شفقنا رسانه- حمیدرضا ضیایی پرور با اشاره به مسئولیت اجتماعی رسانه ها در حادثه انفجار در بندر شهید رجایی می گوید: با توجه به اینکه بحرانها ذاتاً ارزش خبری تضاد و برخورد را دارند، همواره مورد توجه رسانههای دنیا قرار میگیرند. در مقابل، توجه مردم نسبت به رسانهها در این دوران افزایش یافته و میزان بازدیدها و دانلود مطالب آنها بالا میرود. اما مسئولیت اجتماعی رسانهها ایجاب میکند که علاوه بر انعکاس رویدادها، نقش چشم بیدار جامعه و ابزار نظارتی مردم بر عملکردها را نیز ایفا کنند؛ بدین معنا که باید هشدار دهند، پیگیری وعدههای مسئولان را بر عهده گیرند و اطمینان حاصل کنند که اقدامات لازم برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه صورت پذیرد.
حمیدرضا ضیایی پرور، کارشناس رسانه و مدرس اطلاع رسانی در بحران در بیان ارزیابی خود از عملکرد رسانه ها در رابطه با اطلاع رسانی درباره حادثه بندر شهید رجایی به شفقنا رسانه می گوید: در این بحران، رسانهها نسبت به بحرانهای گذشته عملکرد بهتری از خود نشان دادند، هرچند همچنان فاصله قابل توجهی با استانداردهای مطلوب دارند و سیستم اطلاعرسانی در سطح متوسط قرار دارد. ما هنوز در واکنش اولیه نسبت به بحران دچار سردرگمی هستیم. به عبارت دیگر، با وجود آنکه ایران کشوری بحرانخیز است و تمامی سازمانها تقریباً در طول سال انواع مدلهای بحران را تجربه میکنند، اما خود را برای مواجهه با این پدیده آماده نمیسازند و دستورالعملهای لازم برای مقابله با آن را تدوین نکردهاند. تنها تعداد معدودی از دستگاههای اجرایی و وزارتخانهها این دستورالعملها را تهیه و تنظیم کردهاند. البته نباید از یاد برد که سیاستهای کلان مقابله با بحران را در اختیار داریم که شورای عالی انقلاب فرهنگی چند سال پیش آن را تصویب و ابلاغ کرده است؛ اما بسیاری از دستگاهها در مواجهه با بحران هنوز دچار سردرگمی هستند.
او تاکید می کند: در مواجهه با چنین مسائلی، علاوه بر مدیریت بحران، کنترل و فرماندهی صحیح آن، نکته مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، وجود سخنگوی واحد در فرآیند اطلاعرسانی است تا به موقع پاسخگوی شایعات باشد و از بروز آنها جلوگیری کند. متأسفانه، نظام اطلاعرسانی کشور فاقد سخنگوی واحد است و فرآیند اطلاعرسانی نیز تحت تأثیر پیچیدگیهای نظام بروکراتیک قرار دارد؛ به گونهای که باید جلسات سلسلهمراتبی برگزار شده و روند کار تصویب گردد. این وضعیت باعث میشود ساعات طلایی اطلاعرسانی از دست برود؛ وضعیتی که در چنین شرایطی منجر به شکلگیری شایعات، اخبار جعلی و گمانهزنیهای مختلف میشود که به صورت چرخهای و سلسلهوار اطلاعات نادرست را وارد جامعه میکند.
ضیایی پرور می گوید: من بر این باورم که در ۴۸ ساعت نخست پس از حادثه بندر شهید رجایی، نوعی گیجی بر فرآیند اطلاعرسانی حاکم بود و حتی برخی مسئولان اطلاعات نادرستی مخابره میکردند.
این مدرس اطلاع رسانی بحران، ریشه یابی علت وقوع بحران را مسئله ای مهم عنوان می کند و می گوید: معمولاً در بحرانها و حوادث مهمی که در کشور رخ میدهد، ریشهیابی ماجرا و علت اصلی آن به کمیتههای کارشناسی سپرده میشود؛ اما این کمیتهها غالباً با تأخیر بسیار زیاد، علت حادثه را اعلام مینمایند که از دستور کار افکار عمومی خارج شده و عملاً تأثیر چندانی بر برداشتهای عمومی و شایعات منتشر شده ندارد.
