به تازگی از سوی هر دوی دیسی و مارول تأیید شد که این ناشران پرآوازهی صنعت کمیک بوک پس از نزدیک به ۲۰ سال دوباره با یکدیگر همکاری میکنند. این همکاری با انتشار یک جفت کمیک با محوریت بتمن و ددپول آغاز خواهد شد. چندان دور از انتظار نیست که این آثار با فروش بالا همراه باشند و همچنین دیسی و مارول از چند کراساوور دیگر نیز رونمایی کنند. ولی از بین همهی کاراکترهای این دو غول صنعت کمیک بوک، دوست داریم شاهد حضور کدامها در یک روایت باشیم؟ در این نوشتار به سراغ ۹ کراساوور احتمالی میرویم که دوست داریم در همکاری تازهی دیسی و مارول رخ دهند.
راکت راکون و کریپتو

این روزها حیوانات کمیک بوکی توانستهاند بیش از هر زمان دیگری بین مخاطبان محبوب شوند؛ پس چرا یکی از کراساوورهای ممکن دیسی و مارول با حضور دستکم دوتا از سرشناسترینهایشان نباشد. کریپتو، ابرسگ سوپرمن و یک راکون تفنگ-به-دستِ سخنگو، پتانسیل این را دارند که به عنوان یک جفت به-دردسر-افتاده در دل یک ماجرای اکشن فضایی، خوانندگان را نیز با اتفاقاتی که تجربه میکنند به خنده وادارند.
رد هود و پانیشر

درست است که بیشتر اعضای خانوادهی خفاشی بتمن دست به جنگافزارهای گرم نمیزنند ولی جیسن تاد پس از بازگشت از مرگ و برگزیدن هویت رد هود برای خود، تبدیل به کسی شد که هیچ مشکلی با تفنگ به دست گرفتن برای برقراری عدالت ندارد. از سوی دیگر، در جهان مارول میتوان به سراغ فرانک کسل رفت که فلسفهی وجودش از بین بردن دشمنان خود به هر روشیست که ممکن باشد. این که این دو پادقهرمان تفنگ-به-دست در یک داستان مشترک در کنار هم میجنگند یا اهداف و خواستههایشان باعث میشود تا در برابر هم قرار بگیرند، چیزیست که نویسندگان باید تعیین کنند.
ددپول و هارلی کویین

اگر نیاز به یک زوج کمیک بوکی باشد که بتوانند به دیوانهوارترین کارهای ممکن دست بزنند که چاشنی طنز و خشونت را هم زمان در خود جای دادهاند و در همین حال عین خیالشان نباشد که چه پیامد و عواقبی گریبانگیرشان خواهد شد، هیچ کس را نمیتوان یافت که به اندازهی ددپول و هارلی کویین مناسب باشند. این جفت به اندازهای ناپایدار و پیشبینیناپذیر هستند که بتوانند هر کاری که بشود تصور کرد و نکرد را انجام دهند؛ حتی به گونهای که در میان روایت یک دور ۱۸۰ درجه بزنند و مسیری کاملاً مخالف را بپیمایند. تنها محدودیتی که میتوان برای زوج ددپول و هارلی کویین تصور کرد، چهارچوب تخیلات آفرینندگان خواهد بود.
اترنالز و نیو گادز

با این که جک کربی یکی از خالقان افسانهای مارول شناخته میشود ولی او فقط برای این انتشارات کار نکرده است. دورهای بود که کربی به دیسی پیوست و در همین مقطع نیز دست به آفرینش یکی از جالبترین سویههای این دنیا زد. نتیجهی فعالیت جک کربی در دیسی پدید آمدن Fourth World، خدیان نوین و هر آن چه که به آنها مربوط بود میشود. در همین حال هم کربی در جهان مارول، اترنالز را پدید آورده بود که میتوان شباهتهای فراوانی بین این دو فرانچایز یافت. شاید زمان آن رسیده باشد که مخلوقات جک کربی برای دو ناشر رقیب در یک داستان مشترک قرار بگیرند.
سیلور سرفر و ارتش گرین لنترنها

