شناسه خبر : 104746
پرینتخانه » فرهنگی, مطالب روزنامه
تاریخ انتشار : ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ – ۶:۵۰ |
محمدعلی بهمنی، غزلسرای امروز بود
وقتی شاعری از دنیا میرود، خاطرات مخاطبینش زنده میشود و بهمنی از شاعرانی بود که آدمهای زیادی با کلماتش خاطره داشتند. او توصیفگر احساسات نسلی از فرهنگدوستان ایران بود. محمدعلی بهمنی شاعری که نامش با تحول غزل معاصر فارسی گره خورده است، میراثی غنی از نوآوری و ظرافت ادبی بر جای گذاشت. بهمنی، با درک عمیق از سنت شعری ایران و حساسیت نسبت به نیازهای زمانه، توانست غزل را از قالبی کهن به فرمی پویا و زنده در ادبیات معاصر تبدیل کند. بهمنی با بهرهگیری از زبانی ساده اما عمیق، پلی میان زبان کوچه و بازار و زبان ادبی ایجاد کرد. این ویژگی در غزل معروف «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود» به خوبی نمایان است:
گاهی دلم برای خودم تنگ میشود
دل، مثل آسمان، دلش از سنگ میشود
این شعر نشان میدهد چگونه بهمنی مفاهیم پیچیده عاطفی را با زبانی ساده و قابل فهم برای عموم بیان میکند. بهمنی با خلق تصاویر بدیع و گاه غیرمنتظره، افقهای تازهای را در غزل گشود. برای مثال، در این بیت از مجموعه «یک جرعه فریاد»:
تو را به خواب ببینم، شبی که ماه نباشد
که ماه، حوصلهی قصههای ما را ندارد
او مفهوم سنتی ماه در شعر عاشقانه را واژگون میکند و تصویری نو میآفریند. ریتم و آهنگ در اشعار بهمنی نقشی کلیدی دارد. او با بهرهگیری هوشمندانه از وزن عروضی و قافیههای داخلی، موسیقی خاصی به غزلهایش بخشیده است. این ویژگی در غزل «من از تبار عاشقان زخمیام» برجسته است:
من از تبار عاشقان زخمیام، زخمی
که خون دل به جام میکشم، جامی
تکرار واژههای «زخمی» و «جامی» در پایان مصراعها، علاوه بر ایجاد موسیقی، بر مفهوم شعر نیز تأکید میکند.
بهمنی با خلق ترکیبهای تازه و بدیع، زبان شعری خود را غنا بخشید. ترکیباتی چون «شبپوش روز» در شعر «شبپوش روز من تویی» و «خورشیدپوش شب» در غزل «تو خورشیدپوش شب منی» نمونههایی از این نوآوریها هستند که مفاهیم متضاد را به شکلی هنرمندانه در هم میآمیزند.
سیر تحول شعر بهمنی را میتوان در سه دوره بررسی کرد:
۱. دوره آغازین (دهه ۴۰ و ۵۰): در این دوره، تأثیر شاعران کلاسیک و معاصری چون سعدی و شهریار در کار او مشهود است. مجموعه «بارانم» (۱۳۵۴) نمونهای از آثار این دوره است که هنوز پایبندی بیشتری به سنت دارد.
۲. دوره میانی (دهه ۶۰ و ۷۰): این دوره، اوج شکوفایی خلاقیت بهمنی است. او در این دوره با تلفیق عناصر سنتی و مدرن، سبک شخصی خود را تثبیت کرد. مجموعه «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود» (۱۳۶۸) نماینده این دوره است و تأثیر عمیقی بر جریان غزل معاصر گذاشت.
۳. دوره پختگی (از دهه ۸۰ به بعد): در این دوره، شعر بهمنی به پختگی و انسجام کامل رسید. عمق اندیشه و ظرافت بیان در اشعار این دوره به اوج خود میرسد. مجموعه «یک جرعه فریاد» (۱۳۸۰) نمونهای از این دوره است که در آن، مضامین فلسفی و اجتماعی با زبانی پخته و عمیق بیان شدهاند.
مضامین و درونمایهها:
۱. عشق: عشق در شعر بهمنی، مفهومی فراتر از رابطه عاشق و معشوق است و گاه به عرفان نزدیک میشود. در شعر «عشق یعنی» او میگوید:
عشق یعنی به تماشای تو مهمان شدنم
عشق یعنی به تو پیوستن و جان شدنم
۲. نوستالژی: حس دلتنگی برای گذشته و خاطرات، یکی از مضامین پربسامد در شعر اوست. این حس در شعر «کودکی» به خوبی نمایان است:
کودکیام را به من برگردانید
آن همه شادی و شور و شیدایی را
۳. اجتماع: بهمنی با حساسیت، مسائل اجتماعی زمانه خود را در شعرش منعکس کرده است. شعر «فریاد» نمونهای از این نگاه اجتماعی است:
فریاد، فریاد، فریاد
از این همه بیداد، فریاد
۴. فلسفه زندگی: تأملات فلسفی درباره زندگی، مرگ و هستی در اشعار او جایگاه ویژهای دارد. این بیت از غزل «زندگی» نمونهای از نگاه فلسفی اوست:
زندگی آینهای رو به ابد باز کنیم
مرگ را پشت سر خویش نظر باز کنیم
محمدعلی بهمنی را میتوان پل ارتباطی میان نسلهای مختلف شاعران غزلسرا دانست. او با حفظ اصالتهای غزل کلاسیک و تزریق روح معاصر به آن، راه را برای ظهور نسل جدیدی از غزلسرایان هموار کرد. تأثیر او بر شاعرانی چون حسین منزوی، سیمین بهبهانی و نسل بعدی غزلسرایان انکارناپذیر است. بهمنی با تلفیق هنرمندانه سنت و نوآوری، توانست غزل را که در دورهای رو به افول میرفت، احیا کند و آن را با نیازها و ذائقه مخاطب معاصر تطبیق دهد. میراث ادبی او، نه تنها در قالب اشعارش، بلکه در تأثیری که بر جریان شعر معاصر فارسی گذاشته، همچنان زنده و پویاست. در پایان، میتوان گفت محمدعلی بهمنی با زبانی که هم عمق سنت را در خود داشت و هم طراوت نوآوری را، توانست غزل فارسی را به افقهای تازهای رهنمون سازد. او نشان داد که چگونه میتوان با وفاداری به اصالتهای شعر کلاسیک، صدایی معاصر و اصیل داشت.
|
source