شناسه خبر : 111874
پرینتخانه » اجتماعی, مطالب روزنامه
تاریخ انتشار : 25 فروردین 1404 – 9:12 |
چگونه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر میتواند از خاموشیها جلوگیری کند؟

در دهههای اخیر، انرژی بهعنوان یکی از مؤلفههای کلیدی توسعه پایدار در سطح جهانی شناخته شده است. تمامی جوامع توسعهیافته یا در حال توسعه، دستیابی به زیرساختهای پایدار و متنوع تأمین انرژی را نه فقط بهعنوان یک نیاز روزمره، بلکه بهعنوان ستون فقرات اقتصاد، امنیت و اقتدار آن قلمداد میکنند. در این میان، جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن موقعیتی جغرافیایی کمنظیر، منابع متنوع انرژی و ظرفیتهای فنی و انسانی مطلوب، از قابلیتهای بالایی برای نقشآفرینی مؤثر در عرصه تأمین انرژی چه در سطح داخلی و چه در سطح منطقهای برخوردار است. با این حال، وابستگی بالا به منابع فسیلی، نوسانات بازارهای جهانی انرژی، فشار بر منابع آبی، هزینههای بالای نگهداری و توسعه نیروگاههای سنتی و البته چالشهایی چون تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا و پدیده خشکسالی، همه و همه لزوم بازاندیشی در مدل تأمین برق کشور را بیش از پیش ضروری ساخته است. در این مسیر، منابع تجدیدپذیر بهعنوان یکی از مهمترین راهکارهای پاسخگویی به این نیازها، جایگاهی فزاینده یافتهاند. تجربه کشورهای مختلف از جمله چین، آلمان، هند و چهبسا کشورهای منطقه مانند امارات متحده عربی نشان میدهد که انرژیهای تجدیدپذیر میتوانند نهتنها نقشی مؤثر در کاهش وابستگی به منابع محدود و آلاینده داشته باشند، بلکه محرکی برای رشد اقتصادی، اشتغالزایی پایدار، جذب سرمایهگذاری خارجی و توسعه متوازن منطقهای نیز بهشمار آیند. از همینرو، بسیاری از کشورها در دهه اخیر، سهم این منابع را در سبد انرژی خود به شکل چشمگیری افزایش دادهاند. در این بین، جمهوری اسلامی ایران نیز از نظر ظرفیتهای بالقوه و بالفعل، در جایگاهی ممتاز قرار دارد. قرارگیری در کمربند طلایی خورشید، دارا بودن مناطق بادخیز متعدد، توان مهندسی داخلی و دانش تخصصی رو به رشد در این عرصه، همگی نویدبخش آیندهای روشن برای تجدیدپذیرها در کشور است. با این حال، آمارها نشان میدهد که در حال حاضر سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تولید برق کشور حدود یک درصد است؛ رقمی که با توجه به اهداف اسناد بالادستی و ظرفیتهای موجود، نیازمند بازبینی جدی در سیاستگذاری و راهبردهای اجرایی است. از منظر راهبردی، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر نه یک انتخاب لوکس، بلکه ضرورتی حیاتی برای تضمین تابآوری شبکه برق کشور در مقابل تهدید خاموشیها و افزایش تقاضا در سالهای آینده است. بهویژه در شرایطی که مدیریت بار مصرف در تابستانهای گرم و پیک مصرف، فشار زیادی بر شبکه وارد میکند، انرژیهای نو میتوانند بهعنوان پشتیبان پایدار و کمهزینه ایفای نقش کنند. این گزارش تلاش دارد با نگاهی کارشناسی، سهم فعلی تجدیدپذیرها را در سبد بررسی کرده، فرصتها و چالشهای موجود را واکاوی کرده و راهکارهایی عملیاتی برای تقویت این حوزه ارائه دهد؛ راهکارهایی که نهتنها بر مبنای توان داخلی قابل اجرا هستند، بلکه میتوانند آیندهای باثباتتر، پاکتر و هوشمندانهتر را برای صنعت برق کشور رقم بزنند.
