هیدئو کوجیما یک رؤیاپرداز در دنیای بازی است که به خاطر بازتعریف بازی ها در قالب فیلمهای تعاملی مشهور است. کوجیما که به خاطر خلق سری پیشگامانه Metal Gear Solid شناخته میشود، به طور مداوم خطوط بین فیلم و بازی را محو کرده است و بازیکنان را نه تنها از گیمپلی، بلکه از تجربه لایهای و مبتنی بر روایت که تقریباً شبیه تماشای یک فیلم است، شگفت زده میکند. شیفتگی کوجیما به سینما در آثار او آشکار است. از داستان سرایی جوی و توسعه شخصیت پیچیده گرفته تا صحنههای اکشن پرمخاطره که مانند فیلمهای هیجان انگیز هالیوود بازی میکنند. پس بیایید به الهامات بازی های هیدئو کوجیما در سینما بپردازیم.
بهترین فیلمهای شبیه بازی های هیدئو کوجیما
با هر بازی جدیدی که هیدئو کوجیما میسازد، او ایدههای تازهای را با الهام از فیلمهای مورد علاقهاش پیاده کرده و ویژگیهای سینمایی تعلیق، سرعت و داستانگویی بصری را القا میکرد که به ندرت در بازی ها دیده میشود. زمانی که Metal Gear Solid 4 منتشر شد، برخی از منتقدان حتی به شوخی میگفتند که این بازی بیشتر یک فیلم است تا بازی که گواهی بر این است که کوجیما چقدر از تکنیکهای سینمایی در طراحی بازی خود استقبال میکند. در این مقاله، برخی از فیلمهایی را بررسی میکنیم منبع الهام بازی های کوجیما هستند و اثر قابلتوجهی بر روند خلاقیت وی گذاشتند تا بتواند تعدادی از کلاسیکترین بازی ها را خلق کند.
ما در این مقاله روشن میکنیم که چگونه فیلمهای معرفی شده، رویکرد کوجیما را در داستانگویی، فضاسازی و تنش در سری Metal Gear Solid و آثار دیگرش شکل دادند. از فیلمهای جنگی کلاسیک گرفته تا فیلمهای هیجانانگیز روانشناختی، این الهامها فراتر از ادای احترام هستند؛ آنها جزئی جداییناپذیر از سبک خاص کوجیما هستند و تجربهای فراگیر را ایجاد میکنند که از بازیکنان میخواهد با دقت فکر کنند، استراتژی داشته باشند و از پیچشهای روایی لذت ببرند. برای طرفداران Metal Gear Solid یا هر کسی که کنجکاو در مورد تقابل بین بازی و سینما است، مقاله الهامات بازی های هیدئو کوجیما در سینما جذاب خواهد بود.
16) Arrival
Arrival فیلمی ترسناک و اتمسفریک به کارگردانی دنی ویلنوو است که یک زبانشناس به نام لوئیز بنکس (با بازی امی آدامز) را دنبال میکند که سعی دارد با موجودات فرازمینی مرموزی که به زمین آمدهاند ارتباط برقرار کند. داستان به آرامی پیش میرود و بر ارتباطات و درک زمان به جای اکشن تمرکز میکند. این سرعت کند، آن را به یک منبع الهام برای سبک هیدئو کوجیما تبدیل میکند که به ویژه با لحن بازی Death Stranding طنین انداز میشود. تقریباً مانند Death Stranding، فیلم Arrival از نظر بصری و روایی مینیمال است و مخاطبان را در تعلیق قرار میدهد و اجازه میدهد رازهای پیچیده بدون جزئیات به مخاطب داده شود.
تعهد به ابهام چیزی است که کوجیما به آن معروف است. او اغلب طرفدار داستان سرایی پیچیده و لایهای است که بازیکنان را دعوت میکند تا خود روایت را درک کنند. Arrival همچنین در حس تنهایی با Death Stranding مشترک است و لوئیز عمدتاً در انزوا در منظرهای وسیع و دیدنی کار میکند و تلاش میکند تا بازدیدکنندگان بیگانه را درک کند. به تصویر کشیدن ناشناختهها و کاوش آرام آن در زندگی، مرگ و هدف، به موازات کاوشهای خود کوجیما در مورد این مضامین در بازی هایش است و حس مشترکی عالی را ایجاد میکند. Arrival بدون احساس نیاز به افشای همه جزئیات، مخاطبان را مجذوب داستان خود میکند.
