در سالهای بین 2010 تا 2020، صنعت بازیهای ویدیویی شاهد پیشرفت قابل توجهی در سبک بازی های اکشن بوده است. بدون شک این دهه را میتوان بهشت بازی های اکشن دانست چراکه در هریک از زیرسبکهای این سبک، بازیهای مشهور و قدرتمندی روانه بازار شد. علاوه بر شوترهای اول و سوم شخص، بازیهای اکشنی که مبارزه تن به تن دارند هم با پیشرفت چشمگیری مواجه شدند و یکی از بهترین تجربههای ممکن را در این دهه به بازیکنان ارائه دادند. در این لیست میخواهیم بهترین بازی های اکشن منتشر شده در این دهه را به شما معرفی کنیم.
بهترین بازی های اکشن دهه 2010 تا 2020 میلادی
قبل از معرفی بهترین بازی های اکشن این دهه، در نظر داشته باشید که صرفا بازیهای سه زیرسبک اصلی آثار اکشن در این لیست گنجانده شدهاند؛ این به این معناست که آثار اکشن-نقش آفرینی که عملا زیرسبکی از سبک نقش آفرینی هستند، جایگاهی در این لیست ندارند. پس انتظار حضور بازیهایی مانند Dark Souls و Witcher 3 را در این لیست نداشته باشید! بازیهای این لیست بر اساس سال انتشار مرتب شدهاند.
10) Vanquish
استودیوی مشهور Platinum Games، علاقه زیادی به ساخت بازیهای اکشن دارد و با کارنامه موفق خود، تبدیل به یکی از مهمترین استودیویهای ساخت بازیهای اکشن شده است. در سال 2010، دو اثر اکشن بسیار موفق از این استودیو روانه بازار شد؛ Vanquish و Bayonetta. البته “بایونتا” چند ماه زودتر از بازار جهانی، یعنی در سال 2009 در کشور ژاپن روانه بازار شد. به همین دلیل Vanquish کاندید اصلی یکی از بهترین بازی های اکشن سال 2010 در این لیست انتخاب شده است. کارگردان این بازی، Shinji Mikami، با آثاری مانند Resident Evil 4 و The Evil within شناخته میشود اما به هیچ وجه نمیتوان کیفیت بالای کار او در بازی Vanquish را نادیده گرفت.
این بازی در سبک شوتر سوم شخص، شما را به آیندهای دور میبرد و شما برای نجات بشریت، باید رباتهای قدرتمند مختلفی را در طول مراحل متنوع بازی، از بین ببرید. یکی از ویژگیهای بسیار مهم مبارزات بازی، کند شدن زمان در بخشهایی بسیار حساس و پرآشوب بازیست که هدف آن، کمک کردن به شما برای کنترل تیراندازی خود در محیطهای شلوغ و کشنده بازی است. اگر درجه سختی بازی را بالا ببرید، میتوانید این بازه زمانی را کوتاهتر کنید و آدرنالین خون خود را حین تیراندازیهای پرآشوب بازی، بالاتر ببرید! سرعت مبارزات بازی نیز بسیار بالا است و اگر در حین تیراندازی، مدام در حال حرکت نباشید، کار زیادی را از پیش نخواهید برد!
9) Castlevania: Lords Of Shadow
سری بازیهای “کسل وینیا”، یکی از فرنچایزهای مهم صنعت بازیهای ویدیویی به حساب میآیند. این اهمیت به دلیل پایهگذاری یکی از سبکهای پرطرفدار، یعنی “متروید-وینیا” است. با انتشار بازی Castlevania: Lords Of Shadow، طرفداران این سری با شُک زیادی مواجه شدند چراکه با اثری رو به رو بودند که هیچ شباهتی به هسته اصلی این سری نداشت. در چنین مواقعی، طرفداران قبلی ناراضی خواهند بود اما طرفداران جدیدی جذب آن بازی میشوند. این موقعیت برای این اثر نیز رخ داد و کارگردانی بینظیر Hideo Kojima، بازیکنان جدید زیادی را جذب این بازی کرد. طولی نکشید که در سال 2010، بازی کسل وینیا بر سر زبان اکثر بازیکنان افتاد.
