25 سال قبل، استودیویی در شهر سانتا مونیکا ایالات متحده تاسیس شد که بعدا به لس آنجلس نقل مکان کرد، اما همچنان نام Santa Monica Studio را حفظ نمود. این استودیو از همان سال 1999 که تاسیس شد، به عنوان یک شرکت تابعه سونی و یکی از استودیوهای فرست پارتی پلیاستیشن شناخته میشد. در طی این سالها، اعضای سانتا مونیکا توانستهاند تا با ساخت بازیهای بسیار باکیفیت، نام خود را در صنعت ویدیو گیم جاودانه کنند.
بهترین بازی های Santa Monica کدامند؟
سانتا مونیکا در طول 25 سالی که از تاسیسش میگذرد، به موفقیتهای زیادی دست یافته. آنها در سال 2005 موفق شدند تا فرنچایزی را خلق کنند، که بعدا نه تنها به نماد پلیاستیشن، بلکه به یکی از نمادهای کل صنعت بازیهای ویدیویی تبدیل شد؛ یعنی God of War. به همین دلیل است که این استودیو همواره جایگاه ویژهای بین توسعهدهندگان فرست پارتی پلیاستیشن دارد و سونی حساب ویژهای روی آن باز کرده است. در این مقاله، قصد داریم تمام بازیهای استودیو سانتا مونیکا را از بدترین به بهترین رتبهبندی کنیم؛ البته که هیچکدام از آنها واقعا «بد» نیستند و در کمترین حالت، عناوین متوسط و سرگرمکنندهای به شمار میروند.
7) God Of War: Ascension
بازی God Of War: Ascension یک پیش درآمد بر داستان کریتوس بود که در سال 2013 برای کنسول PS3 منتشر شد. اگرچه این بازی در قیاس با سایر ساختههای این استودیو، ضعیفترین آنها به شمار میرود، اما به هیچ عنوان بازی بدی نیست. در واقع، مشکل اصلی God Of War: Ascension کیفیت ساخت آن نیست؛ بلکه ایراد آن این است که کاملا غیرضروری بوده و به هیچ وجه داستان مهمی که لایق ساخت یک بازی جداگانه باشد را، روایت نمیکند.
پیش درآمدها در بازیهای ویدیویی، عموما برای موفق شدن نیاز به تعریف داستانی مهم و درگیرکننده را دارند که بتواند به مخاطب در فهم داستان عناوین اصلی کمک کند؛ این چیزیست که God Of War: Ascension فاقد آن است و خلا خاصی را پر نمیکند. یکی دیگر از ویژگیهای منفی این بازی، اضافه شدن بخش چند نفره به آن بود که واقعا تصمیم عجیبی به شمار میرفت. در آن زمان با بالا گرفتن عناوین چند نفره و مولتی پلیر، سونی هم دست به کار شد و به سانتا مونیکا دستور داد تا این بخش را به بازی جدید گاد آو وار اضافه کند. نتیجه، یک حالت به هم ریخته و بیسر و ته بود که نمیتوانست به اندازه بخش داستانی شما را سرگرم کند. با همه اینها، این بازی هنوز هم ارزش تجربه را دارد و در بحث گیمپلی، بسیار خوش ساخت و لذت بخش است.
6) Kinetica
Kinetica اولین بازی استودیو سانتا مونیکا بود که در سال 2001 به صورت انحصاری برای پلیاستیشن 2 منتشر شد. بازی که تمایز زیادی از عناوین بعدی این استودیو دارد و در ژانر مسابقهای ساخته شده بود. نکته عجیب و خلاقانه این بازی، این است که شما سوار بر ماشین با دیگران مسابقه نخواهید داد؛ بلکه لباسهای مخصوصی به نام Kinetica وجود دارد به جای دست و پا، چرخ دارند! در این ریسینگ آیندهنگرانه، کاراکترها وارد این لباسها میشدند و با یکدیگر مسابقه میدادند.
علیرغم ایدههای خلاقانه و پیادهسازی خوب آنها در بازی نهایی، Kinetica هیچوقت نتوانست به اندازه سایر عناوین این استودیو معروف شود. با این حال، این بازی واقعا خوش ساخت بود و تجربه واقعا لذت بخشی را به مخاطب انتقال میداد. کینتیکا دارای سبک هنری خاصی بود که حتی هنوز هم بعد از گذشت بیش از دو دهه، خاص است. کافیست گیمپلی نرم و موسیقیهای خوب را به این ترکیب اضافه کنید تا متوجه شوید این بازی چقدر خوب بود و چقدر عجیب است که دیگر ادامه پیدا نکرد.
