اگر توافق شد، نه وقت سرمستی است، نه لحظه اندوه. فصل تصمیم‌گیری است؛ تصمیم برای اینکه کشور را با هوشیاری و قدرت، به‌سوی فردایی پیش ببریم که نه چشم به بیگانه داشته باشد و نه دیوارکشی دور خودش را راه چاره بداند.

اگر توافق شد، نه وقت سرمستی است، نه لحظه اندوه. فصل تصمیم‌گیری است؛ تصمیم برای اینکه کشور را با هوشیاری و قدرت، به‌سوی فردایی پیش ببریم که نه چشم به بیگانه داشته باشد و نه دیوارکشی دور خودش را راه چاره بداند.
در این‌باره پنج عرصه مهم پیش روی ماست:
یک. اقتصاد در مسیر مقاوم‌سازی
توافق به‌معنای فرصت است، نه عصای جادویی. چنانچه امکان تنفس اقتصادی فراهم شود، باید اقتصاد کشور را به‌جای واردات، بر صادرات توان‌افزا استوار کرد. سیاست‌های ارزی، حمایت‌های بانکی، تسهیلات گمرکی و تعرفه‌ای باید هم‌راستا با تولید ملی و اشتغال داخلی اصلاح شوند. حباب‌های بازار باید تخلیه شوند، نه تقویت؛ و سرمایه‌گذار ایرانی باید حس کند ریسک سرمایه‌اش کاهش یافته، نه اینکه صرفا فضا برای دلالی باز شده است.

دو. سیاست خارجی بر مدار اعتماد متقابل
توافق نباید ما را از دوستان دیرین‌مان غافل کند. در شرایطی که غرب گاه‌وبیگاه قول می‌دهد و عمل نمی‌کند، حفظ روابط راهبردی با شرکایی چون چین و روسیه ضروری است. تجربه به ما می‌گوید توازن‌سازی در سیاست خارجی و حفظ ارتباط با قدرت‌های غیرغربی، ضامن استقلال بلندمدت ماست. ما باید شریک قابل اتکا بمانیم، نه بازیگری دمدمی‌مزاج.

سه. عقیده، رکن ثابت انقلاب
حتی اگر توافق به نتیجه برسد، ما با دشمن خدا دست دوستی نداده‌ایم. چهره جنایتکار آمریکا در فلسطین، یمن، عراق، افغانستان و صدها نقطه دیگر، با امضای چند بند تفاهم‌نامه تطهیر نمی‌شود. ما با آمریکا در یک جنگ تمدنی هستیم، نه صرفا اختلاف بر سر تحریم و دلار. خطوط قرمز اعتقادی نباید در فضای گشایش اقتصادی محو شوند. باورهای مردم ستون انقلاب است؛ نه ابزاری برای دوران تحریم.

چهار. فرهنگ، نیازمند سنگربان دائمی
با هر دری که باز می‌شود، نسیمی هم می‌وزد؛ گاه خوش‌عطر، گاه مسموم. در فضای پساتوافق، هجمه‌های فرهنگی و رسانه‌ای شدت می‌گیرد. نباید بگذاریم ذائقه نسل جدید به سبک زندگی بیگانه خو بگیرد.

سینما، موسیقی، فضای مجازی، آموزش، حتی سبک پوشش و معماری، باید آگاهانه در خط پاسداری از هویت ایرانی-اسلامی هدایت شود. مراقبت یعنی راه دادن به نو شدن، بی‌آنکه اصالت‌ها را فدای مد و موج کنیم.

پنج. تولید، قلب تپنده اقتدار ملی
حالا که گشایش‌هایی ممکن شده، وقت آن است که چرخ کارخانه‌ها را نه با وام خارجی، که با عزم داخلی بچرخانیم. تولیدکننده باید مطمئن شود دولت پشتش ایستاده، بازار رهایش نمی‌کند، و واردات بی‌ضابطه رقیب او نمی‌شود. از مواد اولیه تا فناوری، از آموزش تا صادرات، هر گام باید در خدمت رشد تولید ملی باشد. توافق اگر به سود تولیدکننده ایرانی نباشد، توافقی ناقص است.

در نهایت اگر توافق بشود، شروع یک دوران تازه است، نه پایان چالش‌ها.

source

توسط funkhabari.ir