آیا شما معتقدید که فانتزی – یا به معنای دیگری تخیل – قدرت ایجاد تغییرات در دنیای واقعی را دارد؟ این سوالی است که در دقایق ابتدایی بازی Metaphor: Refantazio از شما پرسیده می‌شود. سوالی که کاملاً ابعاد فلسفی دارد و سازندگان بازی سعی دارند تا در یک سفر ۹۰-۸۰ ساعته شما را متقاعد کنند که نه تنها چنین امکانی وجود دارد، بلکه تنها راه رهایی انسان از وضعیتی تاریک چیزی نیست جز فانتزی! در ادامه این مطلب سعی می‌کنیم با بررسی جوانب مختلف بازی Metaphor: Refantazio، به نقاط مثبت و منفی جدیدترین بازی استودیو Atlus بپردازیم. پس با بازیسنتر همراه باشید.

در یک شب به ظاهر آرام، فردی با نام Louis Guiabern بر بستر پادشاه قلمرو Euchronia ظاهر شده و به هوای رسیدن به تاج و تخت پادشاهی، خنجری برّنده را در قلب پادشاه فرو می‌کند. با توجه به این که مدتی قبل از قتل پادشاه، تنها وارث تاج و تخت – یعنی شاهزاده جوان – در یک اتفاق شوم دچار طلسمی مرگ‌بار شده و مردم تصور می‌کنند شاهزاده نیز کشته شده، حالا تخت سلطنتی قلمرو Euchronia بدون وارث مانده است. قلمرویی که از هشت قبیله و سه ملت مختلف تشکیل شده است و با انواع و اقسام مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند. یکی از بزرگ‌ترین تهدیداتی که این قلمرو را تهدید می‌کند، موجودات غول‌پیکری به نام Humans هستند! در چنین وضعیتی Louis – همان قاتل پادشاه – که پیش از این از اعضای رده‌بالای گارد سلطنتی بوده، حالا سودای پادشاهی را در سر دارد و با وعده از بین بردن نژاد Humans سعی دارد مردم را راضی به پادشاهی خود کند. حالا احتمالاً این سوال برای‌تان پیش می‌آید که نقش شما در این بین چیست؟ شما در Metaphor: Refantazio در نقش قهرمانی از نژاد Elda – که از منفورترین نژادهای این سرزمین است – قرار می‌گیرید. قهرمان داستان ما از دوستان دوران کودکی شاهزاده جوان بوده است. او جزو معدود افرادی است که از زنده بودن شاهزاده باخبر است. همان‌طور که اشاره کردیم، شاهزاده دچار طلسمی مرگ‌بار شده و به خواب فرو رفته است و اگر این طلسم در مدت زمانی مشخص باطل نشود، شاهزاده دیگر قادر به زنده ماندن نخواهد بود. در این شرایط است که دوست دوران کودکی شاهزاده و پری همراهش – که Gallica نام دارد – تصمیم می‌گیرند تا به پایتخت سفر کنند و در رقابت‌هایی که برای انتخاب شاه جدید برگزار می‌شود، شرکت کنند. از این طریق هم می‌توانند در مقابل دشمن شماره یک شاهزاده – یعنی Louis – ایستادگی کنند و هم این که امکان بازگشت شاهزاده به زندگی را فراهم کنند.

