عناوین FromSoftware، شیوه بسیار متفاوتی برای روایت داستان نسبت به دیگر توسعهدهندگان دنبال میکنند. این آثار، داستان را حاضر و آماده از طریق یک کاتسین، تحویل بازیکن نمیدهند. در عوض، بازیکن باید خود به صورت فعال و با متصل کردن تکههای پازلی که از توضیحات آیتمها، دیالوگها و اتفاقات درون بازی به دست میآید، سعی در درک و فهم داستان نماید. حال در این لیست، تعدادی از داستانهای جذاب و مخفی این عناوین، از Dark Souls گرفته تا Bloodborne و Elden Ring را برای شما علاقهمندان گردآوری کردهایم.
داستانهای زیر، تعداد بسیار محدودی از تمامی روایتهایی هستند که میتوان از این عناوین استخراج کرد و حضور آنها در این لیست، لزومی بر «برتر بودن» آنها نیست، زیرا اصولاً نمیتوان یک تراژدی را با دیگری مقایسه و ردهبندی کرد. در ادامه، شما را دعوت میکنیم چندی از داستانهای ارائه شده را مطالعه نمایید:
۱- Siegward به زندگی دوست قدیمی خود پایان میدهد – Dark Souls 3

– دیالوگ Siegward در مبارزه با Yhorm
معمولاًَ، داستان و کوئستهای اکثر شخصیتهای سری Dark Souls از لحاظ عملی ساده هستند. شما کافی است تنها در زمان مناسب و مکان مشخص شده، با یک کاراکتر صحبت کنید یا آیتمهای خاصی را به آنها بدهید. اما مأموریتهای Siegward در دارک سولز ۳، همانند Siegmeyer در دارک سولز ۱، بیشتر از دیگر کوئستها حالت فعال به خود میگیرند.
برای اتمام خط کوئست این شوالیه از سرزمین Catarina، بازیکن باید چندین بار در کنار او مبارزه کرده و او را از موقعیتهای دشوار نجات دهد. دنبالکردن قدمهای Siegward، باعث میشود بازیکن اطلاعات بیشتری پیرامون غولی به نام Yhorm و داستان تراژدیک او به دست بیاورد. در نهایت و پس از انجام تمام مراحل داستان Siegward، او در مبارزه نهایی با Yhorm، یار دیرینه خود، به شما کمک خواهد کرد.
مبارزه با Yhrom به خودی خود جذاب و سینماتیک است و حضور Siegward در کنار شما، به احساسی شدن آن نیز خواهد انجامید، زیرا این نبرد نوعی وفای عهد یک شوالیه به بهترین دوست خود است. Yhorm، پیش از اقدام برای شعلهور کردن آتش نخستین، Storm Ruler را در اختیار Siegward، نزدیکترین دوست خود، گذاشته بود.
حال در داستان دارک سولز ۳ و با بازگشت دوباره Lords of Cinder (اربابان خاکستر)، این دوست قدیمی با در دست داشتن همان شمشیر، به عهد خود در کشتن Yhorm و پایان دادن رنج او وفا میکند.
Yhorm The Giant دو نسخه از این سلاح را نزد خود داشت؛ یکی از آنها را به انسانهایی که در او تردید داشتند داد و دومی را پیش از دنبال کردن سرنوشت خود به عنوان Lord of Cinder، در اختیار دوست عزیزش گذاشته بود.
