بهترین صحنه‌های اکشن شیطان نگهبان

از زمان  شروع سریال Daredevil تا به خود امروز که ده سال از آن گذشته، یک المان اصلی وجود دارد که با این اثر گره خورده و به نوعی معرف آن است: سکانس‌های مبارزه طولانی و «تک‌برداشت» در راهرو. اولین مورد از این سکانس‌ها را در قسمت دوم سریال Daredevil می‌بینیم. این سکانس به حدی در میان هواداران به محبوبیت دست یافت که نه تنها پس از به سکانسی متعارف در تمام فصول دردویل تبدیل شد، بلکه راه خود به سریال‌های کراس‌آور Daredevil، یعنی The Defenders و She-Hulk هم پیدا کرد. با شروع پخش سریال Daredevil: Born Again (دردویل: تولدی دوباره) بیاید با هم نگاهی رتبه‌بندی شده به سکانس‌های مبارزه در راهرو دردویل داشته باشیم. هر کسی می‌تواند بین چهار گزینه اختلاف نظر داشته باشد، اما مطمئناً تمامی هواداران بر روی رتبه یک هم‌نظر خواهند بود. با ویجیاتو همراه باشید.

5. سکانس مبارزه در راهرو سریال The Defenders

با وجود حضور شخصیت‌هایی همچون دردویل، جسیکا جونز، آیرون فیست و لوک کیج و همچنین جذابیت دیدن آن‌ها در یک سکانس اکشن، متأسفانه سکانس مورد نظر ما در سریال The Defenders نتوانست به آن سطحی که انتظار داریم برسد. همه می‌دانیم که این صحنه در واقع برداشتی بی‌وقفه نیست و در واقع متشکل از چند صحنه مختلف است که با به هم چسباندن آن‌ها سعی شده یکپارچه به نظر برسد. نسخه مبارزه در راهرو سریال The Defenders نه تنها اکشن جذابی ندارد، بلکه به شکلی ناشیانه ساخته و تدوین شده که از نظر بصری نیز گیرایی خاصی ندارد.

با این حال، حداقل می‌توان دو چیز خوب را به  مبارزه در راهرو سریال The Defenders نسبت داد: ورود لوک کیج با آهنگ Run the Jewels و رویارویی دردویل با الکترا در نبردی بزرگ. در کل این صحنه واقعاً آن تأثیری که باید را نمی‌گذارد و درست شبیه به سریالش، نمی‌تواند آن انتظاری که مخاطب دارد را برآورده کند.

4. سکانس مبارزه دردویل در سریال She-Hulk

بازگشت چارلی کاکس به عنوان مت مورداک در سریال She-Hulk: Attorney at Law با واکنش‌های متفاوت و نه چندان مثبتی از سوی طرفداران مواجه شد، بیشتر به این خاطر که با حضور دردویل در سریال، لحن اثر بیشتر به سمت کمدی سمت و سو پیدا کرد تا یک درام غم‌انگیز. در نتیجه، در سریال شی‌هالک هم به صورت طبیعی امضای دردویل، یعنی «مبارزه‌های در راهرو» وجود دارد اما نه به شکلی متعارف، بلکه با یک پیچش داستانی.

کوتاه بودن سکانس، تنها دلیل قرار گرفتن سکانس مبارزه در راهرر شی‌هالک در رتبه چهارم است. ایده طنزآمیزی که کل این این صحنه و ساخت و پرداختش آن را در برگرفته، بیننده را به نحوی مثبت غافلگیر کرده و در عین حال نشان می‌دهد که چطور نویسندگان سریال روی سناریو خود اشراف داشته و دقیقاً می‌دانستند چه چیزی از اثر خود می‌خواهند، تا بتوانند مابقی شخصیت‌ها و یژگی‌های دنیای سینمایی مارول را در چارچوب آن قرار دهند. گفتن همه‌ی این‌ها برای این است که نشان دهیم این صحنه به خودی خود به هیچ وجه سکانس بدی نیست، بلکه فقط کوتاهی آن نمی‌گذارد رتبه بالاتری را به خود اختصاص دهد.

3. سکانس مبارزه در راهرو فصل سوم سریال Daredevil

مت خود را به جای فاگی جا زده و وارد زندان می‌شود تا بتواند هدف نهایی فیسک را بفهمد. طبیعتاً او انتظار نداشت تا به این حد پلیس‌ها و کارکنان زندان برده فیسک باشند. این موضوع منجر به صحنه مبارزه در راهرو فصل سوم دردویل می‌شود، صحنه‌ای که ممکن است منحصر به فردترین آن‌ها در میان این فهرست باشد. از آنجا که مت خود را به جای فاگی جا زده، لباس یا ماسکی ندارد و حتی عینک آفتابی هم نزده است. در این صحنه چارلی کاکس با همان چهره‌ای که دارد وارد مبارزه شده، مشت زده و مشت می‌خورد. این صحنه به همان اندازه صحنه‌های دیگر این فهرست خشن است، اما به اندازه آن‌ها سرگرم‌کننده نیست.

