انیمه Demon Slayer داستان غمانگیز شخصیتهای تانجیرو و نزوکو کامادو را دنبال میکند. تانجیرو پس از دست دادن خانوادهاش و تبدیل شدن نزوکو به یک شیطان، قسم میخورد که با پیوستن به گروه شیطانکشها، تمام عاملان این اتفاق را از بین ببرد. با هر ماموریتی که او به اتمام میرساند، یک قدم به نجات نزوکو و گرفتن انتقام نزدیک میشود.
موزان کیبوتسوجی، آنتاگونیست اصلی Demon Slayer، خون خود را به ۱۲ شیطان قدرتمند میدهد که با نام دوازده کیزوکی شناخته میشوند و قدرتهای منحصر به فرد خود را دارند. طراحی و ویژگیهای متفاوت شیاطین تنها عامل نبردهای هیجانانگیز این اثر نیستند و سازندگان Demon Slayer با عمق دادن به شخصیتها باعث شدهاند تا هر سکانس مبارزه به یک لحظه هیجانانگیز و البته مهم در داستان تبدیل شود. حالا درحالی که طرفداران منتظر به پایان رسیدن داستان با سهگانه سینمایی Infinity Castle هستند، در این لیست به ۱۰ سکانس مبارزه برتر Demon Slayer میپردازیم.
هشدار اسپویل!
۱۰. تانجیرو در مقابل انمو

درحالی که مبارزه در مقابل انمو یک مبارزه گروهی بود، تانجیرو فردی محسوب میشد که باید با او مبارزه کند تا دیگران ماموریت نجات را به بهترین نحو ممکن به اتمام برسانند. انمو به عنوان یک ماه شیطان درجه پایین قدرت کافی را برای مبارزه با تانجیرو نداشت، اما با استفاده از توانایی هنر خون شیطانیاش میتوانست اهدافش را به خواب عمیقی فرو ببرد و خوابهای او را به کابوسهایی عذابآور یا رویاهایی لذتبخش تبدیل کند.
در خصوص تانجیرو، او در خوابی قرار میگیرد که در کنار مادرش و نزوکو زندگی بسیار خوبی را تجربه میکنند. با این حال، او زمانی که متوجه دروغ بودن این خواب میشود، گلوی خودش را میبرد تا بیدار شود و سر انمو را از بدنش جدا کند.
۹. رنگوکو در مقابل آکازا

شخصیت رنگوکو تنها در یک آرک حضور پیدا کرد و نقش مهمی در یکی از بهترین نبردهای Demon Slayer داشت. پس از مرگ انمو به نظر میرسد که همه اتفاقات به پایان رسیده است، و زمانی که رنگوکو نبرد با آنها را شروع کرد، اکثر شخصیتها از رویارویی قبلی خسته و زخمی بودند. با این حال، هیچ بینندهای انتظار نداشت که یک شیطان با نام آزاکا به آنها کند و با دخالت رنگوکو، تانجیرو و افرادش دخالتی در این مبارزه نداشته باشند.
آزاکا بدون متحد و نشانه شیطانکشها، مبارزه فوقالعادهای با رنگوکو انجام داد. آزاکا مبارزه را بیش از هر چیز دیگری دوست دارد و پیش از اینکه به رنگوکو پیشنهاد تبدیل شدن به یک شیطان را بدهد، استعداد او را کشف میکند. البته به عنوان یک هاشیرو، رنگوکو این پیشنهاد را نپذیرفت تا بهای آن را با دادن جان خود بدهد و قلب تانجیرو و دیگر دوستانش شکسته شود.
۸. اوزوی و تانجیرو در مقابل گیوتارو

