در زمان قدیم حاکم یکی از شهرها دختری داشت که خیلی زیبا بود و خواستگاران فراوان داشت. گاهگاه یکی از دوستان حاکم موضوعی را بهانه میکردند و رشته حرف را به عروسی و ازدواج میکشیدند. با حکایت یکی بود دوتا نبود همراه باشید.
نوشته حکایت یکی بود دوتا نبود: عاشقی عقل و جسارت میخواهد! اولین بار در مجله خبری چشمک. پدیدار شد.
source