دو سال از پایان فصل اول سریال The Last of Us و از زخم‌های یک مرد، یک پدر می‌گذرد، اما هنوز رد زخم‌هایی که به جا گذاشته پاک نشده؛ نه برای ما و نه برای…

دنیای آلوده، تلخ و ویران‌شده‌ی این سریال هنوز در گوشه‌ای از ذهنمان زنده است؛ پر از صداهای خاموش، نگاه‌های زخمی، و سکوت‌هایی که فریاد می‌زنند. حالا با آغاز فصل دوم سریال The Last Of Us، این سریال قصد دارد تا ما را دوباره به سفری پرتنش و احساسی برگرداند، سفری در میان خرابه‌ها و نفس‌نفس‌زدن برای زنده‌ ماندن.

اما در این سفر همچنان قرار نیست زخم‌های گذشته ما التیام پیدا کنند، بلکه زمان آن رسیده است تا زخم‌های عمیق‌تری به پیکره ما وارد شود.

سازندگان این‌بار قدرتمندتر برگشتند، و حتی می‌توان گفت که قصد دارند پا را فراتر بگذارند. چه در روایت، چه در شخصیت‌پردازی و چه در فضای بصری. اما مهم‌تر از همه‌چیز در یک اقتباس موفق، حفظ توازن است؛ طوری که مخاطب جدید را با خود همراه کند بدون آن که طرفداران قدیمی حس کنند که دنیایشان دچار تحریف و خیانت شده است.

بدون اتلاف وقت، شما را به بررسی فصل دوم سریال The Last of Us در بخش نقد و بررسی فیلم و سریال دعوت می‌کنم. با ما همراه باشید.

هشدار اسپویل
در این نقد و بررسی، به دلیل اشاره به داستان فصل دوم سریال و تفاوت‌های آن با بازی، ممکن است بخش‌هایی از داستان هر دو نسخه لو برود. اگر هنوز The Last of Us را ندیده‌اید یا بازی نکرده‌اید و نمی‌خواهید بخش‌هایی از آن برایتان فاش شود، مطالعه ادامه این مطلب را به زمان دیگری موکول کنید.

PlayStation Pro, The Last of Us 2, شرکت ناتی داگ (Naughty Dog)

تفکیک شخصیت‌ها و بازیگر‌ها در سریال The Last Of Us (تا قسمت سوم)

۱. اِلی ویلیامز (Ellie Williams)

  • بازیگر: Bella Ramsey

  • نقش: شخصیت اصلی داستان؛ دختری جوان که پس از مرگ جوئل به دنبال انتقام است.

۲. اَبی اندرسون (Abby Anderson)

  • بازیگر: Kaitlyn Dever

  • نقش: یکی از اعضای گروه WLF که عامل اصلی مرگ جوئل است.

  • ارتباط: دختر دکتر کشته‌شده توسط جوئل در قسمت پایانی فصل اول.

۳. جوئل میلر (Joel Miller)

۴. دینا (Dina)

۵. تامی میلر (Tommy Miller)

  • بازیگر: Gabriel Luna
  • نقش: برادر جوئل؛ مردی که پس از مرگ برادرش به نوعی فرو می‌ریزد.

۶. جسی (Jesse)

  • بازیگر: Young Mazino
  • نقش: دوست قدیمی الی و دینا؛ همراه منطقی و حمایتی گروه.

۷. ماریا (Maria)

  • نقش: همسر تامی، یکی از اعضای مهم شورای جکسون.

۸. توماس (Thomas)

  • نقش: یکی از ساکنین جکسون؛ کسی که در جشن سال نو با الی درگیر می‌شود و بعدتر در صحنه رای‌گیری از او حمایت می‌کند.

