اینکه کارگردانی یکی از فیلمهای قدیمی خود را بازسازی کند، امری نادر نیست ولی انجام دادن آن به خوبی کاری که جان وو در بازسازی اثر اکشن آدمکشی کلاسیک خود، یعنی The Killer، انجام داده نادر است. با ویجیاتو همراه باشید تا نگاهی به این فیلم داشته باشیم.
زمانی که نگاهی به بازسازیهای انجام شده از فیلمهای کلاسیک توسط خود کارگردانها میاندازیم به ریمیک انگلیسی زبان Funny Games برمیخوریم که میشل هانکه برای ساختن دوبارهی این فیلم اعصابخردکن، آن را دقیقاً صحنه به صحنه بازگردانی کرده بود. الیور آسایاس هم شاهکار خودش Irma Vep که در سال ۱۹۹۶ منتشر شده بود را اخیراً به سریالی در شبکه اچبیاو تبدیل کرد که آنقدرها موفق نبود. اکنون جان وو فیلم The Killer را به عنوان فیلمی در شبکه پیکاک بازسازی کرده است؛ او نشان میدهد که به عنوان پدرخواندهی ژانر خونآلود هنوز هم اینکاره است و هنوز هم از نظر تکنیکی در این ژانر مهارت دارد و هم از نظر بهره بردن از ستارههای اکشن.
وو پس از بیست سال، در سال ۲۰۲۳ با فیلم Silent Night به صحنهی هالیوود بازگشت؛ او در این فیلم تعلیقآمیز انتقامی، شخصیت اصلی کمحرفش را مقابل گنگی خشن قرار میدهد. در حالی که استفاده از شخصیتی ساکت و روایت غریب آن بر موفقیت کلی فیلم اثر گذاشت، اما نمیتوان انکار کرد که برگ برندهی اصلی فیلم کنترل وو در ساختن سکانسهای اکشن کمنظیر بوده است. اکنون حتی اگر یک طرفدار قدیمی فیلم The Killer هم باشید، نمیتوانید از بازگشت دوبارهی وو و گروهی بااستعداد از بازیگران جدید در نقشهای آشنا، هیجانزده نباشید.
اولین نقدهای منتشر شده، اشاره میکنند که این بازسازی به موفقیتهای فیلم اصلی نزدیک نمیشود که جای تعجب ندارد، چرا که فیلم اورجینال یکی از جذابترین، خوشساختترین و اتمسفریکترین فیلمهای اکشنی هست که در آن دوران ساخته شده بود. در آنجا، همکاری وو و چون-یان منجر به ستاره شدن هر دوی آنها شد. انتظار رسیدن به سطح فیلم اصلی The Killer، مثل کاری که هانکه با Funny Games انجام داد انتظاری نابجاست، حتی اگر با کارگردانی چون وو طرف باشیم. با این حال، با یک تجربهی تماماً نو روبرو هستیم که در آن روایت و شخصیتها آشنا هستند و رجوعی داشتهایم به روزهای اوج وو و فیلمهای اکشنش.
اکنون دیگر تماشای فیلم اصلی The Killer غیرممکن بهنظر است؛ چرا که بر روی سیستمهای استریم در دسترس نیست و نسخهی دیجیتالی از آن وجود ندارد. کلکسیون کرایتریون هم چیزی برای ارائه ندارد. انتشار آخرین نسخهی فیزیکی در ایالات متحده به سال ۲۰۱۰ بازمیگردد که تحت لیبل The Weinstein Company’s Dragon Dynasty منتشر شد. خود شخص جان وو خواسته بود که کیفیت 4K از فیلمهای کلاسیکش در هنگکنگ منتشر بشود که The Killer هم در زمرهی آنهاست ولی کمی پیش اعلام کرد که اجازهی چنین کاری را نخواهد داشت چون حقوق کپی رایت این آثار دست او نیست.
