در صنعت بازیهای ویدئویی، همیشه بازیسازانی بودهاند که با عملآوردن ایدههای بلندپروازانه، مسیری هموار را برای دیگر بازیسازان حاضر در این صنعت به وجود آوردهاند. Bioware، استودیویی که تأثیر آن بر صنعت بازیهای ویدئویی انکارناپذیر است، فراز و نشیبهایی داشته که در این مطلب به آنها میپردازیم. با بخش مقالات دنیای بازی همراه باشید، تا نگاهی به تاریخچه استودیو بایوور بیاندازیم.
فهرست محتوا تاریخچه استودیو بایوور
تاریخچه استودیو بایوور | نخستین گام و طلوع استودیو
استودیو کانادایی Bioware که به خاطر مجموعه آثار محبوبی همچون Dragon Age و Mass Effect آن را به خاطر داریم، در سال ۱۹۹۵ میلادی توسط دو پزشک به نامهای Ray Muzyka، Grey Zeschuk تأسیس شد. این دو دوست، در ابتدا به کمک دانش کدنویسی، یک شبیهساز با محوریت موضوعات پزشکی را به منظور یادگیری و آموزش توسعه دادند.
آنها به این نتیجه رسیدند که توسعه بازیهای ویدئویی، حرفهای بسیار لذتبخش است و مانعی برای ساخت یک بازی ویدئویی سر راه آنها قرار نگرفته است. از این رو تصمیم گرفتند که با ساخت یک بازی ویدئویی به نام Shattered Steal، اولین گام کوچک خود را در توسعه بازیهای ویدئویی بردارند.
بازی Shattered Steal در سال ۱۹۹۵ میلادی منتشر شد. درست است که این بازی به نسبت دیگر بازیهای آن دوره شناخته نشده بود و نتوانست فروش چشمگیری را تجربه کند، اما نمیتوان انکار کرد که بازی Shattered Steal از استانداردهای حداقلی یک بازی ویدئویی برخوردار بوده است.
با اینکه Shattered Steal از نخستین تجربهها در استفاده از مکهای غولپیکر و درشتجثه در محیطهای سهبعدی به شمار میرود، اما موفق شده است که تبدیل به یک بازی سرگرمکنندهای شود که بازیکن را در نبردهای حماسی و پر از مبارزه ناامید نمیکند. این موضوع نشان میدهد که Bioware از همان ابتدا، در توسعه تجربههای جدید پیشگام بوده است.
استودیو بایوور | Baldur’s Gate و آغاز نقشآفرینی
نقطه عطف فعالیت استودیو Bioware زمانی فرا رسید که آنها تصمیم گرفته بودند وارد به عرصه بازیهای نقشآفرینی شوند. ژانری که این استودیو در آن حرفهای بسیاری را گفته و ثابت کرده که هویت آنها به بازیهای نقشآفرینی گره خورده است.
در سال ۱۹۹۸ میلادی، استودیو Bioware با الهام از محبوبترین بازی نقشآفرینی تاریخ، یعنی Dungeons & Dragons، یک بازی ویدئویی ارزشمند را خلق کرد که تبدیل به بنیانگذار خطی استوار در صنعت بازیهای ویدئویی شد. Baldur’s Gate همان بازی شگفتانگیزی است که از آن صحبت میکنم. سازندگان این بازی با ارائه قصهای جذاب و روایتی منحصر به فرد، توانستند نظرات مثبتی را به دست آورند. علاوه بر آن، آزادی عملی که این بازی به بازیکنان میداد، محصولی را به وجود آورد که انقلابی در بازیهای نقشآفرینی به شمار میآمد.
دنباله Baldur’s Gate با عنوان Baldur’s Gate II: Shadow of Amn در سپتامبر سال ۲۰۰۰ میلادی منتشر شد که آن نسخه نیز موفقیتی در حد و اندازه نسخه اول مجموعه را به همراه داشت.
همانطور که اشاره شد، نسخه اول بالدورز گیت مسیر استواری را ایجاد کرد که صنعت بازیهای ویدئویی را دگرگون کند. با وجود افت کیفی ساختههای استودیو Bioware در سالهای اخیر، مجموعه Baldur’s Gate افت نکرد و در سال ۲۰۲۳ با انتشار سومین نسخه از این بازی، شاهد شاهکاری بودیم که تمامی رقبای خود را کنار زد و موفق به دریافت جایزه بازی سال در مراسم Game Awards شد. هرچند که نسخه سوم این بازی توسط سازنده خوشنام دیگری به نام Larian Studios منتشر شد.
