شرکت یوبی سافت، که روزگاری بهعنوان یکی از پرچمداران صنعت ویدیو گیم و پیشگام خلاقیت در این حوزه شناخته میشد، اکنون در میانهی طوفانی سهمگین از چالشها و بحرانها گرفتار شده است. این غول بازیسازی که با خلق شاهکارهایی همچون سری بازیهای Assassin’s Creed و Far Cry قلب میلیونها گیمر را فتح کرده بود، امروز در سایهی مشکلات اقتصادی، ضعف مدیریتی و انتقادهای گسترده از سوی طرفداران و منتقدان، برای بازپسگیری جایگاه شکوهمند خود در صنعت ویدیو گیم تلاش میکند.
عملکرد مالی ضعیف، تاخیرهای مکرر در عرضهی بازیها و سقوط بیسابقهی ارزش سهام، تنها بخشی از علائم این افول هستند که نشان میدهند شرکت یوبی سافت از مسیر هموار همیشگی خود فاصله گرفته و ما را با یک سوال بزرگ مواجه کرده است؛ آیا شرکت یوبی سافت میتواند بار دیگر از خاکستر این شکستها برخیزد، یا سرنوشتی تاریکتر در انتظار آن است؟ با پرونده وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت بخش مقالات سایت دنیای بازی همراه باشید و نگاهی به روز اول شروع مشکلات شرکت یوبی سافت تا به امروز بیاندازیم.
وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت | مقدمه
یوبی سافت، شرکت بازیسازی فرانسوی، در سال ۱۹۸۶ به دست پنج برادر گیمو بنیانگذاری شد و از آن زمان تاکنون، تحت مدیریت ایو گیمو، نقش برجستهای در صنعت بازیهای ویدئویی ایفا کرده است. نام یوبی سافت ریشه در عبارت فرانسوی «Union des Bretons Indépendants» دارد که به معنای “اتحاد برتونهای مستقل” است و نمادی از خاستگاه و هویت این برند به شمار میرود. شرکت یوبی سافت، بهواسطه تولید عناوین نوآورانه و پرطرفدار در ژانرهای مختلف، به یکی از تأثیرگذارترین ناشران و توسعهدهندگان صنعت بازیهای ویدئویی تبدیل شده است.
این شرکت با شبکهای متشکل از ۲۶ استودیو در ۱۸ کشور جهان، حضوری گسترده در بازار جهانی دارد و تا سال ۲۰۱۱ بهعنوان سومین ناشر مستقل بزرگ در دنیای بازیهای ویدئویی شناخته میشد. با بیش از ۶۹۰۰ کارمند در آن زمان، یوبی سافت از نظر تعداد نیروهای داخلی، دومین توسعهدهنده بزرگ جهان بود و همچنان در لیست بزرگترین شرکتهای نرمافزاری دنیا جایگاه برجستهای دارد.
یوبی سافت با خلق فرانچایزهای فراموشنشدنی نظیر Prince of Persia: The Sands of Time ،Assassin’s Creed و مجموعههای جذاب Tom Clancy مانند: Rainbow Six ،Ghost Recon و Splinter Cell، به نمادی از خلاقیت و کیفیت در صنعت بازی تبدیل شد. این عناوین، با گیمپلی نوآورانه و داستانپردازی عمیق خود، در شکلگیری هویت این شرکت بهعنوان یکی از ستونهای اصلی صنعت بازی نقشی کلیدی داشتهاند.
اولین سنگر برای حفظ استقلال
شرکت یوبی سافت که توانست در آن زمان به عنوان یکی از پرچمداران و ستونهای اصلی صنعت ویدیو گیم لقب بگیرد، در برههای به چالشی بزرگ با کمپانی فرانسوی ویوندی برخورد کرد. از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸، ویوندی با خرید حجم قابلتوجهی از سهام یوبی سافت تلاش داشت این شرکت را تحت کنترل خود درآورد و به یکی از داراییهای خود تبدیل کند. این اقدام نگرانیهای زیادی را در یوبی سافت ایجاد کرد، زیرا تصرف شرکت میتوانست باعث افشای اطلاعات محرمانه و آسیب به استقلال آن شود.
در اواخر سال ۲۰۱۷، پس از ماهها فشار، توافقی میان یوبی سافت و ویوندی به امضا رسید که نهتنها مسیر خرید شرکت را مسدود کرد، بلکه ویوندی را ملزم به فروش تمامی سهام خود (حدود ۲۷.۳ درصد از سهام، معادل بیش از ۳۰ میلیون سهم) به دیگر خریداران کرد. بر اساس این توافق، ویوندی متعهد شد که به مدت پنج سال از خرید هرگونه سهام یوبی سافت خودداری کند.