-توضیحات سلاح Storm Ruler
۲- Lucatiel of Mirrah هویت خود را در طول بازی فراموش میکند – Dark Souls 2

به تو التماس میکنم، نام مرا به خاطر بسپار
چرا که حتی شاید خود من هم نامم را فراموش کنم…
-دیالوگ Lucatiel of Mirrah
هیچ یک از عناوین سهگانه، به اندازه دارک سولز ۲ به مفهوم Hollowing (پوچ شدن) و اثرات Undead Curse (نفرین نامیرایان) روی انسانها نمیپردازد. در این سری Hollowing به عنوان یکی از ترسناکترین سرنوشتها برای یک انسان مطرح میشود. Undead curse، نفرینی است که باعث خواهد شد تا انسانها و دیگر موجودات دارای اراده و هوش، پس از مرگ دوباره بپا خیزند و هیچگاه نتوانند آزادی از این چرخه بیپایان را تجربه کنند. Hollowing زمانی اتفاق میافتد که فرد پس از تکرار این چرخه، ذره به ذره اراده، هویت و انسانیت خود را از دست بدهد یا به قولی، Hollow بشود. اکثر دشمنانی که در این سری با آنها مبارزه میکنید، دچار همین سرنوشت شدهاند. آنها به طور کلی یا جزئی، فراموش کردهاند که «چه کسی» هستند و دیگر هیچگونه هوشیاری ندارند، بلکه بدنشان به صورت ناخودآگاه حرکاتی را بر اساس حافظه عضلات و عطش بیپایان برای روح، تکرار میکند. نکته مهمی که باید آن را به یاد داشته باشید، این است که هر Hollow زمانی یک Undead بوده است، اما هر Undead، یک Hollow نیست، بلکه Hollow شدن آخرین مرحله از سرنوشت شوم یک Undead محسوب میشود.
تنها راه مبارزه با این نفرین چیست؟ در طول سری دارک سولز، پاسخهایی به این سؤال داده میشود که مهمترین آنها، اراده و هدف است.
افرادی که هدف، خواست و اراده قویای دارند، تا زمانی که به آن دل ببندند، از Hollow شدن دور خواهند بود. حال این هدف میتواند خورشید تابان (Solaire)، وفای عهد به یار قدیمی (Siegward)، یا محافظت از یک پادشاهی (King Vendrick) باشد. به همین صورت، رسیدن به آن یا شکست در انجام آن، باعث Hollow شدن خواهد شد.
در Dark Souls 2، مفهوم این نفرین بیشتر از دیگر عناوین کاوش میشود. شخصیت اصلی بازی با لقب Bearer of the Curse (حامل نفرین)، به سرزمین درنگلِیک (Drangleic) آمده تا درمانی برای آن بیابد. حال شما در این سرزمین، با شخصیتی به نام Lucatiel of Mirrah مواجه خواهید شد؛ دختر شمشیرزن جوانی که به دنبال یافتن برادر خود، به این سرزمین نفرین شده قدم گذاشته است.
این شوالیه، در ابتدا ممکن است نترس و شجاع به نظر برسد، اما با پیشروی در داستان، او از ترس خود نسبت به Hollow شدن و از دستدادن خاطراتش و فراموشی آنچه او را، «او» میسازد، پرده برمیدارد. متاسفانه، هیچ راهی برای نجات او وجود ندارد و این همان چیزی است که بازی سعی دارد پیرامون سرنوشت شوم Hollow شدن، به شما یادآوری کند. تنها کاری که از شما بر میآید، این است که با احضار او به عنوان همیار در مبارزات، یادش را زنده نگه دارید.
یک Hollow که در گذشته با این ماسک با شجاعت تمام مبارزه میکرد اما از فراموش کردن هویت خود میهراسید، از هم رزم خود التماس کرد که نام و خاطره او را به یاد داشته باشد…
– جزئیات آیتم ماسک Mirrah در بازی DS3. حضور این آیتم در عنوان DS3، به این معناست که شخصیت اصلی DS2 در ادای عهد خود صادق بوده است.
۳- Sif از روی دلسوزی با شما مبارزه میکند – Dark Souls 1

شاید اولین تجربه تلخ هر بازیکنی که بخواهد عناوین FromSoftware را تجربه کند، مبارزه با Sif، گرگ خاکستری رنگی است که از آرامگاه قهرمان افسانهای دنیای سری سولز، یعنی Artorias the Abysswalker، محافظت میکند. متأسفانه، شکست دادن این گرگ هرچقدر هم برای شما دردناک باشد، برای پیشرفت در داستان بازی ضروری خواهد بود.
حال ممکن است از خود بپرسید چرا Sif بلافاصله پس از دیدن شما شروع به مبارزه و محافظت از قبر Artorias میکند؟
در گذشته دور، Sif همراه وفادار Artorias در مبارزه با Abyss بود. Abyss، تاریکی بیپایانی است که در سری Dark Souls به عنوان نقطه مخالف آتش و روشنایی قرار میگیرد و در وقایع دارک سولز ۱، به دلیل خشم Manus، این تاریکی حالت مخرب و مهاجم به خود گرفته است. Gywn نیز برای مقابله با آن، بهترین شوالیه خود، یعنی Artorias، را به شهر Oolacile فرستاد.