بازگشت به ژانر اکشن: تاریخ استودیو Bioware
در سال ۲۰۰۰ میلادی، زمانی که نسخه دوم بازی Baldur’s Gate طرفداران را شیفته خود کرده بود، بازی دیگری نیز از سوی استودیو Bioware منتشر شد که فضای متفاوتی نسبت به دیگر بازیهای این استودیو داشت. MDK2، یک بازی با حال و هوای کامیک و طنزی خاص که قصه حجوم موجودات فضایی به کره زمین را روایت میکرد. هدف بازیکن در این بازی، محافظت از سیاره زمین بود.
بیشتر بازخوردها و نمراتی که از سوی منتقدین و کاربران بازیهای ویدئویی به ثبت میرسید، نظرات مثبتی بودند که از بازی به عنوان تجربهای سرگرمکننده یاد میکردند. این بازی با وجود نظرات مثبتی که از سوی افراد مختلف دریافت کرد، نتوانست تبدیل به یک موفقیت تجاری بزرگ شود و دلیلی شد تا استودیو Bioware بازیهای نقشآفرینی را محکمتر از همیشه به آغوش بکشد.
در ادامه مقاله تاریخچه استودیو بایوور، به یک بازی دیگر میپردازیم که در میان عناوین نقشآفرینی این استودیو کمتر شناخته شده است.
تاریخچه استودیو بایوور | الماسی دیگر در دستان استودیو Bioware
بازی Neverwinter Nights که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد، سندی برای اثبات این موضوع بود که استودیو بایوور، استاد ساخت بازیهای نقشآفرینی است. این بازی که با متای ۹۱ توانسته بود قلب منتقدان و طرفداران را به دست بیاورد، یک نقشآفرینی درست و حسابی بود که در آن از فرمول جذاب استودیو Bioware استفاده شده بود؛ شخصی سازی، آزادی عمل و تأثیر دیالوگها بر روند داستان.
این بازی همانند Baldur’s Gate، از Dungeons & Dragons الهام میگرفت تا یک نقشآفرینی تمامعیار باشد. در این بازی نقش بازی کردن یکی از ستونهایی بود که قصه را جذاب میکرد، بنابر این به بازیکن این امکان داده شده بود که درست همانند بالدورز گیت، در کلاسها و نژادهای مختلف نقشآفرینی کند. از باردهای آوازهخوان گرفته تا درویدهای حامی طبیعت، بازیکن میتوانست در نقشی که خود او دوست دارد بازی را پیش ببرد.
استودیو Bioware با وجود اینکه بازی را کامل و کمایراد عرضه کرده بود، با منتشر کردن چند بسته الحاقی برای این بازی، آن را بهبود بخشید و در آن زمان ثابت کرد سازندهای است که به سود بازیکن و خواستههای آن عمل میکند.
نسخه دوم این بازی توسط استودیو نام آشنای دیگری به نام Obsidian Entertainment ساخته شد. بازی Neverwinter Nights پایان این استودیو دوستداشتنی نبود، چرا که Bioware فکر فتح قلههای بلندتری را در ذهن داشت.
استودیو بایوور | Kotor، بهشت طرفداران جنگ ستارگان
استودیو Bioware با امضاء قراردادی با Lucas Arts، تصمیم به اجرای یک ایده خطرناک و جسورانه گرفت. در سال ۲۰۰۳، با انتشار بازی Star Wars Knight of the OLD Republic از سوی استودیو بایوور، هواداران توانستند به شکلی متفاوت جهان این مجموعه را تجربه کنند.
قبل از انتشار بازی Star Wars Night of the Old Republic، «جنگ ستارگان» عنوانی بسیار محبوب در سینما بود، اما هنوز نتوانسته بود که موفقیت چشمگیری در صنعت بازیهای ویدئویی به دست بیاورد. در نهایت، Bioware با جسارتی کمنظیر ثابت کرد که میتواند از هر عنوانی، یک اثر نقشآفرینی ارزشمند بسازد. کاری که استودیو بایوور با این عنوان ارزشمند انجام داد، به قدری تأثیرگذار بود که طرفداران جهان جنگ ستارگان، داستان این بازی را بخشی مهم و اصلی از جهان این مجموعه میدانند.
موفقیت این بازی در آن دوره مثالزدنی بود. از فروش بیش از سه میلیون نسخه در سالهای نخست انتشار این بازی گرفته تا نظرات مثبت بازیکنان، منتقدین و از جمله طرفداران جنگ ستارگان، همگی از موفقیتهای این بازی بودهاند. حتی نسخه بعدی Night of the Old Republic که ساخته استودیو Obsidian Entertainment بود، نتوانست موفقیت نسخه اول این مجموعه دوستداشتنی را به دست بیاورد.