قسمتی از سهام فروختهشده توسط ویوندی، به کمپانی بزرگ چینی Tencent واگذار شد. همزمان، یوبی سافت همکاری جدیدی با Tencent آغاز کرد تا بازیهای خود را به بازار وسیع چین عرضه کند. این اقدام نهتنها استقلال یوبی سافت را حفظ کرد، بلکه زمینهای برای ورود آن به یکی از بزرگترین بازارهای بازیهای ویدئویی جهان را فراهم آورد.
سرانجام، در مارس ۲۰۱۹، شرکت ویوندی باقیمانده سهام خود در یوبیسافت را بهطور کامل فروخت و شاهد پایان بخش یکی از پرچالشترین دورههای تاریخ یوبیسافت بودیم که بازتابی از عزم راسخ این شرکت برای حفظ استقلال و هویت خلاقانهاش در صنعت بازی به شمار میرفت.
وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت | از چالشهای تجاری تا بحرانهای درونی
از سال ۲۰۱۸ به بعد، یوبی سافت با تکیه بر فرانچایزهای قدرتمند خود همچون Assassin’s Creed ،Far Cry و … به کار خود ادامه داد و تلاش کرد تا حضور خود را در بازار جهانی بازیهای ویدئویی تقویت کند. با این حال، در اکتبر ۲۰۱۹، یوبی سافت تصمیم گرفت تا سه بازی از شش عنوان برنامهریزی شده خود را به تاخیر بیندازد. این اقدام در راستای بهبود کیفیت بازیهای موجود و ارائه تجربهای بهتر برای بازیکنان انجام شد.
دوران تحول
با وجود این تلاشها، فروش عناوین یوبی سافت در سال ۲۰۱۹ نتواست انتظارات را برآورده کند و این موضوع باعث شد تا در ماه ژانویه ۲۰۲۰ اعلام شود که یوبی سافت قصد دارد هیئت تحریریه خود را بازسازی کند. هدف از این تغییرات، ایجاد تنوع بیشتر در بازیها و دیدگاههای متفاوت به صنعت بازی بود تا به این ترتیب، یوبی سافت بتواند مسیر خود را در این صنعت پرچالش بازسازی کند و جایگاه بهتری در بازار پیدا کند.
اما یوبی سافت در ادامه راه با مشکلات زیادی مواجه شد که هر کدام به نوعی بر پایداری و اعتبار این شرکت تأثیر گذاشت. یکی از مهمترین بحرانها در سال ۲۰۲۰ رخ داد، زمانی که جنبش MeToo به سرعت در سراسر جهان گسترش یافت و اتهاماتی از داخل و خارج شرکت به برخی از کارمندان یوبی سافت وارد شد. این اتهامات که شامل موارد آزار و اذیت جنسی و سوءرفتار میشد، منجر به استعفای چندین کارمند برجسته شرکت، از جمله اشخاصی چون Serge Hascoët و Maxime Béland شد.
در پی این بحران، یوبیسافت تصمیم گرفت تا تغییراتی اساسی در شرکت خود ایجاد کند تا به این مسائل رسیدگی کرده و فرهنگ سازمانی بهتری را پایهگذاری کند. این رویداد به عنوان نخستین بحران بزرگ و جدی در تاریخ یوبیسافت شناخته میشود که پایههای استحکام این غول بازیسازی را به لرزه انداخت و آن را در برابر چالشهای داخلی و خارجی آسیبپذیرتر کرد.
وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت | وعدههای بر باد رفته و مدیریت بحرانزده
با وجود آنکه پایههای شرکت یوبی سافت متزلزلتر از گذشته شده بود، اما روزهای تاریک شرکت یوبی سافت از زمانی آغاز شد که دیگر عناوین این شرکت بازیسازی مانند سابق نتوانستند نظر مخاطبان و منتقدان را جلب کند و ارزش سهام آن به مرور کاهش پیدا کرد.
یوبی سافت همواره به عنوان شرکت بازیسازی شناخته میشد که اگرچه گاهی در ارائه محصول نهایی ناکام بود، اما در برندینگ و مارکتینگ بازیهای خود به شکلی ماهرانه عمل میکرد. با انتشار تریلرهای جذاب، کمپینهای تبلیغاتی هوشمندانه و برندینگ قوی، این شرکت موفق میشد کاستیهای احتمالی بازیهایش را پوشش دهد و محصول خود را به بازار بهخوبی معرفی کند. این رویکرد بارها برای یوبی سافت کارساز بود و به آنها کمک میکرد در میان رقبا سربلند باشند. اما پرونده بازی Skull and Bones، برای من که همیشه بازیهای این شرکت را دنبال کردهام، یک استثنای عجیب و قابل تامل است؛ پروژهای که درک آن حتی با توجه به سابقه یوبیسافت، دشوار به نظر میرسد.
