ایندیانا جونز؛ از وقایع «مهاجمان صندوقچه گمشده»(Raiders of the Lost Ark (1981)) گرفته تا اتفاقات «گردانه سرنوشت»(The Dial of Destiny (2023))، همه ما با ماجراجویی‌های این باستان‌شناس خیالی آشنایی داریم. حال دکتر جونز باری دیگر بازگشته تا در جدیدترین ماجراجویی خود، معمای «حلقه بزرگ» را حل کند. در ادامه، با روایت داستان بازی Indiana Jones and the Great Circle از بخش تاریخچه و داستان‌های وبسایت دنیای بازی همراه ما باشید.

داستان بازی Indiana Jones 2024 | مقدمه «حلقه بزرگ»

سال ۱۹۳۶، آمریکای جنوبی

تایم لاین بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ در دوره‌ای بین ماجراجویی‌های «مهاجمان صندوقچه گمشده» و « آخرین جنگ صلیبی» اتفاق می‌افتد. بازی با تداعی سکانسی از فیلم «مهاجمان صندوقچه گمشده» شروع می‌شود. درجنگل‌های آمریکای جنوبی، ایندیانا جونز به همراه دو نفر از محلی‌ها به‌‌نام‌های «بارانکا» و «ساتیپو» در جستجوی یک مجسمه طلایی است. 

درمیانه مسیر و بعداز پیداکردن تکه‌های یک نقشه قدیمی، ایندیانا جونز محل مجسمه طلایی را پیدا می‌کند. درحالی که جونز نقشه را بررسی می‌کند، بارانکا سعی دارد با اسلحه، از پشت به او شلیک کند. اما جونز از خیانت او مطلع می‌شود و به‌کمک شلاق معروف‌اش، بارانکا را خلع سلاح می‌کند و او را فراری می‌دهد.

درادامه، جونز به‌همراه ساتیپو به مسیر ادامه می‌دهند. آن دو خیلی زود به یک ورودی برخورد می‌کنند که به «معبد خونین» (محلی که مجسمه طلایی در آن قراردارد.) منتهی می‌شود. پس‌از واردشدن به آن‌جا و گذشتن از تله‌هایی که سر راه‌شان قراردارد، درنهایت به یک راهرو می‌رسند که وسط آن خراب‌شده و یک گودال بزرگ در آن به‌وجود آمده است. جونز شلاق خود را به کنده درختی که در بالای گودال گیر کرده، قلاب می‌کند و به‌کمک آن، به‌همراه ساتیپو از روی گودال می‌پرند و سپس، به محل مجسمه می‌رسند.

حال، جونز باید آخرین معما را برای به‌دست آوردن مجسمه حل کند. او کیسه‌ای پر از شن را از جیب خود بیرون می‌آورد و با خالی‌کردن شن‌های اضافی آن، سعی می‌کند تا کیسه را با مجسمه طلایی هم‌وزن کند. سپس به‌سرعت مجسمه را برداشته و کیسه را به‌جای آن می‌گذارد. اما نقشه طبق برنامه پیش نمی‌رود و تله معبد فعال می‌شود. 

معبد شروع به ریزش می‌کند و جونز و ساتیپو نیز پا به فرار می‌گذارند. ساتیپو زودتر از جونز، از گودال پرش می‌کند و شلاق را نگه می‌دارد. سپس از جونز می‌خواهد تا مجسمه را برای او پرتاب کند. جونز این کار را می‌کند و از ساتیپو می‌خواهد تا شلاق را به طرف‌اش هل بدهد تا از گودال عبور کند. اما ساتیپو بعداز به‌دست آوردن مجسمه طلایی، به جونز خیانت می‌کند و بدون اینکه شلاق را به اون بدهد، او را ترک می‌کند.

جونز به ناچار از روی گودال می‌پرد اما در آن طرف، از لبه گودال آویزان می‌شود. جونز به هر زحمتی شده، خود را بالا می‌کشد و قبل‌از اینکه درب سنگی راهرو بسته شود، از آن عبور می‌کند. در مسیر خروج از معبد، ساتیپو را پیدا می‌کند که در یکی‌از تله‌ها گیر افتاده و کشته شده‌است. سپس مجسمه را از کنار او بر می‌دارد و از غار خارج می‌شود.

• اخطار لو رفتن داستان بازی Indiana Jones and the Great Circle: ادامه تایم لاین بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ به‌طورکامل داستان این بازی را لو می‌دهد(اسپویل)؛ پس اگر قصد ندارید که جذابیت روایی این بازی برای شما ازبین برود، از مطالعه این مقاله پیش از تجربه بازی Indiana Jones پرهیز کنید.

تایم لاین بازی Indiana Jones and the Great Circle | شروع «حلقه بزرگ»

سال ۱۹۳۷، دانشگاه مارشال – کنتیکت(Connecticut)، ایالات متحده

در ادامه داستان بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، جونز پشت میز دفترش، در دانشگاه مارشال، از خواب می‌پرد. او تصمیم می‌گیرد تا گشتی در دانشگاه بزند. اما درحین گشت‌زنی، متوجه می‌شود که شخصی، وارد دانشگاه شده است. او رد فرد را دنبال می‌کند و درنهایت، با شخصی بزرگ حثه به‌نام «لوکاس» مواجه می‌شود که در سالن اشیاء باستانی دانشگاه، روبه‌روی یکی‌از ویترین‌ها زانو زده و به زبان لاتین جملاتی را زمزمه می‌کند. ایندیانا جونز سعی می‌کند تا از اون پرس‌وجو کند که البته، به نتیجه‌ای نمی‌رسد. آن دو با یکدیگر درگیر می‌شوند و پس‌از یک کشمکش کوتاه، لوکاس موفق می‌شود تا جونز را بیهوش کند.

