام، آماده شدند تا به دنیای بیرون از شهر قدم بگذارند و با موجوداتی که تاریکی به این جهان آورده بود، مقابله کنند.

اینجا دقیقا جایی‌ست که داستان شما شروع می شود.

• اخطار لو رفتن داستان سری بازی Destiny: ادامه جدول زمانی سری بازی Destiny به طور کامل داستان این مجموعه را لو می‌دهد(اسپویل) اگر قصد ندارید که جذابیت روایی این سری بازی براش شما ازبین برود، از مطالعه این مقاله پیش از تجربه بازی Destiny یا بازی Destiny 2 پرهیز کنید.

داستان کامل سری بازی دستینی(Destiny): آغاز سرنوشت

شما یک «نگهبان»(Guardian) هستید. نگهبان‌ها سربازانی هستند که برای مدت نامشخصی مرده بودند اما به کمک نیروی مسافر، عده‌ای از آن‌ها که صلاحیت لازم را داشته‌باشند، به زندگی باز می‌گردند. نگهبانان توانایی جذب و کنترل مقداری از قدرت مسافر را دارند و از آن، برای دفاع از زمین در برابر تاریکی استفاده می‌کنند.

این قدرت، قدرت «نور»(Light) نام دارد که منبعی برای احیای مسافر نیز هست. قدرت نور توسط ربات‌های کوچکی به نام «روح»(Ghost) حمل می‌شود که وظیفه یافتن سرباز مناسب برای انتقال این قدرت به او را دارند و پس از یافتن و زنده کردنش، برای کمک و راهنمایی نگهبان، همراه او می‌مانند.

ماموریت شما به عنوان یک نگهبان، جمع‌کردن مقدار کافی از قدرت نور است تا با آن مسافر را احیا کنید و یکبار برای همیشه تاریکی را شکست دهید، و این مسیر راحتی نخواهدبود.

تایم لاین سری بازی دستینی | داستان گسترش‌دهنده The Dark Below

داستان دراین‌قسمت، حول‌محور یکی از نگهبانان سابق به نام «اریس مورن»(Eris Morn) می‌چرخد. یکی از نگهبانان سابق که برای مدتی مخفی شده‌بود اما حالا به آخرین شهر بازگشته‌است. طبق چیزهایی که اریس شنیده‌است، Hiveها سعی‌دارند تا خدای خود، Crota را به زندگی بازگردانند تا مسافر و کهکشان را نابود کند.

اریس از نگهبان‌ها می‌خواهد تا قبل از احیا شدن Crota، جلوی آن‌ها را بگیرند. نگهبان‌ها در اقدام اول، به گروهی از Hiveها در کره‌ی زمین حمله می‌کنند و با شکست دادن Fist of Crota، آن ها را ضعیف می‌کنند. اما این کار، Hiveها را متوقف نمی‌کند و آن‌ها همچنان سعی در زنده‌کردن او دارند. 

در پایان، اریس نگهبانان را به‌سوی ماه هدایت می‌کند تا با شکست دادن «روح کروتا»(Soul of Crota) به این غائله خاتمه دهند.

داستان بازی دستینی | داستان گسترش‌دهنده House of Wolves

در این قسمت، داستان برروی معرفی نژادی از متحدان به‌نام «برخاستگان»(Awoken) تمرکز دارد. نژاد برخاستگان انسان‌هایی بودند که در عصر طلایی، در سفینه‌ Exodus Green ساکن بودند. اما بعداز فروپاشی، تاریکی آن‌ها را به موجوداتی جهش‌یافته تبدیل کرد که با رنگ پوست خاکستری-آبی خود قابل تشخیص هستند.

این نژاد به فرمان ملکه‌شان، «مارا سوو»(Mara Sov) در The Reef زندگی می‌کنند. مکانی بین سیاره مریخ و مشتری که از لاشه سفینه‌های درحال فرار در دوران فروپاشی ساخته‌شده‌است. ملکه مارا در جستجوی گروهی به نام Fallen House یا House of Wolves است؛ گروهی متشکل از افرادی که زمانی به ملکه وفادار بودند و به اون خدمت می‌کردند، اما بعدها پیمان‌شکنی کردند و درحال‌حاضر به فرمان Skolas، یک برخاسته شورشی، سعی در کشتن ملکه دارند.

