نور عنصر مقدس سینماست؛ اما چرا؟ چون همه مدل نوری برای فیلمهای سینمایی مناسب است، از فلاشهای نئونی در کلوپها گرفته تا نورهای درخشان شهرهای شبانه. اکنون با همین نگاه ما در این فهرست کوچک ویجیاتو هشت فیلم اکشن را به یاد آوردیم که در آنها نورپردازی نئون به یک وسیله بیانی مهم و در برخی جاها حتی بخشی از درام خود فیلم تبدیل شده است.
Thief | 1981
سینمای دهه 80 به وضوح از کمبود فیلم با خیابانهای نورانی نئون و تأسیسات کنار جادهای رنج نمیبرد. مایکل مان، کارگردان آثار کالتی چون Heat و The Insider، همیشه به موضوع نور برخوردی شاعرانه داشته است. در فیلم دزد، ما فعالیتهای یک سارق به نام فرانک (جیمز کان) را دنبال میکنیم که در دنیای جنایتکار شیکاگو زندگی میکند. فیلمبردار این فیلم دونالد ئی.تورین در شب منظره چشمگیری از شهر خلق کرد که شامل یک جدول کامل از سایههای آبی درخشان بود. در نتیجه این فیلم جنایی شاید یکی از برترین نورپردازیهای ممکن در این ژانر را داشته باشد.
Drive | 2011
نمایش این تریلر شبانه درباره یک راننده ساکت، در زمان اکرانش تاثیر یک بمب ساعتی داشت. کارگردان دانمارکی نیکولاس وندینگ رفن را میتوان با خیال راحت مسئول بازنگری در خیلی از آثار جنایی و خوشنور سینمایی در سالهای اخیر دانست. اما فیلم Drive دو ساعت عاشقانه خونین است که از طریق طیف رنگ صورتی سبک، نورپردازیهای شبانه لس آنجلس و چراغهای غذاخوری با نور بسیار زیبا روایت میشود. به نظر من راننده مدیون مایکل مان و مارتین اسکورسیزی است – همان جسورانی که همراه با تماشاگران تا لبه شبهای نئونی صعود کردند. اگر فیلمهای هیجانانگیز تنش را از طریق بازی با سایههای روشن افزایش میدهند، Drive از رنگها برای ملایمتر کردن و ایجاد یک لحن رمانتیک جذاب و به سختی قابل درک استفاده میکند.
Atomic Blonde | 2017
در این اکشن شارلیز ترون در فضای داخلی روشن هتلها و کلوپهای شبانه احساس اطمینان میکند. بلوند اتمی فانتزی دیگری درباره دهه 80، آلمان تقسیم شده و شیدایی دنیای جاسوسی است. در فیلم اکشن دیوید لیچ، نه تنها طرح داستان، بلکه سکانسهای اکشن نیز با پالت روشن رنگهای نئون تعیین میشود – کارگردان با مراقبت یک نقاش صحنههایی از هیاهو خلق میکند و در خیابانهای تاریک برلین قدم میزند. این فیلم با آتش بازیهای رنگی به استقبال پایان جنگ سرد میرود، و علیرغم ماهیت ثانویه طرح، این تصمیم قطعاً سزاوار یک جایزه برای اصالت در استفاده ویژه از نور نئون است.
To Live and Die in L.A. | 1985
یک مامور سرویس مخفی (ویلیام پترسن) به دنبال انتقام برای قتل رفیق خود است – هدف او یک عنصر شرور بزرگ و البته توانا (ویلم دافو) است. «زندگی و مردن در لس آنجلس» اثر ویلیام فریدکین نه چندان برای طرح داستان که برای فضای داغ طراحی یک شهر مخوف است که کار میکند. با توجه به زیبایی آشکار روزهای لس آنجلس، فیلم اکشن فریدکین مناظر شب زندهداری ویژهای را خلق میکند و شخصیتها را به فضای داخلی نئونی با نور متراکم دعوت میکند. همانطور که در «ارتباط فرانسوی»، کارگردان با استفاده از تمام موتور (آنچه ارزش یک تعقیب و گریز ماشین دارد) و قدرت سبک سینما، تماشاگر را به فرو رفتن در اعماق انحطاط جنایی یک داستان دعوت میکند.