15) The Great Escape
The Great Escape به کارگردانی جان استرجز، یک فیلم جنگی کلاسیک است که داستان زندگی واقعی اسرای متفقین را بازگو میکند که در حال برنامه ریزی و اجرای یک فرار جسورانه از اردوگاه اسرای جنگی آلمانی در طول جنگ جهانی دوم هستند. استیو مک کوئین رهبری گروهی از شخصیتها را برعهده دارد که تلاشهای هوشمندانه و استراتژیک آنها برای فرار از دشمن، داستانی پرتنش و جذاب را ایجاد میکند. مضامین مخفی کاری، بقا و کار گروهی فیلم با سری Metal Gear کوجیما، به ویژه Metal Gear اصلی و Metal Gear Solid 3: Snake Eater همخوانی دارد و فیلم را تبدیل به منبع الهامی بزرگ و مهم کرده است.
کوجیما اغلب گفته که این فیلم الهامبخش رویکرد او به مکانیک مخفی کاری است که Metal Gear را تعریف میکند. دقیقاً مانند شخصیتهای The Great Escape که به جای اکشن به سکوت و حیله گری تکیه میکنند، بازیکنان Metal Gear تشویق میشوند تا با استفاده از مخفی کاری موانع را طی کنند و در صورت امکان از رویارویی مستقیم اجتناب کنند. تأکید بر مخفی ماندن و برنامه ریزی یک فرار عالی به یکی از جنبههای اساسی این سری تبدیل شد و به کوجیما اجازه داد تا تعلیق ایجاد کند و تجربه ذهنیتری خلق کند. به همین دلیل است که میتوان از این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلمهای شبیه بازی های هیدئو کوجیما یاد کرد.
14) Full Metal Jacket
Full Metal Jacket یک درام جنگی تاریک و آزاردهنده است که تأثیری ماندگار بر جای میگذارد و جنگ را به عنوان یک مصیبت جهنمی نشان میدهد که انسانیت سربازان را از بین میبرد. فیلم به دو بخش تقسیم میشود: نیمه اول گروهی از سربازان را از طریق آموزش بیرحمانه کمپ، تحت سلطه مربی بیامان، هارتمن را دنبال میکند. نیمه دوم این سربازان را دنبال میکند که وارد هرج و مرج ویتنام میشوند و خشونت و از دست دادن به واقعیت جدید خشن آنها تبدیل میشود. این تصویر از آسیبهای روانی و عاطفی جنگ به شدت در ذهن هیدئو کوجیما طنین انداز شد و سپس در خلق بازی های خود، از این فیلم جذاب بهره برد.
کوجیما به طور مداوم مضامین ضد جنگ را در سری Metal Gear خود برجسته کرده است و به بررسی آسیبها و خشونتهای اجتنابناپذیر سربازان در نبرد میپردازد. برای مثال، صحنه تک تیرانداز در Metal Gear Solid، جایی که Sniper Wolf به Meryl شلیک میکند، از صحنههای وحشیانه تک تیرانداز در Full Metal Jacket الهام میگیرد. این لحظه در Metal Gear Solid به طور مؤثر تصویر خام و وحشتناک فیلم از خطرات میدان جنگ و آسیب پذیری شخصی را منعکس میکند و بر تمرکز کوجیما بر خطرات احساسی جنگ تأکید دارد. بازی همچنین اشارات مستقیمی با قطعات موسیقی، به آن فیلم معروف میکند.
13) Predator
Predator به کارگردانی جان مک تیرنان، یک اثر کلاسیک است که داستانهای علمی تخیلی، اکشن و ترسناک را با هم ادغام میکند. این ترکیبی است که تأثیر زیادی بر رویکرد کوجیما در متال گیر گذاشته است. این فیلم درباره تیمی از کماندوها به رهبری آرنولد شوارتزنگر است که برای یک مأموریت نجات وارد جنگل میشوند. چیزی که به عنوان یک مأموریت اکشن استاندارد آغاز میشود، زمانی که گروه متوجه میشود توسط یک شکارچی فرازمینی با فناوری پیشرفته و تواناییهای پنهانسازی شکار میشوند، به وحشت تبدیل میشود. Predator به سرعت به جایگاه کالتی رسید و روایتهای مشابهی را به بازی ها و فیلمها الهام بخشید.