صبح روز بعد، ایندیانا درحالی‌که کف سالن افتاده است، توسط دوستش «مارکوس برودی»(Brody) -که یکی‌از اساتید دانشگاه مارشال نیز هست.- بیدار می‌شود و می‌فهمد که لوکاس، شئ باستانی «گربه مومیایی»(Cat Mummy) را که جونز چند هفته پیش آن را به‌دست آورده بود، از دانشگاه دزدیده‌است.

درحین بررسی دانشگاه و خرابی‌های به بار آمده، جونز و برودی یک گردنبند با نمادی خاص، آویزان از یک پنجره شکسته را پیدا می‌کنند. گردنبندی که متعلق به لوکاس بوده و هنگام فرار از پنجره، به آن گیر کرده و جا مانده. جونز بعداز برداشتن آن، متوجه می‌شود که گردنبند، نمادی مذهبی است و متعلق به «مجموعه اشیاء محرمانه» واتیکان است. اینکه چه کسی پشت این جریان است و به‌ چه دلیلی مومیایی گربه را دزدیده است، ذهن جونز را آشفته می‌کند.

از همین‌رو، او چمدان‌اش را برمی‌دارد تا وسایل مورد نیاز برای سفر و ماجراجویی جدیدش را جمع کند و سر از این اتفاقات در بیاورد. اما همین‌که چمدان را باز می‌کند، یک دفترچه خالی درآن پیدا می‌کند که معشوقه سابق‌اش، «ماریون»، به‌عنوان هدیه برایش گذاشته است.

جونز دفترچه و وسایل‌اش را برمی‌دارد و راهی رُم -ایتالیا- می‌شود.

داستان بازی Indiana Jones and the Great Circle | ماجراهای شهر واتیکان

تایم لاین بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، در مسیر ایتالیا

جونز در هواپیما، با یکی‌از دوستان قدیمی‌اش به‌نام «آنتونیو»(Antonio) که در ایتالیا ساکن است، ازطریق تلگراف مکاتبه می‌کند و از اون می‌خواهد تا در واتیکان باهم ملاقات کنند. اما آنتونیو در جواب می‌گوید که واتیکان درحال‌حاضر امن نیست و از ایندیانا می‌خواهد تا خارج از آن‌جا، در محلی به‌نام Village Steps یکدیگر را ببینند.

خارج از شهر واتیکان

در ادامه داستان بازی Indiana Jones and the Great Circle، جونز به ایتالیا رسیده و برای پیداکردن دوستش «پدر آنتونیو» به‌سمت Village Steps حرکت می‌کند. وقتی به محل ملاقات می‌رسد، آنتونیو از پشت دری جونز را صدا می‌زند و او را به داخل می‌آورد.

آنتونیو به جونز می‌گوید که از وقتی روحانی اعظم واتیکان مریض شده، کنترل شهر به‌ «پدر ونچورا» داده شده و او نیز، درهای شهر را شهر را باز کرده‌است. حال شهر پر شده از اراذل و اوباش فاشیسم و واتیکان امنیت کامل ندارد. آنتونیو، جونز را به دفتر کارش می‌برد و پیشنهاد می‌دهد که تا شب را در آنجا استراحت کند.

روز بعد، ایندیانا جریان را برای آنتونیو تعریف می‌کند. اینکه مردی بزرگ هیکل یک شئ باستانی را دزدیده و به واتیکان آورده‌است. سپس گردنبند را به آنتونیو نشان می‌دهد. آنتونیو در پاسخ می‌گوید که باتوجه به یک‌سری کتیبه و نوشته‌های قدیمی که در اطراف واتیکان پیدا شده، به گروهی‌از افراد غول پیکر با عنوان «فرشته‌های سقوط‌کرده»(Fallen Angels) اشاره شده‌است.

او اضافه می‌کند که نماد روی گردنبند را قبلا در آرشیو محرمانه واتیکان دیده‌است. آنتونیو یک لباس کشیش به جونز می‌دهد تا درحین تحقیق درباره این موضوع، کمتر به مشکل برخورد کند. سپس اضافه می‌کند که نماد روی گردنبند را جای دیگری هم دیده‌است. درکتابخانه‌اش که دقیقا زیر دفترش قرار دارد. او پیشنهاد می‌دهد که برای شروع، جونز می‌تواند از این کتابخانه استفاده کند.

جونز به کتابخانه می‌رود و پس‌از یافتن نماد، متوجه می‌شود که گردنبند و نماد روی دیوار همانند قفل و کلید برای ورود به محلی مخفی هستند. او گردنبند را روی نماد قرار می‌دهد و آن را می‌چرخاند و با این‌کار، یک در مخفی را باز می‌کند.

جونز وارد گذرگاه مخفی می‌شود و می‌فهمد که قرن‌هاست از این مکان استفاده‌نشده و کسی از وجود آن خبر ندارد. او با گشت‌وگذار در محیط، سرانجام میزی پیدا می‌کند که روی آن، نقشه‌ای قراردارد که محل کتیبه‌هایی که آنتونیو درباره آن‌ها صحبت کرده‌بود را نشان داده‌است. جونز نقشه را برمی‌دارد و از مخفی‌گاه خارج می‌شود.

حال که محل کتیبه‌ها مشخص‌اند، آنتونیو کلیدی به جونز می‌دهد و به‌او می‌گوید که در سطح شهر واتیکان، درهای مخصوصی وجوددارد که تنها روحانیون و کشیش‌ها مجاز به عبور از آن‌ها هستند. از این کلید برای واردشدن به آن‌ها استفاده کن. جونز کلید را می‌گیرد و سپس، وارد شهر می‌شود.

داستان بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، کتیبه‌های شهر واتیکان

جونز وارد شهر واتیکان شده تا کتیبه‌ها را پیداکند. درکل چهار کتیبه در سراسر واتیکان قراردارند که جونز یکی‌یکی آن‌ها را پیدا کرده و از آن‌ها عکس می‌گیرد. سپس نزد آنتونیو بازمی‌گردد تا به‌کمک یکدیگر، کتیبه‌ها را رمزگشایی کنند. پس‌از رمزگشایی، آن‌ها متوجه می‌شوند که دنیایی زیرزمینی دقیقا در زیر برج نیکلاس پنجم وجود دارد که مقبره غول عظیم‌الجثه در آن‌جاست.