این بازی، شما را در نقش یک شکارچی هیولا به نام Gabriel Belmont قرار میدهد که از طرف سازمانی به نام Brotherhood of Light به ماموریتی برای نجات دنیا فرستاده میشود. با پیشروی در داستان، وقایع شگفتآور مختلفی رخ میدهد که به لطف کارگردانی بینقص کوجیما، در قالب کات سینهای بسیار خوش ساختی به بازیکنان ارائه میشود. کلیت گیمپلی و مبارزات بازی، شباهت زیادی به سری God of War دارد که این قضیه با مزاج طرفداران قدیمی این سری سازگار نبود. به راحتی میتوان Castlevania: Lords Of Shadow را یکی از بهترین بازی های اکشن منتشر شده در دهه اخیر دانست که تجربه کردن آن با گذشت 14 سال هم میتواند سرگرمکننده باشد.
8) Max Payne 3
بدون شک سری بازیهای مکسپین یکی از پرطرفدارانترین فرنچایزهای اکشن به حساب میآید اما حاشیههای زیادی حول محور آن نیز وجود دارد. دو نسخه اول این سری توسط استودیوی Remedy ساخته شد که با داستان و گیمپلی جذاب خود، حسابی دل هواداران بازیهای شوتر سوم شخص را برد. بعد از انتشار این دو نسخه، استودیوی مشهور راکستار این فرنچایز را خریداری کرد و نسخه سوم آن را در سال 2012 روانه بازار کرد. با اینکه گیمپلی این بازی حتی در مقایسه با بازیهای اکشن امروزی هم جذابیت بالایی دارد، اما داستان آن ربط خاصی به دو نسخه قبلی ندارد که این مسئله طرفداران این سری را حسابی ناراحت کرد. البته هرچقدر هم که داستان بازی دچار ضعف باشد، آدرنالینی که گیمپلی بازی به خون شما تزریق میکند وصفنشدنی است!
امضای اصلی سری مکسپین، قابلیت اصلی مکس یعنی پریدن به یک سمت و تیراندازی به سمت دشمنان همراه با کند کردن زمان برای چند ثانیه است. راکستار بعدها این قابلیت کندی زمان را در قالب ویژگی Deadeye به سری Red Dead Redemption اضافه کرد اما جذابیت این قابلیت در مکس پین 3، بارها بیشتر است. در طول این بازی شما به سلاحهای مختلفی دسترسی خواهید داشت و گروههای پرتعداد دشمنان، مبارزات نفسگیری را به شما ارائه میدهند. کیفیت سیستم تیراندازی و هیجان بسیار بالای این بازی، این سوال را برای شما به وجود میآورد که چرا راکستار تا به امروز سراغ نسخه چهارم این بازی نرفته است! اگر به دنبال یکی از بهترین بازی های اکشن در قالب شوتر سوم شخص هستید، به هیچ عنوان تجربه مکسپین 3 را از دست ندهید.
7) Metal Gear Rising: Revengeance
سری متالگیر، ساخته هیدئو کوجیما، مطمئنا یکی از محبوبترین فرنچایزهای تاریخ بازیهای ویدیویی است. پس وقتی طرفداران این سری با نسخهای که توسط کوجیما ساخته نشده باشد مواجه میشوند، خود به خود جبهه منفی نسبت به آن میگیرند. Metal Gear Rising: Revengeance در سال 2013 توسط استودیوی پلاتنیومگیمز روانه بازار شد و با اینکه داستان و به خصوص گیمپلی بسیار جذابی را ارائه داد، با واکنش منفی هواداران سری متالگیر رو به رو شد. عدم استقبال خوب از این بازی باعث شد تا کونامی پس از جدایی کوجیما از این کمپانی، به فکر ساخت نسخه بزرگ دیگری از این سری نرود. البته جالب است بدانید که این نسخه طی دو سال پیش در اینترنت سر و صدای زیادی به پا کرد و بازیکنان زیادی را مجذوب خود کرد.
این نسخه با اینکه تجربهای 6 ساعته است، اما گیمپلی بسیار سرعتی و فراموش نشدنی را به شما ارائه میدهد. فضای بازی در آیندهای به نسبت دور جریان دارد؛ زمانی که اشخاص با اضافه کردن ارتقاهای مختلف به بدن خود، میتوانند قدرتهای ابرانسانی پیدا کنند. شخصیت اصلی بازی، رایدن، با ارتقاهای مختلف به یک سامورایی ترسناک تبدیل شده است که توانایی تکه پاره کردن هر ربات و انسانی را دارد. مبارزات بازی نیز در قالب هک اند اسلش است که سرعت و عکس العمل بالا، نقش حیاتی و بسیار مهمی را ایفا میکند. یکی از جذابترین بخشهای بازی نیز، باسفایتهای خاص و فوقالعاده جذاب آن هستند که حسابی شما را به چالش میکشند. اگر از طرفداران بازیهای اکشن هک اند اسلش هستید، به هیچ عنوان تجربه Metal Gear Rising: Revengeance را از دست ندهید!