اما Artorias در مبارزه و مقاومت مقابل Manus و Abyss ناتوان بود و درنهایت مقاومت او با شکست مواجه میشود. در آخرین تلاش خود برای نجات همراه وفادارش، Artorias از سپر خود به عنوان محافظی برای Sif استفاده و از او در برابر تاریکی بیپایان محافظت کرد.
در جریان بازی اول، شما به عنوان Chosen undead (نامیرای منتخب)، به قبر Artorias خواهید رفت تا با به دست آوردن حلقه او، بتوانید به Abyss قدم گذاشته و چهار پادشاه را شکست دهید. پس از ورود به آرامگاه Artorias، این گرگ وفادار، شمشیر به دندان گرفته و به سبک Artorias با شما مبارزه میکند. او در نبرد، هیچگونه دشمنیای با شما ندارد، بلکه از سر دلسوزی، میخواهد از دچار شدن یک شوالیه دیگر به سرنوشت صاحبش در رویارویی با Abyss، جلوگیری کند.
۴- دختران Abyss از اجزای Manus به وجود میآیند – Dark Souls 2

چقدر من ترسیده بودم… موجودی ضعیف، زاده شده از بخشی از تاریکی.
-دیالوگ Alsanna
یکی از زیباترین و جذابترین بخشهای داستان سری، ارتباط پایانبندی دارک سولز ۱ با وقایع دارک سولز ۲ است. احتمالاً میدانید که در پایان DLC نسخه اول، شما به زمان گذشته رفته و Manus، Father of Abyss (پدر Abyss) را شکست میدهید. اگر شخصیت اصلی دارک سولز ۱، Manus را شکست نمیداد، هیچکدام از اتفاقات دارک سولز ۲ و بستههای الحاقی آن نیز به همین شکل رخ نمیدادند.
روح Manus پس از مرگ او، به چهار تکه مختلف تقسیم شد که هر کدام از آنها پس از گذشت مدتی به اراده و هوشیاری رسیدند و به مرور تبدیل به تناسخ و تجسم احساسات مختلف Manus شدند. هر کدام از این تکهها، شکل انسان به خود گرفته و به دنبال قدرتمندتر کردن خود، به سرزمینهای دوردست سفر کردند تا با پیدا کردن قویترین پادشاهان، به مانند انگل، به نیرومندتر کردن خود ادامه دهند. حال در DS2 و بستههای الحاقی آن، متوجه سرنوشت نهایی این دختران میشویم:
Elana، تجسم خشم Manus است که با پادشاهی به نام Sunken King ازدواج کرده و پس از مرگ این پادشاه، توسط نیروهای مهاجم، منتظر روزی است که بتواند انتقام خود را بگیرد.
Alsanna، تجسم ترس Manus است که به سرزمین Eleum Loyce سفر کرده تا پادشاه Ivory king را پیدا کند. مدتها پس از مرگ قهرمانانه این پادشاه برای محافظت از مردمش، Alsanna از روی علاقه به عهد خود نسبت به پادشاه وفادار مانده است.
Nadalia، تجسم تنهایی Manus است که در جستوجوی Iron King به برج Brume tower سفر کرد، اما این پادشاه پیش از حضور Nadalia، مرده بود. حال Nadalia، در این برج، با ارتشی که توسط قدرت خود کنترل میکند، به همراه Raime، در سوگ پادشاه خود مانده است.
Nashandra، تجسم خواستههای Manus است که به Drangleic سفر کرده و به پادشاه قدرتمند مورد نظر خود یعنی Vendrick نیز رسید، اما خواستههای بیپایان او، این پادشاهی را به ورطه نابودی کشاند.