تصور این که عنوانی پس از ده سال انتظار، انتشار تریلرهای متعدد و وعدههای پرطمطراق، به محصولی منتهی شود که تنها در عرض دو هفته به فراموشی سپرده شود، غیرقابل باور است. آن هم زمانی که نام یوبی سافت پشت این پروژه قرار دارد. بازی Skull and Bones که پس از سالها تاخیر بالاخره عرضه شد، چنان ناامیدکننده بود که حتی نتوانست مرز یک میلیون بازیکن را رد کند. محتوای ناقص، مشکلات فنی و نبود خلاقیت در طراحی بازی، همگی دست به دست هم دادند تا این عنوان به شکستی سنگین برای یوبیسافت تبدیل شود.
تلاشهای یوبی سافت برای بهبود شرایط این بازی نیز نتیجهای در بر نداشت. انتشار بهروزرسانیهای فصلی و افزودن محتواهای جدید نتوانست اعتماد یا علاقه بازیکنان را بازگرداند. حالا میتوان با قاطعیت گفت که این بازی عملا به پایان راه خود رسیده است و دیگر کسی مایل نیست در عرشه کشتی بازی مستقر باشد.
برای شرکتی که زمانی در هنر تبلیغات و بازاریابی بازیها بیرقیب بود، این وضعیت نهتنها عجیب، بلکه هشداری جدی به شمار میرود. سوال اصلی این است که چه بر سر یوبی سافت آمده که حتی در بخشهایی که سابقا نقطه قوت آن محسوب میشد، دچار همچین لغزشهایی شده است؟
غول بازیسازی در تنگنا
افسوس که این ماجرا به همان خروجی ضعیف و شکست تلخ Skull and Bones ختم نشد، و مسئله زمانی به یک زنگ خطر جدی برای یوبی سافت تبدیل شد که حتی عرضه عنوانی باکیفیت مانند Prince of Persia: The Lost Crown نیز نتوانست موفقیت مالی قابل توجهی برای این شرکت به همراه داشته باشد. این بازی، با وجود نقدهای مثبت منتقدان و تحسینهایی که از لحاظ گیمپلی و طراحی دریافت کرد، از نظر تجاری عملکردی ناامیدکننده داشت.
بر اساس گزارشهای فروش، این عنوان مولتیپلتفرم تنها حدود ۳۰۰ هزار نسخه به فروش رسانده است، آماری که حتی برای پروژهای کوچک با انتظارات محدود نیز نگرانکننده به نظر میرسد. هرچند یوبی سافت احتمالا به دنبال سوددهی عظیمی از این بازی نبوده، اما بدون شک انتظار نداشت که انتشار آن به ضرری قابل توجه منجر شود.
مدتی بعد از شکستهای ابتدایی، توجهها به سمت بازی XDefiant معطوف شد؛ عنوانی آنلاین که در ابتدا توانست جلب نظر کند اما بهسرعت در مسیر نزول قرار گرفت. تعداد بازیکنان این بازی طی ماههای اخیر کاهش چشمگیری داشته است، و تلاشهای یوبی سافت برای احیای آن از طریق انتشار محتواهای جدید و فصلی، همچنان نتوانست تضمینی برای موفقیت آن ارائه دهد. آینده این بازی کماکان در هالهای از ابهام قرار دارد و نشاندهنده چالشی عمیقتر در حفظ پایگاه بازیکنان توسط شرکت یوبی سافت است.
در همین حال، امیدها به عناوین بزرگی همچون Star Wars Outlaws و Assassin’s Creed: Shadows دوخته شده بود. طرفداران انتظار داشتند این فرنچایزهای بزرگ بتوانند یوبی سافت را به مسیر موفقیت بازگردانند و بار دیگر این کمپانی را به جایگاه پیشین خود در صنعت ویدیو گیم نزدیک کنند. با این حال، نهتنها این امیدها محقق نشد، بلکه وضعیت به مراتب وخیمتر شد. یوبی سافت حتی تصمیم گرفت از رقابت در بازار تعطیلات پاییزه صرفنظر کند و عرضه Assassin’s Creed: Shadows را به فوریه ۲۰۲۵ موکول کرد، اقدامی که بهوضوح نشاندهنده بحران در برنامهریزی و مدیریت این شرکت است.
