در سال ۱۹۸۵، استودیو جیبلی (Studio Ghibli) توسط هایائو میازاکی، ایسائو تاکاهاتا و توشیو سوزوکی تأسیس شد و از آن زمان تاکنون، تأثیر شگرفی بر دنیای انیمه ژاپنی گذاشته است. این استودیو با روایت داستان‌هایی زیبا و حاوی پیام‌های مهم، به یکی از ستون‌های اصلی هنر انیمیشن در جهان تبدیل شده است. تأثیر جیبلی تنها محدود به فیلم و تلویزیون نیست، بلکه در دنیای بازی‌های ویدیویی نیز به وضوح دیده می‌شود. برای مثال، در سال ۲۰۱۰، این استودیو با لول-۵ (Level-5) همکاری کرد تا برای مجموعه نقش‌آفرینی نی نو کونی (Ni no Kuni) صحنه‌های انیمیشنی تولید کند.

حتی در مواردی که استودیو جیبلی به‌طور مستقیم در تولید یک بازی دخالت نداشته، تأثیر آن بر آثار مختلف کاملا مشهود است. از بازی افسانه زلدا: نفس وحش (The Legend of Zelda: Breath of the Wild) گرفته تا سول‌فریم (Soulframe)، الهاماتی از سبک هنری و روایت داستان‌های این استودیو دیده می‌شود. تأثیرگذاری استودیو جیبلی همچنان ادامه دارد و توسعه‌دهندگان بازی‌های ویدیویی را به خلق آثاری هنری و تماشایی تشویق می‌کند.

انیمه و مانگا در سراسر جهان محبوبیت زیادی دارند و برای بسیاری از طرفداران، استودیو جیبلی اوج این هنر شگفت‌انگیز به شمار می‌آید؛ زیرا طراحی‌های فوق‌العاده زیبا و داستان‌های تأثیرگذار آن توانسته‌اند نسل‌های مختلفی را مجذوب خود کنند. سرگرمی‌های دیگر نیز از آثار این استودیو الهام گرفته‌اند و دنیای بازی‌های ویدیویی هم از این قاعده مستثنی نیست. برخی از بازی‌ها نه‌تنها از سبک هنری جیبلی تأثیر گرفته‌اند، بلکه تلاش کرده‌اند دنیای جادویی و مسحورکننده این انیمه‌ها را بازآفرینی کنند. در این مقاله ویجیاتو به بازی‌هایی می‌پردازیم که از این سبک الهام گرفته‌اند.

The Wandering Village

در بازی دهکده سرگردان، گروهی از مردم مجبور به ترک خانه‌های خود به‌دلیل گسترش گیاهان و هاگ‌های سمی شده‌اند. در جست‌وجوی پناهگاه، با موجودی غول‌پیکر و سرگردان به نام «آنبو» (Onbu) روبه‌رو می‌شوند و تصمیم می‌گیرند بر پشت او سکونت کنند. آن‌ها به‌مرور زمان، رابطه‌ای همزیستی با این موجود عظیم برقرار می‌کنند و همراه با او به دنبال سرزمینی عاری از آلودگی می‌گردند.

این بازی که به‌عنوان یک «شهرسازی با سبکی منحصربه‌فرد» توصیف شده، در بسیاری از جنبه‌ها یادآور انیمه قلعه متحرک هاول (Howl’s Moving Castle) است. البته، طبق گفته‌های توسعه‌دهنده بازی، استودیوی استری فان (Stray Fawn)، الهام اصلی آن‌ها از انیمه‌های نائوسیکا از دره باد (Nausicaä of the Valley of the Wind) و شاهزاده مونونوکه (Princess Mononoke) گرفته شده است. مارکوس روسه، انیماتور و هنرمند فنی استودیوی استری فان، در مصاحبه‌ای با 80 Level گفت: «برای طراحی بصری، ما سبکی نقاشی‌گونه و با جزئیات را انتخاب کردیم که کاملا با زیبایی‌ بصری جیبلی هماهنگ باشد.»

