چگونه سکونتگاههای مرزی میتوانند موتور صادرات غیرنفتی کشور باشند؟
در عصر جهانیشدن، جغرافیا همچنان یکی از مؤلفههای کلیدی توسعه اقتصادی کشورها به شمار میآید. بنابراین کشورهایی که دارای مرزهای زمینی و آبی گسترده و همجواری با بازارهای منطقهای و جهانی هستند، مزیتهای طبیعی و ساختاری بیشتری در توسعه روابط تجاری خواهند داشت. جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن مرز مشترک قابل توجه و همسایگی با ۱۵ کشور دنیا از جمله کشورهایی است که از این مزیت مهم برخوردار است اما بهرهبرداری مؤثر از این ظرفیت عظیم، نیازمند نگاهی راهبردی به اقتصاد سکونتگاههای مرزی و نقش آنها در تحقق اهداف کلان اقتصادی از جمله رشد ۸ درصدی اقتصاد و توسعه صادرات غیرنفتی است.
در سالهای اخیربا تاکید سیاستهای کلان کشور بر توسعه صادرات غیرنفتی، توجه به اقتصاد مرزی از اهمیت بالایی برخوردار شده است چراکه مرزها بهعنوان پیشران توسعه اقتصادی، نقش واسطهای میان تولید داخلی و بازارهای هدف خارجی را ایفا میکنند. در بسیاری از کشورها از جمله چین، ترکیه، برزیل و چهبسا کشورهای همسایه، مناطق مرزی با سرمایهگذاری هدفمند به مراکز صنعتی، تجاری، ترانزیتی و صادراتی بدل شدهاند. این در حالی است که کشورمان برخی از مناطق مرزی همچنان با محرومیتهای اقتصادی و ضعف زیرساخت، کاهش اشتغال و مهاجرت مواجهاند درحالیکه پتانسیل تبدیل شدن به کانونهای رشد صادراتی و اقتصادی را دارند. شایان ذکر است تا بگوییم که بر اساس مطالعات توسعه منطقهای، سکونتگاههای مرزی میتوانند حداقل سه نقش کلیدی ایفا کنند. این نقشها عبارت از گسترش بازارهای هدف برای تولیدات داخلی از طریق همجواری فرهنگی، زبانی و تجاری با کشورهای همسایه، اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم برای ساکنان مناطق محروم با رونق فعالیتهای حملونقل، بازرگانی، خدماتی و تولیدی وایجاد زیرساختهای پایدار اقتصادی که زمینهساز توسعه متوازن منطقهای و کاهش شکافهای مرکزپیرامون است، میباشد. همچنین مطلوب است تا عنوان بداریم که در برنامه هفتم توسعه نیز بهروشنی بر توسعه مناطق کمتر برخوردار و استفاده حداکثری از ظرفیتهای صادراتی مرزی تأکید شده است.
درحقیقت باید بگوییم که تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدی بدون تقویت پیشرانهایی همچون صادرات غیرنفتی و فعالسازی مناطق مرزی آسان نخواهد بود. نکته حائز اهمیت آن است که در بسیاری از استانهای مرزی نظیر سیستانوبلوچستان، آذربایجان غربی، کردستان، خراسان جنوبی و کرمانشاه، زیرساختهای پایهای برای توسعه تجارت مرزی وجود دارد اما نیازمند سرمایهگذاری تکمیلی، رفع موانع گمرکی، تسهیل صادرات، حمایت از تولید محلی و ارتقای امنیت سرمایهگذاری است. در کنار این موارد، ظرفیتهای همگرایی منطقهای نیز به عنوان یک اهرم مکمل نقشآفرین است. با گسترش همکاریهای تجاری با همسایگان، سکونتگاههای مرزی میتوانند به کانونهای جدیدی از تعاملات چندجانبه تبدیل شوند. این گزارش با هدف تحلیل عمیق ظرفیتهای سکونتگاههای مرزی و تشریح مزیتهای اقتصادی آنها در توسعه صادرات غیرنفتی، به دنبال پاسخگویی به این پرسش محوری است که چگونه میتوان با اتکا به توان مرزها، گامهای مؤثر در راستای توسعه اقتصادی پایدار، اشتغالزایی و تحقق رشد ۸ درصدی اقتصادی کشور برداشت؟
مزیتهای جغرافیایی و ژئوپلیتیکی سکونتگاههای مرزی
همانطور که پیشتر نیز عنوان گشت؛ خوشبختانه از منظر جغرافیایی، جمهوری اسلامی ایران در موقعیتی بینظیر قرار دارد. درحقیقت میتوان عنوان داشت که همجواری با بازارهای مهم منطقهای مانند عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، آسیای میانه و کشورهای حوزه قفقاز، دسترسی به آبهای آزاد جنوبی و شمالی از طریق خلیج فارس و دریای خزر، حضور اقوام مشترک در دو سوی مرزها و اشتراکات زبانی، فرهنگی و مذهبی، موانع تجارت را حذف کردهاند و فرصتی بیبدیل را رقم زدهاند. به طورحتم این موقعیتها میتوانند سکونتگاههای مرزی را به قطبهای صادراتی و لجستیکی بدل کنند.