اما این مشکلات صرفاً به سال ۲۰۲۴ ختم نمیشوند. روند نزولی یوبیسافت از زمان همهگیری کووید-۱۹ آغاز شد، زمانی که بسیاری از بازیهای این شرکت نهتنها جایگاهی در میان برترینهای سال نداشتند، بلکه حتی امتیازهای متوسطی را در پلتفرمهایی همچون متاکریتیک کسب کردند. پروژههای پرهزینه و جاهطلبانهای مانند بازیهای جهانباز برگرفته از دنیای آواتار و جنگ ستارگان هم نشان دادند که مشکلات یوبی سافت بسیار عمیقتر از کیفیت بازیهاست. بحران این شرکت ریشه در ضعف مدیریت، استراتژیهای نادرست، و ناتوانی در تولید محتوای خلاقانه و منحصربهفرد دارد.
وقتی به پرونده بازیهایی مانند Skull and Bones و Prince of Persia: The Lost Crown نگاه میکنیم، تصویر بزرگتر این مشکلات آشکارتر میشود. از یک سو، بازیهایی با تاخیرهای طولانی و وعدههای بلندپروازانه در نهایت با شکستهای فاجعهبار مواجه میشوند، و از سوی دیگر، حتی عناوین باکیفیتی که تحسین منتقدان را برمیانگیزند، از نظر تجاری ناکام میمانند.
کشتی بدون ناخدا
البته در این باره، بایستی به فضای کاری کارمندان شرکت یوبی سافت اشاره کنیم؛ فضای کاریای که شباهت زیادی به کارگاهی دارد که ابزارها پراکنده و دستورالعملها مبهماند؛ کارمندان در فضایی که قرار است خلاقیت و بهرهوری حرف اول را بزند، با مدیراینی سر و کار دارند که بیشتر به قدرتنمایی و تحمیل دیدگاههای شخصی مشغول هستند تا هدایت تیم به سوی موفقیت. در چنین فضایی، سازندگان اغلب نمیدانند چه وظایفی بر عهده دارند.
این سردرگمی و مدیریت ضعیف بهوضوح در تأخیرهای متعدد پروژههای یوبیسافت نمایان است. نمونه بارز این مسئله، پروژه Skull and Bones است. اما این تنها نمونه نیست، بازی Beyond Good and Evil 2، که یکی از موردانتظارترین پروژههای یوبی سافت بود، حالا به یک افسانهی غمانگیز تبدیل شده است. این بازی که نزدیک به ۱۵ سال پیش معرفی شد، هنوز از تکمیل شدن بسیار فاصله دارد. نبود برنامهریزی روشن و مشکلات مدیریتی مداوم، آن را به مثالی کامل از ناکارآمدی سازمانی یوبی سافت بدل کرده است.
در نهایت، این چرخه ناکارآمدی و سردرگمی نهتنها به عملکرد شرکت در بازار ضربه زده، بلکه باعث فرسودگی روحی و حرفهای کارمندان شده است؛ کارمندانی که نه تنها با اهدافی ناپایدار، بلکه با محیطی ناسالم و مدیریتی بیثبات دستوپنجه نرم میکنند.
یادداشت | یوبی سافت، باید و نبایدها
نیما زند
بازیسازی در حال حاضر تبدیل به امری سخت و طاقتفرسا شده است. از طرفی خلاقیت جای خودش را به تکرار فرمولهای موفق داده و همین موضوع سبب شده تا کمتر از گذشته شاهد بازیهای نوآورانه از سمت شرکتهای بازیسازی بزرگ باشیم. این شرایط را کاملا میتوان در اوضاع حال حاضر شرکت یوبی سافت جستجو کرد. آنها چندین سال است که با مهمترین و پرفروشترین آیپی خود یعنی بازی Assasins Creed سرپا هستند و مشخص نبود اگر این بازی تبدیل به ماشین پول سازی این شرکت نمیشد، وضع یوبی سافت در چه حالتی قرار میگرفت.
بیاییم به چندین سال قبل برگردیم. همه ما اطلاع داریم که Assasins Creed در ابتدا قرار بود یک نسخه جدید از Prince of Persia باشد و با تغییراتی که در آن اعمال شد، در نهایت شاهد خلق یک فرانچایز جدید از سمت یوبی سافت بودیم؛ اما آیا میتوان چنین فرضیهای را در سال ۲۰۲۴ متصور شد؟ با قطعیت میتوان گفت که چنین چیزی محال است.