مقبره غول جنگجو، جهان زیرزمینی

جونز به داخل برج نیکلاس پنجم می‌رود و ورودی جهان زیرزمینی را پیدا می‌کند. سپس با حل‌کردن معماهای آن، درنهایت به مقبره غول دست می‌یابد. او هرطور شده، درپوش سنگی مقبره را باز می‌کند و با بررسی بقایای اسکلت آن، یک پوست‌نوشته پیدا می‌کند که اطلاعات مورد نیازش را روی آن نوشته. جونز نوشته را برمی‌دارد و از یکی‌از خروجی‌های محل‌های حفاری، از جهان زیرزمینی خارج می‌شود.

به‌محض بیرون آمدن، دختر راهبه‌ای را می‌بیند که دری را باز می‌کند و وارد خانه‌ای می‌شود. جونز او را دنبال می‌کند و سرانجام، مچ او را درحال دیدزدن کسی با دوربین می‌گیرد.

درحین صحبت‌کردن با دختر، ناگهان یک کشتی هوایی از بالای سر آن‌ها عبور می‌کند و روبه‌روی سقف کلیسای واتیکان می‌ایستد. جونز دوربین را از دختر می‌گیرد و به کسانی‌که از کشتی هوایی پیاده می‌شوند، نگاه می‌کند. چند سرباز نازی به‌همراه یک باستان‌شناس آلمانی به‌نام «اِمِریک واس»(Emmerich Voss) از آن پیدا می‌شوند و واس با پدر ونچورا ملاقات می‌کند.

طی صحبت دیگری که جونز و دختر باهم انجام می‌دهند، مشخص می‌شود که او راهبه نیست؛ بلکه یک خبرنگار به‌نام «جینا لامباردی» است و درحال حاضر، به‌دنبال خواهر گمشده‌اش دکتر «لارا لامباردی» می‌گردد. به عقیده جینا، واس مسئول گمشدن خواهرش است. بعداز این گفت‌وگو، جینا و جونز توافق می‌کنند تا اطلاعاتشان را با یکدیگر به‌اشتراک بگذارند.

داستان بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، آرشیو محرمانه واتیکان

در ادامه تایم لاین بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، جینا و ایندیانا موفق می‌شوند تا راهی به آرشیو محرمانه واتیکان پیدا کنند. جونز، گربه مومیایی را درمیان هزاران آثار دیگر پیدا می‌کند. اما همین‌که می‌خواهد آن را بردارد، سر و کله لوکاس پیدا می‌شود.

آن‌ها باری دیگر درگیر می‌شوند اما این‌بار، جونز موفق می‌شود تا دمار از روزگار لوکاس دربیاورد و او را بیهوش کند. اما همین که می‌خواهد گربه را بردارد، سرو‌کله پدر ونچورا و واس به‌همراه سربازان نازی پیدا می‌شود. پس به‌سرعت لوکاس را پنهان می‌کنند و واس را زیرنظر می‌گیرند.

واس گربه مومیایی را برمی‌دارد و آن را نگاه می‌کند. اما ناگهان آن را به لبه‌ای می‌کوبد که باعث می‌شود شکسته شود و از درون آن یک شئ باستانی در می‌آورد که خود ایندیانا نیز از آن خبری نداشت. درهمین حین، واس به چیزی به‌اسم «حلقه بزرگ» اشاره می‌کند و اینکه چندین و چند عدد از این اشیاء کوچک نیاز است تا بتوان از قدرت آن استفاده کرد.

واس به‌همراه ارتش نازی به کشتی هوایی باز می‌گردند تا برای پیداکردن تعداد بیشتری از این اشیاء کوچک، راهی شهر «جیزه» -مصر- شوند. جونز و جینا نیز، پشت سر آن‌ها مخفیانه وارد کشتی می‌شوند تا اطلاعات بیشتری درباره حلقه بزرگ کسب کنند.

تایم لاین بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ | ماجراهای شهر جیزه

داستان بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، در مسیر مصر

در هواپیمای نازی‌ها، ایندیانا با کنار هم گذاشتن مدارک به یک نتیجه می‌رسد. او برای جینا توضیح می‌دهد که مسئله حلقه بزرگ یکی‌از رازآلودترین مسائل باستان‌شناسی است که تاکنون کسی راز آن را کشف نکرده. جونز یک دایره روی دیوار می‌کشد که نماد زمین است. بعد اضافه می‌کند که اگر نام تمام شهرها و مکان‌هایی که مومیایی‌ها درآن‌ها یافته شده‌اند را روی زمین مشخص کنیم، در پایان مختصات آن‌ها یک حلقه بی‌نقص دور زمین تشکیل می‌دهد که احتمال می‌رود همان حلقه بزرگ باشد.

سپس جینا برای پیداکردن خواهرش و جونز برای حل مسئله حلقه بزرگ، تصمیم می‌گیرند تا واس را دنبال کنند و از کار او سردر بیاورند.

در بیابان شهر جیزه

کشتی هوایی در پایگاه نظامی نازی‌ها فرود می‌آید و واس و همراهانش، از آن خارج می‌شوند. جونز و جینا نیز از کشتی پیاده شده و مخفیانه از پایگاه بیرون می‌آیند. در ادامه جینا به جونز درباره رابطی که در شهر جیزه می‌شناسد، خبر می‌دهد. رابط او زنی‌است به‌نام «دِیم ناوال»(Dame Nawal)؛ یکی‌از حامیان تاریخ و آثار باستانی.

آن‌ها به چادر ناوال می‌روند تا درباره قدم بعدی‌شان با او صحبت کنند.