از این رو، ملکه درهای The Reef را به‌روی نگهبانان باز می‌کند تا با کمک آن‌ها، به دنبال گروه Fallen رفته و آن‌ها را نابود کند. آن‌‌ها رد پای Skolas را دنبال می‌کنند و در نهایت، وارد سیاره زهره می‌شوند. جایی که رهبر شورشیان در تلاش است تا بااستفاده‌از تکنولوژی سفردرزمانِ Vexها، گروه Fallen را به عقب برگرداند و این‌بار، کار ملکه را یکسره کند.

اما سرانجام، توسط نگهبانان دستگیر و اعدام می‌شود.

داستان بازی دستینی | داستان گسترش‌دهنده The Taken King

داستان این قسمت، درمورد Oryx، پادشاه Hiveهاست که برای انتقام مرگ پسرش Crota و نابودکردن نگهبانان، با نیروهایش به منظومه شمسی آمده‌است. او ارتش شخصی خود به نام Taken(گرفتارشدگان) را نیز با خود آورده‌است. ارتشی متشکل از افرادی از تمامی نژادها، که توسط قدرت تاریکی اراده و کنترل خود را ازدست داده‌اند و به بردگان بی‌چون و چرای Oryx تبدیل شده‌اند. از همین‌رو Oryx، به The Taken King(پادشاه گرفتارشدگان) نیز معروف است.

اریس مورن به ملکه مارا اطلاع می‌دهد که Oryx، به منظومه شمسی واردشده و در حال حاضر، در سیاره زحل مستقر است. ملکه با همراهی برخاستگان به زحل رفته و با Oryx مبارزه می‌کند. در این نبرد خونین که بعدها به جنگ Taken مشهور شد، هردو رهبر از سلاح‌های قدرتمند خود استفاده‌کردند که در نتیجه آن، سفینه Oryx به شدت آسیب دید. کشتی برخاستگان، The Reef نیز نابود شد و درآن‌میان، به‌نظر می‌رسید که ملکه مرده‌است.

نگهبانان به دنبال Oryx رفتند و با مقابله با ارتش Taken و درنهایت، شکست‌دادن Oryx، جلوی نابودشدن منظومه را گرفتند. اما این پایان ماجرا نبود. چرا که شاهزاده‌ی گرفتاران به نام Malok، راه Oryx را پیش‌گرفت و می‌خواست نقشه او را اجرایی کند. در آخر نگهبانان Malok را در ماه پیدا کرده و او را هم متوقف کردند.

تایم لاین سری بازی Destiny: داستان گسرتش دهنده «قیام آهن»(Rise of Iron)

در عصر طلایی، انسان‌ها به تکنولوژی‌ای تحت‌عنوان SIVA دست یافتند. یک نانوتکنولوژی با قابلیت خودتکثیری و خودآموزی که هدف اصلی از تولید آن، استفاده در کارهای تحقیقاتی و سفر به سیارات دیگر بود. اما SIVA، بعدا به عنوان سلاحی خطرناک علیه انسان‌ها مورد استفاده قرار گرفت.

گروهی به نام «پادشاهان آهن»(Iron Lords) متشکل از نگهبان‌های سابق، جان خود را فداکردند تا جلوی استفاده دشمنان از این نانوتکنولوژی را بگیرند. درحال‌حاضر، پادشاه صلادین(Lord Saladin) تنها فرد بازمانده از این گروه‌است که وظیفه دارد نگهبانان جدید را برای مقابله با حمله دوباره SIVA آماده‌کند.

اما یکی‌از گروهک‌های Fallen به‌نام Fallen House of Devils، محل نگهداری SIVA را پیدا می‌کند و سعی دارد با ارتقا آن و استفاده از آن برروی افراد خود، ارتشی قوی‌تر تشکیل‌دهند. پادشاه صلادین به کمک نگهبانان، به مقابله با آن‌ها می‌پردازد و بعداز یک نبرد طاقت‌فرسا، Fallen Devils را شکست می‌دهد و تکنولوژی SIVA را برای همیشه نابود می‌کند.