تفکیک گروه‌ها و فرقه‌ها در سریال The Last Of Us (تا قسمت سوم)

۱. Fireflies (فایرفلای‌ها)

  • نوع: گروه شورشی
  • محل استقرار: پراکنده (در این فصل حضوری مستقیم ندارند اما نامشان ذکر می‌شود)
  • ویژگی‌ها:
    در فصل اول محور اصلی داستان بودند؛ گروهی که دنبال درمان برای بیماری کلیکرها بودند. در فصل دوم بیشتر به‌صورت خاطره و اثرات تصمیم جوئل با آن‌ها مواجه می‌شویم.

۲. WLF (Washington Liberation Front)

  • نوع: گروه نظامی و شبه‌دولتی
  • محل استقرار: سیاتل
  • اعضا مهم: ابی
  • ویژگی‌ها: گروهی منظم، مسلح و آموزش‌دیده که از ارتش آمریکا منشعب شده. WLF با شعار “آزادی و امنیت” کنترل منطقه‌ی سیاتل را به‌دست گرفته و با خشونت با دشمنانش برخورد می‌کند.

۳. جامعه جکسون (Jackson Community)

  • نوع: جامعه کشاورزی و صلح‌طلب
  • رهبران: ماریا و تامی میلر
  • اعضا مهم: الی، دینا، جوئل، تامی، ماریا، جسی
  • ویژگی‌ها: یک اجتماع مستقل و خودکفا با سیستم کشاورزی، دفاعی و شورای مردمی. قوانین مشخصی برای زندگی صلح‌آمیز دارد و از ورود گروه‌های خارجی محافظت می‌کند.

قسمت اول فصل دوم the last of us: Future Days (روز‌های آینده)

سریال The Last Of Us

همه‌چیز از یک “قسم” شروع شد؛ قسمی دروغ، اما از سر عشق. قسمی که یک پدر برای نجات خانواده‌اش به گناه آن دچار شد. سریال The Last Of Us، درست مانند بازی، توانسته تراژدی منحصر‌به‌فرد خود را حفظ کند: ترکیبی از عشق، فداکاری، خشونت و عذاب وجدان.

در فصل دوم، قرار است تا وارد چرخه‌ای از انتقام شویم؛ چرخه‌ای که نه تنها متوقف نمی‌شود، بلکه به‌سادگی در دل دیگران ریشه می‌دواند. داستان در اصل همچنان درباره یک پدر است، پدری که هر تصمیم او بهای سنگینی دارد؛ نه فقط برای خودش، بلکه برای تمام اطرافیانش.

توضیح و تفسیر قسمت اول داستان

همان‌طور که گفتیم، فصل دوم سریال The Last Of Us با همان “قسم دروغین” شروع می‌شود؛ جایی که الی از جوئل می‌خواهد تا قسم بخورد آنچه درباره اتفاقات توی مرکز فایرفلای گفته حقیقت دارد. در فصل اول دیدیم که بدن الی به بیماری مقاوم بود و همین او را به کلیدی برای ساخت واکسن تبدیل کرده بود. همراه با جوئل، او به مرکز فایرفلای رفت تا شاید بتوانند از خونش درمانی برای دنیا پیدا کنند.

اما اوضاع آن‌طور که انتظار می‌رفت پیش نرفت. برای تولید واکسن، الی باید کشته می‌شد. جوئل وقتی از این موضوع باخبر شد، دست به کاری زد که هر پدری شاید در موقعیت او بود انجام می‌داد. او دخترش را نجات داد، به هر قیمتی.

الی بی‌هوش بود و هیچ‌چیز از آن اتفاقات را نمی‌دانست. زمانی که به هوش آمد، جوئل به او گفت آدم‌های دیگری مثل او در آن مرکز زیاد بودند و گفتند دیگر نیازی به او نیست. در حالی که واقعیت چیز دیگری است، واقعیت این است که جوئل با کشتن دکترها و نجات الی، آینده بشریت را فدای عشق شخصی‌اش کرد.

زمانی که جوئل قسم می‌خورد، فضا سنگین می‌شود. الی وانمود می‌کند که حرف‌هایش را باور کرده، اما ما می‌فهمیم که هنوز نتوانسته آن را هضم کند.