Hoa

بازی هوا بازیکنان را مستقیماً به دنیای پس‌زمینه‌های نقاشی‌شده با دست استودیو جیبلی می‌برد. این بازی که توسط اسکرول‌کت استودیوز (Scrollcat Studios) توسعه یافته، یک پلتفرمر آرامش‌بخش است که در آن بازیکنان کنترل یک پری کوچک را بر عهده دارند و با کمک موجودات جادویی مختلف، از جنگل‌های باشکوه و مناظر خیال‌انگیز عبور می‌کنند.

سون ترا له، کارگردان هنری این بازی، عشق خود به انیمه همسایه من توتورو (My Neighbor Totoro) را در ساخت هوا منعکس کرده است تا بازیکنان احساسی مشابه تجربه او هنگام تماشای این فیلم داشته باشند. او در مصاحبه‌ای با روزنامه لس‌آنجلس تایمز گفت: «اگر از هر صحنه‌ای در انیمه همسایه من توتورو یک عکس بگیرید، دلتان می‌خواهد باقی عمرتان را در همان دنیا سپری کنید.» رهبر تیم توسعه بازی، ریو، نیز در گفتگو با 80 Level اظهار داشت که آن‌ها «ساعت‌های زیادی را صرف تماشای تمام انیمه‌های جیبلی، بررسی طراحی پس‌زمینه‌های آن‌ها، تجزیه و تحلیل تکنیک‌هایشان و یافتن راهی برای بازآفرینی آن در قالب بازی کردند.»

Europa

بازی اروپا که در اکتبر ۲۰۲۴ منتشر شد، در کوچک‌ترین قمر مشتری جریان دارد. بازیکنان در نقش «زی» (Zee)، یک اندروید، ظاهر می‌شوند که در چشم‌اندازهای بیومهندسی شده پرسه می‌زند تا رازهای شهر متروکه «آرمان‌شهر» را کشف کند و بفهمد چه بر سر آخرین انسان این مستعمره آمده است. زی با دویدن، سر خوردن و پرواز به‌وسیله جت‌پکی به نام «زفیر» (Zephyr) که می‌توان آن را ارتقا داد، در محیط‌های مختلف این قمر کاوش می‌کند. در نهایت، این جت‌پک آن‌قدر پیشرفته می‌شود که به زی اجازه می‌دهد بی‌نهایت در آسمان اروپا پرواز کند.

استودیوی هلدر پینتو (Helder Pinto) که مسئولیت ساخت این بازی را بر عهده دارد، مستقیما اشاره‌ای به استودیو جیبلی نکرده است. اما با نگاهی به تریلر و کانسپت آرت‌های بازی، مشخص می‌شود که سبک طراحی محیط و دنیاسازی اروپا به‌شدت تحت تأثیر آثار هنری استودیو جیبلی قرار دارد. علاوه بر این، تمرکز بازی بر روایت «داستانی صمیمی درباره بلوغ و رابطه انسان با طبیعت» یادآور بسیاری از داستان‌های این استودیو است.

Rakuen

راکوئن یک بازی پیکسلی با داستانی احساسی و عمیق است. زاویه دید اصلی بازی از بالا است، اما در صحنه‌های گفتگو، شخصیت‌ها به‌صورت انیمه‌ای طراحی شده‌اند. بااین‌حال، چیزی که راکوئن را به یک بازی کاملا جیبلی‌وار تبدیل می‌کند، نه سبک بصری، بلکه داستان آن است.

برای کسانی که به دنبال یک داستان دلگرم‌کننده هستند که در عین حال اشکشان را درآورد، راکوئن بهترین گزینه است. این بازی یکی از آن تجربه‌هایی است که در نهایت، بازیکن را تحت تأثیر قرار می‌دهد و با وجود لحظات احساسی، حسی از امید و آرامش را به او القا می‌کند، درست مانند انیمه‌های استودیو جیبلی.

