زندگی انسان، مملوء از انتخابهای درست و غلط است؛ انتخابهایی که یا به شکل زیر پوستی یا آشکار روی زندگی و ماهیت او تاثیر میگذارند. با اینکه تصمیمات مثبت و مثبتاندیشی از بخشهای بنیادین زندگی انسان هستند اما بعضی مواقع، تمایل به منفی بودن نیز میتواند کفهی ترازو زندگی را به سمت خودش کج کند؛ دقیقا مانند انتخاب های شرورانه در بازی ها که اگرچه، کورهی شیطنت درون ما را روشن میکند و از اینکار نیز لذت میبریم اما بدون شک، وضعیت و پیرامون ما را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
انتخاب های شیطانی و شرورانه در بازی های ویدیویی
بعضی مواقع، نقشآفرینی به عنوان شیطان در پوستهی یک قهرمان، لذت دارد و با اینکه با اتفاقات ناخوشایندی همراه است اما جنبهی دیگری از ماهیت شما را آشکار میکند که ممکن است قبلا با آن آشنا شده باشید. در این مقاله از پارسی گیم، به معرفی انتخابهای شرورانه در بازی ها میپردازیم تا شما را با جنایات مخفی که مرتکب شدهاید آشنا کنیم.
1) The Megaton Bomb
اگر از خواب بیدار شدهاید و میخواهید خشونت را برای گذراندن روز خود انتخاب کنید یا نقشآفرینی به عنوان دست راست شیطان، برای شما لذتبخش است، انداختن بمب اَتمی روی شهر مگاتونِ بازی فالآوت در بازی Fallout: New Vegas، از بهترین کارها و تصمیماتی است که میتواند جمعیت یک شهر را با چرخ دستی، به ته جهنم ببرد.
با اینحال، این تصمیم تنها بر روی ساکنین این شهر تاثیر میگذارد و در عوض، به شما یک پِنت هاوس و تعدادی تَشتَک نوشابه داده میشود که برای یک مبارزِ آخرالزمانی، معامله پرسودی است و میتوانید با خوشی از زندگی خود لذت ببرید.
2) Sans
کشتن Sans از مدارکی است که نشان میدهد شما به قتل عام شخصیتهای بازی آندرتیل رغبت دارید و این موضوع بر هیچ بازیکن و حتی شما نیز پوشیده نیست.
زمانیکه به نقطه مبارزه با Sans میرسید، پاپیروس به خاکستر تبدیل شده، آندین به فراموشی سپرده شده و متاتون نیز با یک ضربه، از این دنیا رفته است؛ اما سنز یکی از مهمترین باسهای این بازی است که به همین سادگی نمیتوانید از شَرِ او خلاص شوید و باید تمام توان خود را برای مبارزه با او بکار بگیرید.
سنز، سختترین باس بازی آندرتیل است که میتواند در یک لحظه، شما را با دار فانی آشنا کند. هر دفعه که سنز شما را شکست میدهد، با توهین و تیکههایش، شما را با خاک یکسان میکند؛ به همین خاطر، از بین بردن او یکی از بهترین انتخاب های شرورانه در بازی ها است که خیال شما را راحت میکند.
3) The Crooked Man
هر انتخاب شما در بازی The Wolf Among Us به شدت روی نحوهی روایت بازی تاثیر میگذارد؛ اینکه راز مخفی یک زن را برای محافظت از خودتان به شوهرش بگویید، نه تنها شما را در وضعیت مناسبی قرار نمیدهد بلکه بیشتر در عمق فاجعه قرار میگیرید. به نظر میرسد که هر تصمیم در این بازی، توسط ساکنین شهر Fable Town با نقد و انتقاد شدید مواجه میشود؛ مخصوصا زمانی که در آخر بازی، بر سر محاکمه شدن Crooked Man تصمیم بگیرید.