آن موجود کهن زاده شده از Abyss، پس از مرگ دوباره به شکل تکههای کوچکی متولد شد. کوچکترین و ضعیفترین این تکهها، با درک کردن شکنندگی خود، چیزی که نیاز داشت را طلب میکرد
-توضیحات آیتم Bow of Want
۵- Solaire در صورت نرسیدن به هدف خود دیوانه میشود – Dark Souls 1

-دیالوگ Solaire در اولین دیدار با شخصیت اصلی
بدون شک، یکی از محبوبترین شخصیتهای عناوین فرامسافتور، Solaire of Astora است. دیدن او پس از مبارزه با دومین باس بازی در منظرهای خیرهکننده از آسمان و تلألؤ نور خورشید، شاید از خاطرهانگیز تجربههای هر بازیکن دارک سولز باشد و وجود او به عنوان یکی از معدود NPCهای کاملاً مثبت این بازی، به محبوبیت وی کمک زیادی کرده است.
اینکه منظور Solaire از «خورشید» چیست، چندان واضح نیست و جای بحث دارد، اما به طور واضح او سرنوشت تلغ و تراژیکی دارد.
در سری دارک سولز، خط زمان «آشفته» است و جهانهای موازی بسیاری در طول زمان با هم برخورد داشتهاند. این بدان معناست که شما در طول ماجراجویی خود، بارها Solaire را ملاقات خواهید کرد که مانند شما، قصد دارد آتش اولیه را در جهان موازی خود بیفروزد. از آنجا که زمان و مکان در دارک سولز، «آشفته» و «پر هرج و مرج» است، جهان شما با او تلاقی پیدا کرده و شخصیت شما، در طول دفعات متعدد، Solaire را در مکانهای مختلف دیدار کرده و در این میان او نیز به شما در بسیاری از مبارزات، یاری رسانده است. او در هر دیدار، از تلاشش برای پیداکردن «خورشید خود» صحبت کرده و سعی میکند در هر گوشه یا کناری، دنبال آن بگردد.
متأسفانه، برای بسیاری از بازیکنان که برای اولین بار دارک سولز ۱ را تجربه میکنند، سرنوشت این کاراکتر مانند بسیاری از شخصیتهای دیگر، با تلخی به پایان میرسد. در صورتی که بازیکن با روشی غیرمعمول که بدون راهنما نمیتوان متوجه آن شد او را نجات ندهد، Solaire پس از نیافتن خورشید خود وحشت کرده و دیوانهوار به دنبال هر چیزی که بتواند حتی شبیه خورشید باشد میگردد. او در نهایت یک حشره به نام Sunlight Maggot که از خود نور ساطع کرده را یافته، آن را روی سر خود میگذارد و در یک کلام، دیوانه و شیفته آن میشود. بازیکن در این شرایط، چارهای جز کشتن اولین دوست خود در این سرزمین نفرین شده ندارد.
همانطور که گفته شد، امید و هدف از مهمترین دلایل ادامه دادن و تسلیم نشدن یک Undead محسوب میشود و اگر آن را نیز از دست بدهد، نتایج فاجعهباری برای این افراد به همراه خواهد داشت.
بالاخره….پیدایش کردم! خورشید خودم! من خورشید هستم! هاها…من انجامش دادم! من….بله!…من توانستم! آه….
-دیالوگ Solaire پس از دیوانه شدن و چسباندن حشره نورانی روی سر خود.
۶- گاهی «شما» شخصیت منفی داستان میشوید – Dark Souls 1

بدون شک یکی از هنرهای اصلی میازاکی، خلق دشمنانی است که پس از شکست دادن آنها احساس کنید شما شخصیت منفی اصلی داستان و هیولای واقعی هستید. یکی از این باسها، خواهران Chaos (آشوب) هستند. همانطور که در پیشگویی ابتدایی دارک سولز ۱ آمده است، Chosen Undead (شخصیت اصلی)، باید در ابتدا دو ناقوس متفاوت را به صدا بیاورد و به صدا در آوردن این ناقوسها، نیمه اولیه بازی را شکل میدهند. ناقوس اول، بالای Undead Church قرار دارد که رسیدن به آن کار چندان دشواری نیست. ناقوس دوم اما، در Blight Town قرار دارد و توسط باس محبوب بازیکنان، یعنی Quelaag، نگهبانی میشود. اما در رابطه با ناقوس دوم، آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که Quelaag اینجا چکار میکند و شما چرا باید این بانوی زیبا را شکست دهید؟
خلاصه داستان این است که تلاشهای iIzalith (ساحرهای که در کاتسین ابتدایی بازی نشان داده میشود) در خلق آتش اولیه بر اساس روح بزرگ خود، مطابق میل این ساحره و دخترانش پیش نرفت و نتیجه فاجعهباری را به همراه داشت و بزرگترین پیامد آن، پدیدار شدن Chaos Flame (آتش آشوب) بود؛ آتش ناپایداری که Demons (شیاطین) از آن پدید آمدند و موجب تغییر شکل ساحره اعظم Izalith و دخترانش به هیولا شده بود.