در چادر، جریان حلقه بزرگ و قدرتی که نازی‌ها به‌دنبالش هستند را برای ناوال تعریف می‌کنند. در ادامه داستان بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، جونز نقاشی یک مجسمه با کله عقاب را روی دیوار پیدا می‌کند. ناوال توضیح می‌دهد که این، نقاشی مجسمه خدای مصری، «را»(Ra) است و اندازه حدودی این مجسمه را به جونز نشان می‌دهد. جونز وقتی می‌فهمد که ابعاد مجسمه «را» و مجسمه مومیایی گربه یکی است، موضوع اشیاء سنگی -که نازی‌ها از داخل مجسمه‌ها بیرون آوردند- را برای ناوال تعریف می‌کند.

با کنار هم گذاشتن اسناد و شواهدی که به‌دست آورده‌اند، به این نتیجه می‌رسند که مجسمه «را» نیز بی‌شک یکی دیگر از این سنگ‌ها را در خود داراست و دلیل سفر کردن واس به مصر نیز باید همین باشد. جونز یادآور می‌شود که قرن‌هاست کسی این مجسمه را پیدا نکرده است و مکان آن معلوم نیست. اما ناوال می‌گوید که به احتمال زیاد مجسمه در هرم بزرگ مصر، یعنی آرامگاه خوفو و به‌همراه خودش دفن شده‌‎است.

ناوال اسنادی نشان می‌دهد که یکی‌از جاسوسانش از داخل یکی‌از پایگاه‌های نازی به‌دست آورده. براساس این اسناد، نازی‌ها درحال انجام آزمایشات محرمانه‌ای هستند که اجازه آن توسط شخص «آدولف هیتلر» داده شده‌است و هم‌چنین نام «لارا لامباردی» نیز دربین شرکت‌کنندگان این آزمایش به چشم می‌خورد. ناوال اضافه می‌کند که جزییاتی از این آزمایش ندارد اما در پایگاه نازی‌ها، یکی‌از اتاقک‌ها متعلق‌به واس است که با رفتن به آنجا، می‌توانند اطلاعات بیشتری در این‌باره به‌دست آورند.

تایم لاین بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، کمپ واس

ناوال می‌گوید که در زیر جیزه، تونل‌های زیادی وجود دارند که می‌توان از آن‌ها برای رسیدن به پایگاه نازی‌ها و اتاق واس رسید. درادامه، نقشه‌ای بیرون می‌آورد که مسیرهای زیرزمینی جیزه را نشان می‌دهد. ناوال اضافه می‌کند که یکی‌از جاسوسانش، ورودی تونلی که به اتاق واس منتهی می‌شود را پیداکرده و آن را علامت‌گذاری کرده‌است.

ناوال برای ایندیانا و جینا، لباس مبدل و برگه‌های عبور تقلبی آماده می‌کند تا بتوانند وارد پایگاه شده و به ورودی تونل دسترسی داشته باشند. در آخر اضافه می‌کند که بعداز اینکه تونل را پیدا کردید و از آن خارج شدید، نزدیک اتاق واس سربازخانه‌ای وجوددارد که یک پرچم بزرگ نازی کنار آن قراردارد. با پایین‌کشیدن پرچم، من متوجه نفوذ شما می‌شوم و با ایجاد حواس‌پرتی، سربازان نازی را از آن‌جا دور می‌کنم. همین‌طور، به تونل دیگری اشاره می‌کند و می‌گوید اگر اوضاع خراب‌شد، تونلی که با استفاده‌از آن وارد پایگاه شده‌اید بسته می‌شود، اما می‌توانید به این تونل بیایید، جایی که من منتظر هستم تا شما را فراری بدهم.

در ادامه داستان بازی Indiana Jones and the Great Circle، جونز و جینا با استفاده‌از لباس‌ها و برگه‌های عبور، وارد منطقه تحت حفاظت نازی‌ها شده و از طریق تونل، خود را به پایگاه نازی‌ها و درنهایت، اتاق واس می‌رسانند. در اتاق واس، چند نامه و سند به‌همراه دفترچه تحقیقاتی «لارا» را پیدا می‌کنند. جونز دفترچه را بررسی می‌کند و در آن، نمادی مانند یک زبان باستانی می‌یابد. درهمین حین، متوجه بازگشت واس به کمپ می‌شوند که در یک ساختمان دیگر، مشغول کاری است. پس تصمیم می‌گیرند واس را تعقیب کنند و از نقشه او باخبر شوند.

آن‌‌دو مخفیانه از میان سربازها عبور می‌کنند و خود را به ساختمانی که واس در آن حضور دارد، می‌رسانند. درآنجا درمی‌یابند که نازی‌ها، درحال بازجویی از یک انسان غول‌پیکر، او را کشته‌اند. درحالی‌که جینا اسلحه‌ای به‌سمت واس نشونه گرفته است، جونز جسد را بررسی می‌کند و متوجه خالکوبی‌هایی برروی بدن او می‌شود که شبیه‌به نمادهای دفترچه لارا هستند.درنهایت، با بحث‌هایی که با واس می‌کند، متوجه می‌شودکه این زبان، در اصل زبان آدامیک(زبانی که برای اولین‌بار و توسط «آدم» و انسان‌ها استفاده شده‌است.(Adamic Language))

جینا از واس درباره خواهرش می‌پرسد که واس در جواب می‌گوید لارا با خواست و رضایت کامل خودش وارد تیم تحقیقات شده است و ما هم از دانش و تجربه‌اش در زمینه زبان آدامیک استفاده می‌کنیم.

ناگهان سروکله سرباز نازی پیدا می‌شود و باعث ایجاد درگیری بین آن‌ها می‌شود. درآخر جونز و جینا موفق به فرار می‌شوند اما نازی‌ها از حضور آن‌ها باخبر شده‌اند و ورودی تونل را بسته‌اند. پس آن‌ها به‌سمت تونلی که ناوال درآنجا منتظر آن‌هاست می‌روند. به محض ورودبه تونل، ناوال ورودی را تخریب می‌کند تا جلوی ورود نازی‌ها را بگیرد.