سهم واقعی تجدیدپذیرها چقدر است؟
مجموع ظرفیت نصب شده نیروگاههای تجدیدپذیر کشور تاچندماه گذشته چیزی حدود ۱۲۰۰ مگاوات بود؛ اما با فشار دولت بر شتابگیری این مسیر، ۴۰۰ مگاوات دیگر به این عدد اضافه شد. جهشی که هر چند هنوز با هدف نهایی برنامه هفتم توسعه فاصله دارد، اما با توجه به سابقه کمرمق پیشین، بیسابقه تلقی میشود. دلایل این فاصله را میتوان در چند محور خلاصه کرد:
•سرمایهگذاری ناکافی بخش دولتی و خصوصی
•نبود سیاستهای تشویقی موثر برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی
• نوسانات اقتصادی و ارزی، که هزینه واردات تجهیزات را افزایش داده است
• عدم توسعه زیرساختهای انتقال برق از منابع پراکنده تولید
• فرآیندهای طولانی اداری و بوروکراسی برای اخذ مجوز نیروگاههای کوچک
ظرفیتهای بومی؛ فرصتهای طلایی
برای آینده
جمهوری اسلامی ایران از منظر پتانسیل انرژیهای تجدیدپذیر در جایگاه ممتازی در منطقه قرار دارد. برای نمونه بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال در نواحی مرکزی و جنوبی کشور، از جمله استانهای کرمان، یزد، سیستان و بلوچستان و فارس وجود دارد که فرصتی بی نظیر است. همچنین مناطق غربی و شمال شرقی کشور مانند منجیل، کهکیلویه و بویراحمد، خواف، توربین دارای جریانهای باد پایدار هستند که ظرفیتهای بومی و فرصتی طلایی قلمداد میشوند. افزون براین زیستتوده و انرژی زمینگرمایی نیز دیگر فرصت مطرح است. به بیان دیگر نقاطی از شمال غرب و زاگرس برای توسعه زمینگرمایی بسیار مستعدند و در صورت سرمایهگذاری هدفمند، ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر میتواند تا ۶۰ هزار مگاوات افزایش یابد؛ ظرفیتی که نهتنها پاسخگوی رشد تقاضای داخلی است، بلکه امکان صادرات برق به کشورهای منطقه را نیز فراهم میآورد.
*چرا توسعه تجدیدپذیرها ضروری است؟
نیروگاههای تجدیدپذیر، با پراکندگی جغرافیایی، میتوانند فشار را از شبکه انتقال و توزیع کاهش دهند. همچنین با رشد سالانه مصرف برق حدود
۷ درصد، افزایش ظرفیت تولید، ضرورت اجتنابناپذیر است. کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی از دیگر مزایای توسعه تجدیدپذیرها است. با توجه به محدودیت منابع و لزوم صادرات نفت و گاز، باید از مصرف داخلی کاسته شود. پاسخ به تعهدات زیستمحیطی و توسعه انرژیهای پاک یکی از نتایج مثبت توسعه تجدیدپذیرها میباشد. علاوه بر مواردمذکور ایجاد اشتغال و توسعه مناطق محروم و ساخت نیروگاههای خورشیدی و بادی در مناطق کمبرخوردار، فرصت مهم اشتغالزایی و توسعه متوازن را ایجاد میکند.