نقد و بررسی بازی The Last of Us Part I

Neil Druckmann, The Last of Us

سکانس بعد آخرین بازماندگان، ما را به قبرستانی می‌برد که در آنجا با گروه جدیدی آشنا می‌شویم. این گروه به وضوح از چیزی ناراحت و متأثرند. خیلی طولی نمی‌کشد تا متوجه می‌شویم که این افراد کیستند، و در میان آن‌ها با شخصیتی به نام “اَبی” آشنا می‌شویم. دختری که می‌توان گفت رهبر این گروه است، ابی فرزند دکتری است که جوئل او را به منظور نجات الی در مرکز فایرفلای کشت.

ابی حالا با کوله‌باری از خشم، به‌دنبال انتقام است. او اطلاعات زیادی از جوئل ندارد، فقط یک اسم، یک محل زندگی و قد تقریبی‌اش. اما همین‌ها برای شروع جهنم کافی‌ست.

در ادامه قسمت اول فصل دوم the last of us، به شهر آشنای جکسون می‌رسیم؛ شهری که با دقت و ظرافت بسیاری بازسازی شده است. کسانی که بازی این مجموعه را تجربه کرده‌اند، هرچقدر که در روند داستانی سریال The Last Of Us پیش می‌روند صحنه‌هایی را مشاهده می‌کنند که برای آن‌ها مانند مکملی بر بخش داستان بازی می‌ماند. لحظاتی مانند جشن سال نو که در بازی حذف شده بودند، این‌بار در سریال با کیفیتی کم‌نظیر به تصویر کشیده شده‌اند.

در جشن سال نو، شاهد یک درگیری کوچک بین الی و توماس هستیم. جوئل خیلی زود وارد می‌شود و برای دفاع از الی با توماس درگیر می‌شود، اما برخلاف انتظار، این رفتار جوئل مورد رضایت الی نیست. در اینجا، مطمئن می‌شویم که رابطه‌ی بین الی و جوئل دیگر مثل گذشته گرم و صمیمی نیست. الی رفتاری سرد و دور از انتظار با جوئل دارد، اما همچنان دلیل این رفتار برای مخاطب روشن نیست.

در فصل دوم سریال The Last Of Us، برخلاف بازی، ما شاهد “شوک” ناگهانی از سمت ابی نیستیم. چرا که سریال از ابتدا هدف و انگیزه او را برای مخاطب به خوبی مشخص می‌کند.

در سکانس‌های پایانی اپیزود اول، متوجه می‌شویم که لوله‌های آب جکسون خشک شده‌اند و وقتی درون لوله‌های آب را می‌بینیم، با صحنه‌ای نگران‌کننده‌ای روبه‌رو می‌شویم. نشانه‌ای از یک تهدید جدید، در دل لایه‌های شاخ و برگ، فانگوس‌ها (Fungus) لانه کرده‌اند.

این فانگوس‌ها، همان‌طور که از فصل اول آموخته‌ایم، نقش کلیدی در گسترش بیماری دارند و مانند حسگرهایی برای مکان‌یابی مبتلا‌ها عمل می‌کنند.

در مجموع، فصل دوم هم مانند فصل اول با تمرکز بر شخصیت‌ها و تنش‌های احساسی پیش می‌رود، اما یک تفاوت مهم دارد، سازندگان تلاش کرده‌اند سریال روایتی مستقل، و در عین حال وفادار به بازی این سری داشته‌ باشد. باید گفت تلاش سازندگان تا به اینجا کار، موفق بوده است.

split fiction

بررسی بازیگری و فضاسازی

قسمت اول فصل دوم the last of us

بازیگری‌ها در قسمت اول فصل دوم the last of us، بار دیگر ثابت می‌کنند که انتخاب بازیگران این سریال هوشمندانه بوده، حداقل برای برخی از نقش‌ها. پدرو پاسکال، در نقش جوئل، مثل همیشه با نگاه‌های پرمعنا، حرکات سنجیده و حس درونی سنگینی که منتقل می‌کند، بی‌نقص ظاهر شده است. او در طول سریال The Last Of Us با کمترین دیالوگ، بیشترین درد را فریاد می‌زند.