همانند نسخهی ابتدایی، در اینجا هم داستان قاتلی قراردادی را دنبال میکنیم که از زندگیاش رضایت ندارد. زمانی که یک خوانندهی کلاب شبانه به شکل تصادفی توسط افرادی کور میشود، برخورد او با شخصیت اصلی فیلم یک رابطه بینشان بوجود میآورد. همه چیز شبیه به فیلم The Killer است، با این تفاوت که داستان در شهر پاریس جریان دارد. شخصیتها هم کاملاً جدید هستند؛ قاتل قراردادی، زی نام دارد که توسط ناتالی امانوئل (که او را با نقش میساندی در سریال Game of Thrones به یاد میآوریم) ایفای نقش شده است. چهرههایی همچون عمر سای و دیانا سیلورز هم در سریال حضور دارند.
احتمالاً همانطور که از یک فیلم ساخته شده توسط جان وو انتظار دارید، سکانسهای اکشن محشر هستند: تعقیب ماشینها، تیراندازی در فضای بیمارستان، نبرد با شمشیر، بدلکاری سقوط و… همگی یک تجربهی کامل از سبک کار وو را ارائه میکنند. تماشای این سکانسها به راحتی به بیننده احساس خطر وارد میکنند و مقیاسشان برای فیلمی در قالب استریم بیش از اندازه بزرگ بهنظر میرسد، چرا که در حد فیلمهای بلاکباستر مدرن جلوه میکنند. به عنوان مثال، در یکی از سکانسها یک ماشین پس از برخورد با ماشینی دیگر به بغل چپ میکند و روی موتورسواری فرود میآید که تعادلش را پیشتر از دست داده بود. تماس بوجود آمده بین ماشین در حال غلت زدن و بازیگر بدلکار آنقدر واقعیست که احتمالاً میپرسید این قسمت از پیش برنامهریزی شده بود یا بخاطر چپ شدن اتومبیل تصادفاً بوجود آمده است. جواب این سوال اهمیتی ندارد، چرا که نتیجهی به دست آمده هیجانانگیز میباشد و میتوانید بدون خستگی آن را چندین بار تماشا کنید!
صحنههای تیراندازی تنشزا هستند و رقصوار بهنظر میرسند، طراحی صداهای تیر و تفنگ هم عالی جلوه میکند؛ چنین چیزی در فیلم Silent Night هم نقطه قوت محسوب میشد. صداهای انفجار با موسیقی دراماتیک مارکو بلترامی به خوبی ترکیب شدهاند؛ موسیقی این آهنگساز، عناصر رمنس و هیجان را با درمیآمیزد و رگههایی از ارکسترای کلاسیک و جز در آن دیده میشود. با وجود اینکه این فیلم مستقیماً از مرحله تهیه به استریم برده شده و اکران تئاتری نداشته است، عالی بهنظر میرسد و از سطح چنین فیلمهایی بالاتر است. رنگها قوی هستند، شهر پاریس زنده به تصویر کشیده شده و نحوهی فیلمبرداری که مخصوص سبک کاری وو میباشد تا محو سکانسهای اکشنش بشویم، عالی بهنظر میرسد.
در میان اینهمه نکات مثبت، میبایست بازی ناتالی امانوئل را زینت کار به حساب آورد! او که پیش از این بیشتر در نقشهای فرعیِ آثاری چون سریال Game of Thrones، فرانچایز The Fast and Furious و فیلمهای اکشنی چون Army of Thieves حاضر شده بود، حالا با The Killer بهترین فرصت را برای درخشیدن در نقش ستارهی اصلی فیلم در دست دارد. مطمئن باشید که او از این فرصت بیشترین بهره را برده است.