داستان بازی سرنوشت ۲(Destiny 2)

پس‌از جنگ و کشمکش‌های قبلی، استودیو بانجی با عرضه قسمت دوم بازی دستینی، داستان و نبردهای جدیدی به بازیکنان تقدیم‌کرد. داستان بازی Destiny 2، که با «جنگ قرمز»(The Red War) شروع می‌شود، درمورد جنگ و درگیری بین انسان‌ها و یکی از قدرتمندترین موجودات تاریکی، یعنی نژاد Cabal است.

ارتشی از Cabalها به فرمان رهبرشان، Dominus Ghaul، به آخرین شهر حمله می‌کنند. اما دقیقا هنگامی که نگهبانان درگیر دفاع از شهر و تخلیه شهروندان هستند، Dominus هدف اصلی خود را نشان می‌دهد. حمله به مسافر؛ او با ایجاد یک سد انرژی در اطراف مسافر، راه رسیدن انرژی نور به دیگر مناطق را می‌گیرد که در نتیجه آن، نگهبانان قدرت‌های خود را، که برگرفته از انرژی مسافر بود، از دست می‌دهند.

ارتش Dominus به‌نام «لژیون قرمز»(Cabal Red Legion) نگهبانان را فراری داده و شهر را تصرف می‌کنند. Dominus اعتقاد دارد که ارتش لژیون قرمز لایق قدرت‌های مسافر است و تلاش می‌کند تا قدرت‌های آن را بدست آورد. ماموریت شما، پیدا و متحد کردن سه تن از نگهبانان رده بالای گروه Vanguard به نام های «ایکورا ری»(Ikora Rey)، زاوالا و Cayde-6 است که هرکدام به سیاره‌ای فرار کرده؛ پس از پیدا کردن آن‌ها، نگهبانان روانه شهر می‌شوند تا با لژیون مبارزه کنند.

Vanguard نام گروهی از اولین نگهبانان آخرین شهر بود که پس از فروپاشی، دور شهر دیوار کشیدند و از مسافر و شهر در برابر خطرات دفاع کردند.

این نبرد به سود شما تمام می‌شود اما درحین مبارزه، نگهبانان زخمی شده‌اند و توان پیشروی ندارند. به کمک Cayde-6 و بااستفاده از دستگاه پورتال، شما به سفینه Ghaul می‌روید و متوجه می‌شوید که او، بلاخره به قدرت مسافر دست‌یافته‌ است. Dominus تلاش می‌کند تا با قدرت‌های نگهبانان با شما مبارزه کند، اما بعد از آن‌که او را شکست می‌دهید، او مقدار خیلی زیادی از انرژی نور را جذب می‌کند که باعث می‌شود به یک غول شکست‌ناپذیر تبدیل شود.

درهمین‌حین، یک اتفاق غیرمنتظره رخ می‌دهد. جذب این مقدار از انرژی نور در نزدیکی مسافر باعث بیدارشدن آن می‌شود و در آخر، پس از منفجر کردن Ghaul، باری دیگر قدرت نور را در منظومه شمسی پخش می‌کند.

داستان کامل سری بازی Destiny: داستان گسترش‌دهنده Curse of Osiris بازی دستینی ۲

این قسمت از داستان بازی Destiny 2، بازیکن را به سیاره عطارد می‌برد. Osiris، عضوسابق نگهبانان شهر و استاد ایکورا، به نگهبانان خبر می‌دهد که دشمن دیرینه آن‌ها، Vexها با استفاده از قدرت سفردرزمان بازگشته‌اند.

رئیسشان Hivemind به Vexها دستور داده است که به خطوط زمانی مختلف سفر کنند و با دستکاری و ایجاد تغییر در آن‌ها، فضا‌هایی را بسازند که خارج از بعد زمانی باشند. طبق اطلاعاتی که Osiris در اختیار نگهبانان قرار می‌دهد، Vex در حال حاضر در عطارد مستقر است و درحال جمع آوری ارتشی از ربات‌هایی از زمان گذشته و آینده است تا با استفاده‌از آن‌ها، منظومه شمسی را تصرف کند.

