معلوم نیست به کدام دلیل واتیکان پایتخت مسیحیت به شمار می‌رود و در عین حال اسم بیت لحم را اکثر قریب به اتفاق مسیحیان یکبار هم در عمرشان نشنیده‌اند. کلیسای واتیکان مقر اصلی دین عیسی جا افتاده و کلیسای مهد، زادگاه فرزند مریم در محاصره و جنگ تنها افتاده. واقعیت آن است که واتیکان هم مثل سایر نهادهای بین‌المللی در آزمون غزه شکست خورد. واتیکان به عنوان مهم‌ترین نهاد دینی جهان می‌توانست تأثیر بی‌مانندی در جهت‌دهی جهان مسیحیت علیه جنایات رژیم اشغالگر داشته باشد.

ضعف عملکرد سازمان ملل به عنوان بازوی سیاسی جامعه جهانی برای مدیریت جهان، تنها با مداخله واتیکان قابل رفع بود. از طرف دیگر مسیحیت و خاصه مسیحیت کاتولیک، در طی قرن‌ها به عنوان دین رحمانیت و صلح‌طلبی و مهر جا افتاده است. چگونه ممکن است مهم‌ترین منادی صلح در جهان در جریان یکی از عظیم‌ترین جنایات تاریخ کاملا به دور از معادلات باشد؟ این بهترین موقعیت بود که کلیسا بتواند از هویت دینی خود دفاع کند. هویتی که در طی رنسانس و مدرنیزاسیون، جذابیت خود را از دست داد و حالا نوبت آن بود که دوباره خودنمایی کند و به یاد مردم غرب بیاورد که هیچ آغوش امنیتی جز ادیان الهی برای بشر نیست.

اما نشد و کلیسا بار دیگر بی‌خاصیتی خود را اثبات کرد. هرچند این انزوای پاپ و مسیحیت کاتولیک، جامعه معتقدان مسیحی را بیش از پیش به سمت تفکیک کلیسا از آیین عیسی می‌برد. جریان غزه، محکی برای تمام اضلاع هویتی تمدن غرب بود؛ اعم از دولت، دین و نهادهای بین‌المللی. در این میان دین مسیحیت غربی‌شده که همان کلیسا باشد هم عیار خود را نشان داد.

مسیح زاده فلسطین است؛ سرزمینی که از طریق‌ سخت و از طریق نرم در حال نابودی است. از طریق نرم، با شهرک‌سازی و انتقال اروپایی‌های صهیونیست و از طریق سخت، همچون آنچه بیش از یکسال است در غزه شاهدیم. آنچه از فلسطین مانده در حال نابودی است و نه صرفا اشغال. قتل‌عام وحشیانه هزاران انسان و از بین بردن یک زیست‌بوم، در روز روشن و پیش چشم مردم جهان، آن‌قدر واقعیت سهمگینی است که ارزش دارد انسان‌های مسیح‌گونه‌ای در راه آن جان بدهند. مسیح در آسمان‌ها منتظر روز قیام است؛ اما غزه امروز مصلوب مصائب است، همچون داستان مسیح. باید صدا بزنند مسیحیانی که قلبی در سینه دارند، فرزند مریم را، پدری که در آسمان است.

source

توسط funkhabari.ir