بخش بزرگی از آرک منطقه سرگرمی، شخصیت داکی را به عنوان آنتاگونیست اصلی معرفی میکرد. به همین دلیل معرفی گیوتارو به عنوان شخصیت منفی و Upper Moon Six برای بسیاری از طرفداران Demon Slayer شوکهکننده بود. با قدرت بسیار زیاد گیوتارو در مقایسه با خواهرش یعنی کاراکتر داکی، تانجیرو و اوزوی مجبور میشوند با کمک یکدیگر با او مبارزه کنند تا شانس بیشتری برای پیروزی داشته باشند. این دو خواهر قدرتهای مشترکی داشتند و به همین دلیل باید به طور همزمان سر آنها از بدنشان جدا میشود.
این مبارزه را میتوان یکی از ماندگارترین نبردهای انیمه به شمار آورد. البته شکست دادن گیوتارو کار آسانی نبود و اوزوی یک چشم و دستش را از دست داد و بخش بزرگی از منطقه سرگرمی نابود شد.
۷. مویچیرو در مقابل گیوکو

درحالی که شکست دادن گیوکو یک همکاری تیمی بود، از بین بردن این ماه شیطان رده پنجم از لحظاتی به شمار میرود که مشابه آن را در Demon Slayer ندیده بودیم. مویچیرو به عنوان یکی از بازماندگان سبک تنفس خورشید، تنها در سن ۱۴ سالگی استعداد کافی برای تبدیل شدن به یک هاشیران را داشت. او در ابتدا در زمینه مبارزه با شیاطین مشکلات متعددی داشت، اما قرار گرفتن در یک موقعیت نزدیک به مرگ باعث شد تا او نهایت تلاشش را برای شکست دادن رقیبش انجام دهد.
پس از به دست آوردن حافظه، مویچیرو به پتانسیل واقعیاش دست پیدا کرد و با استفاده از نشانه شیطانکشی که بیشتر در دوران طلایی Demon Slayer استفاده میشد، به سادگی گیوکو رو از دست داد.
۶. شینوبو کوچو در مقابل دوما

به عنوان یک هاشیرا، وظیفه هر شینوبویی است که شیاطینی که در راه آنها قرار میگیرد را شکست دهد. با این حال، شینوبی بودن تنها دلیل مبارزه کوچو با دوما نبود و او قصد داشت انتقام مرگ خواهرش را بگیرد. از بین بردن یک شیطان قدرتمند مانند دوما، به خصوص برای شخصیت کوچو کار بسیار سختی بود، به همین دلیل او تصمیم گرفت تا برای سالها به خودش سم تزریق کند.
او پس از دیدن این شیطان نفرتانگیز انگیزه بیشتری برای از بین بردن او پیدا کرد و دوما که اطلاعی از سمهای بدن کوچو نداشت او را به طور کامل بلعید، بااینکه سم او را به طول کامل از بین نبرد، شینوبو او را به اندازهای ضعیف کرد تا خواهر کوچکترش بتواند ضربه نهایی را وارد کند.
۵. زنیتسو در مقابل کایگاکو

در پایان آرک آموزش هاشیرا، زنیتسو با دریافت نامهای بسیار مهم تغییر بزرگی در شخصیتش ایجاد شد. آرک قلعه بینهایت این موضوع را مشخص میکند که استاد زنیتسو به خاطر بخشش گناهان یکی از شاگردانش با نام کایگاکو، که به یک شیطان تبدیل شده، سپوکو انجام داده است. زنیتسو و کایگاکو هر دو زیر نظر یک استاد آموزش دیدند، اما هرگز نمیتوانستند با یکدیگر کنار بیایند.
پس از وارد شدن شخصیتها به قلعه بینهایت، زنیتسو و کایگاکو برای اولین بار با یکدیگر روبهرو میشوند، مبارزهای که او برای اولین بار بدون هیچ ترسی به چشمان دشمناش نگاه میکرد. از جایی که فرم اول زنیتسو برای شکست دادن دشمنش کافی نبود، او هفتمین فرم از سبک تنفس رعد و برق را خلق و تنها با یک ضربه سر کایگاکو را از بدنش جدا کرد تا لحظه بزرگی برای این شخصیت رقم بخورد.
۴. گیو و تانجیرو در مقابل آکازا