تنش، محیط وهم آلود و شخصیت شرور غیر قابل توقف در Predator همگی اثر قابل توجهی در Metal Gear به جا گذاشته است. بازی های کوجیما اغلب بازیکنان را به مناظر وسیع و ناآشنا، جنگل، صحرا یا قطب شمال میاندازد که آنها باید در محیطهایی حرکت کنند که پر از دشمن خطرناک است. Metal Gear Solid 3: Snake Eater، مخصوصاً با محیط جنگلی و مبارزات نزدیک، مستقیماً تحت تأثیر Predator قرار گرفت. شخصیت Jungle Evil در Metal Gear 2 اشارهای به شکارچی هیولا فیلم است. تنش فرار از تهدیدهای نامرئی، ویژگی بارز بازی های Predator و Metal Gear است، جایی که بقا به مخفی کاری بستگی دارد.
12) Die Hard
Die Hard یکی از مشهورترین فیلمهای اکشن تمام دوران است. این فیلم به کارگردانی جان مکتیرنان، کارآگاه نیویورکی، جان مککلین (بروس ویلیس) را دنبال میکند که با همسرش در لسآنجلس ملاقات میکند، اما خودش را در یک ساختمان بلند محاصره شده توسط تروریستها به رهبری هانس گروبر کاریزماتیک و حسابگر میبیند. Die Hard که بهخاطر صحنههای اکشن حماسی، آدرنالینی، دیالوگهای طنز و بازی نمادین ریکمن در نقش گروبر شناخته میشود، ژانر اکشن را با شدت و هوشمندی خود بازتعریف کرده است. پس به راحتی میتوان آن را به عنوان یکی از مهمترین و خاصترین منبع الهام بازی های کوجیما معرفی کرد.
برای هیدئو کوجیما، Die Hard ترکیبی عالی از تنش، اکشن و یک قهرمان به یاد ماندنی را به نمایش میگذارد. تأثیر آن در سری Metal Gear، به ویژه در مبارزههای مخفی کاری و استراتژیک که به عناصر اصلی بازی تبدیل شدند، دیده میشود. مانند مککلین، شخصیت Solid Snake اغلب خود را تنها در برابر چالشهای بزرگ در فضاهای کاملاً محدود میبیند که در آن تفکر استراتژیک به اندازه مهارت فیزیکی حیاتی است. رویکرد Die Hard (یک قهرمان، یک محیط منزوی و یک آنتاگونیست شرور) منعکسکننده دنیای کوجیما در Metal Gear است که بازیکنان اغلب وظیفه دارند در محیطهای خطرناک، راه خود را پیدا کنند.
11) The Deer Hunter
The Deer Hunter اثر مایکل چینو کاوشی دلهره آور در مورد آسیب و بقا است که سه دوست از یک شهر را دنبال میکند که به عنوان سرباز، به جنگ ویتنام فرستاده میشوند. این فیلم با صحنههای دلخراش و عمیقاً ناراحتکننده، بهویژه آنهایی که مربوط به رولت روسی است، وحشیگری و زخمهای روانشناختی بهجامانده از جنگ را برجسته میکند. این فیلم با بازی های قدرتمند دنیرو، واکن و مریل استریپ، تأثیر وحشتناک جنگ را هم بر جسم و هم بر ذهن به تصویر میکشد. تأثیر The Deer Hunter بر سری Metal Gear کوجیما ظریف و در عین حال عمیق بوده و در لیست بهترین فیلمهای شبیه بازی های هیدئو کوجیما قرار میگیرد.