5) God Of War: Ragnarök
پربیراه نیست اگر بگوییم God Of War: Ragnarök، شلوغترین بازی این سری است. علاوه بر کاراکترهای نسخه قبل، در این بازی شاهد اضافه شدن تعداد زیادی کاراکتر مختلف و مهم هستیم. برخی از آنها تبدیل به متحدان کریتوس میشوند و برخی دیگر برای نابودیاش تلاش میکنند. همچنین یکی دیگر از وجه تمایزات این بازی نسبت به نسخههای قبلی، این است که دیگر کریتوس تنها شخصیت قابل بازی نیست. در رگناروک، شما میتوانید در برخی مراحل خاص، در نقش پسر کریتوس یعنی آترئوس، بازی را جلو ببرید.
God Of War: Ragnarök دنبالهایست بر نسخه 2018 و داستان آن را ادامه میدهد و در نهایت به پایان میرساند؛ پایانی که البته شاید بتوان آن را به عنوان نقطه ضعف اصلی بازی در نظر گرفت. در دو سوم اول بازی، شاهد یک روایت کند اما جذاب در داستان بازی هستیم که مقدمات رویداد عظیم رگناروک را به تصویر میکشد. رویدادی که در واقع آخرالزمان جهان اساطیری نورس به شمار میرود. با این حال، همچین رویداد عظیمی در پایان بازی اتفاق میافتد و فقط در چند ساعت به پایان میرسد. این در حالیست که حتی در آن چند ساعت هم، شاهد صحنههای حماسی خاصی نیستیم؛ درست بر خلاف ماهیت نسخههای اولیه سری گاد آو وار. علیرغم همه ایرادات داستانی، God Of War: Ragnarök بازی خیلی خوبی است و یکی از بهترین انحصاریهای PS5 در نسل نهم به شمار میرود که تجربه کردنش برای طرفداران سری واجب است.
4) God Of War 3
زمانی که God Of War 3 در سال 2010 منتشر شد، انتظارات از آن به شدت بالا بود. با توجه به عملکرد درخشان دو نسخه قبلی، قسمت سوم کار سختی برای پایان دادن به این سهگانه را در پیش داشت. در نهایت اما این بازی یک موفقیت تمامعیار برای سانتا مونیکا و پلیاستیشن بود. این بازی توانست به خوبی هرچه تمامتر، داستان کریتوس و خدایان یونان را به پایان برساند و سه قسمت اول گاد آو وار را تبدیل به یکی از نمادینترین سهگانههای تاریخ ویدیو گیم کند.
به لطف سختافزار قدرتمند کنسول PS3 در آن زمان، God Of War 3 یک جهش گرافیکی را نسبت به دو نسخه قبل تجربه میکرد. از طرفی بازی از همان فرمول همیشگی گیمپلی بهره میبرد که قبلا امتحانش را پس داده بود. همه اینها در کنار داستانی مهیج، باعث شد تا گاد آو وار 3 تبدیل به یکی از بهترین ساختههای سانتا مونیکا، و البته یکی از بهترین عناوین انحصاری پلیاستیشن 3 شود.
3) God Of War (2018)
ریبوت کردن یک فرنچایز به شدت محبوب و نمادین مثل خدای جنگ، کاری بسیار سخت و شاید حتی ناممکن باشد. البته این طرز فکر برای قبل از انتشار بازی God Of War در سال 2018 است. عنوانی که داستانی کاملا جدید را با صداپیشههای تازه روایت میکرد. داستانی که شاید همچنان محوریتش کریتوس بود، اما به کل با سهگانه اول متفاوت بود. حتی خود کاراکتر کریتوس هم دچار تفاوتهای اساسی شده بود. او دیگر آن عصبانیت افسارگسیخته را نداشت و بالا رفتن سنش، عاقلتر شده بود و حالا باید نقش یک پدر را برای پسرش ایفا میکرد.