6) Wolfenstein: The New Order
سری ولفنشتاین، یکی از قدیمیترین فرنچایزهای بازیهای ویدیویی است که ریبوت جدیدی از آن در سال 2014 روانه بازار شد و طرفداران شوتر اول شخص را حسابی دلشیفته خود کرد. به هنگام عرضه شدن این بازی، طرفداران بازیهای شوتر اول شخص با دو سوپرایز بزرگ مواجه شدند؛ اول اینکه میزان سلامت شخصیت اصلی به صورت خودکار همانند دیگر شوترهای آفلاین پر نمیشد. این المان باعث شد تا بازیکنان به گشت و گذار در محیطهای بزرگ این بازی ترقیب شوند و شاهکاری که بتسدا ساخته است را به صورت کامل تجربه کنند! صد البته که نمیتوان توانایی بتسدا در ساخت روسیه آخرالزمانی که توسط نازیها اداره میشود را دست کم گرفت!
سوپرایز دوم، توانایی استفاده از دو سلاح به صورت همزمان یا همان Dual wielding بود. جذابیت اصلی این بخش، توانایی استفاده از دو مسلسل به صورت همزمان بود که سرعت تیراندازی شما را به طرز باورنکردنی بالا میبرد. کشتن سربازان پرتعداد نازی با این روش، آدرنالین بالایی را به خون شما تزریق میکند که ارزش تجربه کردن این اثر را حتی پس از گذشت 10 سال از انتشارش، بالا میبرد. صد البته داستان و طراحیهای محیط بازی نیز جزو نقاط قوت این بازی به شما میآید. اگر به دنبال تجربه کردن یکی از بهترین بازی های اکشن در سبک شوتر اول شخص هستید، Wolfenstein: The New Order مطمئنا یکی از بهترین گزینههای شما به حساب میآید.
5) Bayonetta 2
استودیوی پلاتنیومگیمز، علاقه زیادی به ساخت بازیهای اکشن دارد و فرنچایزهای مشهوری در این سبک توسعه داده است. سری بایونتا نیز یکی از مشهورترین آثار سبک هک اند اسلش است که با غولهای این سبک همانند Devil May Cry و God of War مقایسه میشود. بایونتا 2 در سال 2014 برای کنسولهای نینتندو روانه بازار شد و با پیشرفت قابل توجهش نسبت به نسخه اولش، به سرعت تبدیل به یکی از مشهورترین بازیهای هک اند اسلش شد و هواداران بینهایت زیادی را جذب این سری کرد. جالب است بدانید که بایونتا 2، استودیوهای ژاپنی زیادی را ترقیب به ساخت بازیهای هک اند اسلش کرد چراکه این سبک تا قبل از انتشار بایونتا 2، طرفداران زیادی در ژاپن نداشت.
بخش اکشن بازی، پیشرفتهای چشمگیری نسبت به نسخه اول دارد. کامبوهای شما بسیار نرمتر و پرتعدادتر هستند و انیمیشنها جذابتری دارند. از طرفی باسهای بازی پختهتر و خوشساختتر از باسهای نسخه اول هستند و حسابی شما را به چالش میکشند. سیستم ارتقای قدرتهای شخصیت اصلی نیز دستخوش تحولات زیادی شده است و ارزش تکرار بازی را بسیار بالاتر برده است. با تمام ویژگیهای مثبتی که به نسخه دوم اضافه شد، خیلی از طرفداران نینتندو این بازی را بهترین اثری که برای کنسول Wii U منتشر شد میدانند. بدون شک بایونتا 2 را میتوان یکی از بهترین بازی های اکشن و شاهکار بینقص پلاتنیومگیمز به حساب آورد.
4) Yakuza 0
سری بازی یاکوزا یکی از فرنچایزهای بسیار پرطرفدار ژاپنی است که تا چند نسخه اخیرش، در اروپا و آمریکا تقریبا ناشناخته بود. با اینکه نسخه پنجم بازی را میتوان بهترین نسخه آن دانست، اما از نظر جذابیت و تنوع بالای مبارزات، بدون شک Yakuza 0 در رتبه اول این سری جای دارد. با اینکه در این نسخه تعداد شخصیتهای قابل بازی از پنج نفر به دو نفر کاهش پیدا کردند، اما سیستم مبارزات بازی دستخوش تحولات زیادی شده و از این نظر، تقریبا تبدیل به یک بازی کاملا متفاوت در این سری شده است! البته گشت و گذار در سطح شهر و ماموریتهای خندهدار جانبی هنوز هم در این نسخه وجود دارند و بخش کمدی این سری در کنار داستان جدیش به هیچ وجه فراموش نشده است. این نسخه، سال 2015 در ژاپن و دو سال بعد عرضه جهانی شد.