این تنها بخش کوچکی از داستان Metaphor: Refantazio بود. همانند بازی‌های پیشین استودیو Atlus – یعنی نسخه‌های مختلف سری بازی‌های Persona و Shin Megami Tensei – در این جا هم با یک داستان بسیار پیچیده و چند وجهی طرفیم. شاید تنها ایرادی که می‌توان به داستان Metaphor وارد کرد این باشد که در برخی بخش‌ها – به خصوص در اوایل بازی – داستان بسیار بسیار کند پیش می‌رود. برای درک این موضوع کافی است بدانید که مقدمه Metaphor چیزی حدود ۱۰ ساعت به طول می‌انجامد و بعد از ۱۰ ساعت است که شما تازه وارد بخش اصلی بازی می‌شوید! اما با این وجود اصلاً اغراق نیست اگر بگوییم که داستان Metaphor: Refantazio بسیار وسیع‌تر از بازی‌هایی مثل Persona 5 است. یکی از دلایل این موضوع نیز رویکرد متفاوت سازندگان در نوع روایت کردن داستان در این بازی بوده است. در سری پرسونا شاهد نقد مستقیم سازندگان به برخی جنبه‌های زندگی مدرن و به طور کلی مدرنیته بودیم که سیاست هم بخشی از آن را شامل می‌شد. اما در Metaphor: Refantazio این نقدها رنگ و بوی تازه‌ای به خود گرفته و با توجه به بستری که داستان و دنیای بازی فراهم می‌کنند، سازندگان به طور صریح نوک پیکان انتقادات خود را به سمت مفاهیم بنیادینی مثل سیاست و مذهب نشانه می‌گیرند. برای نمونه در بخش‌های متعددی از بازی شاهد زیر سوال بردن مفهوم دموکراسی – یا همان مردم‌سالاری – به شکل بنیادین هستیم. البته باید اشاره کنیم که این نقدها به هیچ وجه سطحی نبوده و دارای یک زیربنای تاریخی و فلسفی هستند. در Metaphor بارها به شکل مستقیم و غیرمستقیم این سوال مطرح می‌شود که آیا عموم مردم دارای قدرت تحلیل برای اتخاذ بهترین تصمیم در خصوص آینده‌شان هستند یا نه؟ این سوال دقیاقاً همان پرسشی است که برای اولین بار افلاطون در طول تاریخ آن را مطرح کرد. افلاطون باور داشت که همان‌گونه که برای درمان یک بیماری نباید بین مردم همه‌پرسی برگزار کرد، برای اتخاذ یک تصمیم سیاسی نیز باید نظر متخصصین را جویا شد. بازی Metaphor سرشار از ارجاعات مختلف تاریخی و فلسفی است. ولی یکی از مواردی که در این خصوص بارها شاهد آن هستیم، اشارات مستقیم و غیرمستقیم به یونان باستان است. یکی دیگر از این موارد نام مکانی است که شما در دنیای خیال برای ارتقاء قدرت‌های خود و همراهان‌تان به آن سر می‌زنید. این مکان که آکادمیا نام دارد ارجاع مستقیمی است به مهم‌ترین مدرسه تاریخ که ۳۸۷ سال پیش از میلاد مسیح در یونان احداث شد که از ثمرات آن می‌توان به یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های جهان – یعنی ارسطو – اشاره کرد. خلاصه که اگر پیش از تجربه این بازی، مطالعاتی در زمینه‌های فلسفه و تاریخ داشته‌اید، Metaphor می‌تواند بارها شما را غافل‌گیر کند.

از دیگر تفاوت‌های Metaphor: Refantazio با بازی‌های پیشین استودیو Atlus جهان این بازی است. این اولین بار است که سازندگان سراغ خلق یک جهان فانتزی به این وسعت رفته‌اند. جهان بازی نسبت به بازی‌های قبلی به شکل قابل توجهی گسترده‌تر شده و شما در طول بازی به انواع و اقسام محیط‌های متفاوت سر می‌زنید؛ از بیابان‌های بی‌ آب و علفِ مُرده گرفته تا شهرهایی پرجمعیت و زنده. سفر به هر یک از این مکان‌ها به شدت برای‌تان جالب و به‌یاد‌ماندنی خواهد بود. مخصوصاً زمانی که متوجه این موضوع می‌شوید که داستان بازی نیز کاملاً با این محیط‌های متنوع هماهنگ است. در مجموع گرافیک و جلوه‌های بصری Metaphor – با این که تا حدودی از آثار پیشین استودیو Atlus فاصله گرفته – در این دنیای وسیع بسیار چشم‌نواز به نظر می‌رسند. اما برخلاف محیط‌های اصلی، بخش دیگری در بازی وجود دارد که این شرایط را دارا نیست. شما علاوه بر محیط‌های اصلی، می‌توانید در حین تجربه بازی به سیاه‌چاله‌های Metaphor – به دلایل منطقی مختلف – سر بزنید. این سیاه‌چاله‌های تو در تو و پیچیده گاهی بسیار کسل‌کننده می‌شوند؛ چون اغلب آن‌ها دارای محیط‌ها و دشمنان تقریباً یکسان هستند. و اما می‌رسیم به یکی از مهم‌ترین بخش‌های یک بازی نقش‌آفرینی ژاپنی یعنی مبارزات بازی. هسته اصلی مبارزات Metaphor مانند آثاری مثل Persona 5 طراحی شده است. مبارزات بازی به شکل نوبتی است و شما باید با انتخاب استراتژی درست و چینش مناسب نفرات‌تان به جنگ دشمن بروید. در این بازی بیش از ده‌ها کلاس مختلف وجود دارد که شما می‌توانید بر اساس سلیقه و استراتژی‌تان کلاس‌های مد نظرتان را انتخاب کنید تا به بهترین نحو برا مبارزات بازی آماده شوید. اما Metaphor یک تفاوت مهم نسبت به بازی‌های قبلی دارد. در این جا هر شخصیت یک قهرمان درونی دارد که در مبارزات بازی می‌توانید از قابلیت‌های این موجودات قدرتمند استفاده کنید. ویژگی‌های مختلف این موجودات توسط سیستمی به نام Archetypes انتخاب می‌شود که به نوعی جایگزین سیستم ترکیب کردن هیولاها در سری پرسونا شده است. مهم‌ترین تفاوت این دو سیستم در این است که شما در Metaphor می‌توانید در شرایط خاصی قدرت‌های متفاوتی از Archetypeهای مختلف را در کنار هم قرار داده تا جنگ‌جوی مورد نظرتان را بسازید. برای مثال حتی اگر یکی از شخصیت‌های شما در کلاس Mage یا همان جادوگر باشد نیز می‌تواند از قابلیت‌های کلاس Healer یا شفادهنده نیز استفاده کند. به این ترتیب دست شما برای ساخت قدرت‌های شخصیت‌ها‌ی‌تان بسیار باز است و بازی آزادی عمل بسیار گسترده‌ای را در اختیارتان قرار می‌دهد. نکته جالبی که در این بخش از مبارزات بازی به چشم می‌خورد این است که برخی قدرت‌ها در بازی هستند که طی مبارزات قابلیت ترکیب شدن با یکدیگر را نیز دارا هستند و اگر شما از این ویژگی‌های ترکیبی حین مبارزات استفاده کنید می‌توانید برتری چشم‌گیری نسبت به حریف‌تان پیدا کنید.