سپاه گرین لنترنها به عنوان پلیسهایی فضایی شناخته میشوند که مسئولیت نگهبانی و پاسداری از هر بخش از کیهان بر دوش آنهاست. در هر حال، نمایان نیست که در هر آن ممکن است سر و کلهی چه بلای شناخته یا ناشناختهای در کیهان پهناور پیدا شود که تهدیدی برای زندگی و پیامآوری برای نابودیست. و این همان کاری است که سیلور سرفر انجام میدهد؛ او پیشرو و پیامآور گالاکتوس به شمار میآید و هر بار که او سر میرسد خبر از آن میدهد که قرار است یک سیاره قربانی گالاکتوس شود. پس اگر یکی از گرین لنترنها متوجه حضور سیلور سرفر در منطقهی محافظتیاش شود، آیا باید کاری جز انجام وظیفهاش انجام دهد؟ یا شاید زمان اتحاد برای توقف گالاکتوس رسیده است؟
ثور و واندر وومن

احتمالاً اگر در این روزها قرار باشد تنها دو پنتئون برجستهی خدایان کهن اروپایی را نام برد، به سادگی خدایان نوردیک و خدایان یونانی/رومی به ذهن خطور خواهند کرد. خوشبختانه از هر دوی این پنتئونها در کمیکهای دیسی و مارول دستکم یک نمایندهی پررنگ وجود دارد تا زمینهی یک کراساوور اساطیری و افسانهای فراهم باشد. یک رویارویی سنتی همیشه سادهترین روش برای یک کراساوور بین ثور مارول و واندر وومن دیسی خواهد بود. اما شاید از آن جذابتر و هیجانانگیزتر، خطری باشد که این دو شخصیت با پتانسیل اساطیری را همپیمان یکدیگر میکند. چه چیزی میتواند به اندازهای تهدیدآمیز به حساب آید تا دو جنگجو از جنس خدایان برای متوقف کردنش نیاز باشد؟
بتمن و دردویل

بین بتمن و دردویل شباهتهای بسیاری میتوان یافت؛ هر دوی آنها کموبیش یک انسان ساده محسوب میشوند که در سنین پایین والدین خود را از دست دادند و پس از آن کمکم به مسیر قهرمان شدن و برقراری عدالت کشیده شدند. هم خفاش گاتهام و هم اهریمن هلز کیچن شبها تنپوشی نمادین به تن میکنند و در خیابانها پرسه میزنند تا ترس در دل تبهکاران و مجرمان بیندازند. دلیل این همه شباهت را هم شاید بتواند در فرانک میلری جستجو کرد که در بازآفرینی و بازتعریف بتمن و دردویل و مدرنسازی این دو کاراکتر نقشی پررنگ ایفا کرده است. برای همین، دور از ذهن نیست اگر روزی شوالیهی شنلپوش و مرد بیباک با یکدیگر ملاقات کنند، هممسیر هم شوند تا خواستهی مشترکشان در عدالتجویی را به انجام برسانند.
سوپرمن و وید

به طور فراگیر از شخصیت سنتری به عنوان همتای سوپرمن در جهان مارول یاد میشود؛ کاراکتری الهامبخش و قهرمانوار با تواناییهای فرابشری که دوست دارد از آنها در خدمت به بشریت استفاده کند. ولی سنتری یک سویهی دیگر دارد. یک سویهی تاریک که در جبههی مخالف خودش قرار میگیرد و هر آن چه که سنتری برای بهبودش تلاش میکند را به نابودی میدهد. وُید جنبهای از باب رینولدز است که به همان اندازهی سنتری (و حتی بیشتر) نیرومند محسوب میشود ولی هویتی شرور و پلید است که به دنبال نابودی و خرابکاریست. اگر روزی سویهی وید باب رینولدز از کنترل خارج شود و به مانند یک ویلن به جان دنیا بیفتد، چه کسی بهتر از مرد پولادین دیسی وجود دارد تا بتواند دوباره اوضاع را راست و ریس کند؟
سیکرت کرایسیس

در زمانی که سری کمیک Doomsday Clock به چاپ رسید، دکتر منهتن در چند پنل به پیشبینی آینده پرداخت. در یکی از این پیشبینیها اشاره میشود که روزی یک درگیری کیهانی با نام سیکرت کرایسیس باعث میشود تا سوپرمن و ثور در یک میدان نبرد قرار بگیرند. همچنین یک غول سبز رنگِ قدرتمندتر از دومزدی خودش را فدای مرد پولادین خواهد کرد. هنگام انتشار Doomsday Clock، به واقعیت پیوستن چنین رویایی دور از انتظار بود، ولی اکنون که دیسی و مارول یک کراساوور رسمی را تأیید کردهاند، میتوان انتظار رخ دادن چنین چیزی را کشید؛ یک کراساوور همهجانبه با حضور تعداد بالایی از کاراکترهای دیسی و مارول که بر اساس گفتهی دکتر منهتن در سال ۲۰۳۰ رخ خواهد داد.
source