شما میتوانید به هشت سیستم مختلف مبارزات بازی را پیش ببرید که هریک از این سیستمها، درخت مهارتی کاملا جدا و خاص دارند و سبکی کاملا متفاوت را با دیگر سیستمها به شما ارائه میدهد. از طرفی تمام هشت سیستم مبارزاتی، جذابیتها خاص خود را دارند و نمیتوان گفت که روی یک سیستم کمتر از بقیه کار شده است. تا همینجا هم به احتمال زیاد متوجه شدهاید که چرا این بازی بهترین نسخه مبارزاتی سری یاکوزا به حساب میآید! استودیوی سازنده بازی، Ryu Ga Gotoku، بخش داستانی بازی را سرشار از موقعیتهای اکشن پیش برده است تا شما به راحتی بتوانید تمام سیستمهای مبارزاتی بازی را امتحان کنید. اگر هم هیچ یک از نسخههای سری یاکوزا را تجربه نکرده باشید، میتوانید بدون هیچ نگرانی از نظر ابهام داستانی، سراغ تجربه کردن این نسخه بروید.
3) Doom
مگر میشود لیستی از بازیهای اکشن درست کرد و یکی از نسخههای سری Doom در آن حضور نداشته باشد؟ هر از چند وقتی، برخی بازیهای شوتر اول شخص در زمان انتشارشان، سبک شوترهای اول شخص را دچار تحول بزرگی میکنند. نسخه اول Halo و Call of Duty 4 جزو این دسته از بازیها هستند و در سال 2016، بتسدا با عرضه نسخه جدید Doom انقلاب جدیدی را در شوترهای اول شخص به وجود آورد. برعکس شوترهای مدرن، Doom حس یک بازی retro را دارد و با اضافه کردن المانهای پلتفرمر، تجربهای بسیار خاص و متفاوت با دیگر شوترهای اول شخص را به شما ارائه میدهد. البته کشتن هیولاهای شیطانی به وحشیانهترین شکل ممکن، هنوز بخش جدا نشدنی از بازی است و استودیوی id Software ریشههای این سری را به هیچ وجه فراموش نکرده است!
یکی از ویژگیهای بسیار جذابی که به بازی اضافه شده است، قابلیت glory kill است. شما هنگامی که یک دشمن را تا نزدیک مرگ میبرید، میتوانید به جای شلیک نهایی به آنها نزدیک شوید و دکمه خاصی را فشار دهید. در این حالت شخصیت شما به طرز وحشیانهای دشمن مورد نظر را میکشد و بخشی از سلامتیش را بازیابی میکند. با توجه به پرتعداد بودن دشمنان بازی در هر مرحله، این قابلیت تبدیل به یکی از کلیدیترین بخشهای بازی برای زنده مانده شده است و همزمان هیجان بازی را نیز بالاتر میبرد. از طرفی طراحی مراحل بازی به طرز باورنکردنی قوی است و با پیشروی در بازی، کیفیت طراحی محیطهای بازی نیز بهتر میشود که این مسئله مانع از خستهکننده شدن بازی در طولانی مدت میشود. Doom را بدون شک میتوان یکی از بهترین بازی های اکشن منتشر شده تا به امروز دانست که تجربه کردن آن به تمام طرفداران سبک شوتر اول شخص پیشنهاد میشود.
2) Titanfall 2
مطمئنا بازی Titanfall 2 یکی از بهترین شوترهای ساخته شده تا به امروز است اما به دلیل سیاستهای تبلیغاتی بسیار اشتباه EA با شکست بزرگی مواجه شد. این بازی در سال 2016 همزمان با Battlefield 1 روانه بازار شد اما کمپانی EA که ناشر هر دو بازی بود، تمام تمرکز تبلیغاتی خود را روی Battlefield 1 گذاشت. این مسئله باعث شد تا تایتان فال 2 از همان روز اول انتشارش با کمبود بازیکن مواجه باشد و استودیوی مشهور سازنده بازی، Respawn Entertainment به کلی از ساخت نسخه سوم دلسرد شد. این استودیو چند سال بعد بازی موفق Apex Legends را روانه بازار کرد و رسما اعلام کرد که قصد ساخت نسخه سوم تایتان فال را ندارد.