بعد از ساعتها وقت گذراندن برای فهمیدن داستانهای مخفی و شناختن دستهای پشت پرده، تصمیم میگیرید تا Crooked Man را به درون چاه آرزوها پرتاب کنید. شاید این تصمیم، درست و منطقی به نظر برسد اما روش شیطانی و خشونت بار شما را برای محاکمه مجرمان و خلافکارها نشان میدهد و به این شکل، به آنها نشان میدهید که چه کسی رئیس است.
4) Infamous
آگوستین در بازی Infamous، یکی از منفورترین شخصیتهای منفی در دنیای بازیهای ویدیویی است که تا به حال وجود داشته است. خنده شیطانی و ریاکار بودنش از دلایلی هستند که با جان و دل برای از بین بردنش تلاش میکنید. بعد از اینکه او خانوادهی شما را مسموم میکند، برادرتان را میکشد و حتی برای شکار شما اقدام میکند، انتقام گرفتن از این شخصیت پلید، لذت خاص خود را دارد.
اگر بتوانید تمامی تصمیمات شیطانی را بگیرید، میتوانید ماهیت او را از صحنهی روزگار پاک کنید. اگر بخواهید از خون خانوادهی خود بگذرید و به او رحم کنید، آگوستین به زندان میافتد که آنقدر هم برای اون بد نیست اما دیگر نمیتوانید از او انتقام بگیرید.
5) Barbas
نقش حیوانات در بازیهای ویدیویی، بسیار مهم و تاثیر گذار است و میتواند تا مدتها در ذهن بازیکن بماند. زمانیکه یک عنکبوت یا حتی ترول در یک بازی میمیرد، آنقدر برای ما اهمیت ندارد اما وقتی یک سگ در بازی آسیب میبیند یا حتی کشته میشود میتواند تا مدتها روی ذهن ما تاثیر بگذارد. بارباس در بازی Skyrim، سگی باوفا و مهربان بود و زمان انجام ماموریتها، همراه صاحبش، پرنس کلاویکوس وایل وجود داشت.
زمانیکه تصمیم میگیرید تا سگ را بُکشید، پرنس از شما میخواهد تا اینکار را با یک تبر انجام دهید و پس از مرگ بارباس، این تبر پیش شما میماند و به یکی از مهمترین سلاحهای این بازی تبدیل میشود. در مقابل، اگر بارباس را نَکُشید، او در انجام ماموریتها و کشتن اژدها به شما کمک خواهد کرد. نظر شما چیست؟ بارباس را میکشید تا صاحب یک تبر قدرتمند شوید یا او را به عنوان یک دوست باوفا و نامیرا نگه میدارید؟
6) Vampyr
بازی ومپیر، یکی از بزرگترین آزمونها در صنعت بازیهای ویدیویی است و به این موضوع میپردازد که شما برای رسیدن به قدرت بیشتر، به انجام چه کارهایی میپردازید. هدف اصلی شما در این بازی، این است که باید تمامی ساکنین شهر را بُکُشید تا به خونآشام قدرتمندی تبدیل شوید اما مهمترین بخش، مکانیک خیانت کردن و گول زدن دوستان است.
روزانه با شخصیتهای مختلفی آشنا میشوید و هر چقدر که بیشتر به آنها نزدیک شوید، بهتر و سریعتر و میتوانید از آنها تغذیه کنید و به شیطان قدرتمندتری تبدیل شوید.
7) BioShock
به شهر Rapture خوش آمدید؛ شهری مملو از پیشرفتهای علمی و دستاوردهای بزرگ در زمینهی خودخواهی که اگرچه شما را مجذوب خود میکنند اما سازندهی این بازی را پیر کرده است.
یکی از موضوعاتی که بازیکنان در بازی Bioshock، خیلی به آن توجه نمیکنند، خواهر کوچولوهایی است که مسئولیت نگهداری از آنها پس از کشتن پدرشان، به دست شما سپرده میشود و اگر آنها را برای زمان زیادی نگه دارید، میتوانید جوایز قابل توجهی را دریافت کنید. در این بین، جمع کردن خواهران نیز، به شما قدرت بیشتری میدهد و هرچقدر که تعداد بیشتری از آنها را جمع کنید، قدرت شما نیز بیشتر و شیطانیتر میشود؛ به قدری زیاد که میتوانید کنترل شهر را به دست بگیرید و حتی به تمدنهای روی سطح زمین نیز حمله کنید.