Yokai Inn

اگر استودیو جیبلی وجود نداشت، احتمالا بازی مسافرخانه یوکای هرگز ساخته نمی‌شد. توسعه‌دهنده این بازی، شیبا پیکسلز (Shiba Pixels)، در گفت‌وگو با گیم‌رنت (Game Rant) توضیح داده است: «ایده اصلی بازی هنگام الهام گرفتن از بسیاری از فیلم‌های استودیو جیبلی، به‌ویژه شهر اشباح (Spirited Away) شکل گرفت.» او همچنین اشاره کرده که انیمه‌های شاهزاده مونونوکه (Princess Mononoke) و زمزمه قلب (Whisper of the Heart) نیز تأثیر زیادی بر روند طراحی بازی داشته‌اند. «مهم‌ترین جاهایی که این الهام‌گیری نمایان می‌شود، طراحی شخصیت‌ها و ترکیب رنگی بازی است.» علاوه بر این، شیبا تلاش کرده تا حس شگفتی و ماجراجویی که در این فیلم‌ها وجود دارد را به دنیای بازی خود بیاورد.

در این بازی، بازیکنان میزبان ارواح یوکای خواهند بود و مسافرخانه‌ای را که در اختیار دارند، به‌تدریج گسترش می‌دهند. آن‌ها از طریق جمع‌آوری منابع، کشاورزی و صنایع‌دستی به بهبود مسافرخانه کمک خواهند کرد. شیبا این بازی را ترکیبی از انیمال کراسینگ (Animal Crossing) و هاروست مون (Harvest Moon) با چاشنی استاردو ولی (Stardew Valley) توصیف کرده است. نتیجه این ترکیب، اثری است که به‌زیبایی روح جیبلی را در خود دارد.

Spiritfarer

بازی اسپیریتفارر که توسط استودیوی مستقل تاندر لوتوس (Thunder Lotus) توسعه یافته، بازیکنان را در سفری احساسی به درک مفهوم مرگ و سوگ فرو می‌برد. داستان بازی درباره دختری به نام استلا است که جایگزین کارون، قایقران افسانه‌ای دنیای مردگان، می‌شود و وظیفه هدایت ارواح به جهان پس از مرگ را بر عهده دارد. در این مسیر، استلا باید مأموریت‌های مختلفی را برای ارواح انجام دهد تا به آرامش برسند.

این بازی که از اساطیر یونان الهام گرفته، در نمایش دقیق ارواح و داستان‌های آن‌ها، شباهت زیادی به شهر اشباح دارد. در مستندی که توسط اسکِیپیست (The Escapist) منتشر شد، رودریگ دوپرون، مدیر بازاریابی تاندر لوتوس، اشاره کرد که «بازی ما به‌شدت از شهر اشباح و ایده هتلی برای ارواح الهام گرفته است.» ماری-کریستین لووسک، هنرمند دوبعدی این بازی، نیز توضیح داد که حمام عمومی فیلم شهر اشباح تأثیر زیادی بر طراحی دنیای بازی داشته است: «همه چیز در حمام‌ها بی‌نظم اما در عین حال هماهنگ است، همه در کنار هم زندگی می‌کنند و شخصی وجود دارد که مدام در حال دویدن است تا کارها را مرتب کند و از دیگران مراقبت کند.» درست همانند کاری که استلا در اسپیریتفارر انجام می‌دهد.

Mika and The Witch’s Mountain

حتی بدون توضیحات اضافی، تنها یک نگاه به آثار هنری این بازی کافی است تا مشخص شود که میکا و کوهستان جادوگران الهام خود را از انیمه سرویس تحویل کیکی (Kiki’s Delivery Service) گرفته است. این بازی، ایده اصلی کیکی را می‌گیرد و آن را به یک تجربه آرام و دوست‌داشتنی تبدیل می‌کند که سرشار از حس مثبت‌گرایی و دوستی است.