داستان بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، مجسمه «را»(Ra)

درادامه تایم لاین بازی Indiana Jones and the Great Circle، هنگام عبور از تونل، جونز به یک دیوار نوشته باستانی برخورد می‌کند و با ترجمه زبان آن، متوجه می‌شود که غول‌ها (انسان‌های بزرگ جثه) دراصل وظیفه نگهبانی از مجسمه‌ها و حلقه بزرگ را دارند. 

پس‌از خارج‌شدن از تونل، جونز به‌سمت هرم ملکه حرکت می‌کند. او با گشتن اطراف هرم، سرانجام یک راه ورود پیدا می‌کند و موفق می‌شود وارد مکانی به نام «سالن رزونانس» شود که سه مجسمه در وسط آن قراردارند و پشت آن‌ها، لوح‌هایی سنگی که کلماتی به زبان آدامیک روی آن‌ها حک شده‌است.

جونز به‌کمک دفترچه لارا و همین‌طور، کلماتی که لوکاس (یکی‌از غول‌ها) به‌زبان آورده‌بود، لوح‌ها را رمزنگاری می‌کند و سپس، کلمات آن‌ها را به‌ترتیب درست به‌زبان آدامیک می‌خواند. بعداز خواندن کلمات، ناگهان زیر پای ایندیانا جونز خالی می‌شود و او، وارد محلی دیگر می‌شود. با گذشتن از تونل‌های زیرزمینی و حل معمای آن‌جا، درنهایت جونز موفق می‌شود تا به مجسمه را دست پیداکند.

جونز مجسمه را می‌شکند و شئ سنگی داخل آن را برمی‌دارد. درهمین‌حال، سقف شروع‌به ریزش می‌کند. جونز بااستفاده‌از یک شکاف، خود را از هرم خارج می‌کند، اما شن‌ها براثر ریزش محل، به‌رویش می‌ریزند و او را مدفون می‌کنند، به‌طوری‌که یک دستش به‌همراه تکه‌سنگ خارج‌از خاک است.

مدتی بعد واس و سربازان نازی بالای سر او ظاهر می‌شوند و واس سنگ را از دست او برمی‌دارد. از صحبت‌هایی که بین واس و نازی‌ها رخ می‌دهد، جونز متوجه می‌شود که تیمی از نازی‌ها که گویا ناپدید شده‌بودند، حال پیدا شده و در ارتفاعات هیمالیا مستقر هستند. واس و همراهانش بعداز فهمیدن این موضوع، جونز را همان‌طور مدفون در شن رها می‌کنند و به‌سمت گروه گم‌شده‌شان حرکت می‌کنند.

درادامه داستان بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، مدتی بعداز اینکه نازی‌ها ایندیانا را ترک کردند، ناوال به‌همراه جینا و چندی‌دیگر از همراهانش به محل جونز می‌رسند و او را از خاک بیرون می‌کشند. جونز اتفاقات را برای آن‌ها تعریف می‌کند. اینکه مجسمه را و سنگ داخلش را پیدا کرده ولی واس آن‌ را برداشته است.

ناوال می‌گوید که یکی‌از افرادش، اسنادی را به‌دست آورده که مربوط‌به عملیات ویژه نازی‌ها است؛ عملیات حلقه بزرگ. براساس این اسناد، نازی‌ها مدتی قبل در منطقه «ماچو پیچو» -پرو- موفق شدند تا یکی‌از سنگ‌های باستانی را پیداکنند. عملیاتی که خواهر جینا نیز در آن مشارکت داشته. اما سنگ به‌دلایلی نامعلوم گم‌شده. درآخر، جینا اضافه می‌کند که با شنودکردن بیسیم نازی‌ها، متوجه تماسی از هیمالیا شده‌است و مختصات آن را یادداشت کرده‌است. 

آن‌ها تصمیم می‌گیرند تا به‌سرعت به‌سمت هیمالیا حرکت کنند تا قبل‌از نازی‌ها به آنجا برسند. 

داستان بازی Indiana Jones and the Great Circle | ماجراهای هیمالیا

تایم لاین بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، درمسیر هیمالیا

آن‌ها به‌کمک کشتی‌ای که ناوال تدارک دیده، به‌سمت هیمالیا حرکت می‌کنند. هم‌چنین ناوال اضافه می‌کند که با یکی‌از محلی‌ها صحبت کرده تا جینا و جونز را تا هیمالیا راهنمایی کند، زیرا خودش نمی‌تواند آن‌ها را همراهی کند.

کشتی گمشده

ایندیانا و جینا به هیمالیا می‌رسند و به‌کمک راهنما، بخشی‌از مسیر را طی می‌کنند. اما جلوتر، راهنما از ترس بهمن (آوالانچ) آن‌ها را ترک می‌کند و جونز و جینا به‌تنهایی به مسیر ادامه می‌دهند. کمی بعد، کشتی بزرگی را می‌بینند که متعلق به نازی‌ها است و بخ‌طرز عجیبی بر بالای صخره‌ای جا خوش کرده‌است.

آن‌دو به مسیر ادامه می‌دهند و وارد کشتی می‌شوند. درون کشتی، با تعداد زیادی نازی یخ‌زده مواجه می‌شوند و درنهایت، در یکی‌از اتاق‌ها، خواهر جینا دکتر «لارا لامباردی» را که از سرما مرده‌است، پیدا می‌کنند. درکنار جسد لارا، پرونده‌ای روی زمین است. جونز آن‌ را برمی‌دارد و با بررسی آن، متوجه می‌شوند که لارا در تیم نازی‌ها مشغول به‌کار بوده‌است. اما جینا این را نمی‌پذیرد و هم‌چنان به‌دنبال دلیلی می‌گردد که خواهرش بخاطر آن برای واس کار می‌کرده.