سری بازی Assasins Creed همانگونه که این شرکت را به اوج خود رساند از طرفی میتوان این برداشت را کرد که باعث ضعف دیگر بازیهای این شرکت نیز شده است. علت آن هم این است که تمامی دیگر بازیهای این شرکت فرمولی کاملا مشابه به هسته اصلی گیمپلی Assasins Creed دارند. فقط کافی است تا چند بازی مطرح این شرکت را چند ساعت تجربه کنید تا متوجه بشوید با اساسنیز کریدهای مختلفی در قالبهای گوناگون طرف هستید. از Ghost Recon و FarCry گرفته تا همین نسخه جدیدی که از فرانچایز Avatar ساختند، به نوعی از فرمول موفیقت Assasins Creed تبعیت میکنند.
خلاقیت و ایدههای نو نیز نشان داده که راه حل این شرکت برای خارج شدن از این وضع نیست. امسال آنها بازی Prince of Persia: The Lost Crown را عرضه کردند که یک بازگشت باشکوه پس از چندین سال غیبت محسوب میشد اما طی گزارشات اخیر معلوم شده که فروش آن، انتظارات یوبیسافت را برآورده نکرده است. این در حالی است که تخمین زده شده این بازی یک میلیون نسخه فروش داشته اما یوبیسافت انتظار فروش بسیار بالاتری را داشته است.
این سیاستگذاری کاملا عجیب به نظر میرسد، زیرا بازی مانند Prince of Persia: The Lost Crown طبیعتا هزینه بسیار پایینتری برای ساخت و مارکتینگ داشته است اما یوبی سافت معلوم نیست چه مقدار فروشی را انتظار داشته است. این را هم در نظر بگیرید زمانی که یک آی پی چندین و چند سال نسخه جدیدی از آن منتشر نمیشود، طبیعی است که فروش بسیار بالایی را تجربه نکند.
راه حل نهایی یوبی سافت شاید تنها این باشد که انتظاراتش را پایینتر بیاورد و سیاستگذاریهای خودش را دستخوش تغییر کند. به زودی زمانی خواهد رسید که فرانچایزهای موفق این سری به ورطه تکرار میافتند (اگر تا الان نیوفتاده باشند) و این شرکت اگر در همین مسیر حرکت کند، ممکن است خبر خریداری آن را بشنویم. اتفاقی که به نحوی تنها راه حل اکتیویژن بلیزارد بود و وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت این امکان را میدهد تا شاید شاهد چنین اتفاقی، این بار برای این شرکت باشیم.
وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت | یوبی سافت و درجا زدن در گردونه رقابت
همانطور که متوجه شدید، نبود عرضههای موفق در سالهای اخیر، یکی از مشکلات اصلی یوبی سافت به حساب میآید. تأخیرهای مداوم و مشکلات در توسعه برخی عناوین کلیدی باعث تضعیف اعتماد بازار و ایجاد ناامیدی در میان سهامداران و طرفداران این شرکت شده است.
علاوه بر این، رقابت در صنعت بازیهای ویدیویی بهشدت افزایش یافته است و شرکتهایی مانند اکتیویژن و الکترونیک آرتس با عرضه محصولاتی که فراتر از انتظارات ظاهر شدهاند، توانستهاند توجه و رضایت مخاطبان را جلب کنند. در مقابل، یوبی سافت نتواست با روندهای جدید صنعت بازی همگام شود و تاثیر این موضوع به کاهش ارزش سهام این شرکت و تاثیر منفی آن بر جایگاه رقابتی شرکت منجر شده است.
همچنین، نبود استراتژی مشخص و کارآمد در مدیریت داخلی یوبی سافت، علاوه بر تاخیرهای مکرر در پروژهها، باعث ضعف در فرآیندهای اجرایی و کاهش اعتماد عمومی به این برند شده است. در حالی که دیگر شرکتها مدلهای تجاری نوآورانهای مانند خدمات اشتراکی و استفاده از متاورس را به کار گرفتهاند، یوبیسافت پیشنهاد متناسبی با نیازهای بازیکنان مدرن ارائه نداد و از لحاظ رقابتی آسیبپذیرتر از گذشته شدهاند.
در جستوجوی موفقیت
در سالهای اخیر، یوبی سافت بهجای تمرکز بر خلاقیت و ایدههای نوآورانه، به سرگردانی در زمینه استراتژی دچار شد. این شرکت بهجای سرمایهگذاری روی ساخت ایدههای بزرگ و ماندگار، به دنبال بازآفرینی موفقیتهای کوتاهمدت گذشته بوده است. برای مثال، این شرکت ابتدا به تولید بازیهای بتل رویال با مدل سرویس آنلاین روی آورد و سپس مسیر خود را به سمت پروژههای مبتنی بر NFT تغییر داد. این رویکرد پراکنده و هدفگذاریهای نامشخص باعث اتلاف منابع قابلتوجهی شد و از استفاده بهینه از استعدادهای داخلی شرکت نیز جلوگیری کرد.