استودیو Bioware با توسعه و انتشار این بازی حماسهای آفرید که در زمان خود لمس نشدنی بود.
همکاری مایکروسافت با استودیو Bioware
پس از موفقیتهای پشت سرهمی که استودیو Bioware به دست آورده بود، کمپانیهای بزرگ یکی پس از دیگری، تصمیم به همکاری با این استودیو دوستداشتنی گرفتند. دومین کمپانی نامآشنایی که با بایوور همکاری کرد، مایکروسافت بود.
Bioware با ساخت بازی انحصای Jade Empir برای کنسولهای اکسباکس و رایانههای شخصی و انتشار آن در سال ۲۰۰۵، نتوانست موفقیت فروش ساختههای قبلی خود را تکرار کند. هرچند که Jade Empire بازی منحصر به فردی بود و خیلی از افراد علاقهمند به بازیهای نقشآفرینی و اکشن، آن را پسندیده بودند. نمره ۸۹ در وبسایت متاکریتیک از سوی منتقدین و نمره ۸.۲ از سوی کاربران، سندی است که این بازی از نظر کیفی موفق بوده و ارزش تجربه را دارد.
مجموعه Mass Effect و آغاز دوره طلایی
کمپانی Electronic Arts که موفقیتهای پی در پی Bioware را دیده بود، تصمیم گرفت که با خرید این استودیو صاحب آن شود و از سال ۲۰۰۷ به بعد، همیشه بازیهای استودیو Bioware با برند کمپانی EA همراه بودهاند.
دوران طلایی استودیو Bioware به طور مشخص با موفقیت نسخه اول مجموعه Mass Effect آغاز شده است. این استودیو با گسترش سیستم انتخاب و آزادی عمل بیشتر در بازیهای خود، گامی بلندتر از همیشه برداشت و مانند آثار قبلی، دوباره باعث پیشرفت سبک بازیهای نقشآفرینی شد.
Bioware در سال ۲۰۰۷ با انتشار اولین نسخه مجموعه Mass Effect، سهگانه شاهکاری را در ژانر بازیهای نقشآفرینی علمی تخیلی آغاز کرد. یک بازی که داستان فرمانده «شپرد» و تلاش او برای نجات کهکشان را روایت میکرد. استودیو بایوور هر آنچه که بازیکنان در بازیهای آن دوست داشتند را ارتقا داد تا این محصول از نظر کیفی بهبود یابد؛ داستان پیچیده، انتخابهای تأثیرگذار بر روند بازی و روایتی که به چاشنی مسائل اخلاقی و مدنی آغشته شده بود.
در اولین سال پس از انتشار، نسخه اول بازی فقط برای کنسول اکسباکس ۳۶۰ عرضه شده بود، اما با گذشت زمان برای پلتفرمهای دیگری نیز منتشر شد.
در سال ۲۰۱۰ نسخه دوم مجموعه Mass Effect، ادامه دهنده مسیر موفقی بود که اولین نسخه این بازی طی کرد. این موفقیت به قدری چشمگیر بود که برخی از طرفداران، Mass Effect 2 را بهترین بازی ویدئویی در ژانر نقشآفرینی میدانند.
Mass Effect 3 آخرین نسخه این مجموعه بود که در حد و اندازه بازیهای دیگر استودیو Bioware عمل کرد. سال ۲۰۱۲ میلادی، زمانی که بازی منتشر شد، بازیکنان به دو دسته تقسیم شدند. دسته اول معتقد بود که پایان بازی درخورد این مجموعه نیست و بازی را ناقص میدانستند، اما دسته دوم بر این باور بودن که با وجود پایان مشکلدار بازی، ارزشهای Mass Effect به خوبی حفظ شدهاند. با تمام اختلاف نظراتی که وجود دارد، این بازی اثری است که به سادگی از یادها نمیرود.
تاریخچه استودیو بایوور | Dragon Age و بازی سال
عنوان دیگری وجود داشت که در کنار Mass Effect هویت استودیو Bioware را شکل میداد. Dragon Age اثری بود که این استودیو را به جهان فانتزی بازگرداند. درست دو سال بعد از موفقیت چشمگیر نسخه اول Mass Effect، بازی Dragon Age: Origins در سال ۲۰۰۹ میلادی منتشر شد.