چینش و طراحی مبارزات توسط امانوئل به خوبی اجرا شدهاند که به مهارت پیشین او در زمینه رقص برمیگردد. وو، علت این موفقیت را حرکات بدن موزون و ظریف این بازیگر دانسته است. اکثر بدلکاریها در فیلم توسط شخص او اجرا شده. در مصاحبهای با رسانهی انترتینمنت ویکلی، امانوئل اذعان داشت:
«نحوهی فیلمبرداری وو به شکلیست که خود بازیگران میتوانند بیشترین میزان حضور در صحنهها را داشته باشند. در عین حال تحرک و تغییر بین موارد زیادی در آنها وجود دارد، به همین دلیل حرکات بدن اهمیت زیادی دارند؛ من واقعاً دوست دارم در چنین سبکی بدنم را تکان بدهم!»
دیدن اجرای پرشها و حرکات او در حین مبارزه و ابا نداشتن از نشان دادن چهرهی این بازیگر، جرأت ساختن صحنههای اکشن باکیفیت توسط جان وو را نشان میدهد؛ او عملاً بدین ترتیب میگوید که خود بازیگران در این صحنهها حاضر هستند نه افراد بدلکار.
اولین سکانس طولانی اکشن موجود در این فیلم شامل مبارزه با اسلحه و نبرد تن به تن میشود. شخصیت زی در اینجا سعی دارد با شمشیر و کلت، گروهی از مزدوران را در کلاب شبانه نابود کند. او با لباسهای تماماً مشکی در صحنه حاضر میشود و تا حدی یادآور نسخهای مدرن از آلن دلون در فیلم کلاسیک Le Samurai است. آوازی غمناک با نام «زندگی کردن برای امروز / Living for Today» توسط خوانندهی کلاب یعنی جن خوانده میشود که زی به آن جذب میشود. چه چیزی بهتر از این، به عنوان یک زنگ تفریح سالم، برای شخصیتی که همهی اتاقها را برای خشونت و بزن بکوبِ شدید زیر و رو میکند؟
در سکانس تماشایی دیگری که دقایقی پس از سکانس توصیف شده رخ میدهد، ناتالی امانوئل به شکل باشکوهی در هوا شناور میشود و دشمنان را با دو کلتی که در دست دارد به جهنم میفرستد! این سکانس در کلیسایی متروک رخ میدهد که در آن کبوترها و یاکریمها در کنار زی پرواز میکنند؛ اگر چنین صحنهای یادآور امضای کاری جان وو نیست، پس واقعاً نمیشود چیز دیگری را خاطر نشان کرد. این کارگردان صرفاً به امضاهای قدیمی خود رجوع نمیکند، بلکه در اینجا با اضافه کردن مبارزات جودو آن را به سطحی بالاتر میبرد. بازسازی The Killer ابداً طعم و بوی یک تکرار مکررات را ندارد.
بازیگری امانوئل از اجرای بینقص صحنههای اکشن فراتر میرود، او در نقش زی با شخصیتهای متفاوت زیادی در ارتباط است که باعث میشود لایههای بیشتری از احساسات و بیانهای این شخصیت را شاهد باشیم. زمانی که با شخصیت کنترلگر و سواستفادهگر فین روبروست، زی چیزی بیش از یک ابزار برای خشونت افراطی نیست. با جین، او از بروز احساساتش ابایی ندارد و مثل یک عاشق دلسوز رفتار میکند. با کاراگاه جذاب یعنی سای، او به بازیگوش میشود و لاس میزند. بدین ترتیب شخصیت زی تنها یک تقلید از شخصت چو در فیلم اورجینال نیست، بلکه میبینیم یک هویت مجزا در قالب قاتلی بیرحم به روی صحنه آمده است.
رقابت کردن با شخصیت چو یان-فت و فیلم The Killer که در سال ۱۹۸۹ ساخته شد کار سادهای نیست؛ فیلم بازسازی شده هم البته چنین قصدی ندارد و مشخصاً توانسته به عنوان اثری مجزا روی پای خودش بایستد. بطور کلی شاهد بازسازی یکی از خفنترین و بهترین فیلمهای اکشن کلاسیک هستیم که به خوبی به سرانجام رسیده است.
source