این سکانس تقریباً ده دقیقه طول می‌کشد و کاملاً یک سکانس با اکشن پیوسته نیست و همین، یکی از جنبه‌‌های منحصر به فرد و جالب سکانس مبارزه در راهرو فصل سوم دردویل است. در اواسط این سکانس، وقفه بزرگی در مبارزه به وجود می‌آید که در آن مت با زندانیان آلبانیایی دوست می‌شود و آن‌ها به او کمک می‌کنند تا راه خروج از زندان را پیدا کند، لحظه‌ای آرام‌ و دراماتیک که بین اکشن‌ تنش‌زا قرار گرفته و شکاف‌های مهمی از داستان را پر می‌کند. وجه تمایز این صحنه این جاست که در طول این وقفه، گسستی در برداشت پیوسته آن به وجود نمی‌آید و پیوستگی سکانس از ابتدا تا انتها حفظ می‌شود.

2. سکانس مبارزه در راهرو در فصل دوم سریال Daredevil

اولین سکانس مبارزه در راهرو دردویل انتظارات را بسیار بالا برد، با این حال در فصل دوم هم تیم سازنده موفق شد تقریباً از هر جنبه‌ای آن را فراتر برد. چیزی که صحنه مبارزه فصل دوم دردویل را منحصر به فرد می‌کند، وضعیت دست‌های دردویل است، زیرا در بیشتر لحظات این اپیزود که منتهی به سکانس مبارزه در راهرو می‌شود، او با زنجیر به پانیشر (The Punisher) بسته شده و در دست دیگرش یک تفنگ با نوار چسب، چسبانده شده و انگشتش هم روی ماشه آن است. بنابراین، وقتی دردویل بالاخره وارد راهرویی می‌شود که در آن آماده رویارویی با Dogs of Hell است، یک دستش قادر به مشت کردن نیست، زیرا یک تفنگ به آن چسبانده شده و دست دیگرش نیز با زنجیر بسته شده است. دست‌های دردویل به معنای واقعی کلمه بسته هستند، با این حال او موفق می‌شود آن طور که باید از آن‌ها استفاده کند.

دو سلاحی که دردویل در دستانش دارد، مجبورش می‌کند تا روش‌های خلاقانه و منحصر به فردی در مبارزات خود به کار گیرد، روش‌هایی که در نهایت این سکانس را به یکی از بهترین لحظات در کل سریال دردویل تبدیل می‌کند. او از زنجیر برای شکستن چراغ‌ها و و قلاب کردن به گردن برخی از دشمنان استفاده کرده، آن‌ها را از پله‌ها به پایین پرتاب می‌کند و مستقیماً به اتاق اورژانس می‌فرستد. تنها عاملی که باعث می‌شود این سکانس به جای رتبه اول در رتبه دوم فهرست قرار گیرد، پایان ضعیف آن است، با این حال این سکانس با قدرت شروع شده و موفق می‌شود یکی از برجسته‌ترین سکانس‌های کل سریال دردویل باشد.

1. صحنه مبارزه در راهرو فصل اول سریال Daredevil

بهترین صحنه مبارزه در راهرو دردویل، همان اولین آن است که در فصل اول سریال اتفاق می‌افتد، دلیل این امر هم بیشتر به جلوه‌های بصری این سکانس برمی‌گردد که از هر نظری آن را به سکانسی درجه یک تبدیل می‌کند. این سکانس برای DNA کل سریال بسیار تعیین کننده است و نه تنها از نظر ساختاری بسیار خوش‌ساخت است، بلکه سوا از اکشن محشر و سرگرم‌کننده خود، سکانسی است که شخصیت قصه در آن به مخاطب معرفی می‌شود. حتی وقتی که دیگر اکشن به صورت مستقیم برای تماشاچی قابل مشاهده نیست و دردویل به اتاقی خارج از راهرو پرت شده، ما همچنان مجذوب آن چه در ان لحظه می‌شنویم هستیم و اشتیاق آن را داریم که پس از این چه اتفاقی خواهد افتاد.

قبل از این سکانس که در پایان قسمت دوم دردویل اتفاق می‌افتد، فقط یک سکانس اکشن وجود دارد و آن هم سکانس باران در پایان قسمت اول است. بنابراین، وقتی صحنه مبارزه در راهرو شروع می‌شود، این اولین باری است که دردویل به عنوان یک قهرمان واقعاً فرصت نشان دادن مهارت‌هایش را پیدا می‌کند. در طول این سکانس، چارلی کاکس به سمت گانگسترهای روسی حمله‌ور می‌شود، همان‌هایی که این تله را برای گرفتن او گذاشته‌ بوند. در این سکانس، او نه تنها نشان می‌دهد که به عنوان یک قهرمان خیابانی و خشن دنیای سینمایی مارول چه مهارت‌هایی دارد، بلکه خودش هم برای اولین بار با ویژگی‌های دنیایی که در آن حضور دارد، آشنا می‌شود. هر دشمنی که پس از مبارزه با مت مورداک لنگان لنگان از صحنه دور می‌شود، داستانی برای تعریف کردن بقیه افراد دنیای زیرزمینی نیویورک دارد: شیطان اینجاست و آن قدرها هم مهربان نیست.

.

source

توسط funkhabari.ir