جونز به پرونده نگاهی می‌اندازد و با جمله «و آنگاه که می‌توان زمین را نابود کرد، تنها با گفتنش» مواجه می‌شود. اما منظور آن را نمی‌فهمد. درهمین‌حین، صدای سربازان نازی را می‌شنوند که به کشتی رسیده‌اند و وارد آن شدند. جونز و جینا برای پیداکردن شئ باستانی (سنگ باستانی) راهی اتاق کاپیتان می‌شوند و درآنجا، سنگ را در دستان یخ‌زده او پیدا می‌کنند.

درحالی‌که جونز تلاش می‌کند شئ را از دستان کاپیتان بیرون بیاورد، ناگهان سروکله یکی‌از نازی‌ها پیدا می‌شود. جونز و جینا به‌ناچار هرکدام پشت چیزی قایم می‌شوند. سرباز نازی وارد اتاق می‌شود و سنگ را در دستان کاپیتان می‌بیند و آن را برمی‌دارد. اما درحین خروج از اتاق، متوجه حضور آن دو می‌شود و درنهایت، درگیری بین آن‌ها رخ می‌دهد و سنگ باستانی در هوا پرتاب می‌‌شود. 

جونز درحال زد و خورد با سرباز نازی است و جینا، سنگ را برمی‌دارد و چشمش به جعبه نارنجک‌ها می‌خورد. درهمین‌حال، فرمانده نازی‌ها با افرادش سر می‌رسد و جونز را درحال درگیری دستگیر می‌کند، اما جینا موفق می‌شود تا خود را مخفی کند. درادامه تایم لاین بازی Indiana Jones and the Great Circle، فرمانده نازی‌ها درحال اعتراف‌گیری از ایندیانا است تا سنگ را به‌او بدهد. اما جونز از این کار امتناع می‌کند.

درنهایت، هنگامی‌که فرمانده با اسلحه ایندیانا جونز را تهدید می‌کند، جینا با سنگ وارد صحنه می‌شود. فرمانده از او می‌خواهد تا سنگ را تحویل دهد. جینا نیز به‌سمت او حرکت می‌کند اما به‌جای سنگ، یک نارنجک کف دستان او می‌گذارد. فرمانده نارنجک را جایی خارج از کشتی پرتاب می‌کند اما انفجار آن، باعث می‌شود تا صخره زیر کشتی ویران شده و کشتی نیز به‌سمت دره حرکت کند.

داستان بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ | ماجراهای شهر شانگهای

شانگهای؟

کشتی درحال سقوط از صخره است و درحالی که جونز و جینا در هوا معلق هستند، جونز به سنگ باستانی نگاهی می‌اندازد و متوجه می‌شود که روی آن به‌زبان آدامیک چیزی نوشته شده‌است. ناگهان چیزی به ذهن جونز می‌آید. چگونه کشتی برروی صخره افتاده بود و هیچ‌یک از خدمه برای مقابله‌با سرمای هیمالیا آمادگی نداشتند؟ یعنی ربطی به سنگ باستانی دارد؟

«و آنگاه که می‌توان زمین را نابود کرد، تنها با گفتنش». سپس او چیزی که برروی سنگ نوشته شده را با صدای بلند و به‌زبان آدامیک می‌خواند «شکافنده زمین»(Worldsplitter). ناگهان دروازه‌ای زیر آن‌ها باز می‌شود و آن‌ها به درونش سقوط می‌کنند. وقتی چشم باز می‌کنند، خود را در آن سر دنیا، شهر شانگهای -چین- می‌بینند.

تایم لاین بازی Indiana Jones and the Great Circle، الفرار!

از شانس بد آن‌ها، صاف وسط جنگ‌جهانی و جهنمی که ژاپنی‌ها برای چین درست کرده‌اند، در آنجا ظاهر شدند. اما به‌ هر زحمتی شده، موفق می‌شوند تا یکی‌از هواپیماهای جنگی را بدزدند و از مخمصه فرار کنند. درحین پرواز، جینا درباره سنگ و مقصد بعدی می‌پرسد.

جونز نیز جواب می‌دهد که نزدیک‌ترین محل در حلقه بزرگ، «سوخوتای» در عمق جنگال‌های سیام -تایلند- است و ازآنجایی که هیچ‌یک‌از مجسمه‌ها و سنگ‌هایی که در آرشیو محرمانه واتیکان به‌دست واس افتادند، از منطقه سوخاتای نبودند، پس بعید به‌نظر می‌رسد که واس سنگ باستانی آنجا را به‌دست آورده باشد.

تایم لاین بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ | ماجراهای سوخوتای

اولین سرنخ، مردم محلی

به‌محض اینکه ایندیانا جونز و جینا به تایلند می‌رسند، به‌سمت اولین مسافرخانه‌ای که می‌بینند می‌روند تا شب را در آنجا استراحت کنند. در لابی هتل، جینا درحال رزرو اتاق‌هاست و جونز نیز، درحال صحبت‌کردن با مارکوس برودی است که ناگهان سروکله لوکاس پیدا می‌شود و به جونز برای آخرین‌بار توصیه می‌کند که به‌دنبال سنگ‌ها نرود. سپس آنجا را ترک می‌کند.

جینا و جونز درحال صحبت‌کردن داخل تراس اتاق‌شان هستندکه ناگهان صدای شلیک گلوله می‌شنوند و به‌سرعت به لابی می‌آیند. وقتی به آن‌جا می‌رسند، افراد نازی را می‌بینند که محل آن‌دو را پیداکرده و به هتل حمله کرده‌اند. درحین مقابله با آن‌ها، شورشیان محلی نیز به‌کمک جونز و جینا می‌آیند و آن‌ها را به‌کمک قایق فراری می‌دهند و به مکان خودشان می‌برند.

رهبر شورشیان به‌نام «پِیلین»(Pailin) از نازی‌ها و به‌خصوص واس به‌دلیل تخریب و دزدی آثار باستانی کشورش نفرت دارد و از این‌رو، برای نتوقف‌کردن واس، تصمیم می‌گیرد تا به جونز و جینا کمک کند. پیلین آن دو را نزد عمویش «سونان»(Uncle Sunan) می‌برد.