همینطور یوبی سافت نهتنها در مسیر خلاقیت و نوآوری گمراه شده، بلکه با بحرانهای جدی در مدیریت منابع انسانی و حمایت از کارکنان خود نیز روبرو شده است. عدم امنیت شغلی که همواره بهعنوان یکی از مشکلات ساختاری صنعت بازیهای ویدئویی شناخته میشود، در این شرکت به شکلی حادتر نمود پیدا کرد.
این بحرانها تنها محدود به یوبیسافت نیست. از آغاز سال ۲۰۲۳ تاکنون، بیش از ۱۵ هزار نفر در صنعت بازیهای ویدئویی شغل خود را از دست دادهاند. تنها در ماه ژانویه ۲۰۲۴، این رقم به ۵۶۰۰ نفر رسید. شرکت یوبی سافت نیز از این موج اخراجها مستثنی نبوده و حدود چهار ماه پیش، ۱۲۴ نفر از کارکنان خود را تعدیل کرد. آنچه این ماجرا را نگرانکنندهتر میکند، پیشبینیهایی است که نشان میدهد این رقم احتمالا در آینده نزدیک افزایش خواهد یافت.
این تحولات تلخ را میتوان بهخوبی در متن مشکلات بزرگتر یوبیسافت جای داد؛ شرکتی که با مدیریت ضعیف و تصمیمگیریهای اشتباه، هم اعتماد بازار و هم تعهد به کارکنانش را از دست داده است.
وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت | سقوط آزاد!
تأثیر این بحران بر بازار سهام قابل توجه بوده است. در سال ۲۰۲۴، سهام یوبی سافت به پایینترین حد تاریخی خود رسید و اگرچه برخی از تحلیلگران پیشبینی بازگشت احتمالی را دارند، اما چشمانداز هنوز نامشخص است. سرمایهگذاران محافظهکار شروع به فروش سهام خود کردهاند، در حالی که برخی دیگر به رویکرد “صبر و تماشا” روی آوردهاند تا ببینند شرکت چگونه با عرضههای آینده خود برخورد میکند.
نوسان در قیمت سهام شرکت یوبی سافت در ماههای اخیر کاملا مشهود بوده است. علیرغم تلاشهای شرکت برای اطمینان دادن به سرمایهگذاران، مانند وعده انتشار عناوین جدید و بزرگ، این تلاشها نتواستهاند برداشت کلی بازار را تغییر دهند.
یوبی سافت اخیرا در مسیری نزولی قرار گرفته که از اوج قیمتی پیش از پاندمی تا ۲.۲۱ دلار برای هر سهم، معادل کاهش ۸۶ درصدی ارزش سهام از سپتامبر ۲۰۱۹ تاکنون، افت کرده است. در روز جمعه، با انتشار گزارشی از بلومبرگ مبنی بر این که خانواده بنیانگذار یوبی سافت در حال گفتگو با Tencent برای احتمال فروش شرکت هستند، سهام یوبی سافت به طور موقت ۳۳ درصد افزایش یافت. با این حال، این رشد نهتنها نتواست ارزش سهام را به سطوح پیشین بازگرداند، بلکه نشان داد که وضعیت شرکت هنوز نگرانکننده است.
حتی در صورت خصوصی شدن شرکت یوبیسافت با قیمتهایی که از سال ۲۰۱۴ به طور مداوم معامله نشدهاند، به گفته تحلیلگران چشمانداز بهبود فوری بعید به نظر میرسد.
وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت | اعتمادی که به این راحتیها برنمیگردد
در یکی از بدترین تحولات اخیر، یوبی سافت بهطور ناگهانی نمایش خود در نمایشگاه بازی توکیو در پایان سپتامبر را لغو کرد و تمام پیشنمایشهای رسانهای مربوط به بازی جدید خود، یعنی بازی Assassin’s Creed Shadows را به تعویق انداخت. سپس مشخص شد که این بازی تا روز ولنتاین ۲۰۲۵ به تأخیر افتاده است. چند روز بعد، مدیرعامل یوبی سافت، ایو گیلموت، اعلام کرد که Star Wars: Outlaws، بازی جدید این شرکت، نتوانست به اهداف داخلی خود دست یابد. تمامی این وقایع در عرض تنها ۴۸ ساعت رخ داد و وضعیت را بحرانیتر کرد.
