تی وست با فیلم X در سال ۲۰۲۲، جان تازهای به زیرسبک اسلشر دمید. فیلم سریعاً به اثری محبوب در بین هواداران فیلمهای ترسناک تبدیل شد و ۶ ماه بعد، وست فیلم Pearl را ساخت که در آن به داستان قاتل فیلم X میپردازد و حالا هم همه منتظر آخرین فیلم او یعنی MaXXXine هستند تا ببیند پروندهی این سهگانهی اسلشر چگونه بسته میشود.
به خاطر اعتصابات سال پیش هالیوود، تأخیری در اکران آن پیش آمد، اما حالا وقت آن رسیده ببینیم داستان ماکسین مینکس(با بازی میا گاث) برای کسب شهرت، چگونه پیش میرود. در ادامهی متن، به شرح کوتاهی از فیلمهای مجموعه و ۵ موردی میپردازیم که قبل از دیدن MaXXXine باید به خاطر داشته باشیم. با ویجیاتو همراه باشید.
داستان فیلم در سال ۱۹۷۹ اتفاق میافتد، جایی که ماکسین و دوستپسرش وین، به همراه دوستانشان برای ضبط فیلمهای بزرگسالانه به خانهای روستایی در تگزاس میروند. میزبانان پیر آنها، از همان اول کار به این جوانها و نیتشان مشکوک بودند. وقتی پرل، زن میزبان درمییابد گروه در حال ساخت چه فیلمی است، جان تکتک اعضا به خطر میافتد.
در فیلم Pearl، زمان به سال ۱۹۱۸ و جنگ جهانی اول برمیگردد، وقتی شخصیت پرل در این فکر بود که خود را از زندگی کسلکنندهی روستاییاش خلاص کند. پرل تا حد جنون اشتیاق ستارهی سینما شدن دارد و برای رسیدن به این رؤیایش، از هر ابزاری استفاده میکند. این فیلم پرکوئل(پیش درآمد) به مخاطبین فهم بهتری از زندگی ناراحتکنندهی قاتل فیلم X میدهد.
داستان در فیلم MaXXXine در سال ۱۹۸۵، یعنی ۶ سال پس از اتفاقات فیلم X و ۶۷ سال سال پس از فیلم Pearl جریان دارد. اتفاقات دو فیلم قبلی، تأثیر زیادی در قصهی فیلم سوم دارند. حوادثی که در نوجوانی برای شخصیت پرل اتفاق افتاد، در زندگی نوجوانی شخصیت ماکسین هم تأثیر میگذارد و به شیوهی زندگی او در فیلم سوم شکل میدهد. بنابراین ۵ نکته برای به یاد داشتن از دو فیلم قبلی وجود دارد که پیش از دیدن فیلم سوم باید آنها را به خاطر داشته باشید.
1. ماکسین تنها فرد نجاتیافته از کشتار است
پرل و همسرش هاوارد، شروع به طرح و نقشه برای قتل وحشیانهی اعضای گروه میکنند. متأسفانه دوستان ماکسین، یارای مقابله با این زوج را نداشته و کشته شدند و تنها عضو نجات یافته از این کشتار، ماکسین است. ماکسین موفق میشود خود را به هر نحوی شده زنده از این مخمصه بیرون بکشد در حالی که پرل، با یک ماشین پیکآپ به دنبال اوست.
شاید ماکسین از نظر فیزیکی خود را زنده از مخصمه بیرون کشیده باشد، اما از نظر ذهنی صدمات سنگینی از این حوادث دید. در آن شب، تروماهای سنگینی را از سر گذراند که در ادامهی زندگیاش باید با آنها دست و پنجه نرم کند. علاوه بر مشاهدهی مرگ دوستانش با چشمهای خود، او مجبور شد برای فرار از خانهی روستایی، مرتکب قتل هم شود. گذشته قرار نیس هیچوقت دست از سرتان بردارد و با توجه به تریلر فیلم، گذشتهی ماکسین هم همچنان با اوست.
2. ماکسین و پرل جنون ستاره شدن دارند
در فیلمها میبینیم که پرل و ماکسین هوس شدیدی برای تبدیل شدن به یک ستاره سینما دارند که هیچ حد و مرزی نمیشناسد. زندگی روستایی کسلکننده در خلال جنگ جهانی اول و شوق خلاصی از آن، آتشی روی این شهوت پرل بود. ماکسین هم که در صنعت فیلم بزرگسالان کار میکند، آرزو دارد که در نهایت خودش ستارهی سینما شود.
هر دو زن میخواستند از زندگی روتین خود خارج شوند و کلید این کار را در کسب شهرت میدیدند. هوس پرل برای ستاره شدن تبدیل به جنونی وسواسی شد تا آن جا که او دست به قتل کسی زد که او را به عنوان رقیب خود میدید. سپس او قتل دیگری این بار به دلیل حسادت انجام داد. پرل و ماکسین صریحاً اعلام داشتند که خودشان فکر میکنند یک ستارهی سینما هستند و هر کسی باید آنها را بشناسد. ماکسین حتی میگوید: «من زندگی که حقم نیست رو قبول نمیکنم»
فیلم MaXXXine در لوس آنجلس اتفاق میافتد اما میدانیم که ماکسین از تگزاس به آنجا آمده و میخواهد رؤیای بازیگر شدنش را دنبال کند. او در نهایت شانسی به دست آورده و بعید است بگذارد چیزی مانع دستیابی به هدفش شود. ماکسین میداند بعد از وقایع خانهی روستایی، توانایی این را دارد که از پس خویش برمیآید، پس با این که قاتل به دنبال اوست و چند کارآگاه هم در مورد گذشتهاش او را سؤالپیچ میکنند، احتمالاً در دنبال کردن رؤیایش ثابت قدم خواهد بود.