دو تن از این دختران، Quelaag و خواهرش بودند که از پایین تنه به دنبال تاثیر Chaos، تغییر شکل یافته و به شکل عنکبوت در آمدند. در وقایع DS1، خواهر بزرگتر، یعنی Quelaag، در نزدیکی ناقوس دوم، منتظر Undeadهایی که طبق پیشگویی برای به صدا در آوردن آن تلاش میکنند میماند تا بلکه پس از مرگ آنها، انسانیتشان (Humanity) را از جسدشان جمع آوری کند. Quelaag این امر را از روی میل خود انجام نمیدهد، بلکه این انسانیتهای جمع آوری شده را به خواهر کوچکتر خود، یعنی The Fair Lady، داده تا از وخامت بیماری او جلوگیری کند. پس از شکست Quelaag، شما میتوانید The Fair Lady، خواهر کوچکتر، را نیز بیابید. اینطور به نظر میرسد که میازاکی قصد داشته باشد حسابی روی زخم شما نمک بپاشد. پس از صحبت با The Fair Lady، متوجه میشوید که او به دلیل بیماری نابینا بوده و شما قاتل را با عزیزترین فرد زندگیاش، یعنی خواهر خود، اشتباه میگیرد، در حالی که نمیداند شما قاتل او هستید. حداقل کاری که شما میتوانید برای تسکین عذاب وجدان خود انجام دهید، دادن آیتمهای انسانیت (Humanity) فراوان به The Fair Lady است تا بلکه جای خالی خواهر او را پر کنید. البته، تراژدی اینجا تمام نمیشود، زیرا برای زدن ضربه آخر به احساسات شما، در دارک سولز ۳ نیز شما میتوانید جسد خاکستر شده Fair Lady و یکی از دیگر خواهران آشوب را کنار یکدیگر بیابید.
…خواهش میکنم خواهر عزیزم…گریه نکن! من واقعا خوشحالم؛ چون تو را همراه خودم دارم، مگر نه؟
-دیالوگ Fair Lady، پس از اینکه خواهر او را به قتل رساندید.
۷- عروسک (Doll) – Bloodborne

-دیالوگ Gehrman
عروسک (Doll)، بدون شک یکی از محبوبترین شخصیتهای مؤنث میان بازیکنان در عناوین ساخته شده توسط میازاکی است. بر کسی پوشیده نیست که یکی از برجستهترین تمهای داستانی Bloodborne، خشونت علیه زنان است و عروسک نیز از بزرگترین سمبلهای آن به شمار میرود.
Lady Maria یکی از شاگردان Gehrman بود که استاد خود را تحسین میکرد، اما از عشق دیوانهوار Gehrman نسبت به خود بیخبر بود. Gehrman پس از مرگ Lady Maria، عروسکی را ساخت که تا حد ممکن به معشوق قدیمی خود شبیه باشد؛ اما هرچقدر که از لحاظ فیزیکی و چهره، عروسک و Lady Maria شبیه هستند، اخلاقیات و لباسهای آنها متفاوت است. Gehrman نسخهای از Maria را ساخت که «زنانهتر» بوده، لباس پوشانندهتری به تن داشت و به شیوهای مادرانه، مهربان و مؤدب بود که به نوعی، کاملاً نقطه مخالف Maria است. به طور خلاصه، عروسک نماد زنی مقتدر است (Lady Maria) که قدرت، آزادی و ارادهاش از او گرفته شده و به یک «عروسک» ایدهآل برای زندگی زناشویی مبدل گردیده است.
به نظر میرسد که طولی نکشید تا Gehrman نیز متوجه این موضوع شد چیزی که او را عاشق Maria میکرد، در عروسک یافت نمیشود. در نهایت، وظیفه عروسک این میشود که به شکارچیان خدمترسانی کند.
