مشاوره سئو سایت
به دنبال پست عالی Gab در مورد وبلاگ نویسان ضروری (که من در آن قرار می دهم و باعث تعجب نیست فکر می کنم عالی است)، فکر کردم زمان آن رسیده است که به لیست پست های YOUmoz خود اضافه کنم. و از آنجایی که در یک نظر گفته بودم که دلیلی که اخیراً پست نداده بودم این بود که فکر کردن سریع در وبلاگ آژانس دیجیتال مارکتینگ که در آن کار میکنم آسانتر بود، فکر کردم شاید ارزش انجام کاری مشابه را داشته باشد. قطعه اینجا
راهاندازی اخیر سیستم تبلیغات اجتماعی فیسبوک نظرات کافی برای پر کردن یک کتابخانه ایجاد کرده است، اما عناصر خاصی از آن وجود دارد که مرا به این فکر میاندازد که آیا میتوانیم به راهاندازی به عنوان نقطهای که فیسبوک از کوسه پریده است نگاه کنیم. در روحیه باز بودن باید اضافه کنم که این توییتر از هیو در Gapingvoid بود که برای اولین بار این عبارت را در رابطه با فیس بوک به ذهنم آورد، اما قطعاً ایده ای بسیار معتبر است که نمی توان آن را به اشتراک گذاشت.
بسیاری از مردم می گفتند که تجاری سازی MySpace منجر به مرگ آن می شود، اما خرید این سایت توسط روپرت مرداک و نحوه مدیریت آن از آن زمان به این معنی است که این پیش بینی ها به جایی نرسیده است. اما چیزی در مورد تحولات اخیر در فیس بوک مرا به این فکر می کند که آیا فیس بوک ضد گلوله خواهد بود یا خیر.
مارک زاکربرگ، بنیانگذار فیس بوک، گفت که معرفی سیستم تبلیغات انقلابی بود، زیرا منجر به مکالمه بین برندها و مصرف کنندگان می شد، دیدگاهی که اندرو والمزلی از i-level نیز داشت، که در مجله بازاریابی نوشت:
[فیس بوک] روشی متمایز برای ایجاد مکانی برای کسب و کارها برای همزیستی با افراد در یک شبکه اجتماعی پیدا کرده است. ابزاری برای تبلیغ برندها ایجاد کرده است که از تعاملات مردم نشأت میگیرد
اما همانطور که دنی سالیوان در یک مقاله عالی در Ad Age گفت:
"ورود به مکالمات". بله، چقدر از آن لذت می بریم. شما در یک کافی شاپ هستید و با یکی از دوستانتان صحبت می کنید و ناگهان سخنگوی یک شیرین کننده مصنوعی می آید و فقط می خواهد با هم گپ بزند. برو دور.
چرا به جای مارک و اندرو با دنی موافقم (از آنجایی که همه ما در حال گفتگو هستیم، مطمئن هستم که آنها بدشان نمی آید که آنها را با نام کوچک صدا کنم)؟ اساساً چون دیگر نمی توانم نظرسنجی کنم.
می بینید، من قصد داشتم چند نظرسنجی فیس بوک بفرستم تا برخی داده ها را جمع آوری کنم که سپس قرار بود از آنها به عنوان طعمه پیوند برای یک مشتری استفاده کنم (این ایده ناشی از چت من در لندن SMX با دن کاپلین بود). اما از زمان راه اندازی سیستم تبلیغاتی، این دیگر گزینه ای نیست. و وقتی در نظر بگیرید که حداقل هزینه برای نظرسنجی ها 25 پوند بود در حالی که تبلیغات به هزینه ای بیش از 5000 پوند نیاز دارد، می توانید ببینید که چه چیزی می تواند به عنوان یک ایده خوب در نظر گرفته شود. اما در گفتگو با جین "فوش و چاپس" کاپلند (که مسلماً در فیس بوک انجام شد)، او خاطرنشان کرد؛
پسران دانشگاه ایالتی آریزونا چگونه میخواهند مهمانیهای برادری خود را تبلیغ کنند؟ دلم برای اون بروشورهای "Jessie and Katie's krazee 21 run" تنگ خواهد شد…
و کل موضوع در اینجا نهفته است. تا به حال، فیس بوک به شدت احساس می کرد که یک سایت متعلق به کاربرانش است. معرفی برنامهها خوب بود، زیرا آنها بر اساس چیزهایی هستند که کاربران از آنها لذت میبردند (اگرچه فکر میکنم تا زمانی که عبارت Wewolf etigue وارد فرهنگ لغت شود، فقط مسئله زمان است). اما این پیشرفتهای جدید نشان میدهد که فیسبوک (بهطور قابلتوجهی، از بسیاری جهات) هر کاری را که لازم باشد انجام میدهد تا شرکتهای بزرگ را همراهی کند.
و مشکل اصلی این است که به نظر می رسد به بازاریابی تنبلی منجر می شود که تمام لطف و سبک ضرب المثل عمو در دیسکو را دارد. Coke، یکی از جالبترین و نمادینترین برندهای جهان، صفحهای در فیسبوک دارد که به نظر میرسد توسط فردی از بخش حسابداری ایجاد شده است، به همین دلیل است که فقط 1066 طرفدار دارد. و مگر اینکه فیس بوک سیستمی را معرفی کند که برندها را مجبور کند خارج از منطقه راحتی خود فکر کنند و در واقع چیزی به تجربه کاربران اضافه کند، تنها انقلابی که احتمالا بخشی از آن خواهد بود، انقلابی است که شهروندان فیس بوک قیام کنند و به سمت بعدی حرکت کنند. چیز بزرگ