شفقنارسانه- در روزهای اخیر، رئیس جمهور از ضرورت تدوین یک قانون مدون برای حکمرانی فضای مجازی خبر داد و اشاره کرد که بناست وزیر ارتباطات با شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی امنیت ملی در این باره به بحث و گفتگو بپردازند تا بر اساس داده ها  بستر برای راحتی مردم در مسائل فرهنگی، تجارت و علمی  فراهم شود. شفقنا رسانه سعی کرد در گفتگویی به چالش ها و فرصت های پیش روی حکمرانی فضای مجازی و پیشنهاد کارشناسان برای حکمرانی درست این فضا بپردازد. دکتر سید روح‌اله میرحسینی مدرس دانشگاه، پژوهشگر و مدرس هوش مصنوعی و امنیت فضای مجازی می گوید: استفاده از افراد غیر متخصص برای مدیریت فضای مجازی خیانت به کشور محسوب می شود. بنابراین گام مهم دولت این باشد که جولانگاه افراد غیرمتخصص را در مدیریت و حکمرانی فضای مجازی از بین ببرد و افراد متخصص متعهد را بکار گیرد.

 

متن گفتگوی شفقنارسانه با دکتر سید روح‌اله میرحسینی مدرس هوش مصنوعی و امنیت فضای مجازی را در ادامه بخوانید…

در سال های اخیر با تشکیل ستادها و نهادهای مختلفی تلاش های زیادی برای حکمرانی درست در فضای مجازی صورت گرفته است. به عقیده شما چالش‌های اصلی حاکمیت و حکمرانی در فضای مجازی چیست و چرا همچنان با  یک حکمرانی مطلوب فاصله داریم؟

قبل از اشاره به چالش ها، بیان تعریفی از فضای مجازی ضروری است چراکه در فضای حکمرانی کشور تعریف واحدی از فضای مجازی و کاربردهای آن نداریم. برخی فضای مجازی را صرفاً فضایی تخیلی می‌نامند، ولی فضای مجازی از اتصال کامپیوترها در بستر شبکه، ارتباطات، مخابرات است که همه انسان‌ها، ماشین‌ها و منابع اطلاعاتی را به هم متصل می‌نماید. این درحالیست که مجاز به معنای تخیلی نیست، وجود دارد ولی ماده آن قابل لمس نمی‌باشد. در ادبیات استفاده لغت در خارج از معنای اولیه آن را مجاز می‌گویند یا مجاز به اثر یک ذات هم گفته می‌شود. وقتی تعریف واقعی را بپذیریم باید وارد کاربردهای این فضا شویم.

امروزه فضای مجازی در مسائل مهم مثل؛ اقتصاد، آموزش، سیاست و… کاربرد دارد. در کشور ما وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، شورای عالی فضای مجازی، سازمان هوش مصنوعی، ستاد هوش مصنوعی و ساختارهای مشابه آن ایجاد شده است. شبکه‌های اجتماعی چیزی غیر از فضای مجازی نیستند، تکنیک‌های نوین فناوری اطلاعات و ارتباطات و هوش مصنوعی تاثیر بسزایی در فضای مجازی دارند، به عبارتی شبکه‌های اجتماعی، پیام‌رسان‌ها و نظایر آن متاثر از فناوری‌های نوین بویژه هوش مصنوعی هستند و به نوعی تاثیر جدی در فضای مجازی دارند. اگر این موارد را بپذیریم، آیا از لحاظ ساختاری نباید با هم ارتباط داشته باشند؟ وقتی ما سال‌هاست شورای عالی فضای مجازی داریم، آیا تشکیل شورای عالی هوش مصنوعی، سازمان هوش مصنوعی و ساختارهایی متناظر با آن، موازی کاری محسوب نمی شود؟ آیا نمی‌توانستیم به شورای عالی فضای مجازی ماموریت هوش مصنوعی را هم بدهیم و اسم آن را تغییر دهیم؟ قطعاً پاسخ این سوالات بله است. به عقیده من این مسئله نشات گرفته از عدم وجود تعریفی جامع در خصوص فضای مجازی است.

اگر حاکمیت بخواهد برای حکمرانی فضای مجازی تصمیمی بگیرد، در صورت نبود تعریف درست و جامع به حل مسئله ختم نمی‌شود و در نتیجه دغدغه‌های رهبری در خصوص فضای مجازی و هوش مصنوعی تامین نخواهد شد. صحبت‌های رهبری در خصوص فضای مجازی، نشان از دغدغه ایشان است. به عبارتی وقتی ایشان می‌فرماید؛ «اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی است»، «اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم، رئیس فضای مجازی می شدم»، «به اعتقاد من، امروز ذکر مستحبی بعد از نماز، کار فرهنگی و جهادی در فضای مجازی است» و… نشان از اهمیت این فضا دارد. آیا اقتضائات این فضا شناسایی شده است؟ قطعا خیر.

