سریال Friends جزو آن دسته از سریالهای محبوبی است که طرفدارانش هیچوقت شخصیتهای محبوب آن را فراموش نمیکنند.
اما باز هم شخصیتی وجود دارد که شاید بینندگان او را بیشتر از دیگر شخصیتها دوست دارند؛ جویی تریبیانی یکی از این شخصیتها است که با طنز و رفتارهای منحصر به فردش مورد محبوبیت همیشگی طرفداران قرار داشت. او باهوش هست اما با اینحال کارهای احمقانهای نیز انجام میدهد. البته مهمترین ویژگی او مهربانیاش است و همیشه سعی میکرد حواسش به چندلر، راس، مونیکا، ریچل و فیبی باشد.
جویی شخصیتی بالغ و در عین حال کودکانه دارد و شاید به همین خاطر است که طرفداران او را بیشتر از بقیه دوست دارند. همچنین او در اکثر مواقع سعی میکند صداقت خودش را در مقابل دوستانش حفظ کند که شاید ناشی از اهمیتش نسبت به روابط دوستانهاش باشد. در ادامه با ۱۰ دیالوگ برتر جویی در این سریال پرطرفدار آشنا میشوید.
۱۰- «جویی غذاش رو با کسی شریک نمیشه» – فصل دهم قسمت نهُ
یکی از چیزهای مورد علاقهی جویی در زندگی، غذاست و غذا برای او حکم مرگ و زندگی دارد، او حتی گاهی در هنگام خوردن غذا حواسش به دیگران نیست و انگار وارد جهان دیگری میشود. عشق جویی به غذا و خوراکی باعث شده تا او شخصیت بامزهای داشته باشد.
علاقهی جویی به غذا آنقدر زیاد است که حتی در یکی از قسمتها ترجیح میدهد ساندویچش را نجات دهد. در یکی از قسمتها جویی با دوست فیبی، سارا، سر قرار میرود. سارا فقط یک سالاد و آب سفارش میدهد و سپس سعی میکند چند سیب زمینی از بشقاب جویی بردارد؛ جویی هم که از نظرش این کار سارا خیلی نامناسب بود، رهایش میکند. حتی در یکی از صحنهها جویی نمیگذارد که اِما چند دانه انگور باقیمانده را بخورد و این دیالوگ خندهدار را میگوید.
۹- «به سیب جویی من آسیب میزنه.» – فصل هفتم قسمت چهارده
بیاطلاع بودن یکی از ویژگیهای برجستهی جویی است، زیرا او اغلب انتخاب میکند که کارهای عجیب و غریب انجام دهد و گاهی اوقات حرفهای بیمعنی بزند. چه در مورد دانش عمومی، سیاست یا ریاضیات ابتدایی، جویی از دنیای اطراف خود بیخبر است. جویی سعی میکند هر اصل زندگی را زیر سوال ببرد، که این صحنهها معمولا مختص به شخصیت خود اوست.
در یکی از خندهدارترین قسمتهای سریال، در طول جشن تولد سیسالگی مونیکا، چندلر در حال بررسی است که آیا همه چیز طبق برنامه پیش میرود یا خیر و متوجه میشود که جویی کراواتش را درآورده است. جویی بهانهای میآورد که این باعث درد سیب جویی من میشود. مثل همیشه چندلر (با بازی متیو پری) به جویی توضیح میدهد که سیب آدم (سیب گلو) اسمش همان است و با توجه به اسم شخص تغییر نمیکند. این صحنه پس از توضیح چندلر بسیار سرگرمکننده میشود و اکنون جویی میداند که آناتومی بدنش به اندازهای که فکر میکرد، منحصر به فرد نیست.
۸- «شغل؟ دایناسور» – فصل نهم قسمت دوم
رقابتطلبی و واکنشهای افراطی به نظر میرسد که یک ویژگی خانوادگی در خانواده گلرها باشد. مانند مونیکا، راس نیز این خصوصیات را به ارث برده است. در بیمارستان، جویی به طور تصادفی به ریچل پیشنهاد ازدواج میدهد و راس را ناراحت میکند. برای حل این موضوع، جویی در کافه سعی میکند عذرخواهی کند، اما به طور غیرعمدی، صحنه به شکلی خندهدار پیش میرود.
جویی از راس میخواهد که به او ضربه بزند، اما جویی از ضربه جاخالی میدهد و راس به میله میکوبد. خلاصه راس کارش به بیمارستان میکشد و جویی باید برگهی بیمارستان او را پر کند. جویی در بخش شغل مینویسد: “شغل، دایناسور”، که راس با توجه به دایره لغات جویی، اشتباهش را گوشزد نمیکند.
۷- «اوه ببخشید هربار کلمهی طلاق رو میشنوم یاد راس میافتم.» – فصل ششم قسمت پانزده
با اینکه جویی دوست خوبی است، اما با اینحال گاهی دوست دارد که شوخیهای کنایهآمیزی با دوستانش انجام دهد که البته این کار هم بخشی از دوستی محسوب میشود. شما همیشه باید آنقدر راحت باشید که با محبت دوستانتان را دست بیندازید و آنها هم باید آنقدر احساس امنیت کنند که آن را بپذیرند. در این قسمت، وقتی ریچل فاش میکند که نامزد سابقش، بری، و همسر فعلیاش، میندی، در حال طلاق گرفتن هستند. سپس جویی با حالتی خندهدار رو به راس رو میکند و میگوید: «مشکل تو چیه؟».
سپس ریچل به جویی توضیح میدهد که ماجرا چیست و جویی این دیالوگ را میگوید. این شوخی نشان میدهد که جویی از مشکلات دوستش آگاه است و دوست دارد هر وقت فرصتی پیدا کند، با آنها شوخی کند.