اما وقتی به سراغ بازیگر پرحاشیه‌ی سریال (بلا رمزی در نقش الی) می‌رویم قضیه کمی پیچیده‌تر می‌شود. اجازه بدهید این‌بار با نگاهی دقیق‌تر عملکرد او را بررسی کنیم.

اگر بخواهم صادق باشم، بازی بلا رمزی در فصل اول قابل‌ تحسین بود. برخلاف خیلی‌ها، مسئله‌ی ظاهر او هیچ‌گاه برای من اولویت نداشته‌ است. به نظر من آن‌چه که مهم است، توانایی در انتقال احساسات و باورپذیر کردن نقش است که در فصل اول، او به‌خوبی از عهده آن برآمد. اما در فصل دوم، چیزی باید تغییر کند ولی خبری از آن نیست.

بررسی فصل دوم سریال اخرین بازماندگان

الی در این فصل قرار است بالغ‌تر، زخمی‌تر و خشمگین‌تر باشد. اما بازی رمزی نه تنها این رشد شخصیتی را نشان نمی‌دهد، بلکه هنوز حس یک نوجوان را منتقل می‌کند. گذر زمان، پختگی شخصیتی و تغییرات روحی لازم آن‌طور که باید از بازی او آشکار نمی‌شود و این‌جا می‌توان گفت شاید انتخاب بلا رمزی برای ادامه این نقش، تصمیم درستی نبوده است اما بایستی دید در ادامه چه می‌شود.

اخرین بازماندگان

در سمت دیگر، فضاسازی سریال همچنان یکی از نقاط قوت برجسته‌ی آن به حساب می‌آید. از خیابان‌های سرد و متروکه گرفته تا شهر زیبای جکسون که در آن حس زندگی جریان دارد، همه چیز به‌دقت طراحی شده‌اند تا وفادار به دنیای بازی باشند. در واقع، تفاوتی چشمگیر بین جهان بازی و سریال دیده نمی‌شود؛ انگار دنیای بازی را با کیفیت سینمایی زنده کرده‌اند.

بررسی قسمت دوم از فصل دوم اخرین بازماندگان: through the valley (عبور از دره)

قسمت دوم فصل دوم the last of us

از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم، قسمت دوم فصل دوم the last of us را باید نقطه‌ی آغاز واقعی روایت بدانیم؛ جایی که دیگر مسیرها مشخص می‌شوند، سرنوشت‌ها رقم می‌خورند، و داستان شروع می‌شود.

توضیح و تفسیر قسمت دوم داستان

بررسی بازی South of Midnight

در قسمت اول فصل دوم the last of us فهمیدیم که ابی و همراهانش موفق شده‌اند شهر جکسون را شناسایی کنند و حالا در حال طراحی نقشه‌ای برای نفوذ به آن هستند تا جوئل را پیدا کرده و انتقام خود را بگیرند. از طرفی، متوجه شدیم که درون لوله‌های آب شهر جکسون، فانگوس‌هایی وجود دارند که می‌توانند مبتلایان را به حضور انسان‌ها آگاه کنند. این یعنی جکسون در معرض دو تهدید خارجی قرار دارد: یکی انسانی، و دیگری از سوی مبتلا‌ها.

تلاش برای نفوذ به جکسون

پس از بررسی‌های بسیار، ابی و همراهانش به این نتیجه می‌رسند که نفوذ به جکسون تقریبا غیرممکن است؛ زیرا این شهر با حصارها و نیروهای مسلح آموزش‌ دیده به‌خوبی محافظت می‌شود. با این حال، زمانی که اعضای گروه به ابی هشدار می‌دهند که این نقشه منطقی نیست، او با بی‌توجه به مخالفت‌ها، به‌تنهایی و در میان بوران شدید زمستانی به سوی جکسون حرکت می‌کند.