داستان بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، قصه هرم مخفی

سونان، خاطره‌ای از بچگی‌اش برای ایندیانا تعریف می‌کند که درآن، به وجود یک تونل در زیر آب اشاره می‌کند. ایندیانا نیز تصمیم می‌گیرد تا به محلی که سونان تعریف کرده برود و وجود تونل آبی را بررسی کند. جونز به‌همراه جینا به محل رفته و تونل آبی را پیدا می‌کند و از طریق آن، خودش را به پشت دیوار و به هرم مخفی می‌رساند.

آن‌ها به داخل هرم رفته و با حل چندین معما و پازل، به یک حکاکی روی دیوار دست می‌یابند که گویا نقشه مکانی است و در مختصاتی ازآن، به زبان آدامیک چیزی نوشته شده‌است. جونز متوجه می‌شود که معنی نوشته، چیزی همانند صخره و سنگ است که به سنگ‌های باستانی اشاره دارد. از این‌رو از نقشه روی دیوار عکس می‌گیرد و همراه با جینا، پیش سونان باز می‌گردند.

تایم لاین بازی Indiana Jones and the Great Circle، گنج معبد وات ماهاتات

پس‌از بازگشت به روستا، جونز نزد سونان می‌رود و عکسی که از حکاکی روی دیوار گرفته‌بود را به او نشان می‌دهد. سونان می‌گوید که این یک نقشه بسیار قدیمی از سوخوتای است و محل حکاکی نیز، درحال‌حاضر مکان «معبد وات ماهاتات»(Temple of Wat Mahathat) را نشان می‌دهد. سپس ایندیانا جونز از جایش بلند شده و به‌سمت معبد راه میافتد.

جونز به‌کمک جینا، محل ورودی زیرزمین که با زبان آدامیک مشخص شده‌بود را پیدا می‌کند و پس‌از گذشتن از آن و حل‌کردن معماهای روبه‌رو، درنهایت به مجسمه‌ای که سنگ باستانی را درون خود نگه‌داشته است را پیدا می‌کند. جونز مجسمه را برمی‌دارد و طبق معمول، زیرزمین شروع‌به ریزش می‌کند. پس به‌سرعت محسمه را شکانده، سنگ را از درونش برمی‌دارد و باتمام توان به‌سمت خروجی فرار می‌کند.

در جستجوی جینا

هنگامی‌که جونز از زیرزمین معبد خارج می‌شود، لوکاس را می‌بیند که جینا را گروگان گرفته و در ازای آزادی او، سنگ‌هایی که دست ایندیانا هستند را می‌خواهد. جونز سنگ‌های باستانی را به لوکاس می‌دهد و جینا را تحویل می‌دهد، اما درهمین‌حین، ناگهان واس و نازی‌هایش سر می‌رسند و به‌طرف آن‌ها شلیک می‌کنند.

جونز، جینا و لوکاس باهم همکاری می‌کنند تا از این مخمصه جان سالم به‌در ببرند. لوکاس یک لوح سنگی بزرگ را برمی‌دارد و همانند سپر، درمقابل گلوله‌های نازی‌ها می‌گیرد. جونز و جینا نیز پشت آن سنگر گرفته و هرسه به عقب قدم می‌گذارند تا فرار کنند.

درهمین حال، سروکله پیلین و افرادش پیدا شده و به‌کمک آن‌ها می‌آیند. پیلین قایق‌اش را به آن‌ها می‌دهد تا همراه‌با سنگ‌ها فرارکنند. خودش و افرادش نیز به مقابله با نازی‌ها می‌پردازند.

درحین فرار با قایق و تعقیب و گریز نازی‌ها، درنهایت کنترل قایق را از دست می‌دهند و قایق از آبشار به پایین می‌افتد. جونز از درختی که در بالای آبشار وجود دارد، خودش را نگه می‌دارد و از دید دشمنان مخفی می‌ماند. اما جینا به پایین آبشار افتاده و توسط نازی‌ها اسیر می‌شود. قبل‌از اینکه جونز بتواند او را آزاد کند، واس و افرادش جینا را با خود می‌برند.

داستان بازی Indiana Jones and the Great Circle | ماجراهای زیگورات اور

تایم لاین بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، سفر به عراق

ایندیانا جونز تصمیم می‌گیرد تا به «زیگورات اور» واقع‌در عراق سفر کند تا هم جینا را از دست واس نجات دهد، و هم جلوی نازی‌ها را از دستیابی به آخرین سنگ باستانی، که دراین مکان قراردارد، بگیرد و دراین راه، لوکاس نیز او را همراهی می‌کند.

لشکر غول‌ها

قلعه زیگورات اور توسط نازی‌ها اشغال شده‌است. اما جونز و لوکاس باهم از حصارها عبورکرده و خود را به بالای ساختمانی در نزدیکی قلعه می‌رسانند. آن‌ها از دور نظاره‌گر هستند که نازی‌ها جینا را دست بسته می‌آورند و به اتاقی می‌برند. 

اما ازآنجاییکه زیگورات همانند پادگانی برای نازی‌ها شده، لوکاس ازقبل از چند غول‌ دیگر خواسته تا به آنجا بیایند و به آن‌ها کمک کنند. لوکاس قبل‌از اینکه حمله را آغاز کند، به جونز می‌گوید که اینجا محلی به‌شدت خطرناک است. هرگاه حواس نگهبانان پرت شد و محل خلوت شد، برو و دوستت را نجات بده و بعدش، هردو اینجا را ترک کنید.

درادامه داستان بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، لوکاس جونز را ترک می‌کند و همراه دوستانش به نازی‌ها حمله می‌کند.