The Guest | 2014
سرباز مرموز با نام دیوید (دن استیونز) ناگهان به خانه خانواده همکار مرده خود میآید و قول میدهد که از هر طریق ممکن به آنها کمک کند، اما اون آنچه نشان میدهد نیست. فیلم مهمان همراه با Drive از احیای دوباره فیلمهای اکشن خوشساخت قدیمی خبر دادند؛ آثاری با سبکهای پاپ، فضاهای نئون و خشونت وحشیانه قدیمی. فیلم آدام وینگارد با الهام از جیمز کامرون و جان کارپنتر، ابعاد دراماتیک نور را به نمایش میگذارد؛ این یعنی هر چه بازدیدکننده غیرقابل پیشبینی، وحشیتر و روانپریشتر شود، صفحه نمایش نیز با شدت بیشتری قرمز میشود.
John Wick | 2014
فیلمهای اکشن با زیبایی نور نئون مدتها قبل از جان ویک فیلمبرداری میشد. اما اکشن بی وقفه چاد استاهلسکی فقط باعث تقویت مد این جنس آثار درباره قاتلهای بازنشسته و جهانهای مافیایی شد. علاوه بر سکانسهای هیجان انگیز با تیراندازی و نبرد تن به تن در فیلم با کیانو ریوز، درام رنگی نیز در این فیلم نقش مهمی ایفا میکند. برای مثال در صحنههایی که با نور نئون سرد پر شدهاند، فیلم به اوج خود میرسد. مانند سکانس باشگاه، لحظه امضای فرنچایز، جایی که ویک با نمایشی دیدنی از رقص نور قرمز و آبی با شروران مبارزه میکند. به طور کلی فرنچایز جان ویک در استفاده از نور هیچ کمکاری ندارد.
Ichi the Killer | 2001
در میان طرفداران فیلمهای اکشن ژاپنی، «ایچی قاتل» طرفداران کمی پیدا کرده و شاید نادیده گرفته شده است. این یک فیلم اکشن دیوانه کننده بر اساس مانگایی به همین نام است که در آن یاکوزا یک قاتل مرموز به نام ایچی را شکار میکند. این فیلم بیش از حد و بی بند و بار به خاطر پالت رنگیاش به یاد میآید – رنگهای نئونی همپوشانی که صحنههای خشونت را حتی سورئالتر و ملتهبتر میکند. کارگردان تاکاشی میکه، استاد ژانرهای افراطی، با صحنههای فوق خونین، سادیسم گروتسک و رنگهای چشم نواز به اثر دلخواه خودش در این فیلم میرسد.
Monkey Man | 2024
اولین کارگردانی دو پتل تا حد زیادی از فیلمهای جان ویک پیروی میکند؛ یک قهرمان دیوانه که فاقد مهارتهای تیراندازی و مبارزه تن به تن است، میخواهد از کل دنیای جنایتکاری هند انتقام بگیرد. در مورد پتل، بمبئی هند به نقطه اصلی تفاوتش با فیلم جان تبدیل میشود – شهری که نه تنها دارای تضادهای طبقاتی و فرهنگی، بلکه دارای رنگهای متفاوت است. در دل این فیلم قتل عام و تیراندازی در زیر نور چراغهای نئون میچرخد و یک سالن به کلوپهای شبانه پر سر و صدا تبدیل میشود. Monkey Man ممکن است در همه چیز موفق نبوده باشد، اما در یک چیز خلاص میشود و آن یک فیلم اکشن مدرن در دل نورهای نئونی است.
source