آغاز تفاوت‌ها با بازی

در همین حین، دو تیم دو نفره از جکسون برای گشت‌زنی خارج می‌شوند، الی و جسی در یک تیم، و جوئل و دینا در تیم دیگر. اینجا یکی از اولین تفاوت‌های جدی میان سریال و بازی نمایان می‌شود. در بازی، جوئل به‌همراه برادرش تامی از جکسون خارج می‌شود اما در سریال The Last Of Us، تامی در جکسون می‌ماند.

Neil Druckmann, The Last of Us

ابی در مسیر خود بر اثر لغزش سقوط می‌کند و وارد منطقه‌ای می‌شود که پر از مبتلایانی است که زیر برف شدید مدفون شده‌اند. اما طولی نمی‌کشد که به دلیل وجود ابی در انجا، مبتلا‌ها بیدار می‌شود و به‌صورت گله‌ای به‌دنبال ابی می‌افتند. او برای فرار، از مسیر خطرناکی عبور می‌کند که تنها محافظ آن، فنس ضعیفی است که دور‌ تا دور یک خانه کشیده شده‌ است. و با حمله مبتلا‌ها باعث می‌شود تا مسیر فرار ابی مدام سخت و سخت‌تر شود.

در آخرین لحظه، درست زمانی که یکی از مبتلایان پشت سر ابی ظاهر می‌شود، فردی با شلیک گلوله او را نجات می‌دهد؛ و آن فرد کسی نیست جز جوئل.

سریال The Last Of Us

لو رفتن هویت جوئل

از دیگر تفاوت‌های میان سریال The Last Of Us و نسخه بازی این مجموعه می‌توان گفت، در بازی، زمانی که جوئل و تامی وارد پناهگاه ابی می‌شوند، خودشان را معرفی می‌کنند و این‌گونه هویتشان برای ابی مشخص می‌شود. اما در سریال، ابی زمانی متوجه می‌شود نجات‌دهنده‌اش جوئل است که دینا نام او را صدا می‌زند.

زمانی که جوئل ابی را نجات می‌دهد می‌گویید که وقت بازگشت به جکسون است ولی دینا می‌گویید که به جکسون بازنگردند، زیرا سرمای هوا کشنده است. در عوض، ابی پیشنهاد می‌دهد به سمت پناهگاه دوستانش بروند، که نزدیک‌تر است.

حمله‌ی دسته‌جمعی مبتلایان به جکسون

اخرین بازماندگان

در حین فرار به سمت پناهگاه، ناگهان گروه عظیم مبتلایان مسیر خود را به سمت جکسون تغییر می‌دهند؛ علت آن هم فعال شدن فانگوس‌های موجود در لوله‌های آب شهر است. این مورد نیز تفاوت دیگری با بازی دارد، چون در بازی هرگز شاهد حمله‌ی گروهی از مبتلایان به شهر جکسون نیستیم.

در همین زمان، تامی و دیگر ساکنان شهر در حال دفاع از جکسون هستند. در سوی دیگر، ابی موفق می‌شود جوئل و دینا را به پناهگاه دوستانش بکشاند و بلافاصله در آنجا به بقیه اطلاع می‌دهد که این مرد همان جوئل معروف است.

انتقام

در پناهگاه، دوستان ابی، دینا را بیهوش می‌کنند و جوئل را محاصره می‌کنند. دینا قبل از بیهوش شدن، نشان W.L.F (جبهه آزادی واشنگتن) را روی کوله‌ی ابی می‌بیند؛ نشانه‌ای از گروه نظامی‌ای که در ادامه بیشتر با آن آشنا می‌شویم.