Osiris در حال تحقیق بر روی یکی از دستگاه‌های شبیه‌سازی Vex به‌نام Infinite Forest برروی عطارد بوده. دستگاهی که با آن می‌توان همه آینده‌های احتمالی را مشاهده کرد. Vex نیز با استفاده‌از آن، به دنبال آینده‌ای می‌گشته که پیروزی‌اش در آن تضمین شده‌باشد. Osiris به درون Infinite Forest قدم می‌گذارد اما از آن‌جایی که این دستگاه به ذهن Vex متصل است، Osiris را در خود گیر می‌اندازد. Osiris موفق می شود تا پیغامی به نگهبانان بفرستد تا آن‌ها را از وضعیت فعلی آگاه کند.

در پایان و با سر رسیدن نگهبانان، Osiris نجات پیدا می‌کند و Vex نیز باری‌دیگر شکست می‌خورد.

داستان بازی Destiny 2: داستان گسترش‌دهنده Warmind

برخلاف قسمت‌های قبلی، در این قسمت قرار است سری‌ به دوران طلایی بزنیم. در آن دوران، شرکتی به‌نام Clovis Bray به دانش و تکنولوژی‌های زیادی دست ‌یافته بود و به مستقرشدن انسان‌ها در دیگر سیارات، کمک بسیاری کرد. این شرکت سازنده آسمان خراش Dust Palace نیز بود که در مریخ بنا شد. از دیگر اختراعات مهم آن‌ها، تکنولوژی SIVA بود که قبل‌تر از آن یاد کردیم.

اما مهمترین تولیدات آن‌ها، ابررایانه‌هایی بودند که وظیفه دفاع از منظومه شمسی را داشتند و به Warmind معروف بودند. Bray تمام این ابر کامپیوترها را در کارخانه‌ای واقع در منطقه Hella Basin در مریخ تولید کرده بود که قوی‌ترین نسخه آن‌ها نیز، Rasputin نام داشت.

اما داستان اصلی از جایی شروع می‌شود که یکی از نگهبان‌ها به نام «آناستازیا بری»(Anastasia Bray)، برخلاف قوانین، به دنبال گذشته خود قبل از مرگ می‌رود و پس از پیداکردن هویتش، راهی سیاره مریخ می‌شود تا اطلاعات بیشتری از پیشینه خود و شرکت Bray پیدا کند.

در کنار اطلاعاتی که آنا بدست می‌آورد، گروهی از Hiveها را نیز در یخ‌های مریخ پیدا می‌کنید و متوجه می‌شوید که ماه، تنها جایی نبوده که Hiveها و انسان‌ها باهم برخورد داشتند. Hiveها به فرمان یکی از رهبران کرم مانند خود به نام Xol و یکی از پسران Oryx به نام Nokris، به مریخ حمله کرده‌بودند اما در سرمای منطقه Hella Basin همگی یخ‌زده بودند.

درحین تحقیقات شما و جستجو برای ابر کامپیوتر Rasputin، ارتش Hiveها به همراه Xol و Nokris از خواب بیدارشده و با شما درگیر می‌شوند. شما پس‌از یک نبرد طاقت‌فرسا و درنهایت، شکست‌دادن دشمنان، موفق می‌شوید تا Rasputin را نجات دهید و از آن برای دفاع از زمین استفاده‌کنید.

داستان کامل سری بازی Destiny: بسته‌الحاقی Forsaken بازی سرنوشت ۲

داستان بازی Destiny 2 در این قسمت، روایتگر یک انتقام شخصی است. پس‌از درگیری برخاستگان با Oryx و آسیب شدیدی که سفینه The Reef به‌خود دید، حال آنجا در هرج و مرج فرو رفته‌است.

دراین‌حین، زندانی در آنجا باز شده که زندانیان آن، Undead Fallenهایی بودند که نژاد خود را به یک نژاد جدید به نام Scorn تغییر داده‌اند. شما به همراه Cayde-6 مامور می‌شوید تا به Reef رفته و علاوه‌بر پیدا کردن مقصر این جریانات، از ایجاد آشوب در کهکشان جلوگیری کنید.