او تاکید می کند: پیشنهاد میدهم که در مرحله اول، رئیسجمهور به صورت ضربتی و با فوریت، در هیئت دولت مصوب کند تا تمامی دستگاههای اجرایی کشور، یک دستورالعمل جامع برای مواجهه با بحران تدوین و ابلاغ نمایند. در مرحله دوم، باید سیستم فرماندهی مدیریت بحران در استانها و مناطق مختلف مشخص شود و نهادهای مسئول در قبال بحران، از جمله واحدهای مدیریت بحران، واحدهای پدافند غیرعامل، بخشهای روابط عمومی و اطلاعرسانی و… تعیین گردند. در مرحله سوم، دستگاههایی که درگیر حوادث بحرانی متعددی هستند باید در طول سال چندین نوبت مانورهای بحران برگزار کنند تا هر فرد در سلسله مراتب سازمانی وظایف و مسئولیتهای خود را به خوبی بشناسد و بتواند کنترل مناسبی بر اوضاع داشته باشد.
او می گوید: همچنین باید توجه داشت که در بحرانهایی که کمتر مورد توجه قرار میگیرند، حساسیت افکار عمومی اهمیت ویژهای دارد؛ بنابراین همانند دوران شیوع ویروس کرونا، لازم است هر چند ساعت یکبار گزارشهای منظمی ارائه گردد تا مردم از وضعیت آگاه شوند و اعتماد عمومی حفظ گردد.
ضیایی پرور ضمن اکید بر اهمیت انسان ها در فرایند مدیریت بحران می گوید: در تمامی دستورالعملهای مدیریت بحران در سطح جهان، اصل اول بر اهمیت انسانها تأکید دارد؛ اعم از کارکنان، مردم، مشتریان، ذینفعان و کلیه افرادی که در اثر وقوع بحران دچار خسارت شدهاند، به همراه خانوادههای آنان. بنابراین، یکی از اصول اولیه و حیاتی در مدیریت بحران در چنین شرایطی، دلجویی از آسیبدیدگان و جبران خسارتهای وارد شده است. این موضوع در کشور ایران کمتر مورد توجه قرار میگیرد. علاوه بر آن، باید تدابیر پیشگیرانهای اتخاذ شود تا از تکرار حوادث مشابه جلوگیری به عمل آید. رویدادهای بحرانی باید به صورت جامع آسیبشناسی شوند و به جامعه اطمینان داده شود که اقدامات لازم برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی انجام خواهد شد.
او با اشاره به مسئولیت اجتماعی رسانه ها در زمان بحران می گوید: با توجه به اینکه بحرانها ذاتاً ارزش خبری تضاد و برخورد را دارند، همواره مورد توجه رسانههای دنیا قرار میگیرند. در مقابل، توجه مردم نسبت به رسانهها در این دوران افزایش یافته و میزان بازدیدها و دانلود مطالب آنها بالا میرود. اما مسئولیت اجتماعی رسانهها ایجاب میکند که علاوه بر انعکاس رویدادها، نقش چشم بیدار جامعه و ابزار نظارتی مردم بر عملکردها را نیز ایفا کنند؛ بدین معنا که باید هشدار دهند، پیگیری وعدههای مسئولان را بر عهده گیرند و اطمینان حاصل کنند که اقدامات لازم برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه صورت پذیرد.
ضیایی پرور ادامه می دهد: در زمان وقوع بحرانها، مسئولان عادت دارند وعدههایی مبنی بر جبران خسارات بدهند. بنابراین، یکی دیگر از وظایف رسانهها پیگیری این وعدهها در زمانهای مختلف است؛ چه از شاهدان عینی حادثه و چه از خانوادههای ذینفع مرتبط با ماجرا.
source