سپس ابی، همان‌طور که در قسمت اول هم وعده داده بود، انتقام خود را با خشونت و شکنجه‌ی تدریجی جوئل می‌گیرد.

در این میان، جکسون متوجه می‌شود که جوئل و دینا به تماس‌های بی‌سیم پاسخ نمی‌دهند، و به همین دلیل، الی و جسی از هم جدا می‌شوند تا آن‌ها را پیدا کنند. در نهایت، الی موفق می‌شود مکان آن‌ها را پیدا کند.

رکورد جدید فصل اول سریال The Last of Us

بررسی فصل دوم سریال اخرین بازماندگان

اما زمانی از راه می‌رسد که تقریبا خیلی دیر شده است. جوئل بی‌جان بر روی زمین افتاده و الی، شوکه و در آستانه‌ی فروپاشی روانی، بار‌ها فریاد می‌زند:

“جوئل، بلند شو…”

در لحظه‌ای دلخراش که الی را برروی زمین انداخته‌اند و مدام به ابی التماس می‌کند، ابی دست به کشتن جوئل میزند. و الی آن‌ها را تهدید به مرگ می‌کند. در پایان این قسمت، الی با تمام وجودش خودش را به سمت بدن گرم و بی‌جان جوئل می‌کشد و او را در آغوش می‌کشد. این سکانس، با موسیقی احساسی و عمیق “Through the Valley” به پایان می‌رسد؛ قطعه‌ای که توسط اشلی جانسون، بازیگر و صداپیشه‌ی الی در بازی، اجرا شده است.

استودیو ناتی‌داگ

بررسی بازیگری و فضاسازی در سریال The Last Of Us

هر چقدر از شباهت‌های این قسمت با بازی بگم، کم گفتم.
از اَکت‌های دقیق گرفته تا نگاه‌های به‌جا و انتقال خشمِ شخصیت‌ها، همه چیز درست سر جاش بود؛ درست مانند بازی، تاثیرگذار و کوبنده. اما شاید تنها چیزی که به چشم می‌آید، همان عدم تغییر سن ظاهری در بلا رمزی باشد. همچنان او حس دختر بالغ و باتجربه‌ای که باید در این مقطع از داستان ببینیم، به‌طور کامل از چهره و رفتار الی در سریال منتقل نمی‌شود.

بررسی قسمت دوم از فصل دوم اخرین بازماندگان

اما چیزی که برای من از همه چیز تأثیرگذار ماند، بازی درخشان پدرو پاسکال بود.
بعد از این قسمت، احترام من به او دوچندان شد. آن حس پدری جوئل، آن نگرانی و آن تلاش برای حفاظت از الی حتی زمانی که دیگر جانی در بدن او وجود نداشت، پدرو پاسکال همه چیز را دقیق و بدون اغراق اجرا کرد. لحظه‌ای که الی می‌گفت “بلند شو”، و او هم با تمام زخم‌هایش، سعی می‌کرد تا بلند شود و از دخترش محافظت کند.

فضاسازی قسمت دوم فصل دوم the last of us بی‌نظیر بود.
از لحظه فرار ابی از دست مبتلاها وسط اون بورانِ سفید و مرگبار گرفته تا قاب‌بندی تلخ مرگ جوئل؛ همه چیز دقیق و هنرمندانه طراحی شده بود. استفاده از موسیقی Through the Valley با صدای اشلی جانسون در پایان هم تیر خلاص احساسی این قسمت بود؛ انگار که سریال The Last Of Us داره با بازیکن‌های قدیمی بازی، صحبت می‌کند.

قسمت سوم فصل دوم the last of us: Something’s Got Hold on Me (یک چیزی منو اسیر خودش کرده)

قسمت سوم فصل دوم the last of us

انگار بعد مرگ جوئل نه تنها الی بلکه سریال هم یتیم شده است. این قسمت انگار یک چیزی کم دارد.