فرصتهای صادراتی در استانهای مرزی
استانهای مرزی ظرفیتهای ویژهای در صادرات کالا و خدمات دارند. به عنوان مثال استان سیستانوبلوچستان مزیتهایی همچون صادرات خرما، مصالح ساختمانی و میوه به پاکستان و أفغانستان را داراست. خراسان رضوی و جنوبی از ظرفیت صادرات خدمات فنی مهندسی، صنایع غذایی و مواد معدنی به افغانستان و ترکمنستان برخوردار است. در آذربایجان غربی و شرقی امکان صادرات صنایع تبدیلی کشاورزی، لبنیات، سنگ ساختمانی به ترکیه، ارمنستان و آذربایجان فراهم است. در کردستان و کرمانشاه بستر صادرات فرآوردههای نفتی، پوشاک، لوازم خانگی و صنایع سبک به عراق مهیا میباشد. در خوزستان و بوشهر نیز امکان صادرات دریایی کالاهای صنعتی، غذایی، دریایی و ساختمانی به امارات، قطر و کویت مطرح است. این تنوع کالایی نشان میدهد که مرزها قابلیت شکلدهی به زنجیره تولید و توزیع منطقهای را دارند و میتوانند با تقویت تولید محلی و افزایش کیفیت، سهم کشور را در بازار کشورهای همسایه بالا ببرند اما با وجود ظرفیتهای جغرافیایی، توسعه تجارت مرزی در بسیاری از مناطق با چالشهایی چون ضعف زیرساختهای حملونقل، نبود پایانههای صادراتی مدرن، محدودیت گذرگاههای رسمی و فقدان خطوط ریلی پیوسته و مشکلات گمرکی مواجه است. باور متخصصان و فعالان عرصه تجارت مرزی این است که باید توسعه کریدورهای ترانزیتی نظیر شمال جنوب و شرق به غرب برای اتصال مرزها به بنادر و مراکز تولیدی با قوت در دستورکارقرارگیرد. همچنین ضرورت دارد تا توسعه بازارچههای مرزی رسمی و جلوگیری از تجارت غیررسمی با قدرت هرچهتمامتر دنبال شود و تجهیز و دیجیتالسازی گمرکات مرزی برای تسهیل صادرات، ایجاد مناطق ویژه اقتصادی و شهرکهای صنعتی، راهاندازی مراکز صادراتی و لجستیکی مشترک با کشورهای همسایه نیز در دستورکار قرارگیرد.
مزایای اشتغالزایی و کاهش مهاجرت
متاسفانه برخی سکونتگاههای مرزی جزو مناطق کمبرخوردار کشور هستند. بنابراین با توسعه تجارت مرزی، میتوان به کاهش بیکاری، مهاجرت معکوس و پایداری جمعیت در این مناطق دست یافت. تأثیرات مستقیم توسعه تجارت مرزی بر اشتغال نیز عبارت از رونق واحدهای تولیدی محلی و صنایع تبدیلی، اشتغالزایی در بخش حملونقل، ترخیص، انبارداری و بستهبندی، ایجاد اشتغال پایدار در بازارچهها و مراکز مبادله و رشد گردشگری مرزی و صنایع وابسته مانند خدمات اقامتی، رستورانداری و فروشگاههای محلی میباشد.
توسعه تجارت مرزی و نقش آن در رشد صادرات غیرنفتی
صادرات غیرنفتی یکی از اصلیترین مؤلفههای تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدی در برنامه هفتم توسعه است. افزایش صادرات از مرزها میتواند سهم کشور را در بازارهای منطقهای بهویژه آسیای مرکزی، قفقاز و خاورمیانه افزایش دهد، ارزآوری غیرنفتی را تقویت کرده و تعادل تراز تجاری کشور را بهبود بخشد و وابستگی بودجه به نفت را کاهش دهد و اقتصاد مقاومتی را تقویت کند.
مرزها، فرصت مغفول یا محرک تحول؟
در جمعبندی پایانی پیرامون نقش سکونتگاههای مرزی در توسعه صادرات غیرنفتی و ظرفیتهای اقتصادی استانهای مرزی کشور میتوان گفت این مناطق بهعنوان دروازههای ورودی و خروجی اقتصاد ملی، نقشی حیاتی در اتصال اقتصاد داخلی با بازارهای بینالمللی ایفا میکنند. امروزه استانهای مرزی میتوانند به فرصتی برای رشد اقتصادی، افزایش تعاملات تجاری و تقویت پیوندهای فرهنگی و اجتماعی با کشورهای همسایه تبدیل شوند چراکه با بهرهگیری از مزایای نسبی از جمله دسترسی آسان به بازارهای هدف، اشتراکات زبانی، فرهنگی و مذهبی و نزدیکی به کریدورهای تجاری بینالمللی، ظرفیت بالایی برای تبدیلشدن به قطبهای صادرات غیرنفتی دارند. با توسعه زیرساختهای تجاری، ایجاد مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، تقویت گمرکات، توسعه لجستیک، حملونقل و انبارداری و همچنین ارائه مشوقهای صادراتی میتوان فرصتهای شغلی جدیدی در این مناطق ایجاد کرد و نرخ بیکاری را کاهش داد. یکی از مهمترین پیامدهای توسعه اقتصادی در استانهای مرزی، افزایش ثبات و امنیت پایدار اقتصادی است اما برای تحقق این ظرفیتها، نیاز به تدوین یک راهبرد منسجم مبتنی بر مزیتهای منطقهای و توانمندیهای بومی هر استان مرزی است. درحقیقت لازم است دولت با تسهیل صدور مجوزها، کاهش بوروکراسی، تقویت دیپلماسی اقتصادی با کشورهای همسایه و توجه ویژه به معیشت مرزنشینان، زمینه را برای مشارکت فعال این مناطق در فرآیند صادرات غیرنفتی فراهم آورد.
source