برخی از بازیهای ویدیویی صحنههایی مهم و تأثیرگذار از مرگ شخصیتها را نمایش دادهاند که تا مدتها در ذهن طرفداران باقی مانده است. در این مقاله به بررسی ۱۰ مورد از این مرگها میپردازیم.
مرگ تقریباً بخشی جداییناپذیر در هر رسانه است و بازیهای ویدیویی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. این یک ابزار قدرتمند در داستانسرایی است. در واقع این ابزار میتواند طیف گستردهای از احساسات قدرتمند جمله از شوک، احترام، رضایت، تراژدی و اندوه را در بازیکنان القا کنند. صحنههای مرگ اغلب جزو تاثیرگذارترین سکانسها در هر ساختهای هستند.
صحنههای مرگ به دلایل مختلف چه برای یک قهرمان یا شرور اتفاق بیفتند و چه غرورآفرین یا غمانگیز باشند، تاثیر بالا و قابل توجهی بر مخاطب میگذارند. برخی از آنها حتی بیشتر از بقیه برجسته میشوند و لحظاتی فراموش نشدنی را در بازیها خلق میکنند.
۱۰. مرگ Noble Six در Halo: Reach
Halo: Reach یک داستان عمدتاً تراژیک و غمانگیز را روایت میکند که بر شکستی شناخته شده از پس زمینه سه گانه اصلی سری Halo تمرکز دارد. در طول بازی این تفکر وجود ندارد که USNC در برابر Covenant پیروز شود و داستانی قدرتمند از قهرمانی، شجاعت و مقاومت در برابر مرگ را خلق میکند.
این امر در مرگ بسیاری از اعضای تیم مرکزی Noble، از جمله قهرمان داستان یعنی Noble Six نمود پیدا میکند. پس از تحویل بسته به کاپیتان Keyes، بازیکن کنترل Six را بر عهده میگیرند. او با ارتش بیپایانی از Covenant مبارزه میکند و جان خود را از دست میدهد. سپس سکانسی از کلاه آسیب دیده Six بر روی سیاره Reach بازسازی نشان داده میشود و موضوع مرگ برای یک هدف بزرگ را برجسته میکند.
۹. غرق شدن بوکر در BioShock Infinite
داستان Bioshock Infinite یک ماجرای پیچیده از زمانبندیهای متفاوت و واقعیتهای متناوب را ارائه میدهد، اما یکی از صحنههای پایانی آن به دلیل کوتاه بودن و انسانی بودن آن به خوبی مورد توجه قرار گرفته است. الیزابت پس از شکست دادن Zachary Comstock و فرار از شهر کلمبیا، بوکر دوئیت، شخصیت اصلی بازی را به مکان غسل تعمید خود میبرد.
هنگامی که بوکر گیج شدن خود را بیان میکند، گروهی از الیزابتهای جایگزین توضیح میدهند که باید با کشتن بوکر، خود جایگزین کامستاک، اطمینان حاصل کنند که کامستاک برای همیشه از تاریخ محو میشود. این صحنه هم از نظر بصری زیبا و تکاندهنده است و در عین حال با مضامین دوگانگی و هویت بازی همخوانی دارد.
۸. A2 مجبور به کشتن ۲B میشود (NieR: Automata)
NieR: Automata از این نظر عجیب است که بخش سوم آن دارای خط داستانی متفاوتی نسبت به دو مورد اول است و به عنوان سومین اکت از یک روایت بسیار بزرگتر عمل می کند. این بخش با یک اتفاق مهم و در عین حال عجیب آغاز میشود: مرگ ۲B، شخصیت اصلی بازی.