توضیح و تفسیر قسمت سوم داستان

قسمت سوم فصل دوم the last of us با صحنه‌ی غسل‌دادن پیکر جوئل آغاز می‌شود؛ صحنه‌ای بسیار غم‌انگیز اما کوتاه. تامی در حالی که مشغول شستن بدن بی‌جان جوئل است، برای لحظه‌ای درنگ می‌کند، به جوئل نگاه می‌اندازد و می‌گوید: «عشق من رو به سارا برسون.» سپس صحنه به پایان می‌رسد. این لحظه در سریال The Last Of Us می‌توانست تأثیر عاطفی عمیق‌تری بگذارد، اما آن‌قدر سریع تمام می‌شود که فرصت درگیر شدن به مخاطب را نمی‌دهد.

ساخت بازی The Last of Us

بررسی قسمت سوم از فصل دوم اخرین بازماندگان

اما بلافاصله در صحنه‌ی بعدی سریال آخرین بازمانده از ما، ما شاهد به‌هوش آمدن و فریادهای دردناک الی در بیمارستان هستیم که در اثر مرور خاطره‌ی مرگ جوئل، از خواب می‌پرد. این سکانس، به‌خوبی اجرا شده و تا حدی می‌تواند آتش انتقام درون الی و البته مخاطب را زنده نگه دارد.

پس از گذشت سه ماه، الی از بیمارستان مرخص می‌شود و به خانه‌ی جوئل بازمی‌گردد. فضای این صحنه به شدت سنگین و پر از سکوت‌های تلخ است. الی انگار دارد در درون خود فرو می‌ریزد، در حالی که تنها در خانه می‌گردد و خاطرات را در ذهن خود مرور می‌کند، اسلحه‌ی جوئل را برمی‌دارد و وقتی به قفسه‌ی لباس‌ها می‌رسد، دیگر طاقت نمی‌آورد و به گریه می‌افتد. این سکانس، به‌خوبی طراحی و اجرا شده و یکی از قوی‌ترین لحظات احساسی این قسمت است.

سریال The Last Of Us

در ادامه، دینا به خانه‌ی جوئل می‌آید و اطلاعاتی را که درباره‌ی گروه ابی به دست آورده، با الی در میان می‌گذارد. این اطلاعات شامل نام افراد گروه ابی، علامت گروه یعنی W.L.F (گروه ولف) و محل استقرار آن‌هاست.

در سریال آخرین بازمانده از ما می‌بینیم که الی سپس به سراغ تامی می‌رود تا از او کمک بخواهد. اما تامی معتقد است که بهتره این مسئله با شورای جکسون مطرح شود و در صورت موافقت آن‌ها، تیمی ۱۶ نفره برای تعقیب گروه ابی اعزام شود. اما شورای جکسون مخالفت می‌کند؛ آن‌ها حاضر نیستند جان ۱۶ نفر را برای گرفتن انتقام یک نفر به خطر بیندازند. در این میان، برخی از اعضای شورا مدام درباره‌ی «بخشش» صحبت می‌کنند، چیزی که ممکن است بعدها در ذهن الی به یک عقیده تبدیل شود.

اما توماس، همان کسی که در شب سال نو با الی درگیر شده بود، بی‌درنگ می‌گوید: «اونا لیاقت بخشیده شدن رو ندارن.» این جمله، بسته به اینکه بیننده بازی را تجربه کرده باشد یا نه، می‌تواند حس‌های متفاوتی ایجاد کند. کسانی که بازی را تجربه کرده‌اند، می‌دانند که توماس فقط قصد دارد تا از الی حمایت کند. اما در سریال آخرین بازمانده از ما، لحن و اجرای این صحنه طوری است که احتمال دارد که مخاطب فکر کند او قصد تحریک الی را دارد تا او را به دردسر بیاندازد و بخاطر شب سال نو انتقام بگیرد.

بررسی فصل دوم سریال The Last Of Us

وقتی الی می‌بیند شورای جکسون مخالف است، خود او تصمیم می‌گیرد به همراه دینا عازم سیاتل شود.

