انیمه سولو لولینگ توانسته است از محبوبیت چشمگیری برخوردار شود. امروزه انیمه و انیمیشنهای بسیاری هستند که فارغ از محتوای ارزشمند، تنها با دستآوردهای تکنیکال در زمینه انیمیشن و تصویر، توانستهاند اسم و رسمی برای خود به وجود بیاورند. بهتر است زود قضاوت نکنید، هنوز چنین ادعایی نکردهام، اما این سوال ذهن من را درگیر کرده است که آیا انیمه Solo leveling، فقط به دلیل انیمیشن پرزرق و برق و تراز اول خود به شهرت رسیده است یا دلایل بنیادیتر سبب موفقیت آن شدهاند. با بخش انیمه وبسایت دنیای بازی همراه باشید تا با نقد و بررسی فصل دوم انیمه Solo Leveling به جستوجوی پاسخ این معما بپردازیم.
فهرست محتوا نقد و بررسی فصل دوم انیمه Solo Leveling
سولو لولینگ چیست؟

جدا از محتوای قسمتهای انیمه، عناصر بسیاری وجود دارند که انیمه Solo Leveling را معرفی میکنند و تمرکز برخی از آنها، بر این است تا نحوه به عرش رسیدن شخصیت اصلی انیمه، «سونگ جین وو» را نشان دهند. نام اثر از جمله عناصر تأثیرگذار است و در کنار آن عوامل تبلیغاتی نیز مانند پوسترها نقش خود را به خوبی ایفا کردهاند. در پوستر فصل اول، سه نسخه متفاوت سونگ جین وو را دیدهایم که هر کدام از نظر موقعیت به دیگری برتری داشتهاند. به ترتیب از پایین به بالا، سونگ جین وو بخت برگشته، نوشکفته و افراشته را در آن مشاهده کردیم.
همه چیز مشخص است؛ انیمه سولو لولینگ با هدف ارتقأ شخصیت اصلی و نشان دادن پیشرفت او جلو میرود. ایده کلی انیمه این است و تمام عناصر سازنده اثر، حول محور آن میچرخند. حتی در پوستر فصل دوم، سونگ جین وو با وجود تفاوت سطحی آشکار به نسبت گذشته، همچنان به بالا نگاه میکند و ترکیببندی و نورپردازی پوستر، دوباره عطش سیری ناپذیر برای پیشرفت را به تصویر میکشند. چیزی که به دنبال آن باید گشت، برداشت و دیدگاه سازندگان اثر است.
آیا انیمه به پیشرفت و ارتقأ نگرش خاصی دارد؟ اصلا وجود یک دیدگاه خاص لازم است؟ و درنهایت فصل دوم انیمه Solo Leveling با هر دیدگاهی توانسته یک اثر قابل اتکا باشد؟ در نقد و بررسی فصل دوم انیمه سولو لولینگ سوالات و موارد این چنینی را بررسی خواهیم کرد.
وجود یک برتری در هویت انیمه Solo Leveling

بیشتر انیمههای درست و حسابی، چه آنهایی که نام آشنا هستند و چه آنهایی که گمنام، همگی یک ویژگی منحصر به فرد و مخصوص به خود داشتهاند که باعث شکلگیری هویت آن اثر شدهاند. بعضی از این ویژگیها به قدری درست اجرا میشوند که محال است مخاطب آنها را از یاد ببرد. مثال خوبی که به یاد دارم، جهانبینی در Ping Pong The Animation است. فلسفه تسلیم شدن، ارتباط میان علایق و یک زندگی در آرامش و شکلی که اثر گاهی این دو را در تضاد هم قرار میدهد، در دید من آن قدر تأثیرگذار بود که طیف جدیدی از تصمیمات مربوط به زندگی را در ذهن من شکل داد.
لزوما اجباری بر عمیق بودن یک اثر نیست، ولی فکر میکنم متوجه شدهاید به چه چیزی اشاره میکنم. منظور تأثیرگذاری آن است. سطحی باشد یا عمیق، کار خود را به شکلی انجام دهد که هویت و ارزش آن به نسبت دیگر آثار همچنان محفوظ باشد.
حال به این سوال پاسخ میدهیم. آیا فصل دوم انیمه Solo Leveling شامل آن هویت خاص و دیدگاه متفاوت سازنده میشود یا خیر. جواب این سوال برای خود من کمی پیچیده است، اینطور بگویم که جهانبینی اثر آنچنان به یادماندنی نیست، اما با یک اثر خالی نیز رو به رو نیستیم.
به کلی ایده پیشرفت و قوی شدن شخصیت اصلی، یکی از پایه ثابتهای بیشتر آثار شونن بوده است. در نتیجه میفهمیم که ایده انیمه سولو لولینگ آنچنان هم بکر نیست. پیشتر، آثار بسیاری را تماشا کردیم که همگی مسیر پیشرفت و قوی شدن یک شخصیت شکننده را نشان میدادند. شاید برای کسی که تازه به دنیای انیمه پا میگذارد چنین ایدهای جذاب باشد، اما برای کسی که تماشای انیمه بخشی از روزمره او است، هر طرف را که نگاه کند، آثار این چنینی را مشاهده میکند.
در نهایت نمیشود گفت که انیمه سولو لولینگ خالی از ایده است؛ اما نه ایده آن جدید است نه نگرش نویسنده به آن. (حداقل تا فصل دوم انیمه به این شکل است.) بگذارید با یک مثال توضیح بدهم. اگر ایده پیشرفت فقط به مهارتهای مبارزه سونگ جین وو اختصاص داده نمیشد و شخصیت او نیز با مهارتهایش تجلی مییافت، و نویسنده از این فرصت استفاده میکرد تا با دیدگاه خود عمقی به ماجرا دهد، آن موقع بود که با یک اثر معمولی در زمینه داستان طرف نبودیم.
نویسنده برای داستان خود چنین گامی برنداشته است، اما لزوما به این معنی نیست که با یک اثر بد رو به رو هستیم. صرفا این را میگویم که فصل دوم انیمه Solo Leveling، در حد یک شاهکار نیست.
هرچند یک استثنا وجود دارد که در این فصل کمی به آن پرداختهاند. آن هم اشاراتی است که در قالب Forshadowing و به صورت زیرپوستی ، به سقوط وجه انسانی سونگ جین وو میپردازند. از دشمنهای درون دانجنها گرفته که او را انسان نمیدانند تا زمانی که در قسمت ۹، یک مونولوگ از سونگ جین وو به فاصله میان خود و خانوادهاش اشاره میکند. این میتواند در فصلهای آینده منجر به نتیجهای جذاب شود، هرچند در این فصل خبری از نتیجهگیری نیست یا حتی به نظر نمیآید که تمرکز اصلی سازندهها چنین چیزی بوده باشد.
همچنان هیجانانگیز| بررسی فصل دوم انیمه Solo Leveling