برعکس سه بازی اول، دشمنان خدای جنگ دیگر از یونان نبودند؛ حالا او با مهاجرتش به سرزمینها اسکاندیناوی، باید با خدایان و اساطیر نورس سر و کله میزد. تغییراتی که شاید در نگاه اول برای طرفداران قدیمی سری، بیش از حد و غیرضروری به نظر میآمد، اما سانتا مونیکا با محصول نهایی خلاف اینها را ثابت کرد. سافت ریبوت God Of War با ارائه داستانی درگیرکننده و یک گیمپلی تازه و سبک دوربین نوآورانه، توانست سنگ بنای داستان جدید این سری را به خوبی هر چه تمامتر بگذارد.
2) God Of War (2005)
اولین نسخه God Of War بازی بود که نام این استودیو را بر سر زبانها انداخت و یک میراث خارقالعاده را برای آنها به همراه آورد. بازی که تاثیر غیرقابل انکاری بر عناوین همسبک خود در آن سالها گذاشت و ژانر هک اند اسلش را متحول کرد. دیوید جفی به عنوان کارگردان و خالق این بازی، محصولی را در سال 2005 خلق کرد که بسیار فراتر از زمان خودش بود. چه از لحاظ فنی که سختافزار PS2 را به چالش میکشید، و چه از نظر هنری و روایت داستان.
شاید اگر این بازی ساخته نمیشد، هیچوقت هم چنین مقالهای برای سانتا مونیکا نوشته نمیشد. چرا که این استودیو تقریبا تمام محبوبیت و شهرتش را، مدیون خدای جنگ و بازیهای فوقالعاده آن است. در این بازی، برای اولین بار با کریتوس آشنا میشویم. انسانی جنگاور که هنوز مسیر خدا شدن را طی نکرده و تنها فکر و ذکرش، انتقام از ایریس (خدای جنگ یونان) است. داستان، پازلها، و گیمپلی بازی، همچنان جزو بهترینها در کل مجموعه هستند و با استانداردهای امروز هم سرگرمکننده به شمار میروند.
1) God Of War 2
با توجه به موفقیت بالای نسخه اول، انتظارات زیادی از دنباله آن، یعنی God Of War 2، وجود داشت. اما هیچکس انتظار نداشت که این بازی تبدیل به یک شاهکار بیبدیل شود. نسخه دوم خدای جنگ در سال 2007 منتشر شد و یک تجربه کامل و بینقص را به مخاطبان ارائه میداد. تجربهای که میتوان حتی آن را در زمره بهترین بازیهای تاریخ هم قرار داد. در God Of War 2، شاهد ادامه یافتن داستان کریتوس هستیم که حالا با نابودی ایریس، تبدیل به خدای جنگ جدید المپ شده است. با این حال، این تازه شروع ماجراهای او بوده و به زودی کریتوس با حقایق تاریک زیادی از گذشته، و حتی آیندهاش، روبهرو میشود.
علیرغم اینکه سانتا مونیکا میتوانست God Of War 2 را فقط برای کنسول جدید سونی، یعنی PS3 منتشر کند، این استودیو تصمیم گرفته تا همچنان به PS2 وفادار بماند. کنسولی که بر خلاف معماری پیچیده کنسول نسل هفتمی سونی، سختافزار سرراستی داشت و توسعه و بهینهسازی بازی برای آن راحتتر بود. در نتیجه این تصمیم، کاربران بیشتری توانستند تا این شاهکار را تجربه کنند. عنوانی که به جرعت میتوان گفت یکی از بهترین عناوین انحصاری کل تاریخ پلیاستیشن به شمار میرود.
جمع بندی
سانتا مونیکا بیشک یکی از بهترین استودیوهای فرست پارتی سونی بوده که نقش انکارناپذیری در موفقیت این برند داشته است. فرنچایز God Of War که این استودیو خلق کرد، جاده را برای سایر عناوین انحصاری این پلتفرم هموار کرد و باعث شد تا کنسولهای سونی، همواره به عناوین انحصاری خارقالعادهشان شناخته شوند. البته این استودیو ظاهرا نمیخواهد خودش را محدود به سری خدای جنگ کند و ظاهرا برنامههای دیگری در سر دارد. گزارشهای مختلف از چند سال قبل تایید کردهاند که استودیو در حال کار بر روی یک IP کاملا جدید است که به زودی معرفی خواهد شد. باید صبر کرد و دید که این توسعهدهنده میتواند باری دیگر یک فرنچایز نمادین برای پلیاستیشن خلق کند یا خیر.
source