در ادامه‌ی سریال، ما با یک گروه کاملا جدید آشنا می‌شویم؛ گروهی با زمینه‌ی مذهبی، که از چکش به عنوان سلاح استفاده می‌کنند و با سوت زدن با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. این گروه که هنوز هویتشان به طور کامل مشخص نشده، به نظر می‌رسد قرار است به یکی از تهدیدهای فصل دوم تبدیل شوند.

اخرین بازماندگان

بررسی بازیگری و فضاسازی در قسمت سوم فصل دوم the last of us

قسمت سوم فصل دوم the last of us در مقایسه با دو قسمت ابتدایی، دچار افت محسوسی شده و ایرادهای متعددی دارد.

اگرچه در دو قسمت قبلی سریال The Last Of Us توانستیم با ضعف‌هایی که بلا رمزی در ایفای نقش الی داشت کنار بیاییم، اما در این قسمت دیگر نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. زمانی که الی آماده‌ی ترک جکسون و عزیمت به سمت سیاتل می‌شود، به‌سختی می‌توان باور کرد که او آتش انتقام در دل دارد. در اجرای بلا رمزی نه خشم دیده می‌شود، نه عزم، نه دردی که انگیزه‌ی او برای حرکت باشد. شخصیت‌پردازی او در این قسمت بی‌احساس است و در تضاد کامل با نسخه‌ی بازی که مخاطب با آن خاطره دارد.

حتی رابطه‌ی بین الی و دینا نیز در این اپیزود از سریال آخرین بازمانده از ما کم‌رمق و باورناپذیر است. زمانی که این دو با هم به سمت سیاتل حرکت می‌کنند، بیشتر شبیه دو نوجوان‌اند که برای یک سفر تفریحی برنامه‌ریزی کرده‌اند تا دو بازمانده‌ی زخمی و مصمم در جهانی پرخطر.

یکی از نقاط ضعف جدی این قسمت، نحوه‌ی نمایش جلسه‌ی شورای جکسون است. این سکانس باعث می‌شود تا مخاطب ناآشنا را دچار سردرگمی کند. معلوم نیست چه کسی در این شورا دوست است و چه کسی دشمن؛ مواضع اعضا مبهم است و طراحی صحنه نیز کمک چندانی به روشن شدن فضا نمی‌کند. این گیجی، در سریالی با چنین محور داستانی، ضعف بزرگی محسوب می‌شود.

در مجموع، این قسمت بیشتر از آنکه ادامه‌ای برای یک سریال پسا-آخرالزمانی درباره‌ی انتقام باشد، حال و هوایی نوجوانانه و کم‌عمق دارد. لحن سریال ناگهان از یک روایت جدی و سنگین به چیزی نزدیک به یک درام تینیجری تغییر کرده است که این موضوع می‌تواند برای بسیاری از مخاطبان آزاردهنده باشد.

بازی مستقل

استودیو ناتی‌داگ

با این حال، همچنان نمی‌توان از یک نکته مثبت چشم‌پوشی کرد، فضاسازی سریال. همچون قسمت‌های قبلی، طراحی صحنه و انتقال حس دنیای پسا-آخرالزمانی همچنان دقیق، چشم‌نواز و مؤثر است. از جزییات بصری گرفته تا استفاده‌ی درست از نور و سایه، همه‌چیز در خدمت خلق دنیایی باورپذیر و تلخ است.

باید دید در قسمت‌های بعدی، آیا سریال دوباره به ریشه‌های جدی و احساسی خود بازمی‌گردد یا بیشتر در دام فضای سطحی نوجوانانه گرفتار می‌شود.

این بود از بررسی فصل دوم سریال The Last Of Us تا قسمت سوم، منتظر بررسی قسمت‌های بعدی این سریال باشید. نظر شما همراهان همیشگی دنیای‌بازی درمورد این فصل چیست؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

source

توسط funkhabari.ir