همین‌که زنگ خطر به صدا درمی‌آید و سربازان نازی به سویی دیگر می‌روند تا با غول‌ها مقابله کنند، جونز از موقعیت استفاده می‌کند و خود را به ساختمانی‌که جینا درآن زندانی‌ است، می‌رساند و او را آزاد می‌کند. جونز از جینا می‌خواهد که سریع‌تر آنجا را ترک کنند، اما جینا چیزی می‌گوید که نظر جونز عوض می‌شود: «بیخیال، نمی‌خواهی بدونی همه این جریانات درباره چیه؟»

آن‌ها مخفیانه ازبین سربازان عبور می‌کنند و وارد قلعه زیگورات می‌شوند. به‌محض واردشدن به آن‌جا، جونز چیزی را می‌بیند که باورش برایش سخت است. کشتی نوح توسط واس پیدا شده و دراینجا نگهداری می‌شود. جینا از ایندیانا می‌پرسد که کشتی نوح چه کاربردی در نقشه واس و حلقه بزرگ دارد؟ اما جونز نیز جواب این سوال را نمی‌داند.

جونز سنگ‌ها را به جینا می‌دهد و از او می‌خواهد که همانجا منتظر بماند. سپس خودش راه می‌افتد تا به چادر واس درون قلعه زیگورات وارد شود و جواب سوالاتش را پیدا کند.

داستان بازی Indiana Jones 2024، هدف واس

جونز از میان دشمنان عبور کرده و وارد چادر واس می‌شود. آن‌جا لوکاس را پیدا می‌کند که بیهوش، در گوشه‌ای افتاده است. اما وقتی بالای سرش می‌رود، واس از پشت و با تفنگ او را تسلیم می‌کند و اسلحه‌اش را می‌گیرد. سپس گلوله هردو اسلحه‌ را خالی می‌کند و جونز را دعوت به گوش‌کردن داستانش می‌کند.

در ادامه تایم لاین بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ، واس تعریف می‌کند که در یکی‌از حفاری‌هایش در آفریقای جنوبی، تابلویی را پیدا کرده‌است که ارتباط بین سیل زمان نوح را با حلقه بزرگ توضیح می‌دهد. با اشاره به جزییات تابلوادامه می‌دهد که به فردی به‌نام نوح از جانب خدا فرمان داده‌شد تا یک کشتی بزرگ بسازد. سپس فرشتگان ۱۷ سنگ قدرتمند را که قدرت نابودکردن زمین را داشتند، به نوح دادند. ۱۷ سنگ، ۱۷ کلمه. هرسنگ به یکی‌از مکان‌های حلقه بزرگ متصل است. نوح به‌کمک این سنگ‌ها، حیوانات را از سراسر زمین جمع کرد، سپس با آن‌ها سیل راه انداخت و درپایان، زمینرا دوباره پرجمعیت کرد.

پس‌از سیل، هر سنگ درمحل خودش در حلقه بزرگ مخفی ماندند و از طرفی، موجودات غول پیکر نیز از آن‌ها حفاظت می‌کردند. به مرورزمان، سنگ‌ها گم‌وگور شدند و از خاطرات پاک شدند. به‌همین خاطر غول‌ها با واتیکان متحد شدند تا باری‌دیگر سنگ‌ها را پیدا کنند و از دست دیگران مخفی کنند.

در ادامه، یک نوار ضبط‌شده از خواهر جینا، لورا، پخش می‌کند که درآن می‌گوید:«واس، آزمایشت با شکست مواجه شد. کشتی روی یک صخره ظاهر شده. کاپیتان از من خواسته تا آزمایش رو دوباره انجام بدم تا به محل امنی برسیم. اما من ترجیح می‌دهم بمیرم تا اینکه بذارم دستت به سنگ برسه.»

اما درحین پخش‌شدن صدا، جینا به‌طور مخفیانه وارد چادرشده و با برداشتن اسلحه واس، از پشت او را تهدید می‌کند. غافل ازاینکه اسلحه خالی‌است. واس پوزخندی می‌زند و سربازانش را صدا می‌کند تا جونز و جینا را دستگیر کنند. سپس آن‌ها را همراه خود به روی کشتی نوح می‌برد تا آخرین نقشه‌اش را جلوی چشم آن‌ها عملی کند. هدف واس این‌است‌که به‌کمک قدرت حلقه بزرگ، نازی‌ها به قدرت اول جهان تبدیل شوند.

روش فعال‌کردن حلقه بزرگ به‌این صورت است. برروی سکان کشتی نوح، هفده جای مخصوص برای قراردادن سنگ‌ها وجود دارد و علاوه‌بر اینکه باید هرسنگ را به‌ترتیب در سکان قرارداد، کلمه مربوط به آن نیز به‌زبان آدامیک باید گفته شود. واس این مراحل را انجام می‌دهد که درنتیجه، هوا طوفانی و بارانی می‌شود و در دریا سیل ایجاد می‌شود. جینا موفق می‌شود طناب دستش را پاره کند و سپس، دست لوکاس و جونز را هم آزاد می‌کند.

طی درگیری‌ای که بین آن‌ها رخ می‌دهد، درنهایت نازی‌ها شکست می‌خورند و واس نیز توسط نیروی حلقه بزرگ نابود می‌شود. لوکاس سکان را دردست می‌گیرد و سعی می‌کند قدرت آن را کنترل کند. درآخر به ایندیانا و جینا می‌گوید که به‌سرعت کشتی را ترک کنند. سپس دروازه‌ای باز می‌شود که لوکاس و کشتی به‌همراه سنگ‌ها به درونش کشیده شده و ناپدید می‌شوند.

این هم از داستان بازی Indiana Jones and the Great Circle که در وبسایت دنیای بازی مطالعه کردید. نظر شما همراهان همیشگی درباره تایم لاین بازی ایندیانا جونز و حلقه بزرگ چیست؟ به‌نظر شما کدام یک از قسمت‌های مجموعه ایندیانا جونز داستان جذاب‌تری دارد؟ نظرات خود را باما به‌اشتراک بگذارید.