درحالی‌که شما در حال انجام تحقیقات هستید، Cayde-6 به دستان برادر ملکه مارا، «اولدرن سوو»(Uldren Sov)، کشته می‌شود. اولدرن اعتقاد دارد که خواهرش، ملکه مارا هنوز زنده‌است و در تلاش است تا او را پیدا کند. برای این کار، اولدرن از یک کشیش رده بالای Fallen و گروهش کمک می‌گیرد.

شما برای رسیدن به Uldren، ناچار می‌شوید با کشیش و نیروهایش مبارزه کنید و پس از رد شدن از آن‌ها، Uldren Sov را با اسلحه شخصی Cayde می‌کشید.

داستان بازی دستینی ۲: گسترش‌دهنده Shadowkeep

داستان این‌قسمت، باری‌دیگر شما را به ماه می‌کشاند تا یک اختلال ناشناس را در آنجا بررسی‌کنید. با رفتن به ماه متوجه می‌شوید که Hiveها یک برج بزرگ به‌نام Scarlet Keep را بر روی سطح ماه ساخته‌اند. با گشتن در آنجا، می‌فهمید که اختلالی که به خاطرش به آنجا رفته‌اید، در اصل از طرف اریس مورن ایجاد شده و از شما می‌خواهد تا او را پیدا کنید. 

در جستجوی اریس در زیر سطح ماه، به یک هرم مشکی بزرگ برخورد می‌کنید که نمی‌توانید از آن عبور‌کنید. همین‌طور که درحال تلاش برای یافتن چاره هستید، ناگهان سه چهره آشنا به‌حالت کابوس درمقابل شما ظاهر می‌شوند؛ Crota، Ghaul و Fikrul و ارتشی از Hiveها. با آن‌ها درگیر می‌شوید اما درحین مبارزه، ناگهان اریس سر می‌رسد و به کمک تله‌پورت، به‌سرعت شما را به جای‌امنی منتقل می‌کند.

طبق توضیحات اریس، آن هرم عجیب منبعی از تاریکی است که به احتمال زیاد از زمان فروپاشی باقی‌ مانده‌است. اریس از نگهبانان می‌خواهد تا راهی پیداکنند که بتوان از سد هرم گذشته و آن‌را نابود کرد تا تهدیدی برای نابودی انسان‌ها و زمین باقی نماند. درحین تحقیقات، نگهبانان متوجه می‌شوند که برج Scarlet Keep به‌تازگی و به‌فرمان Hashladun، دختر Crota ساخته‌شده تا به کمک آن، قدرت هرم را مهارکنند و با استفاده از نیروی تاریکی و کنترل‌کردن کابوس‌های آن، انتقام مرگ پدرش را بگیرد.

در آخر، شما با تهیه و پوشیدن زرهی مخصوص از سد انرژی هرم عبورکرده و با شکست‌دادن Hashlatun و بعداز آن، شکست‌دادن سه کابوس خود از دشمنان‌قدیمی، هرم را متوقف می‌کنید.

داستان کامل بازی Destiny 2: داستان گسترش‌دهنده «ورای نور»(Beyond Light)

دراین قسمت از بازی دستینی ۲، باز هم با هرم‌های تاریکی دست و پنجه نرم خواهیدکرد. اما چیزی که شرایط را بدتر می‌کند، ظهور شخصی به‌نام «ارامیس»(Eramis) است که به قدرت تاریکی دست‌یافته و می‌تواند آن را کنترل کند. او سعی‌دارد با متحد‌کردن Fallenها و دادن قدرت تاریکی به کسانی که تحت فرمانش هستند، ارتشی قوی برای مبارزه با روشنایی آماده کند. اما اگر همه قدرتی که نگهبانان در اختیار دارند را کنار هم بگذارید، بازهم حریف قدرت تاریکی نخواهیدشد.

در همین لحظه‌است که شخصی به‌نام Exo Stranger یک فرضیه جالب را مطرح می‌کند. می‌توان از قدرت تاریکی برعلیه خودش استفاده‌کرد، به شرطی که یادبگیری آن را کنترل کنی. طبق گفته‌های Exo، او از خط‌ زمانی‌ای آمده که در آن، انسان‌ها می‌توانستند تاریکی را همانند نور، کنترل کنند و از آن به نفع خود استفاده کنند. با یادگیری و استفاده از توانایی‌های جدیدی که از نیروی تاریکی بدست آورده‌اید، افراد ارامیس به راحتی آب خوردن شکست می‌خورند.