این مشکلات زمانی به چشم میآید که بدانیم یوبی سافت به شدت به موفقیت سری Assassin’s Creed وابسته است. فروش نسخههای این مجموعه همواره به عنوان درآمد اصلی این شرکت به حساب میآید، و تأخیر در عرضه نسخه Shadows به یک بازار شلوغ و رقابتی، ریسک بزرگی تلقی میشود. اگر این بازی نتواند به فروش بالایی دست یابد، احتمال دارد سقوطی عمیقتر برای شرکت یوبی سافت در پی داشته باشد.
تمامی این اتفاقات، اعتماد بازار را نسبت به یوبی سافت کاهش داده است. در یک اطلاعیه مطبوعاتی در ۲۵ سپتامبر، این شرکت تلاش کرد دلایل این بحرانها را توضیح دهد و از این طریق بازنگری در اهداف مالی خود را اعلام کرد. به علاوه، شرکت یوبی سافت خبر داد که کمیته اجرایی یک بررسی استراتژیک برای حل مشکلات موجود آغاز خواهد شد. با این حال، پاسخ واقعی به این بحرانها چیزی جز تولید بازیهای باکیفیت بیشتر و فروش موفق آنها نیست.
در نهایت، این روزها زمان دشواری برای شرکتهای فعال در صنعت بازیهای ویدیویی است. تعدیل نیرو در شرکتهای بزرگی همچون مایکروسافت، سونی و اپیک گیمز نشاندهنده مشکلات گستردهتر در این صنعت به حساب میآید. رقابت شدید، کاهش تعداد بازیهای منتشر شده و افزایش هزینهها برای سازندگان بازیها و بازیکنان همگی فشار زیادی بر این صنعت وارد کرد.
در دامی از انتقادها
یوبی سافت در روزهای اخیر با بحرانهای متعددی روبهرو شده که نه تنها وضعیت مالی این شرکت را به چالش کشیده، بلکه مشکلات فرهنگی و ساختاری آن را نیز برجسته کرده است. یکی از جنجالبرانگیزترین اتفاقات اخیر، انتخاب یاسوکه، یک شخصیت تاریخی سیاهپوست، به عنوان یکی از دو قهرمان اصلی بازی مورد انتظار Assassin’s Creed Shadows بود.
این انتخاب باعث واکنشهای منفی و حملات آنلاین شدید به توسعهدهندگان بازی شد. ایو گیلموت، مدیرعامل یوبیسافت، در واکنش به این حملات گفت:
یکی از نگرانیهای من در حال حاضر، حملات آنلاین خصمانه و شخصی است که به برخی از اعضای تیم و شرکای ما وارد شده است. میخواهم بهطور قاطع اعلام کنم که ما در یوبیسافت این رفتارهای نفرتانگیز را محکوم میکنیم و از سایر بخشهای صنعت و بازیکنان میخواهم که این اقدامات را نیز محکوم کنند.
با وجود این واکنشها، گیلموت در مورد بحرانهای عمیقتر داخلی و مالی یوبیسافت کمتر صحبت کرده است. آنچه بیشتر از این شرکت به گوش میرسد، پاسخهای کلی و بیانیههای رسمی است. یکی از این بیانیهها به صراحت به مشکلات یوبیسافت اشاره میکند:
یوبیسافت دارای بازیهای باکیفیت و توسعهدهندگانی ماهر است، اما در شش سال گذشته با تأخیرهای مداوم در عرضه بازیها و انتشار عناوینی که همچنان بهطور کامل آماده نبودند، روبهرو بوده است. این مشکلات، به همراه تخصیص نادرست منابع به پروژههایی که هیچگاه نباید به مرحله تولید میرسیدند، باعث شده که اعتماد بازار به برند یوبیسافت کاهش یابد.
این بحرانها تنها به مسائل داخلی یوبیسافت محدود نمیشود. شرکت همچنین در رقابت فشرده با دیگر غولهای صنعت بازی مانند اکتیویژن بلیزارد و الکترونیک آرتس با مشکلات جدی مواجه است. این رقابت روزافزون همراه با افزایش هزینهها و ناکامی در جذب بازیکنان جدید، موقعیت یوبیسافت را در بازار جهانی بازیهای ویدیویی به شدت تضعیف کرده است.
وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت | بحران یوبی سافت، بحران صنعت ویدیو گیم
تعداد کمی از ناشران بزرگ و با بودجه بالا مانند شرکت یوبی سافت باقی ماندهاند که از غولهای صنعت ویدیو گیم همچون نینتندو، سونی و مایکروسافت حمایت کنند. از زمان شکلگیری صنعت بازی در اواخر دهه ۷۰ میلادی، بیش از ۶۵ درصد از ۹۰۲ ناشر بازی که در این مدت فعالیت کردهاند، دیگر وجود ندارند.