۲B بعد از اینکه ظاهراً به سختی از طاعونی که اندرویدها را آلوده میکند فرار کرد، نشان میدهد که تسلیم آن شده است. در اینجا یک سکانس دردناک نشان داده میشود. در حالی که بازیکن سعی میکند او را به مکانی امن ببرد تا بمیرد، شخصیت مرموز A2 به او مرگ آرامی میدهد. این صحنه برای ظالمانه بودن آن نسبت به ۲B و تأثیر عمدهای که بر بقیه قسمتهای داستان بازی میگذارد، غمانگیز است.
۷. مرگ Roach و Ghost در Call of Duty: Modern Warfare 2
تعدادی از بازیهای Call of Duty به خاطر داستانهای خود مشهور نیستند، اما سری Modern Warfare به دلیل خط داستانی قابل جذاب و شخصیتهای دوستداشتنیاش طرفداران زیادی را به خود جلب کرد. هر یک از اعضای Task Force 141 طرفداران خاص خود را دارند، اما دو مورد از محبوبترین آنها شخصیتهای گری روچ سندرسون و سایمون گوست رایلی بودند.
در Act سوم بازی، اعضای Task Force برای دستیابی به اهداف متعدد از هم جدا میشوند. روچ و گوست در طول ماموریت طولانی خود توسط ژنرال شپرد نجات پیدا میکند. اما او در نهایت به این دو خیانت کرده و آنها را میکشد. بازیکن این صحنه را از دید روچ تماشا میکنند و سپس شپرد آن دو را میسوزاند.
۶. Mordin اشتباه زندگی خود را جبران میکند (Mass Effect 3)
هر یک از شخصیتهای همراه بازیکن در سری Mass Effect طرفداران خاص خود را دارند، اما یکی از محبوبترین شخصیتها، Mordin Solus، دانشمند نژاد Salarian است. طرفداران به طور ویژه از کار او روی Genophage به منظور کم داشتن جمعیت Kroganها با پایان دادن به بارداری بیشتر این گونه قدردانی میکنند.
Mordin تلاشها را برای این درمان به عنوان بخشی از داستان Mass Effect 3 هدایت میکند. برای اطمینان از ادامه درمان، Mordin آن را به صورت دستی تحویل میدهد، جان خود را در این فرآیند فدا میکند و اعتراف میکند که در وهله اول در کار بر روی سلاح بیولوژیکی اشتباه کرده است. بازیکنان تماشا میکنند که او از آرزوی خود برای بازنشستگی مسالمت آمیز ابراز تاسف میکند و به هر صورت وظیفه خود را انجام میدهد.
۵. تنها شدن کلمنتاین با مرگ لی اِوِرت (The Walking Dead)
مرگ در سری بازیهای The Walking Dead، ساخته Telltale Games، یک موضوع بسیار رایج محسوب میشود، چراکه این اثر مبتنی بر یک جهان تخیلی تیره و تاریک ساخته شده است. مرگ Lee Evert در پایان فصل اول یک اتفاق بسیار مهم و تأثیرگذار به شمار میرود. این فصل بر روی رابطه رو به رشد لی با دختر جوانی به نام کلمنتاین متمرکز شده است که آنها با هم زنده میمانند و لی تبدیل به یک شخصیتی همانند پدر میشود.
این حال در پایان فصل، یک واکر لی را در حالی که به دنبال کلمنتاین میگردد گاز میگیرد. لی موفق میشود یک بار دیگر کلمنتاین را نجات دهد. اگر کلمنتاین لی را از بدبختیاش رها کند و یا او را رها کند تا به طور طبیعی بمیرد، صحنهای دلخراش رقم میخورد که به عنوان پایانی غمانگیز برای یک شخصیت محبوب عمل میکند.
۴. مرگ جان مارستون در Red Dead Redemption
داستان بازی Red Dead Redemption در مورد یک قانونشکن سابق به نام جان مارستون است که تلاش میکند تا کارهای ناخوشایند گذشتهاش را از بین ببرد و اعضای گنگ سابق خود را از میان بردارد. در واقع او این کار را برای آزادی اعضای خانوادهاش از دست FBI انجام میدهد تا بتواند در آرامش زندگی کند. مارستون این کار را انجام میدهدتا به درجهای از آرامش دست پیدا کند.