از ویژگیهای خوبی که انیمه سولو لولینگ را میان طرفداران انیمههای شونن محبوب کرده است، میتوان به جذابیت و درگیرکننده بودن صحنههای اکشن آن اشاره کرد. فصل دوم انیمه Solo Leveling، هر چیزی که نداشته باشد، در این مورد، یعنی مبارزات نفسگیر به خوبی عمل کرده است.
از قسمتهای اول گرفته که مبارزه با الفهای یخی بود تا قسمتهای نهایی و نبرد در جزیره مورچهها، همگی تنش خاصی داشتهاند که مخاطب را با خود همراه کرده و دلیلی برای ادامه تماشای این اثر به او دادهاند.
به علاوه، سیستم ارتقا سطح سونگ جین وو که از بازیهای ویدئویی الهام گرفته شده است، به طور قطع از دلایلی است که تماشای اثر را اعتیاد آور میکند. جالب است که گرایند کردن (Grinding) و قوی شدن به سبب آن، در خود بازیهای ویدئویی نیز جذاب است. این پیشرفتها نه آن قدری زیاد هستند که مخاطب را راضی نگه دارند و نه آن قدر کم که خستهکننده شوند. در لبه مرز، این ویژگی به شکلی اجرا میشود که بیننده را تشنه تماشای قویتر شدن سونگ جین وو میکند.
یک ویژگی جالب دیگر، تعادل میان ارتقاها و مبارزات انیمه است. این دو مورد به شکلی نیستند که احساس کنید یکی از آنها زیاد و دیگری با کمبود مواجه شده است. لحظههای اکشنی که علاوه بر هیجانانگیز بودن، بستری را آماده میکنند که دریافت جوایز و ارتقا به وسیله آنها لذتبخش باشد.
به طور قطع مبارزه و اکشن بهترین ویژگی این انیمه هستند، اما بهتر است دلایلی که باعث برجسته شدن این ویژگی میشوند را بررسی کنیم. در ادامه نقد و بررسی فصل دوم انیمه Solo Leveling، به انیمیشن و جزئیات آن میپردازیم.
انیمیشن و کارگردانی| نقد و بررسی فصل دوم انیمه Solo Leveling