دستمال سر نمادینی که توسط Solid Snake و Big Boss پوشیده شده، از شخصیت دنیرو در این فیلم الهام گرفته است که همچنین یک دستمال سر را به عنوان نمادی از انعطاف پذیری و بقا میپوشد. علاوه بر این، کوجیما تا حدی از چهره Solid Snake در Metal Gear Solid از شخصیت واکن که به خاطر ظاهر تاریک و تقریباً شبح آلودش که منعکس کننده آسیبهای جنگ معروف بوده، الگوبرداری کرد. کوجیما با استفاده از عناصر بصری و احساسی The Deer Hunter، موضوع استقامت روانشناختی را که در سری Metal Gear مشهور است، تقویت کرد. هر دو اثر یک پیام ضد جنگ تکان دهنده را در داستان به اشتراک میگذارد.
10) Children of Men
Children of Men به کارگردانی آلفونسو کوارون و بر اساس رمانی معروف، آیندهای دیستوپیایی را ارائه میدهد که در آن ناباروری انسانی جامعه را تا مرز فروپاشی پیش برده است. فیلم در سال 2027 اتفاق میافتد که جهان درگیر جنگ، آلودگی و آشفتگیهای سیاسی است و بشریت با انقراض روبهرو است زیرا نزدیک به دو دهه است که هیچ کودکی به دنیا نیامده است. فیلم درباره تئو فارون (کلایو اوون)، یک پارتیزان سابق است که درگیر مأموریتی برای محافظت از پناهجوی جوانی به نام کی میشود که به طور معجزه آسایی باردار است. فیلم Children of Men به خاطر جلوههای بصری زیبا و زوال اجتماعی شهرت دارد.
برای هیدئو کوجیما، Children of Men ترکیبی عمیق از داستانهای تخیلی، تفسیرهای اجتماعی و پرسشهای وجودی را نشان میدهد. این ها ویژگیهایی است که او تحسین میکند و در بازیهایش گنجانده است. مانند Children of Men، عناوین Metal Gear و Death Stranding کوجیما مملو از ایدههای فلسفی و عناصر دیستوپیایی هستند که بازیکنان را مجبور میکند با سؤالات دشواری در مورد انسانیت، بقا و اخلاق روبرو شوند. فضای Children of Men، به شدت واقعی و طبیعی به نظر میرسد که همچنین منعکس کننده توجه دقیق کوجیما به جزئیات در خلق جهانهای غوطه ور است که متروک و بسیار تاریک هستند.
9) Black Hawk Down
Black Hawk Down به کارگردانی ریدلی اسکات، یک درام جنگی غم انگیز است که بر اساس وقایع زندگی واقعی حمله ارتش ایالات متحده در سال 1993 در موگادیشو، سومالی ساخته شده است. این فیلم نبرد شدید و پر هرج و مرج 24 ساعته را به تصویر میکشد که پس از تلاش نیروهای آمریکایی برای دستگیری محمد فرح ایدید، فرمانده جنگ سومالیایی رخ داد و منجر به یکی از وحشیانهترین و طولانیترین درگیریها در تاریخ نظامی مدرن شد. سربازان درون فیلم حاضرند جان خود را برای مأموریت فدا کنند؛ با این حال استرس و خشونت غیر قابل تصور در این فرایند، آنها را غافلگیر خواهد کرد و چالش بزرگی میکشد.
سری Metal Gear مضامین بسیاری از Black Hawk Down را به ویژه نگاه بدون فیلتر به نبرد و واقعیتهای جنگ بازتاب میدهد. کوجیما از تعهد اسکات برای نشان دادن جنبههای تاریک زندگی نظامی، اجتناب از زرق و برق نبرد برای تأکید بر هزینههای انسانی ویرانگر آن، شریک است. Black Hawk Down نشان میدهد که چگونه تجربیات سربازان در میدان نبرد مدتها پس از بازگشت به خانه، آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. این موضوعی است که هیدئو کوجیما اغلب از طریق شخصیتهای پیچیدهاش که بسیاری از آنها با خاطرات جنگ پر شدهاند و با جایگاه خود در دنیای نظامی دست و پنجه نرم میکنند، بررسی میکند.