8) Far Cry 3
در بازی فارکرای 3 باید در جنگل دوام بیاورید تا بتوانید دوستان خود را که از هم دور شدهاند را دور هم جمع کنید و امیدی برای زنده ماندن داشته باشید. زمانیکه دوستان شما برای انجام یک آیین فداکاری گیر میافتند، 2 روش برای گذراندن این بخش برای شما در نظر گرفته شده است.
با اینکه پایان بد این بازی به کشته شدن دوستان و خیانت کردن به آنها منتهی میشود اما تاحدی لذتبخش است. بعد از اینکه دوستان شما دار فانی را وداع گفتند، سیترا شما را به عنوان معشوقهاش در نظر میگیرد و متاسفانه، سیترا شما را نیز پس از آیین خود میکشد و سود شما بابت معاملهی دوستانتان، به چند دقیقه زنده ماندن بیشتر خلاصه میشود.
9) Far Cry 6
بازیهای فارکرای از انتخاب های شرورانه در بازی ها استقبال میکنند و در بازی فارکرای 6 میتوانید روایت داستان بازی را به شکل متفاوتی حس کنید. با انتخاب روش شرورانه، یاران دیگر خودش را درگیر مبارزه با دیکتاتوری نمیکند و حتی به زجرهایی که مردم میکشند نیز اهمیت نمیدهد.
با اینکه یاران، نقش قهرمان بازی را ایفا میکند و باید برای بهبود وضعیت مردمش بجنگد اما یاران نیز میتواند شخصیت شرور باشد و تنها به نیازهای خودش اهمیت بدهد. با اینکه این پایان، برای اکثر بازیکنان حس خوبی را القا نمیکند اما به ما نشان میدهد که گاهی اوقات ما هم به مشکلات کم توجهی میکنیم و مردم و دنیای اطراف ما هم با انتخاب ما میسوزند.
10) Dishonored
بازی Dishonored یکی از محفلهای پرطرفدار برای انتخاب های شرورانه در بازی ها است که روشهای خلاقانهای را برای از بین بردن یا آزار دادن دشمنان در نظر میگیرد. بهترین بخش در این بازی، کشتن دشمنان نیست، بلکه زندانی کردن، گروگان گرفتن و حتی فرستادن آنها به مناطق دور و محروم است که شَرِشان را کم میکند.
همانطور که گفته شد، در این بازی کشتن دشمنان بهترین راه موجود نیست اما اینکه شاهد تغذیه کردن موشها از دشمنانی باشید که شما را دست کم میگرفتند، آزار میدادند و حتی امیلی را گروگان میگرفتند، نه تنها لذت تجربه بازی را افزایش میدهد بلکه چهرهی شما را در ذهنشان ثبت میکند.
جمع بندی
ایجاد تنوع در تصمیمگیریهای بازی، ما را از خطی بودن داستان دور میکند و همچنین انگیزه را برای تجربهی جوانب و ابعاد مختلف بازی، افزایش میدهد. بازیهایی مانند: Far Cry, Vampyr و حتی Undertale ما را به انتخاب های شرورانه در بازی ها آشنا میکنند و نحوه تصمیمگیریهای ما را تغییر میدهند. اینکه روایت داستان به چه شکلی جلو برود و چگونه باشد، به شما بستگی دارد و وظیفه شما است تا برای پیشبردن روند بازی، تصمیمات عاقلانهای بگیرید. نظر شما در مورد انتخاب های شرورانه در بازی ها چیست؟ آیا شما میتوانید در مسیر این انتخابها قرار بگیرید یا در مسیر خیر و قهرمانانه همیشگی پیش خواهید رفت؟
source