Dragon Age: Origins یک بازی با نمرات عالی که توانسته بود فروش خوبی را تجربه کند. با وجود نسخههای دیگر این مجموعه بسیاری از طرفداران، Origins را بهترین Dragon Age میدانند.
در سال ۲۰۱۱ Dragon Age ll منتشر شد. از نمرات و نظراتی که منتقدین و کاربران بازیهای ویدئویی ثبت کردهاند، میتوان گفت که نسخه دوم بازی Dragon Age در حد و اندازهای نبوده است که طرفداران انتظار داشتهاند. هرچند که تجربه این بازی برای برخی از بازیکنان خوشایند بود.
استودیو Bioware نیاز داشت پس از افت کیفیت Dragon Age در نسخه دوم، ثابت کند که هنوز در ساخت بازیهای نقشآفرینی فانتزی استاد است و با انتشار یکی از به یادماندنیترین بازیهای نقشآفرینی به نام Dragon Age: Inquisition، این موضوع را به عمل آورد. این بازی در سال ۲۰۱۴ موفق به دریافت جایزه بازی سال از سوی مراسم Game Awards شد.
استودیو Bioware | لغزش و سقوط استودیو
متأسفانه درخشش استودیو Bioware همیشگی نبود و پس از گذشت سالیان و ارائه آثار ارزشمند، بلاخره زمانی فرا رسید که این استودیو از لیگ بازیسازان برتر خارج شود. از جدایی عوامل مختلف گرفته تا فشار سرمایهداران بر این استودیو، همگی تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی داشتهاند.
Mass Effect: Andromeda اولین لغزشی بود که این استودیو تجربه کرد. Andromeda به هیچ وجه در حد و اندازه بازیهای قبلی Bioware ظاهر نشد و طرفداران را ناامید کرد. در حالی که بازیکنان انتظار داشتند بازی بعدی استودیو کمبود ایجاد شده را جبران کند، Bioware با انتشار یک بازی افتضاح به نام Anthem، هواداران را بیشتر از همیشه عصبانی کرد. از مشکلات فنی بازی گرفته تا ایراداتی که در هسته بازی رخنه کرده بودند، همگی دلیل ضعفهای این بازی به شمار میآمدند.
با وجود ناامیدی بسیاری که استودیو Bioware در دل بازیکنان ایجاد کرد، خیلی از طرفداران امید داشتند که نسخه بعدی Dragon Age، میتواند نقطهای برای بازگشتی شکوهمند باشد.
با انتشار بازی Dragon Age: Veilguard در سال ۲۰۲۴ میلادی، ناامیدیها بیشتر شد و شکست دیگری برای این استودیو رقم خورد. استودیویی که زمانی حد و مرز بازیهای نقشآفرینی را تغییر میداد و مسیر را برای دیگر بازیسازان هموار میکرد، دچار موقعیتی شد که با تحریم بازیکنان همراه بود.
پرداختن به مسائل مدنی مهم امروزی، از جمله جایگاه اقلیتهای جنسی در جامعه امروز، دلیل عدم موفقیت این بازی نبوده است و از بین رفتن ارزشهای بازیسازی این استودیو باعث سقوط آن شده. اتفاقا پرداختن مسائل مربوط به جامعه، بخشی از هویت نویسندگی و قلم بازیهای استودیو Bioware را تشکیل میداد، اما چیزی که دچار ضعف بسیار شدید Dragon Age: Veilguard شد، افت کیفی بسیار شدید در این ویژگی بود.
از آن جایی که یک بازی نقشآفرینی نیاز بیشتری به دیالوگها و تعاملات بین بازیکن و شخصیتها دارد، نویسندگی قوی و اجرای درست بازیساز، میتواند تضمین کننده این باشند که با یک بازی خوب طرف هستیم. Veilguard در نویسندگی بسیار غیرحرفهای عمل میکند و هرآنچه که هسته یک نقشآفرینی است را آتش میزند. به شکلی که این سوال را در ذهن بازیکن ایجاد میکند که چرا باید این داستان را دنبال کند.
به علاوه، انتخاب بازیکن کمارزش شده و تصمیمهایی که در بازی میگیرد به درستی اجرا نمیشوند.
امیدوار هستم که استودیو Bioware به مسیر اصلی خود بازگردد و شکوه گذشته را به دست آورد. چرا که تجربه یک بازی خوب، حق بازیکن است.
سپاس از شما که در مقاله تاریخیچه استودیو Bioware، همراه با وبسایت دنیای بازی بودید.
source