8) Goldfinger
Goldfinger سومین فیلم در مجموعه جیمز باند، شخصیت نمادین 007 را جاودان کرد. این فیلم به کارگردانی گای همیلتون، شان کانری را در نقش مأمور مخفی جیمز باند نشان میدهد که مأمور بررسی فعالیتهای مشکوک Goldfinger شرور است. باند که در ابتدا معتقد بود گلدفینگر در قاچاق طلا دست دارد، نقشه بسیار شیطانیتری را برملا میکند. Goldfinger با ترکیبی از ابزارهای هوشمندانه، دیالوگهای طنز و سکانسهای اکشن فوقالعاده، زمینه را برای بسیاری از دیگر آثار فرنچایز باند، فراهم کرد. این عناصر الهامبخش آثار هیدئو کوجیما نیز هستند. پس این عنوان در لیست بهترین فیلمهای شبیه بازی های هیدئو کوجیما قرار میگیرد.
Goldfinger بهشدت روی رویکرد کوجیما به داستانهای جاسوسی تأثیر گذاشت؛ این موضوع بهویژه از طریق شخصیت شرور کاریزماتیک و در عین حال بیرحمش و استفاده شخصیت اصلی از ابزارهای با فناوری پیشرفته مشخص میشود. همانطور که جیمز باند از ابزارهای مختلفی برای کمک به مأموریت خود استفاده میکند، قهرمانان کوجیما، به خصوص Solid Snake، اغلب به فناوری پیشرفته مجهز هستند. دیالوگهای شوخ باند و رفتار غالباً خودپسند او، همراه با تنش زیاد در هر نبرد، مسیر خود را در طراحی شخصیت و دیالوگهای کوجیما پیدا میکند که خطرات اغلب با آرامش خاص شخصیت اصلی همراه خواهند بود.
7) Heat
فیلم Heat اثر مایکل مان، یک درام جنایی حماسی است که به عمق زندگی قانونگذاران و جنایتکارانی میپردازد که در دنیای خاکستری آن زندگی میکنند. در این فیلم آل پاچینو در نقش وینسنت هانا، کارآگاه لس آنجلس و رابرت دنیرو در نقش نیل مک کاولی، دزد حرفهای که در حال نقشه کشیدن آخرین سرقت است، بازی میکنند. وقتی مسیرهای آنها به هم میرسد، جرقه بازی موش و گربه را میزند که دنیای حرفهای یک جنایتکار سرسخت را در برابر تعقیب وسواسی عدالت قرار میدهد. Heat بهخاطر شخصیتهای پیچیده، ایدههای فلسفی و سکانسهای اکشن هیجانانگیز، بهویژه تیراندازی حماسی در خیابانهای لسآنجلس معروف است.
سری Metal Gear کوجیما تأکید Heat بر دوگانگی را دارد که قهرمانان و آنتاگونیستها صرفاً خوب یا بد نیستند، بلکه چهرههای پیچیدهای هستند که بر اساس باورها، انگیزهها و تجربیات خودشان شکل گرفتهاند. در هر دو اثر، شخصیتها با قانونهای رسمی و مبارزات شخصیشان تعریف شده و اعمالشان اغلب با ابهام اخلاقی هدایت میشود. تنش بین قانون و هرج و مرج و واقعیت اجتناب ناپذیر خشونت، منعکس کننده درگیری است که در بازی های کوجیما دیده میشود. در آن بازی ها، بازیکنان باید در دنیایی پر از مناطق خاکستری و انتخابهای سخت حرکت کنند. پس با یکی از بهترین منبع الهام بازی های کوجیما در سینما طرف هستیم.
6) Apocalypse Now
Apocalypse Now از فرانسیس فورد کاپولا، یکی از تحسینشدهترین فیلمهای جنگی است که تا کنون ساخته شده و به خاطر نمایش ترسناک وحشتهای روانی جنگ شناخته میشود. این فیلم که بر اساس کتاب قلب تاریکی جوزف کنراد ساخته شده، کاپیتان ویلارد را دنبال میکند که در میان هرج و مرج جنگ ویتنام سفر میکند تا سرهنگ کورتز را به قتل برساند. وی افسری است که زمانی زبردست بوده و حالا سرکش شده است. دیدگاه تیره و تار فیلم، مخرب بودن جنگ و تاریکی درون بشریت را در بر میگیرد. برای هیدئو کوجیما، Apocalypse Now مظهر واقعیتهای وحشتناک و پیچیدگیهای اخلاقی جنگ است که در آثارش نمایان میشود.