3. ماکسین شاید برای قتل مورد مؤاخذه قرار بگیرد
از آن جا که ماکسین تنها فرد نجات یافته از واقعهی خانه روستایی بوده، پس تنها کسی است که میداند آن شب در تگزاس دقیقاً چه اتفاقی افتاد. با این حال، او از صحنهی جرم فرار کرد تا خود را نجات دهد. چنین چیزی به مذاق پلیس وقتی به گذشتهی او نگاه میکند، خوش نخواهد آمد. بعلاوه، ماکسین در همان شب مرتکب قتل شد. با این که این عمل در دفاع از خود بود، در تگزاس نماند تا موضوع را برای پلیسهای آن جا توضیح دهد.
هر چند ماکسین برای زنده ماندن میجنگید، فرار کردن از صحنهی جرم بدون خبر دادن به پلیسها، میتواند برای زندگی هایوودیاش مایهی دردسر شود. تریلر و خلاصهی داستان نشان میدهد که گذشتهی ماکسین همچنان به دنبالش است. اعمالش در گذشته، میتوانند او را به دردسر بیاندازند و تحت تعقیب قرار بگیرد چون به هر حال او بعد از سانحه خبری به پلیسهای محلی نداد و در عوض از ایالت خارج شد. توضیح وقایع بعد از ۶ سال، شاید کمی دیر به نظر برسد.
4. داستان سه فیلم در سالهای ۱۹۱۰، ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی رخ میدهند
هر کدام از فیلمهای سهگانه، در دهههای مختلف اتفاق میافتد. فیلم پیشدرآمد Pearl در سال ۱۹۱۸ و در طول جنگجهانی اول، فیلم X در سال ۱۹۷۹ و در اوج صنعت فیلمهای بزرگسال، و فیلم MaXXXine در سال ۱۹۸۵ و در دورهی طلایی فیلمهای ترسناک اتفاق میافتد. ویژگیها و برجستگیهای هر دهه در هر سه فیلم کاملاً مشهود است.
دههی ۱۹۱۰ زمانی بود که مردها به جنگ میرفتند و زنان در غیاب آنها، وظیفهی نگهداری از خانه و مسائل آن را بر عهده داشتند. جنگ جهانی اول، شبیه به جنگ جهانی دوم نبود که زنان هم به عنوان نیروی کار به همراه مردان به جبههها فرستاده شوند. تنهایی و کسالت پرل از نبود همسرش و تلفیق آن با اشتیاقش برای ستارهی سینما شدن، او را به جنون میکشاند. این موضوع باعث میشود دست به کارهایی بزند که همواره پتانسلیش در وجودش بود، اما آنها را تمام این مدت سرکوب میکرد.
دههی ۷۰ اما کاملاً متفاوت بود، عصری که زنان آزادی و انتخاب بیشتری در استفاده از بدنشان داشتند. ماکسین بی هیچ شرمی، جنسیتش را در آغوش میگیرد و برای رسیدن به شهرت، از مسیری استفاده میکند که امکان پیمایش آن، به هیچ وجه در دوران پرل وجود نداشت. همین موضوع دلیل رفتار پرل با او در فیلم X بود، اما همین هم باعث شد که ماکسین به شخصیتی مبارز تبدیل شود.
دههی ۸۰، دوران سبک زندگی تجملی است و فرصتی برای ماکسین به وجود میآید تا بتواند مسیر حرفهای زندگی خود را آغاز کند. دههی ۸۰، دقیقاً دورانی بود که قاتلین سریالی در اوج کار خود بودند.
تمامی این موارد، به خوبی با داستان MaXXXine پیوند برقرار میکنند. تی وست میگوید فیلم بستری روایی محیا میکند که وجود یک قاتل سریالی در آن، کاملاً قابل باور به نظر میرسد. از آن جا که دههی ۸۰ اوج فیلمهای ترسناک بود، حتماً فیلم ادای احترامی به سینمای آن دهه خواهد کرد.
5. تمهای شهرت، هوس، زیبایی و جوانی در این فیلم هم ادامه خواهند داشت
هر سه فیلم مجموعه، تم هوس و آرزو و شهرت را در خود دارند. ماکسین هم شبیه به پرل در دوران جوانی خود، فکر میکند تنها راه داشتن یک زندگی معنادار، مشهور و به طبع ثروتمند شدن است. در ذهن این دو، ثروتمندی و شهرت، برای همیشه جوان و زیبا نگهشان خواهد داشت. ماکسین اما برخلاف پرل، بیشتر به رؤیا و آرزویش نزدیک میشود.
ماکسین بالاخره در فیلم سوم مجموعه، توانسته خود را به پردههای سینما برساند و حالا به یک ستارهی دههی ۸۰ هالیوود تبدیل میشود. او یک نقش در دنبالهی فیلم ترسناک گرفته است، لباسهای خوبی میپوشد، موهای قهوهایش را موجدار میکند و و آرایشش غلیظ است.
حالا به جای این که با خود تکرار کند زندگی که حقش نیست را نمیخواهد، به خودش میگوید یک ستارهی سینماست. اعتماد به نفس ماکسین پس از اتفاقات ترسناک تگزاس به شکل قابل توجهی بالا رفته، و وسواس و اشتیاقش برای ستاره شدن به بالاترین حد خود رسیده است. همه منتظریم ببینیم در فیلم MaXXXine، چه اتفاقی برای ماکسین میافتد.
source