۶- «تا وقتی که اسم بچهی اولتون رو جویی بگذارید.» – فصل نهم قسمت چهارده
مواقعی وجود داشته که جویی باید راز دوستانش را نگه دارد، اما این به این معنی نیست که چیزی در مقابل از آنها نخواهد. یکی از این شرایط زمانی است که مونیکا و چندلر اِما را گم کردهاند و جویی متوجهی این موضوع میشود؛ این دو از جویی درخواست میکنند که به راس و ریچل چیزی در این باره نگوید. جویی هم قبول میکند اما فقط به شرطی که اسم بچهی اولشان را جویی بگذارند.
جویی میگوید که شاید هیچوقت ازدواج نکند و احتمالا بچهدار هم نشود، برای همین میخواهد با این کار نام خانوادگی خودش را ادامه دهد. البته چندلر به او یادآوری میکند که اسم خانوادگیاش تریبیانی است و جویی برای لحظاتی گیج میشود، اما با این حال از درخواست خودش کوتاه نمیآید.
۵- «خط برات یه نقطه شده.» – فصل چهارم قسمت هفت
شکی در این نیست که جویی قلبی مهربان و معصوم دارد و هیچوقت به دوستانش خیانت نمیکند، پس در مقابل او هم از دوستانش همچین انتظاری دارد، مخصوصا از نزدیکترین دوستش یعنی چندلر. البته چندلر این کار را ناخواسته انجام میدهد، در یکی از قسمتها چندلر به جویی اعتراف میکند که به کتی نزدیک شده است.
چندلر قبول میکند که از خط قرمزها عبور کرده و جویی در جواب میگوید تو آن قدری از خط عبور کردی که خط برات یک نقطه شده است. این نشان میدهد که جویی حتی در لحظات جدی آن خصوصیات نسبتا بامزهی خودش را دارد. اما میدانیم این مشکلات چیزی نیست که بخواهد روابط دوستی بین جویی و دوستانش را خراب کند.
۴- «مثل صدای گاوه» – فصل هفتم قسمت هشت
درست است که جویی در اکثر موارد بالغ به نظر نمیرسد، اما او روشهای خاص خود را برای نصیحت دیگران دارد. حتی اگر حرفهایش غیرعادی به نظر برسند، نصیحتهایش همیشه منطقی بوده است. یکی از این نصیحتها زمانی مطرح شد که ریچل در تلاش بود بفهمد آیا مردی به او علاقه دارد یا نه. جویی درنهایت میگوید که اگر او به تو علاقه ندارد، پس مثل صدای گاوه و این یعنی اهمیت ندارد.
ضعف جویی در استفادهی از کلمات باعث شده تا او بامزهتر باشد، روش شوخطبعانهی او برای بیان نظرش در این موقعیت جالب و سرگرمکننده است. شاید او نتواند با کلمات درست چیزی که در ذهنش است را به دیگران بگوید، اما با روش خودش میتواند منظور خودش را به دیگران بفهماند.
۳- «یخچال خراب شد، برای همین مجبور شدم همه چیز رو بخورم.» – فصل ششم قسمت نوزده
حرفهی بازیگری جویی پر از فراز و نشیب است و در این قسمت بینندگان او را در حالی میبینند که برای پول دست و پنجه نرم میکند. این وضعیت زمانی نگرانکنندهتر میشود که چندلر تصمیم میگیرد با مونیکا زندگی کند. در همین حین یخچال جویی نیز خراب میشود و به طور غیرمنتظرهای، جویی تصمیم میگیرد قبل از اینکه مواد غذایی داخل یخچال خراب شوند، همهی مواد را بخورد.
وقتی چندلر وارد اتاق میشود، جویی را با چندین بستهی غذایی خالی میبیند و جویی میگوید که مجبور بوده همهی مواد غذایی را بخورد. این که جویی نمیگذارد مواد غذایی به هدر روند نشانه از عشق همیشگی او به غذا است.
۲- «لباسهامو قایم میکنی؟ پس منم همهی لباسهای تو رو میپوشم.» – فصل سوم قسمت دو
جویی و چندلر جزو آن دسته از دوستانی هستند که میتوانند کارهای بسیار احمقانهای با هم انجام دهند. در این قسمت راس میبیند که هیچکس برای مهمانی آماده نیست، راس از چندلر میخواهد که اول آماده شود و سپس از جویی هم همین درخواست را میکند. جویی متوجه میشود که لباس زیرش ناپدید شده و چندلر آن را پنهان کرده است. جویی نیز برای تلافی این کار چندلر، تمام لباسهای او را میپوشد.
جویی درحالی که با عصبانیت وارد میشود و تمام لباسهای چندلر را هم پوشیده، این دیالوگ را میگوید. بدون شک این صحنه یکی از خندهدارترین لحظات سریال Friends است و یکی از بامزهترین انتقامهایی است که یک نفر میتواند بگیرد.
۱ – «How you doin’? (چطوریایی؟)» – قسمتهای مختلف
معروفترین دیالوگ جویی همین جمله است که او آن را همیشه در طول سریال استفاده کرده و به نوعی مثل نمادی برای شخصیت او شده است. او برای دلربایی قیافهی خاصی به خودش میگیرد و با لحنی خاص این جمله را میگوید که البته موثر هم است و حتی یک بار مونیکا را هم تحت تاثیر قرار داد.
جویی اولین بار این جمله را در قسمت سیزدهم فصل چهارم استفاده کرد و با اینکه جملهی بسیار سادهای میباشد، طرز بیان جویی آن را تبدیل به یک جملهی ماندگار کرده است؛ با اعتماد به نفس کامل، لبخندی با چشمان نیمهباز و حالتی صمیمانه با ابروهای بالا رفته که میتواند به دل بنشیند.
منبع: Collider
source