مقایسه واحد کبرای بازی Metal Gear Solid 3 با شخصیت کورتز مناسب است. مانند کورتز، هر یک از اعضای واحد کبرا نمایانگر جنبه ای متمایز از آسیب عاطفی مرتبط با نبرد (ترس، درد، خشم، اندوه و شادی) است. این عمق عاطفی و کاوش روانشناختی سربازان در تصویری که کوجیما از جنگ به عنوان چیزی فراتر از درگیری فیزیکی نشان میدهد، مهم است. این یک مبارزه درونی است که کسانی را که آن را تجربه میکنند متحول میکند. واحد کبرا، با اسمهای رمز مبتنی بر احساسات، نزول کورتز به جنون و درک او از وحشیگری انسان را تکرار میکند. کوجیما از این فیلم به عنوان منبع ایدههایش نام برده است.
5) Bladerunner
Bladerunner اثر ریدلی اسکات اثری مهم در سینمای علمی تخیلی است که در دنیایی پیشرفته میگذرد که در آن انسانهای مصنوعی تقریباً از انسان واقعی قابل تشخیص نیستند. این فیلم درباره ریک دکارد، یک Bladerunner است که وظیفه شکار روباتهای سرکش را دارد که میخواهند احساسات خود را پرورش دهند و در برخی موارد، علیه طول عمر کوتاه و کنترلشدهشان شورش کنند. روی باتی، آنتاگونیست کاریزماتیک و در عین حال تراژیک فیلم، به دنبال افزایش طول عمر خود بوده و او را به رویارویی با دکارد در نبردی نه برای بقا، بلکه برای پاسخ سوق میدهد. تأثیر Blade Runner بر Metal Gear عمیق است.
کاوش این فیلم در مورد هویت، مرگ و میر و جستجوی معنا، آن را به یک اثر کلاسیک و یکی از پنج فیلم برتر محبوب کوجیما تبدیل کرده و در لیست بهترین فیلمهای شبیه بازی های هیدئو کوجیما نیز قرار میگیرد. هم Bladerunner و هم Metal Gear پیامی را در مورد پذیرش مرگ و میر و زندگی کامل در زمانی که فرد در اختیار دارد، به اشتراک میگذارند. کوجیما از این ایدههای فلسفی استقبال میکند و از شخصیتهایش برای تأکید بر اهمیت یافتن هدف علی رغم محدودیتها استفاده میکند. علاوه بر این، مناظر شهری تاریک و زیبای Blade Runner در ظاهر Metal Gear منعکس شده است و بازیکن را خیره میکند.
4) Planet of the Apes
فیلم Planet of the Apes محصول 1968 نقطه عطفی در سینمای علمی تخیلی است که به دلیل داستان خیرهکننده، مضامین اجتماعی و جلوههای ویژه پیشگامانهاش شناخته میشود. داستان فضانوردانی را دنبال میکند که در دنیایی که به نظر میرسد بیگانه است فرود میآیند، اما متوجه میشوند که توسط میمونهای باهوشی اداره میشود که جامعهای را ایجاد کردهاند که در آن انسانها تحت ستم قرار میگیرند و به عنوان برده نگه داشته میشوند. این واژگونی تکان دهنده سلطه انسانی به عنوان بستری برای تفسیر عمیق در مورد موضوعاتی مانند حقوق بشر، تعصب و خطرات حکومت توتالیتر عمل کرده و اثری جذاب را خلق میکند.
کوجیما که به خاطر کارش بر روی مجموعه Metal Gear مشهور است، به شدت از مضامین ضد جنگ و ضد حکومتی Planet of the Apes استفاده میکرد. کاوش تاریک فیلم در مورد بدترین غرایز بشریت با کوجیما طنین انداز شد که در مورد احساسات پیچیده خود نسبت به جنگ، اقتدار و سو استفادههای احتمالی از فناوری صحبت کرده است. همانطور که Planet of the Apes از دنیای دیستوپیایی برای انعکاس تنشهای دنیای واقعی دهه 1960، از جمله جنبش حقوق مدنی و جنگ ویتنام استفاده کرد، بازی های کوجیما از تنظیمات آینده نگری یا نسخه خیالی دنیای ما، برای نقد مسائل معاصر نظامی و مشکلات اخلاقی جنگ استفاده میکنند.