پس از اینکه جان کار خود را انجام میدهد، ادگار راس، مامور FBI، به او خیانت میکند و نیروهایی را برای حمله به مزرعه جان میفرستد. جان که خانواده خود را در خطر میبیند، برای نجات آنها وقت میخرد و آنها را فراری داده و در نهایت جان خود را از دست میدهد. این یکی از غمانگیزترین پایانها در تاریخ بازیهای ویدیویی است که تا مدتها در یاد طرفداران باقی خواهد ماند.
۳. مرگ جوکر در Batman: Arkham City
جوکر یکی از عجیبترین و پیچیدهترین تبهکارانی محسوب میشود که در کتابهای کمیک خلق شده است. او که دشمن اصلی بتمن به شمار میرود، زندگی خود را وقف آزار دادن و کشتن دیگران میکند تا صرفاً بتمن را عذاب دهد. با این حال، مرگ او در بازی Batman: Arkham City غمانگیز است.
بخشی از تراژدی این است که کاملاً قابل پیشگیری به نظر میرسد. بتمن خود را از طریق خون مسموم جوکر درمان کرده و جوکر از روی پارانویا به او حمله میکند. در این مبارزه، درمان نابود میشود و بتمن تایید میکند که همیشه قصد داشت جوکر را نجات دهد. این شخصیت شرور با خنده جان خود را از دست میدهد، اما وقتی بتمن جسد او را به خیابانها میبرد، حس غم و اندوه به وجود میآید و به عنوان سنگ بنای مؤثری برای کشف بازی در مورد رفتار با زندانیان عمل میکند.
۲. مرگ Aerith Gainsborough در Final Fantasy 7
شخصیتهای پلیر همواره در گیمپلی سری Final Fantasy جان خود را از دست میدهند، اما یک آیتم ارزان و آسان به نام Phoenix Down وجود دارد که میتواند آنها را بازگرداند. موضوعی که طرفداران را غافلگیر میکند، زمانی است که یک مرگ در خارج از جنگ اتفاق میافتد. در این میان، هیچ مرگی تکاندهنده تر از مرگ Aerith در Final Fantasy 7 نیست.
این مرگ به خودی خود چندان چشمگیر نیست و Sephiroth به راحتی به Aerith ضربه میزند. با این حال، این صحنه به یکی از بدنامترین لحظات در تمام بازیها تبدیل شده است. این لحظه شوکه کننده Final Fantasy را به عنوان یکی از بهترین بازیهای این تثبیت میکند. این صحنه حتی با گرافیک قدیمی نسخه اصلی در ذهن و قلب طرفداران باقی میماند.
۱. مرگ اندرو رایان در BioShock
فلسفه عینیتگرایی (Objectivism) مضمون اصلی بازی BioShock است. شهر Rapture به بررسی این موضوع و کل جامعهای که بر پایه آن بنا شده است، میپردازد. به دلایل سیاستهای رایان، این شهر ویران شده و مملو از لاشخورهای تشنه قدرت و منحرف شده است. او یک فرد ظالم عینیتگرا است و در طول روند بازی، شخصیت اصلی را تحت کنترل خود دارد.
هنگامی که بازیکن اندرو رایان را پیدا میکند، هیچگونه مبارزهای یا سکانس گیمپلی نشان داده نمیشود. در نمایشی واقعی از مضامین و پیامهای بازی، رایان نشان میدهد که بازیکن تا چه حد در کل بازی توسط او کنترل شده است. رایان سپس بازیکن را مجبور میکند تا او را با چوب گلف خودش تا حد مرگ بزند و در عین حال در مورد فلسفه خود یاوه سرایی میکند. این صحنه تکاندهنده و خلاقانه است و به عنوان یک نقطه عطف روایت عالی در بازی عمل میکند.
source