یکی دیگر از موارد جدیدی که به مبارزات بازی اضافه شده، نحوه مبارزه شما با دشمنانی است که از شما ضعیف‌تر هستند. یکی از مشکلاتی که در بازی‌هایی مثل Persona 5 وجود داشت این بود که دشمنان ضعیفی که شما به راحتی می‌توانستید آن‌ها را از پیش رو بردارید، وقت زیادی از شما تلف می‌کردند. حالا در ساختار جدید Metaphor این مشکل به طور کامل حل شده است. زمانی که Level یا همان سطح شخصیت‌های شما از سطح دشمنی که در مقابل‌تان قرار گرفته بیشتر باشد، دشمنان شما را یک هاله آبی رنگ فرا می‌گیرد و شما می‌توانید بدون این که وارد سیستم مبارزات نوبتی بازی شوید، به راحتی آن‌ها را از پیش رو بردارید. در نتیجه دیگر در این بازی احساس اتلاف وقت به شما دست نمی‌دهد. علاوه بر این در مبارزات Metaphor پیدا کردن نقطه ضعف دشمنان اهمیت بیشتری پیدا کرده است. اگر شما بتوانید نقطه ضعف دشمن مقابل‌تان را پیدا کنید، علاوه بر این که  با هر ضربه میزان خسارت بیشتری به او وارد می‌کنید، می‌توانید یک نوبت اضافه را نیز در این مبارزه از آنِ خود کنید.

شرح دادن تمامی ابعاد بازی Metaphor: Refantazio نیازمند چندین مطلب جداگانه خواهد بود. اما به طور خلاصه می‌توانیم بگوییم که سازندگان بازی توانسته‌اند به وعده‌ای که چند ماه پیش داده بودند عمل کنند. پیش از معرفی این بازی، Katsura Hashino – کارگردان بازی – در گفت‌وگویی اعلام کرده بود که Metaphor نقطه اوج بازی‌های نقش‌آفرینی این استودیو خواهد بود. احتمالاً شما نیز بعد از تجربه این بازی و غرق شدن در دنیای گسترده آن می‌توانید این ادعا را بپذیرید. Metaphor: Refantazio با تقویت نقاط قوت آثار پیشین استودیو Atlus به خوبی نقاط ضعف آن‌ها را نیز برطرف کرده است. Metaphor علاوه بر سرگرم کردن دوست‌دارانش می‌تواند پرسش‌های اساسی‌ فلسفی‌ای را نیز در ذهن آنان مطرح کند و تا حد امکان به برخی از آنان پاسخ دهد. فارغ از این که با رویکرد سازندگان این بازی هم‌سو باشیم یا نه، پرداختن به این دست مفاهیم عمیق، دستاوردی است که در بازی‌های انگشت‌شماری می‌توانیم شاهدشان باشیم.

امتیاز بازی‌سنتر – 9.5

9.5

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت: داستان عمیق و درگیرکننده ارائه یک تجربه ۸۰-۹۰ ساعته ارزشمند مبارزات نوبتی جذاب با اعمال تغییرات مثبت در آن‌ها دنیای وسیع و چشم‌نواز بازی ارجاعات مختلف تاریخی و فلسفی نقاط ضعف: مبارزات بازی در سیاه‌چاله‌ها گاه خسته‌کننده می‌شود ریتم کند بازی در مقدمه این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است

User Rating: 4.7 ( 4 votes)

source

توسط funkhabari.ir