همان‌طورکه به ارامیس نزدیک‌تر می‌شوید، او تلاش می‌کند تا از طریق یک پورتال فرار کند، اما شما موفق می‌شوید راه فرار او را ببندید. درهمین‌حین، چیزی را در مورد ارامیس و Fallenها می‌فهمید. درگذشته، قدرت نور Fallenها را رها کرده‌ و باعث شده است به چیزی که هم‌اکنون هستند، تبدیل شوند. هدف ارامیس این بود تا با استفاده از قدرت تاریکی، نور و مسافر را نابود کند و عصر جدیدی را با گسترش نیروی تاریکی آغاز کند.

اما درآخر، تاریکی هم او را رها می‌کند و قبل از اینکه بتوانید دخلش را بیاورید، یخ میزند.

تایم لاین کامل سری بازی Destiny: داستان گسترش‌دهنده «ملکه جادوگر»(The Witch Queen) بازی Destiny 2

برای اولین‌بار است که یک غیرانسان، پس‌از مرگ قدرت نور را جذب می‌کند و به یک نگهبان تبدیل می‌شود. Savathun یک خدای Hive است که این اتفاق برایش افتاد. از این‌رو، نگهبانان به سمت تاج و تخت او حمله می‌کنند، زیرا گمان می‌کنند که او به نوعی قدرت نور را دزدیده‌است.

با جمع کردن حافظه Savathun، می‌فهمند که او از جانش گذشته و خطر پاک‌شدن حافظه‌اش را پذیرفته تا بتواند به یک نگهبان تبدیل شده و از این طریق، نقشه اصلی خود را اجرایی کند. با کمک کردن به Savathun و برگرداندن خاطراتش، نگهبانان در تله او می‌افتند. 

Savathun موفق می شود که مسافر را بدزدد و کنترل آن را به دست بگیرد تا در قدم بعدی نقشه‌اش، تنها کسی باشد که توانایی کنترل و استفاده از قدرت نور را دارد. اما نگهبانان با حمله به تاج و تخت او و کشتن خودش، مسافر را آزاد می‌کنند.

داستان بازی دستینی ۲: گسترش‌دهنده «سقوط نور»(Lightfall)

داستان گسترش‌دهنده لایت‌فال بازی Destiny 2، براساس کشف شهری در سیاره نپتون به‌اسم Neomuna است که توانسته بود از فروپاشی جان سالم به در ببرد، اما به دلیل فاصله‌ای که از مسافر داشت، انرژی نور نیز به آنجا نمی‌رسید و مردم آن شهر از توانایی‌های نگهبانان بی‌بهره بودند. آن‌ها به‌جای نگهبان‌ها، سربازانی به‌نام Cloud Striders دارند. کسانی که به‌صورت داوطلب تمرین داده می‌شوند و در بدنشان، از اعضا و قطعات رباتیک استفاده می‌کنند.

روایت سقوط نور دقیقا بعداز مرگ Savathun رخ می‌دهد. «ناوگان سیاه»(Black Fleet) با همراه‌داشتن هرم‌های تاریکی، به مدار زمین نزدیک می‌شوند تا به مسافر حمله کنند. نگهبانان به فرماندهی زاوالا، ایکورا ری، Osirus، مارا سوو و Exo Stranger همه درحال دفاع از نگهبان و زمین در برابر حملات سنگین دشمنان هستند. ناوگان سیاه سعی می‌کند تا با احاطه کردن مسافر با استفاده از هرم‌های تاریکی، با این کره ارتباط برقرارکند و موفق هم می‌شود. آن‌ها متوجه می‌شوند که مسافر به‌جایی در نپتون اشاره می کند؛ Neomuna. 