از میان ۲۴۸ ناشر باقیمانده، تنها تعداد اندکی به عنوان بازیگران اصلی صنعت شناخته میشوند، و بزرگترین آنها، اکتیویژن بلیزارد، در اکتبر گذشته به مبلغ ۶۹ میلیارد دلار توسط مایکروسافت خریداری شد. خریدی که حتی کمیسیون تجارت فدرال (FTC) نتوانست در مبارزه با آن به پیروزی دست یابد و به این ترتیب شرکتهای بازیسازی یوبی سافت، Take Two و EA به عنوان ناشران اصلی باقیماندهاند.
بحران رهبری و سرنوشت نامشخص
یوبی سافت تحت رهبری خانواده گلیمت قرار دارد که ۱۵ درصد از سهام شرکت را در اختیار دارند. بعد از آن، شرکت بازیسازی چینی تنسنت، با مالکیت تقریبی ۱۰ درصد از سهام یوبیسافت قرار دارد. یوبی سافت پس از تهدید جدی از سوی رقیب خود، ویوندی، که در سال ۲۰۱۸ تلاش کرد تا به طور خصمانه شرکت را تصاحب کند، بهمنظور حفظ کنترل در دستان خانواده گلیمت، توافقی استراتژیک با تنسنت انجام داد. هماکنون، این دو طرف در حال مذاکره برای خصوصیسازی شرکت هستند.
گفتوگوهای پیرامون خصوصیسازی، فروش داراییها، و یا حتی ادغام با یک غول بزرگ دیگر، روز به روز شدت میگیرند. هیچکس نمیداند که آیا خانواده گلیمت در نهایت تسلیم خواهند شد یا خیر؛ و اگر یک غول دیگر در صنعت بازیهای ویدئویی سقوط کند یا خریداری شود، آیا نبود ناشران بزرگ باعث خنثی شدن خلاقیت و فشرده شدن صنعت بازیها به بحران جدیدی مشابه آنچه در اوایل دهه ۱۹۸۰ مشاهده کردیم، خواهد شد؟
یوبی سافت در بیانیهای که ۲۵ سپتامبر منتشر شد، اعلام کرد:
در مواجهه با چالشهای اخیر، ما نیاز به کارآیی بیشتر در عین برآوردن خواستههای بازیکنان اذعان داریم. بر این اساس، علاوه بر اقدامات کوتاهمدت مهمی که تاکنون انجام شده است، کمیته اجرایی تحت نظارت هیئت مدیره، بازنگریای را آغاز کرده که هدف آن بهبود اجرای ما، بهویژه در راستای رویکرد متمرکز بر بازیکن، و تسریع در مسیر استراتژیکمان به سمت مدلی با عملکرد بالاتر برای منافع ذینفعان و سهامداران است.
با توجه به اینکه نیمی از اعضای هیئت مدیره یوبی سافت از اعضای خانواده گلیمت هستند، دشوار است که تصور کنیم تغییرات زیادی در شرکت رخ دهد. اما اگر تعداد کافی از سرمایهگذاران از سقوط قیمت سهام نگران شوند، شاید تغییرات عظیمی در راه باشد.
وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت | جمعبندی
شرکت یوبی سافت که سالها بهعنوان یکی از پیشروترین بازیسازان صنعت ویدیوگیم شناخته میشد، اکنون با وضعیت بحرانی دستوپنجه نرم میکند. این بحران نهتنها ریشه در مشکلات مدیریتی و تکرار ایدههای قدیمی دارد، بلکه ناشی از ناتوانی در همگام شدن با تغییرات سریع صنعت بازیسازی است. تأخیر در انتشار بازیها، کاهش جذابیت عناوین جدید، و افت استقبال از محصولات اخیر نشان میدهد که یوبیسافت از روزهای اوج خود فاصله گرفته است.
عناوین مشهوری چون Assassin’s Creed و Far Cry که زمانی نماد خلاقیت و کیفیت بودند، اما تکرار فرمولهای قدیمی در کنار مدیریت ضعیف، جذابیت این فرنچایزها را کاهش داد. وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت اکنون به حدی رسیده که ادامه مسیر بدون تغییرات اساسی، این شرکت را در آستانه شکست قرار داده است.
با این حال، یوبی سافت همچنان فرصت دارد تا با بازنگری در سیاستهای خود و تمرکز دوباره بر خلاقیت و نوآوری، اعتماد از دسترفته را بازگرداند. امیدواریم که یوبی سافت به هوش بیاید.
تصویرسازی: رسانه ورایتی
این بود از پرونده وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت از رسانه دنیای بازی؛ نظر شما درمورد وضعیت بحرانی شرکت یوبی سافت چیست؟ با ما به اشتراک بگذارید.
source