راهبردهای تقویت انرژیهای تجدیدپذیر
تدوین بستههای حمایتی و تشویقی برای سرمایهگذاران، تضمین خرید برق بلندمدت با نرخهای رقابتی و ثابت، معافیتهای مالیاتی برای پروژههای تجدیدپذیر، کاهش زمان صدور مجوز و فرآیندهای اداری از مهمترین راهبردهای تقویت انرژیهای تجدیدپذیر است. همچنین تسهیل ورود فناوریهای نوین و بومیسازی تجهیزات، حمایت از شرکتهای دانشبنیان داخلی در تولید پنل، توربین و اینورتر، عقد قراردادهای انتقال فناوری با شرکتهای خارجی معتبر و حمایت از پروژههای تحقیقاتی و توسعهای در دانشگاهها از دیگر موارد موردنیاز و ضروری است. توامان با موارد مذکور ضرورت دارد تا توسعه الگوی مشارکت عمومی-خصوصی، استفاده از منابع مردمی در احداث نیروگاههای خانگی خورشیدی و ایجاد بسترهای مالی جدید مانند اوراق سبز و صندوقهای انرژی نیز دردستورکار قرارگیرد.
ضرورت ایجاد مناطق ویژه تجدیدپذیر
تعیین مناطقی با پتانسیل بالا به عنوان زون انرژیهای پاک و همچنین تخصیص زمین، زیرساخت و برقرسانی اولیه برای جذب سرمایهگذار، همافزایی با سیاستهای کاهش شدت انرژی، همزمانی توسعه تولید پاک با مدیریت مصرف و درنهایت ترویج فرهنگ صرفهجویی و استفاده از تجهیزات کممصرف از راهبردهای تقویت انرژیهای تجدیدپذیر است که به باور کارشناسان و فعالان این حوزه میبایست به صورت جدی موردنظر متولیان قرارگیرد.
سخن پایانی
در شرایط فعلی که اقتصاد کشور در مسیر عبور از چالشهای ساختاری، رشد مصرف انرژی، و فشارهای ناشی از تغییرات اقلیمی قرار دارد، توسعه منابع تجدیدپذیر نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی بنیادین است. بررسیها نشان میدهد که علیرغم ظرفیتهای فراوان طبیعی و فنی کشور در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، سهم واقعی این منابع در تولید برق حدودیک درصد است؛ عددی که با برنامههای کلان توسعهای کشور و اهداف مندرج در اسناد بالادستی، بهویژه در حوزه محیط زیست، بهرهوری و عدالت منطقهای، همراستا نیست. در این میان، نکته مهم آن است که زیرساختهای توسعه تجدیدپذیرها، نهتنها در اختیار کشور قرار دارد، بلکه بسیاری از پروژههای گذشته نشان دادهاند که با سیاستگذاری درست، حمایت هدفمند و ایجاد بسترهای شفاف برای سرمایهگذاری، میتوان تحولی جدی در این بخش ایجاد کرد. تجربه کشورهای موفق و حتی تجربیات داخلی در استانهایی مانند یزد، کرمان، سیستان و بلوچستان و مناطق بادخیز شرق کشور، حاکی از آن است که توسعه انرژیهای پاک، منجر به اشتغالزایی پایدار، افزایش تابآوری اقتصادی مناطق کمبرخوردار و همچنین کاهش فشار به شبکه برق سراسری در زمان پیک مصرف خواهد شد. بنابراین، رویکردمان در دوره پیشرو باید مبتنی بر افزایش تدریجی و هدفمند سهم انرژیهای نو در ترکیب تولید برق باشد؛ موضوعی که میتواند با تدوین و اجرای بستههای حمایتی، تسهیل ورود بخش خصوصی، بهرهگیری از ظرفیت نهادهای دانشبنیان و طراحی مدلهای تأمین مالی نوین، محقق شود. از سوی دیگر، فرهنگسازی عمومی در خصوص اهمیت انرژیهای پاک، اصلاح الگوی مصرف، ارتقاء دانش فنی داخلی و توسعه همکاریهای بینالمللی در قالب پروژههای مشترک، میتوانند بهعنوان مکملهای راهبردی این مسیر در نظر گرفته شوند. در نهایت، باید تأکید کرد که سرمایهگذاری در تجدیدپذیرها نهتنها به معنای تولید برق بیشتر است، بلکه گامی بلند به سوی امنیت انرژی، حفظ محیط زیست، ایجاد اشتغال پایدار و افزایش کیفیت زندگی نسلهای آینده بهشمار میآید.
|
source