شکارچیان به من راجع به کلیسا، خدایان و محبت آنها گفتهاند. ولی…آیا خدایان واقعا مخلوقاتشان را دوست دارند؟ من یک عروسک هستم که به دست شما انسانها ساخته شدهام، آیا هیچگاه خواهید توانست مرا نیز دوست داشته باشید؟
البته که من شما را دوست دارم؛ آیا این همان هدفی نیست که مرا برای آن ساختهاید؟
۸- Vyke، شخصیتی که هیچوقت «اصلی» نشد – Elden Ring

آیا تا به حال، به پوسترها و تصاویر تبلیغاتی الدن رینگ توجه کردهاید؟ تاکنون از خود پرسیدهاید شوالیهای که در این تصاویر نشان داده میشود، کیست و چرا تا به این حد برای سازندگان اهمیت دارد؟
با Vyke آشنا شوید، قهرمانی که هیچکس اندازه او، حداقل تا قبل از سر رسیدن شما، به حکمران شدن در جهان الدن رینگ نزدیک نشده بود. او نه تنها یک شوالیه قابل و با مهارت بود، بلکه با فرقه اژدهایان کهن نیز رابطه نزدیکی داشت، تا حدی که گفته میشود یکی از اژدهایان به نام Lanesseax، عاشق او شده بود.
بعدها، Vyke به محل جمع شدن Tarnishedها، یعنی Roundtable Hold، میآید. او که از آن پس برای تبدیلشدن به Lord جدید این جهان تلاش میکرد، همانند هر Tarnished دیگری در ابتدای سفر خود، یک دوشیزه دریافت کرد که در مسیر رسیدن او به تخت حکمرانی، کمک میکرد. طی وقایع داستان اصلی الدن رینگ، Melina نقش این دوشیزه را برای شما ایفا میکند.
اما همه چیز پس از اینکه Vyke حقیقتی تکاندهنده را کشف کرد، به هم ریخت. احتمالاً اگر الدن رینگ را تجربه کرده باشید، میدانید که برای سوزاندن Erdtree، دوشیزه شما باید در Forge of The Giants، نقش هیزم الهی را ایفا کرده و آتش مورد نیاز را شعلهور کند. واضح است که در این عمل، دوشیزه شما نیز جان خواهد باخت تا شما بتوانید به مسیر خود ادامه دهید.
Vyke اما از روی عشق یا از روی وظیفه، زمانی که متوجه سرنوشت شومی که منتظر دوشیزه خود است شد، از پیشروی باز ایستاد. جستوجوی او در پیدا کردن راهی برای نجات دوشیزه خود و سوزاندن Erdtree به روشی دیگر، Vyke را به دالانهای زیرزمینی پایتخت کشانده بود. در آنجا او با نیرویی متفاوت مواجه شد: Frenzy Flame (آتش دیوانگی) که منشأ آن نیز Three Fingers (سه انگشت بود). اما Vyke در تبدیلشدن به Lord of Frenzy (ارباب دیوانگی) شکست خورد. او پس از آن، در یکی از Evergaolها به زندان ابدی تبعید شد.
شما نیز میتوانید در بازی الدن رینگ، قدم در مسیر Vyke گذاشته و هدف ناتمام او را کامل کنید. همه چیز به پاسخ شما به سؤالی که Vyke را متوقف کرد بستگی دارد.
هیچ Tarnished دیگری به اندازه Vyke به تاج و تخت نزدیک نشد. اما بدون اطلاع قبلی، Vyke به عمق زیرزمین پایتخت سفر کرد و توسط آتش دیوانگی سوخت.
-توضیحات زره FingerPrint
شایان ذکر است که داستانهای نقل شده در عناوین FromSoftware، اغلب چیزی جز «حدس و گمان» و «تئوریهای طرفداران» نیستند و در واقع، ممکن است هر شخص، یک داستان را به نحوی متفاوت از نظر دیگران، برداشت و تفسیر کند.
در نهایت، بسیار مشتاقیم تا داستانهای محبوب و مورد علاقه خود از عناوین سولزبورن را در بخش کامنتها به اشتراک بگذارید.
source