به عقیده من تشکیل ستادها، سازمان‌های متعدد در رابطه با فضای مجازی نشان دهنده عدم شناخت حاکمیت در خصوص این فضا و اقتضائات آن است. چراکه اگر این ستادها و سازمان‌ها کارشان را حرفه‌ای انجام می‌دادند، الان مردم آزادانه، آگاهانه و در امنیت بیشتر از این فضا استفاده می‌کردند، نگرانی خانواده ها نسبت به این فضا کمتر می‌شد، متخصصین و کارشناسان از این فضا بهره‌برداری بهتری می کردند و… .

امروزه خیلی از متخصصین و کارشناسان حوزه های مختلف به دلیل ایجاد محدودیت برای فضای مجازی مجبور به استفاده از فیلترشکن‌های متعددی شده‌اند و آن‌ها را با چالش‌هایی مواجه ساخته است که نیازمند فکری جدی از سوی حاکمیت برای حل این مسئله هستیم.

چه ابزارها و روش‌هایی برای مدیریت درست فضای مجازی وجود دارد؟

امروزه هوش مصنوعی ادعای حل بسیاری از مسائل در عرصه‌های مختلف بشریت را دارد. قطعاً ابزارهای هوشمند و متکی به دانش هوش مصنوعی می‌توانند برای مدیریت فضای مجازی استفاده بهینه شوند. نمی‌توان توسعه این فضا را بدون درنظر گرفتن هوش مصنوعی درنظر گرفت. یکی از ادبیاتی که در فضای مجازی استفاده می شود، عنوان شبکه‎های اجتماعی است و نمی‌توان این شبکه‌ها را خارج از فضای مجازی نام برد و این شبکه‌ها هم نمی‌توانند خارج از هوش مصنوعی کارکردی داشته باشند. امروزه شبکه‌های اجتماعی از تکنیک‌های هوش مصنوعی برای گرفتن داده یا اطلاعات از کاربران جهت حکمرانی استفاده می‌کنند. با این اوصاف حکمرانی فضای مجازی وابستگی زیادی به هوش مصنوعی دارد و بدون توجه به آن نمی‌توان این فضا را مدیریت کرد. بنابراین بهترین ابزاری که برای مدیریت فضای مجازی وجود دارد، ابزارهای مربوط به هوش مصنوعی هستند.

اگر بخواهیم مدیریت درستی بر فضای مجازی داشته باشیم باید از لحاظ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و… تعاریف واحدی برای آن داشته باشیم. چراکه مدیریت امری قهری نیست که بخواهیم با فیلتر کردن و محدود سازی اعمال شود. محدود سازی با آگاه سازی متفاوت است برای همین اثرات مخرب محدود کردن، خیلی بیشتر از آگاه کردن مخاطبان برای استفاده آزاد در این فضا است.

چگونه می‌توان به تعادلی بین آزادی بیان و جلوگیری از سوءاستفاده در فضای مجازی دست یافت؟

من آگاه‌سازی که رسالت انبیاء و ائمه معصوم می‌باشد را به محدودسازی ترجیح می‌دهم چون وقتی فرزندانمان را نسبت به این فضا آگاه کنیم، آنان می‌تواند آگاهانه‌تر در این فضا قدم بردارند و طبیعتاً در مسیری که برایش مطلوب نیست نمی رود ولی اگر محدود شود، همانند ربات عمل می کند و نسبت به مخاطرات آنچه منع شده‌اند، آگاهی ندارد و حدیث معروف «الإنسان حریص علی ما منع» در اینجا معنا پیدا می کند.

اگرچه من با فیلترینگ با شکل موجود مخالفم ولی معتقدم اگر بنابر ضرورت، اقتضائاتی برای فیلتر نمودن این فضا وجود داشته باشد، نباید با یک دید و برای کل جامعه (کودکان، متخصصان، کارشناسان و… ) به صورت یکسان فیلتر شود بلکه باید تلاش شود که هوشمندانه این اتفاق رخ دهد. به عنوان نمونه متخصصی که نیازمند این فضا است و باید از فناوری‌های هوش مصنوعی در این فضا بهره بگیرد را چرا باید محدود کنیم؟ علاوه بر آن با توجه به اینکه کشور به دلایلی دچار تحریم های ظالمانه قرار گرفته است، می‌توان از این حوزه برای بخش‌هایی چون اقتصاد، به نفع کشور بهره برد.

با این اوصاف فکر می کنیدکشورهای موفق در این حوزه، به صورت کلی بیشتر بر چه مواردی تاکید داشتند؟

امروز ما شاهد این هستیم که این تکنولوژی در همه عرصه‌های زندگی بشریت نفوذ پیدا کرده و در کشور ما به دلیل برخی از محدودیت ها که مجبور به استفاده از فیلترشکن هستند، کمتر می‌توانیم از توسعه بهره ببریم. طبیعتاً برخی از کشورهای پیشرفته هم برنامه‌هایی برای محدود کردن این فضا داشته‌اند ولی سعی کرده‌اند که حوزه‌های تخصصی را کمتر دچار مشکل کنند. امروزه با محدود کردن‌ها در حوزه‌های مختلف از جمله؛ اقتصاد، دانشگاه، علم، فناوری و… موانعی ایجاد شده است. قطعاً کشورهایی که در حوزه مدیریت فضای مجازی توفیقاتی داشتند، نگاهشان متفاوت‌تر است.