3) Dr. Strangelove
فیلم Dr. Strangelove اثر استنلی کوبریک، کمدی سیاهی است که مسخره بودن اسلحههای هستهای جنگ سرد را بررسی میکند. فیلم ترس وجودی و پارانویای جنگ هستهای را به هجو گرفته و دنیایی را به تصویر میکشد که در آستانه نابودی خود به دلیل ارتباط نادرست و منطقیسازی خطرناک اقدامات غیرمنطقی است. این فیلم با شخصیتهای نمادین خود، مانند دکتر استرنج لاو عجیب و غریب، و پایان معروفش، اثری محو نشدنی بر روی مخاطبان و فیلمسازان، از جمله هیدئو کوجیمای بازی ساز گذاشت. کوجیما، درست مانند کوبریک، از طنز و کنایه استفاده میکند تا منطق پشت سلاحهای هستهای خطرناک را زیر سؤال ببرد.
سریهای Metal Gear Solid کوجیما، بهویژه Metal Gear Solid 3 و Metal Gear Solid: Peace Walker، به شدت از دکتر استرنج لاو الهام میگیرد و پیام ضد جنگ و رفتار کنایهآمیز آن با سلاحهای هستهای را در خود جای داده است. در Metal Gear Solid، کوجیما از تماسهای تلفنی دکتر استرنج لاو استفاده میکند تا هشدارهای خطرناک سیاست هستهای و جنگ قدرت را که مشخصه سیاست جهانی است، برجسته کند. دکتر استرنج لاو همچنین در Metal Gear Solid 3 از طریق شخصیت Para-Medic ظاهر میشود که در هنگام بحث در مورد تهدید هستهای در جریان جنگ سرد بازی به این فیلم بسیار معروف اشاره میکند.
2) 2001: A Space Odyssey
2001: A Space Odyssey به کارگردانی استنلی کوبریک، چیزی بیش از یک فیلم مورد علاقه هیدئو کوجیما است. این اثر تأثیر عمیقی بر داستان سرایی، زیبایی شناسی و ته مایههای مجموعه Metal Gear او دارد. حماسه کوبریک برداشتی است در مورد تکامل انسان، تکنولوژی و شگفتیهای وجودی که به بررسی رابطه مرموز و گاه متضاد بین بشریت و مخلوقات خود میپردازد. کوجیما، عمیقاً تحت تأثیر 2001، ارجاعات زیادی به فیلم در بازیهای خود، بهویژه Metal Gear Solid و Metal Gear Solid 2، قرار داد، در حالی که مضامین دو لبه اخلاقی فناوری و جستجوی هدف در آیندهای مکانیزه را نیز در خود گنجانده است.
شخصیتهای روباتیک و هوش مصنوعی مختلفی در بازی های کوجیما وجود دارند که از این فیلم مستقیماً اقتباس شدهاند. دو شخصیت اصلی در Metal Gear Solid اشاره مستقیمی به 2001 دارند: هال امریش که نام مستعار او Otacon بوده، نقشی عنوان یک قهرمان متمرکز روی تکنولوژی دارد و Solid Snake که نام اصلی او، دیوید، منعکس کننده فضانورد دیوید بومن در فیلم است. ارتباط بین هال امریش و HAL 9000، ابررایانه نمادین از فیلم 2001، کاملاً هدفمند است. این شخصیت مانند HAL 9000، با مرزهای اخلاقی سو استفاده از تکنولوژی دست و پنجه نرم میکند. پس نمیتوان منکر الهام بزرگ این فیلم روی این بازی ها شد.