اما چیزی که دراین شهر از اهمیت بالایی برخوردار است، وجود مکانی پر از کتیبه، طومار و اسرار مهمی است که به آن Veil می‌گویند. ناوگان سیاه به فرماندهی امپراطور Calus، متشکل از Cabalها، لژیون‌های سایه و ارتش شخصی Calus، همگی به سمت Neomuna به راه می‌افتند. چندنفر از نگهبانان نیز به آنجا می‌روند تا از مردم آنجا در برابر تاریکی دفاع کنند.

نبرد سنگینی بین Calus، مردم‌شهر و نگهبانان شکل می‌گیرد اما درنهایت، Calus موفق می‌شود بخش عظیمی از شهر را تصرف کند. نگهبانان به این نتیجه می‌رسند که اگر بخواهند ارتش او را شکست دهند، باید به مرکز شهر دشمن نفوذ کنند که با توجه به نیروهای بی‌شمار و قدرتمندی که در آنجا حضور دارند، این کار به شدت دشوار خواهدبود.

درنهایت نگهبانان به این نتیجه می‌رسند که برای عملی‌کردن نقشه خود و عقب راندن ناوگان سیاه، باید از قدرت‌های نور و تاریکی باهم استفاده کنند. همینطور هم می‌شود و نگهبانان و مردم شهر Neomuna، با کمک یکدیگر و استفاده از نور و تاریکی در کنارهم، سران ارتش دشمن را شکست داده و آنها را از شهر خارج می کنند.

داستان کامل سری بازی Destiny: داستان گسترش‌دهنده «شکل نهایی»(The Final Shape) بازی دستینی ۲

داستان آخرین گسترش‌دهنده بازی Destiny 2، ادامه قسمت قبلی است. با شکست دادن و عقب راندن ناوگان سیاه، نگهبانان می‌فهمند که حمله قبلی دشمنان، تنها بخشی از یک نقشه بزرگتر به نام «شکل نهایی» بوده است. شکل نهایی نام یک نیروی ماورایی و قدرتمند است که اعتقاد دارد افراد و موجودات ضعیف باید نابود شوند و با باقی ماندن افراد قوی‌تر، جهان هستی به «شکل نهایی» خود در‌می‌آید.

ناوگان سیاه از روشنایی روح‌های نگهبانان استفاده می‌کند و به کمک آن و Veil، یک پورتال روی مسافر باز می‌کند و توسط آن، وارد مکانی به نام Pale Heart درون مسافر می‌شود تا اقدامات لازم برای ایجاد شکل نهایی را انجام دهد.

ملکه مارا تاکید می‌کند که پورتال ثبات کافی ندارد و بهتر است وارد آن نشوید، اما شما به همراه فرمانده زاوالا و ایکورا ری برخلاف نصیحت مارا، با جت‌های خود به درون پورتال می‌روید. درحین مسیر، شما تصادف می‌کنید و از دو نگهبان دیگر جدا می‌شوید. اما با کمک مارا، از پورتال عبور می‌کنید و وارد Pale Heart می‌شوید. 

پس‌از ورود به Pale Heart، اولین چیزی که می‌بینید الهامی از طرف مسافر است که به شما می‌فهماند تاریکی درحال تصرف آن است. نگهبانانی که توانایی کنترل و استفاده از هردو قدرت نور و تاریکی را دارند، فراخوانده شده‌اند تا درمقابل شکل نهایی و کسانی که قصد دارند مسافر و روشنایی را نابود کنند، بایستند.

شما به همراه دیگر نگهبانان، به مبارزه با ناوگان سیاه در دل مسافر می‌پردازید و پس از چندین نبرد گوناگون و شکست‌های پیاپی‌ای که به ناوگان تحمیل می‌کنید، درنهایت و به کمک روشنایی مسافر، ارتش تاریکی را نابود می‌کنید و تهدیدات را از روی کره‌ی حیات‌بخش منظومه برمی‌دارید.

این هم از داستان کامل سری بازی Destiny که در وبسایت دنیای بازی خواندید. نظر شما درباره تایم لاین سری بازی دستینی چیست؟ آیا شما هم همانند میلیون‌ها گیمر دیگر عاشق داستان و دخمه‌های این سری بازی هستید؟ نظرات خود را در قسمت کامنت‌ها با ما در میان بگذارید.