امروزه جامعه دانایی ما از دو فیلتر رنج می برد. اول؛ با دیپلماسی ضعیف نتوانستیم اقتضائات کشورهای صاحب تکنولوژی را تامین کنیم و فیلتر خارجی شدیم و دوم؛ در داخل کشور هم با اعمال فیلتر کلی، متخصصان و صاحب نظران هم فیلتر شدند. قطعاً با این فیلترینگ دوگانه به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید و جامعه دانشگاهی و علمی ما آینده مطلوبی در انتظارش نخواهد بود.

پایه حکمرانی فضای مجازی بر داده و اطلاعات متکی است و هرچقدر داده و اطلاعات بیشتری داشته باشیم، حکمرانی ما در این فضا بهتر می‌شود و با این فیلترها، حکمرانی در این فضا را محدود و محدودتر کرده‌ایم. رئیس جمهور محترم در صحبت‌های اخیر خود به این مسئله اشاره کردند که باید وزارت ارتباطات با مشورت شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی امنیت ملی (شعام) در این فضا سیاستگذاری بهتری تدارک ببیند تا جامعه هم به رضایت بیشتری برسد. من معتقدم می‌توان با استفاده از کارشناسان حوزه‌های مختلف؛ اقتصادی، اجتماعی، فناوری، هوش مصنوعی و… به دور از نگاه‌های جناحی و سیاسی برای تدوین سیاست‌های مدیریتی بهتر گام برداشت و بتوانیم دنباله رو و حتی پیشرو در این حوزه از کشورهای موفق در عرصه مدیریت فضای مجازی باشیم. با این حال اگر سیاستگذاری واحد و کارشناسانه نداشته باشیم، بازنده اصلی افرادی خواهند بود که در این فضا زیست می‌کنند.

با توجه به تاکید این دولت بر نگاه کارشناسان، شما به عنوان یک کارشناس فضای مجازی، برای حکمرانی درست در این فضا چه راهکارهایی پیشنهاد می دهید؟

به عنوان متخصص این حوزه ضرورت اول را در این می بینم که باید برای فضای مجازی تعریف واحد و جامعی ارائه دهیم. بعد از اصلاح ادبیات نیازمند اصلاح ساختارها هستیم چراکه تعدد تشکیلات موازی همسو، عملا نتیجه عکس به همراه دارد و حرکت به سمت مطلوب را کاهش می‌دهد.

مسئله بعدی نحوه مقابله با اتفاقاتی است که در فضای مجازی رخ می‌دهد. وقتی فضای مجازی به عنوان یک ادبیات مطرح شده است، واژگان دیگری چون پول مجازی، جنگ مجازی، جرم‌های سایبری و… هم مطرح می‌شوند و نقش آفرینی قوه قضاییه در این فضا نیز مطرح می‌شود، لذا باید قوانینی هم در این زمینه داشت.

بنابراین نیاز است که فضای مجازی با ترکیب هوش مصنوعی، به لحاظ تشکیلاتی فراقوه‌ای باشد تا بتوان هم در وضع قوانین، هم جرم‌انگاری حلقه واحدی برای تصمیم‌گیری شکل گیرد. اگراین اتفاق نیفتد قطعاً تعارضاتی خواهیم داشت.

ما باید برای حکمرانی درست فضای مجازی از نگاه همه افراد متخصص در حوزه‌های مرتبط با این فضا استفاده کنیم. بعضاً شاهد این مسئله بودیم که دولت‌ها از افراد غیر متخصص برای مدیریت و حکمرانی فضای مجازی در انتخاب مدیران فناوری دستگاه‌ها که مجریان دولت هستند، استفاده کرده‌اند. باید از این کلام شهید مصطفی چمران استفاده کرد که فرمودند: «می‌گویند تقوا از تخصص لازم‌تر است، آن را می‌پذیرم. اما می گویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را می‌پذیرد، بی‌تقواست»

بنابراین اگر دولت این شعار شهید چمران را به عنوان شعار جدی قرار دهد، می‌توان امید داشت که در فضای مجازی هم از متخصص متعهد استفاده کرد. چراکه استفاده از افراد غیر متخصص برای مدیریت فضای مجازی خیانت به کشور محسوب می شود و راه را اشتباه رفته‌ایم. بنابراین گام مهم دولت این باشد که جولانگاه افراد غیرمتخصص را در مدیریت و حکمرانی فضای مجازی از بین ببرد و افراد متخصص متعهد را بکار بگیرد.

source

توسط funkhabari.ir