یکی از جذابترین ویژگیهای بازی تایتانفال 2، سرعت بسیار بالای مبارزات آن است؛ فاکتوری که استودیوی سازنده در بازی بعدی خود، Apex Legends، آن را پیادهسازی کرد. در بخش چند نفره تایتان فال 2، شما به مبارزه با بازیکنان دیگر میپردازید و پس از مدتی، توانایی وارد کردن یک تایتان و سوار شدن در آن را دارید. تایتانها، رباتهایی بزرگ با قابلیتهایی بسیار قدرتمند هستند و حضور آنها در نقشه حسابی مبارزات بازی را برای دیگر بازیکنان سخت و نفسگیر میکند. هیجان واقعی از جایی شروع میشود که بازیکنان تیم حریف نیز تایتان خود را وارد نقشه بازی میکنند و جنگهای بزرگ و حماسی بین تایتان را جریان میگیرد. متاسفانه سیاستها اشتباه EA باعث شد که یکی از بهترین بازی های اکشن منتشر شده تا به امروز، دچار یک شکست تجاری بزرگ شود و هواداران سری، محروم از تجربه نسخه جدیدی از این فرنچایز موفق شدند.
1) Devil May Cry 5
سری Devil May Cry قطعا یکی از بهترین فرنچایزهای اکشن و پادشاه بازیهای هک اند اسلش است. نسخه سوم این بازی در سال 2005 روانه بازار شد و انقلاب بزرگی برای سبک هک اند اسلش بود. پس از انتشار نسخه چهارم، این سری دچار افول شد و نسخه ریبوت بازی نتوانست طرفداران این سری را راضی کند. بالاخره کپکام در سال 2019 نسخه پنجم این سری را روانه بازار کرد و نشان داد که فرنچایز DMC هنوز هم پادشاه سبک هک اند اسلش است و به این راحتیها کسی نمیتواند تخت پادشاهی را از آنها بگیرد. کپکام با انتشار نسخه پنجم این سری، طرفداران فرنچایز را انگشت به دهان رها کرد چراکه کیفیت و سطح مبارزات این بازی با اختلاف بسیار فاحشی پختهتر و جذابتر از دیگر نسخههای سری است.
تمامی شخصیتهای حاضر در این بازی، سبک متفاوتی از مبارزات با یکدیگر دارند و انیمیشن کامبوها و قابلیتهای هر شخصیت، بسیار هیجانانگیز و سرگرمکننده است. سیستمهای ارتقای مختلفی در بازی وجود دارد که ارزش تکرار بازی را به شدت افزایش میدهد تا هر دفعه بازی شما را با دفعه قبلی کاملا متفاوت کند. مبارزات سرعتی بازی باعث میشود که شما ترقیب به استفاده از کامبوهای مختلف شوید و دیگر فشار دادن مداوم یک دکمه، کاری از پیش نمیبرد. سیستم مبارزات نسخه پنجم این سری آنچنان قدرتمند و خاص است که پلاتنیومگیمز هم الهامات سنگینی از آن در نسخه سوم بایونتا گرفته است. با انتشار نسخه پنجم DMC، قطعا انقلاب جدیدی را در سبک هک اند اسلش به وجود آمد که هنوز هم نشانههای آن را در بازیهای جدیدی که در این سبک منتشر میشوند را میتوان مشاهده کرد. اگر از طرفداران بازی های هک اند اسلش هستید، مطمئنا Devil May Cry 5 یکی از بهترین بازی های اکشن موجود در بازار است.
جمع بندی
مطمئنا در سالهای بین 2010 تا 2020، بازیهای اکشن زیادی روانه بازار شدهاند که شایسته حضور در این لیست بودهاند. مثلا بازی Battlefield 1 نیز جزو یکی از بهترین نسخههای سری بتلفیلد است اما به دلیل روند کم سرعت تیراندازیها و نداشتن یک بخش تکنفره قوی، حضوری در این لیست ندارد. در بازیهای تکنفره، استودیوی سازنده باید اکشن بازی را به وجود بیاورد؛ برخلاف بازیهای آنلاین که بازیکنان با مبارزه با یکدیگر خود به خود اکشن بازی را به وجود میآورند. از این رو بازیهایی در این لیست آورده شدهاند و بخش تکنفره قوی را به بازیکنان ارائه داده باشند. حتی Titanfall 2 نیز بخش داستانی بسیار قدرتمند و جذابی دارد. نظر شما چیست؟ کدام یک از بازیهایی که در این ده سال منتشر شدهاند را جزو بهترین بازی های اکشن میدانید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
source