1) Escape from New York
Escape from New York اثر جان کارپنتر تأثیر قابل توجهی بر سری Metal Gear، به ویژه در شکل دادن به شخصیت نمادین Solid Snake داشت. در این فیلم، کرت راسل نقش Snake Plissken را بازی میکند. وی یک سرباز سابق بوده که تبدیل به ضدقهرمان شده و رفتاری سرکش، وظیفه دارد رئیسجمهور را از زندانی در منهتن که به یک پایگاه تبدیل شده است، نجات دهد. هیدئو کوجیما از رفتار سرسخت و گرگ تنها بودن Plissken الهام گرفت و آن را برای شخصیت Solid Snake اقتباس کرد که قهرمان بسیار محبوب سری Solid Snake است. پس میتوان این عنوان را در لیست بهترین بازی های هیدئو کوجیما قرار داد.
ادای احترام به Escape from New York با نام خود Solid Snake شروع میشود که مستقیماً از نام مستعار Snake Plissken الهام گرفته شده است. با این حال، تحسین کوجیما از این شخصیت فراتر از نام بود، زیرا او روحیات Solid Snake و تمایلات ضد دولتیاش را بر اساس شخصیت Plissken الگوبرداری کرد. مانند Plissken، شخصیت Solid Snake یک قهرمان بی هدف است و اغلب منتقد قدرت و دارای یک سیستم اخلاقی پیچیده است. در Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty، کوجیما حتی برای Solid Snake نام مستعار Iroquois Pliskin را انتخاب میکند و مستقیماً به شخصیت کرت راسل ادای احترام کرده است.
جمع بندی
تأثیرات کوجیما به همان اندازه که مهم است، ژانرها، دورهها و حتی کل فلسفههای فیلمسازی را در برمیگیرد. بازی های او بهخاطر مضامین عمیق و تامل برانگیزشان معروف هستند و تفسیری درباره سیاست، فناوری و فلسفه جنگ ارائه میکنند که همه آنها را از عشقش به سینما میگیرد. خط داستانی سنگین و جاسوسی Metal Gear Solid مدیون تریلرهای جاسوسی دهه 70 است، در حالی که لایههای روانشناختی آن اغلب منعکس کننده ابهامات اخلاقی فیلمهای جنگی کلاسیک است. آثار کوجیما مملو از نشانههای سینمایی است که تجربه را برای علاقهمندان به فیلم و گیمرها به طور یکسان غنی میکند. منبع الهام بازی های کوجیما از تنش نفس گیر فیلمهای ماجراجویی گرفته تا آثار عمیقی که از کارگردانان مؤلف خارج میشود را شامل شده و فراتر از آنها نیز میرود.
هر بازی در سری Metal Gear Solid به گونهای تکامل یافت که شامل صحنههای دقیقتر، روایت شخصیتی پیچیدهتر و دیالوگهایی بود که یادآور فیلمنامهنویسی بوده و ثابت میکرد که فیلمهای مورد علاقه کوجیما تا چه اندازه در شکلدهی به دید او نقش مهمی داشتند. او نه تنها از بلاکباسترهای هالیوودی، بلکه از سینمای ژاپن و اروپا نیز الهام میگیرد و این عناصر را با بازی های خود ترکیب میکند که احساس قابل درک و در عین حال کاملاً شخصی دارند. با هر بازی جدید، کوجیما موفق شد صنعت گیم را به سینما نزدیکتر کند و مرزهای داستانگویی را جابهجا کند و ثابت کند که بازیها نیز میتوانند تفکری شبیه فیلمها داشته باشند.
در مقاله بهترین فیلمهای شبیه بازی های هیدئو کوجیما به بررسی فیلمهایی پرداختیم که بیشترین تأثیر را در سفر کوجیما داشتهاند و بررسی کردیم که چگونه این فیلمها الهامبخش برخی از نمادینترین لحظات تاریخ بازی ها هستند. از Escape from New York تا A Space Odyssey، این فیلمها چیزی بیش از ادای احترام هستند. آنها منبع الهام اصلی این بازی ساز هستند که داستان سرایی را دوباره تعریف کردند و یک تجربه سینمایی را برای کنسولهای سراسر جهان به ارمغان آوردند. برای هر کسی که تابهحال به این فکر کرده که چه چیزی در پشت صحنههای فراموش نشدنی بازی های کوجیما نهفته است، این فیلمها پاسخ این سؤال هستند.
source