گیو اولین شیطانکشی است که تانجیرو با او ملاقات میکند تا مسیر او برای تبدیل شدن به یک شیطانکش آسانتر شود.این دو کاراکتر همیشه رابطه خاصی با یکدیگر داشتند، اما برای اولین بار در آرک قلعه بینهایت شاهد همکاری واقعی آنها بودیم. گیو و تانجیرو تلاش کردند تا آکازا را بین ببرند و مبارزه چالشبرانگیزی را پشت سر گذاشتند. در این طول مبارزه، تانجیرو این قدرت را به دست آورد تا جهان شفاف را درک و به آن دسترسی پیدا کند.
همچنین این مبارزه گذشته دردناک آکازا را نیز روایت کرد و حتی زمانی که تانجیرو سر او را قطع کرد امیدوار بود تا در این نبرد به پیروزی دست پیدا کند. در انتها او انسانیت خودش را به یاد آورد و همراه با حسرتها و انتخابهای اشتباهش، درست مانند یک انسان از دنیا رفت.
۳. کانائو و اینوسکه در مقابل دوما

آرک قلعه بینهایت پس از مدتها انتظار، مکالمه شینوبو و کانائو را در آرک آموزش هاشیرا مشخص کرد. مکالمهای که در آن مشخص شد شینوبو قدرت چشمهای کانائو را میداند، قدرتی که به او اجازه میداد تا حرکات دشمنانش را پیشبینی کند. کانائو نتوانست خواهرش جلوی فداکاری خواهرش را بگیرد و حتی کشته شدن او را نیز مشاهده کرد. در طول مبارزه، اینوسوکه نیز وارد میدان نبرد میشود تا به او در شکست دادن دوما کمک کند.
حتی با استفاده از سم شینوبو، این شیطانکشها جان خود را به خطر میاندازند تا دوما را شکست دهند. همچنین در این نبرد بیشتر با شخصیت دوما آشنا میشویم، شخصیتی که برخلاف دیگر شیاطین گذشته تاریک و غمانگیزی ندارد و این همان نکتهای است که دوما را به یک شیطان بهیادماندنی تبدیل میکند.
۲. مویچیرو، گنیا، سانمی و گیومی در مقابل کوکوشیبو

شکست دادن اکثر شیاطین Upper Moon ماموریت بسیار دشواری است، اما هیچکدام از آنها به اندازه کوکوشیبو برای شیطانکشها دردسرساز نبود. کوکوشیو برادر بزرگتر یوریچی محسوب میشود، شیطانکشی افسانهای که مخترع سبکهای تنفسی بود. در قلعه بینهایت، تعدادی از کاراکترها برای شکست دادن این شیطان با یکدیگر همکاری کردند، اما مبارزه سادهای در انتظار آنها نبود.
علاوهبر اهمیت بالا و جذابیت بصری این نبرد، پسزمینه داستانی کوکوشیبو نیز روایت میشود تا بینندگان ارتباط بیشتری با او برقرار کنند. مرگ کوکوشیبو، نتیجه فداکاریهای مویچیرو،گنیا و گیومی بود تا این شیطان قدرتمند از بین برود.
۱. شیطانکشها در مقابل موزان

شیطانکشها دو بار شانس حمله و شکست دادن موزان را داشتند. دفعه اول زمانی بود که او به قلعه اوبویاشیکی نفوذ پیدا کرد تا تامایو با تزریق سم، موزان را به شدت ضعیف کند. با این حال، شیطانکشها به قلعه بینهایت کشیده و پس از شکست دادن تمام شیاطین، باری دیگر موزان را به چالش کشیدند.
با این حال، حتی با ضعیف شدن موزان بریدن سر او کار غیرممکنی بود، به همین دلیل تنها کاری که میتوانستند انجام دهند مشغول نگه داشتن او تا زمان طلوع خورشید بود. کاری که با وجود دشواریهایش، شیطانکشها موفق به انجام آن شدند و موزان با طلوع خورشید به خاکستر تبدیل شد.
منبع: ComicBook
source