مطمئن هستم اولین جملهای که طرفداران انیمه در مواجه با Solo Leveling به کار میبرند، درباره کیفیت بسیار مطلوب انیمیشن آن است. هرچند وقتی که انیمه را تماشا میکردم، تصاویر و صحنههایی به چشم من آمد که قضیه را کمی جدیتر کرد. اول ادعای خود را برای شما توضیح میدهم و در ادامه با مثالهای پشت سر هم، قصد دارم این ادعا را ثابت کنم. کارگردانی انیمه سولو لولینگ درست است که یک شاهکار نیست، اما از یک اثر معمولی نیز فراتر است، به شکلی که باعث برجستگی انیمیشن در انیمه میشود.
پشتکار انیماتورهای این اثر و نتیجه بینظیر کار آنها را نمیشود انکار کرد، اما کاتالیزور اصلی آنها کارگردانی بوده است. پیوستگی و حرکت هوشمندانه دوربین برای ایجاد یک اکوسیستم که محیط مبارزه را به راحتی در ذهن مخاطب به تصویر بکشد، به هیچ وجه کار راحتی نیست. در صحنه مبارزه با الفهای یخی و حتی میشود گفت در تمامی لحظات اکشن انیمه، جریان و ریتمی وجود دارد، که مبارزه را عمیق میکند. Cinematic Staging اصطلاح آکادمیکی است که عوامل سازنده از آن استفاده میکنند. عمق صحنه یا هدایت بصری نیز از اصلاحات رایج هستند.
مثال بالا، بیشتر برای کارگردانی مبارزات به کار میآید، اما در مثالهای پیشرو به نکاتی اشاره میکنیم که خارج از مبارزه باعث عمق تصویری این اثر شدهاند. جایی که انیماتورها نقش کمتری داشتهاند.
در قسمتهای ابتدایی، پس از صحنه مبارزه با خرسها، دوربین به شکلی نرم و آرام از پشت سر سونگ جین وو به بالا میرود، به این قصد که خرسهای مرده را سوژه اصلی قرار دهد. پس از بالا رفتن دوربین، سونگ جین وو با گفتن واژه «برخیز»، سایه خرسها را صاحب میشود. نکته آنجایی مشخص میشود که پس از پیوستن خرسها به ارتش سایهها، همان دوربینی که به نرمی بالا رفته بود، در جهت معکوس و به نرمی پایین میآید. این صحنه شاید معنا و مفهوم عمیقی پشت خود نداشته باشد، اما با یک شات بیفکر طرف نیستیم. کارگردانی خلاقانه است.
در مثال آخر، همان صحنه از قسمت اول را بررسی خواهیم کرد که مأمور رده A یکی از گیلدها، به ملاقات شکارچی سطح S آمریکایی رفته بود. دوربین میتوانست خیلی خشک و بدون حرکتی مکالمه آن دو را نشان بدهد ولی تصمیم گرفت با تغییر زوایا و حتی استفاده از صعود مورب هواپیمایی که در پسزمینه بود، به مخاطب خود ثابت کند که سعی بر خلاق بودن دارد. باز هم میگویم که معنا و مفهوم آنچنانی در بتن اثر پیدا نمیشود، اما تلاش سازندگان برای نشان دادن تفاوت خود با استودیوهای سطح پایینتر قابل تقدیر است.
در نهایت، کارگردانی انیمه Solo Leveling به یک شاهکار تبدیل نمیشود، اما این را بدانید که تفاوتهایی با آثار متوسط دارد. اثر سطح خود را میداند و لقمههای بزرگتر از دهان خود نیز برنمیدارد.
بیهویتی سبک هنری و انیمیشن| بررسی فصل دوم انیمه سولو لولینگ

چیزی که در ذوق میزند، بیهویتی انیمیشن و سبک هنری این انیمه است. اینکه چرا سبک هنری انیمه بیهویت است بیشتر به ژانر آن مربوط میشود و از طرفی ریشه انیمه Solo Leveling به مانهوا برمیگردد که به طور کلی، اگر مانهواهای سبک شونن را بررسی کنید، بزرگترین ایرادی که از آنها میشود گرفت، تکراری بودن سبک هنری در آنها است. به طرزی که تشخیص آنها از یکدیگر سخت میشود.
درباره هویت انیمیشن، یک مثال برای شما طرح میکنم و آن این است که در فصل گذشته، اثری همچون Dandadan را داشتیم که از نظر هویت بصری جز آثار کمنظیر صنعت انیمه است. این را میخواهم بگویم که انیمیشن در انیمه Solo Leveling شاید پرهزینه باشد، اما کاش یک وجه هویتی نیز برای اثر ایجاد میکرد.
به علاوه، بکگراندهای بسیار پیش پا افتادهای که در انیمههای کمبودجه مشابه آنها را مشاهده کردهایم، باعث افت کیفیت تصاویر این انیمه شدهاند. برای مثال، لونه مورچهها را در اواخر فصل به یاد بیاورید که برای به تصویر کشیدن آن، از سادهترین و آشناترین بکگراندهای موجود در صنعت انیمه استفاده کردهاند. دو نمونه بسیار شاهکار در استفاده از بکگراندها، آثاری همچون Chainsaw Man و Jujustu Kaisen بودهاند.
نتیجهگیری| نقد و بررسی فصل دوم انیمه سولو لولینگ

فصل دوم انیمه Solo Leveling خالی از لطف نیست، ویژگیهای خوب در کنار ویژگیهای بد این انیمه را شکل میدهند. بیهویتی بصری، نبود یک دیدگاه سازنده و به کلی سطحی بودن ایده سولو لولینگ، از دلایل کاهش نمره این اثر هستند. از طرفی کارگردانی به نسبت خوب، انیمیشن و مبارزات جذاب، از نقاط مثبت آن هستند. انیمه سولو لولینگ را نمیشود یک اثر شاهکار دانست ولی سرگرمکننده بودن آن غیرقابل انکار است.
سپاس از شما که در نقد و بررسی فصل دوم انیمه سولو لولینگ همراه با وبسایت دنیای بازی بودید.
source