با وجود شباهت‌های آشکار در گیم‌پلی، این بازی داستان منحصربه‌فرد خود را روایت می‌کند و از سبک بصری سه‌بعدی بهره می‌برد که مستقیماً کپی از آثار استودیو جیبلی نیست. بااین‌حال، هر طرفدار سرسخت انیمه کیکی، به‌ویژه افرادی که می‌خواهند از دنیای پر از خشونت بازی‌های ماجراجویی فاصله بگیرند، نباید این بازی را از دست بدهند.

Professor Layton

مجموعه بازی‌های پروفسور لیتون نزدیک به دو دهه است که به‌عنوان یکی از مجموعه‌های اختصاصی نینتندو منتشر می‌شود و با هر نسخه جدید، ماجراجویی‌های معمایی و داستان‌های جذاب خود را ارائه می‌دهد.

اما دلیل اصلی حضور این مجموعه در این فهرست، سبک بصری آن است که به‌شدت از آثار استودیو جیبلی الهام گرفته است. اگرچه این مجموعه معمولا وارد دنیای فانتزی و موجودات ماورایی نمی‌شود، اما نسخه پروفسور لیتون و میراث آزرن (Professor Layton and the Azran Legacy) احتمالا نزدیک‌ترین تجربه به یک انیمه از استودیو جیبلی در دنیای بازی‌های لیتون است.

Rogue Spirit

در بازی روح سرکش، بازیکنان در نقش روح شاهزاده‌ای از پادشاهی میدرا قرار می‌گیرند. سرزمینی که روزگاری خانه او بود، اکنون مورد حمله ارتشی شیطانی به نام «سپاهیان آشوب» قرار گرفته است و تنها راه نجات، استفاده از قدرت تسخیر دشمنان و جذب مهارت‌های آن‌ها برای شکست دادن این تهدید است.

این بازی که توسط استودیوی مستقل کیدز ویت استیکس (Kids With Sticks) توسعه یافته، از همان ابتدای کار تحت تأثیر آثار استودیو جیبلی بوده است. بااین‌حال، تیم سازنده بازی اشاره کرده‌اند که فیلم خاصی را به‌عنوان منبع اصلی الهام انتخاب نکرده‌اند، بلکه بیشتر از حس و حال کلی آثار جیبلی و سبک هنری آن برای شکل دادن به دنیای بازی بهره برده‌اند. «آنچه که ما از برخی فیلم‌های میازاکی گرفته‌ایم، عمدتا رنگ‌بندی و طراحی است.» کیدز ویت استیکس در مصاحبه‌ای با 80 Level گفت: «کنتراست رنگ‌ها و فضای رنگی مناسب، اساس کار ما را تشکیل می‌دهد. از آنجا که فیلم‌های جیبلی از تکنیک‌های نقاشی سنتی مانند آبرنگ و گواش استفاده می‌کنند، پالت‌های رنگی آن‌ها بسیار متمایز است.»

Forgotton Anne

آنه فراموش‌شده یک بازی با سبک بصری منحصربه‌فرد است که بدون شک، امضای جیبلی را در خود دارد. در مصاحبه‌ای با گیم‌پیلگریم (GamePilgrim)، دو تن از انیماتورهای بازی تأیید کردند که مستقیما تحت آموزش هنرمندان استودیو جیبلی بوده‌اند و این تجربه آموزشی در همان سکانس اولیه بازی کاملا مشهود است. این شباهت تنها به سبک طراحی دستی بازی محدود نمی‌شود، بلکه دنیاسازی و روایت داستان آن نیز یادآور فضاهای جادویی و احساسی انیمه‌های جیبلی است.

اگرچه این بازی به‌شدت به طرفداران پر و پا قرص انیمه‌های استودیو جیبلی توصیه می‌شود، اما می‌تواند برای افرادی که به دنبال یک بازی داستان‌محور با معماهای جذاب، شخصیت‌های خوب‌پرداخته‌شده و دنیایی اسرارآمیز هستند نیز یک انتخاب عالی باشد. کمپین داستانی بازی حتی دارای مسیرهای مختلف است که بازیکنان را ترغیب می‌کند تا چندین بار آن را تجربه کنند.

source

توسط funkhabari.ir